ای دوست ترا رسد اگر ناز کنی
ناساز شوی باز دمی ساز کنی
زان میترسم در جفا باز کنی
مکر اندیشی بهانه آغاز کنی
مولوی
ناساز شوی باز دمی ساز کنی
زان میترسم در جفا باز کنی
مکر اندیشی بهانه آغاز کنی
مولوی
نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزمدر کلاس روزگار
درسهای گونه گونه هست
درس دست یافتن به آب و نان
درس زیستن کنار این و آن
درس مهر
درس قهر
درس آشنا شدن
درس با سرشک غم ز هم جدا شدن
در کنار این معلمان و درسها
در کنار نمره های صفر و نمره های بیست
یک معلم بزرگ نیز
در تمام لحظه ها تمام عمر
در کلاس هست و در کلاس نیست
نام اوست : مرگ
و آنچه را که درس می دهد
زندگی است ...
فریدون مشیری
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
عضویت در گروه دوست داران حافظ | ادبیات | 0 | ||
بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟ | ادبیات | 3656 |