چكامه اي زيبا از دكتر شريعتي

medi2536

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

*خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است . . . *
 

Nayere

عضو جدید
مرسی
خیلی قشنگ بود
اینم از من داشته باش


درد من حصار برکه نیست
درد من زیستن با ماهیانی ست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است...
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیزمن بهتره قبل از تاپیک زدن یکم تحقیق کنی
کجا این مال شریعتیه همینجوری واسه خودت یه چیزی میگیها
ایین شعر اثر کارو هستش
البته نه اینجوری تقریبا هر جارو که خاستی دستکاری کردی
 

bpcom

عضو جدید
کاربر ممتاز
باشه ولی قشنگ بود به خود شعر امتیاز میدم و استارترش;)
 

namebaroon

عضو جدید
انقدر زیبا بود که اشکمو در آورد،حالا این شعر واسه هر کی میخواد باشه ولی بنظرم برا دکتر شریعتی باشه.
 

medi2536

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیزمن بهتره قبل از تاپیک زدن یکم تحقیق کنی
کجا این مال شریعتیه همینجوری واسه خودت یه چیزی میگیها
ایین شعر اثر کارو هستش
البته نه اینجوری تقریبا هر جارو که خاستی دستکاری کردی
البته دوست عزيز حق با شماست و اشتباه از يكي ديگه به خدا من بي تقصيرم نوشتند از دكتر شريعتي منو ببخشيد
اگه وقتي نوشتند نوشته دكتر شريعتي و من همه كتابها رو بخونم ببينم درسته يا نه يه كم زمان احتياج ميشه و با اين همه گرفتاري مجالي نيست
فقط يه كمي مهربونتر امر به معروف كن.با تشكر
 
آخرین ویرایش:

medi2536

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کارو دِردِریان (زاده: ۱۳۰۴، همدان - مرگ: چهارشــنبه هــجدهم جولاي ۲۰۰۷ ، کالیفرنیای آمریکا) نویسنده و شاعر ایرانی

کارو متولد شهر همدان است. اما در بروجرد و اراک نیز زندگی کرده است.آنها بعد مرگ پدر مدتی را در مراغه و تبریز می‌گذرانند و مدتی بعد به تهران کوچ می‌کنند. کارو از نسل نخست شاعران نیمایی است.کارو یک‌بار ازدواج کرد و از همسرش جدا شد. او سه فرزند دارد دو دختر و یک پسر. رمی، ربکا و رنه.


ویگن خواننده ایرانی نیز برادر وی بود.او با برادرش ویگن رابطهٔ بسیار صمیمانه‌ای داشته است.
کتاب‌ها



همچنین ببنید


سانسور و ممنوعیت آثار کارو

محمد رضا عیوض زاده در خصوص ممنوعیت و سانسور برخی از آثار کارو چنین اظهار می دارد؛ کفرنامه از جمله کتابهای ممنوعه در ایران است، دیگر آثار منتشر شده از این هنرمند با ذوق نیز با کمال تأسف با بی مهری مسئولین فرهنگ کشور قرار گرفته و متوجه سانسور شده است و این امر بهانه مناسبی را در اختیار سودجویان صنعت چاپ قرار داده است تا از اشتیاق جامعه فرهنگی و اقبال نویسنده و شاعر به نفع شخصی خود سو استفاده کرده و کتابهای یاد شده را توسط افست، ریسوگراف و زیراکس در کیفیت های بسیار نازل به چاپ رسانیده و در بازار سیاه و غالباً توسط کتاب فروشی های دوره گرد (در کنار دیگر کتب ممنوعه یا کمیاب) به قیمت های گران به فروش رسانند. که این (سانسور) بی مهری در حق نویسنده، مخاطب و اهالی کتاب است. چه بسا که به دلیل عدم نظارت و ناآگاهی این ناشران کذائی آثار منتشره بدین شکل با غلط های املایی و گاه با کسر و اضافاتی خود سرانه همراه است که این خود ضربه ای مضاعف به پیکره جامعه فرهنگی وارد می سازد.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا