چهره های ماندگار معماری ایران

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
عبدالعزیز فرمانفرمائیان

عبدالعزیز فرمانفرمائیان

عبدالعزیز فرمانفرمائیان متولد سال ۱۲۹۹ تهران
دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زیباپاریس (بوزار)
بنیانگذار نخستین دفتر «مهندسین مشاور» در مقیاسى ملى و بین المللى ۱۳۳۳
تدریس كوتاه مدت در دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران دهه ۳۰
طراحى و اجراى بسیارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهایى یا با همكارى معماران و دیگر دفاتر معمارى ایرانى و خارجى
یكى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ایرانى وخارجى
تهیه نقشه طرح جامع شهر تهران با همكارى «ویكتور گروئن» آمریكایى با نظر به تأمین یك نظام توسعه عناصر جدید متناسب با فرهنگ ایرانى، حل مشكلات موجود و نیازهاى مهم پایتخت با پیش بینى ۵‎/۵ میلیون جمعیت
شهرسازى در كرج، كرمان، اصفهان وتهران
طراح موزه فرش تهران ، كاخ نیاوران ، كاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و...

عرضه و معرفى فناورى پیشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضدزلزله
اداره همزمان دو دفتر معمارى وشهرسازى درایران و یونان (تهران و آتن)
فعالیت گسترده در زمینه ساختمانهاى ادارى، مسكونى ، بهداشتى و درمانى ، فرودگاهى ، مذهبى، صنعتى ، فرهنگى ، تجارى و تأسیسات شهرى
فرمانفرمائیان هم اكنون در پاریس اقامت دارد.
محمدشمخانى : پذیرش اینكه معمارى در نهایت و در جایگاه جنینى خود یك هنر است و نماد ونمودى از انگیزش انسان براى دگردیسى و جستارى براى دگرگونى ذهن و زبان و زندگى وهنرى فراتر از سینماحتى ، كه فراگیرترین حرفه و هنر و رسانه معاصر به حساب مى آید، خود بزرگترین مشكل و ماجرایى است كه همچنان در ایران ناگشوده مانده و میان «نخبه گرایى» معماران و ناآگاهى عمومى مردم ومخاطب (به عنوان معیار و مقصد نهایى ) دست وپا مى زند. در این زمینه شاید هنوز و همچنان نخستین گامى كه باید برداشته شود، معرفى این هنر كاربردى و زبان ساز واندیشمندان واقعى این عرصه است. كسانى كه با كارهاى بنیادى شان به ساختن سمبلى از ایمان انسان معاصر مى پردازند و او را به عصر تازه اى نوید و به عصر دیگرى رهنمون مى سازند.
یكى از پیشگامان این حوزه در كشور ما «عبدالعزیز فرمانفرمائیان» است كه جامعه معمارى ایران او را پدر «مهندسین مشاور» مى نامند و بنیانگذار نخستین دفتر معمارى در مقیاسى بین المللى مى دانند.
فرمانفرمائیان جزو نخستین نسل از معماران تحصیل كرده ایرانى در خارج از كشور نیز به حساب مى آید. جزو كسانى كه در پاریس و در دانشكده «بوزار» تعلیم دیده اند و به گسترش آموزه هاى كلاسیك این دانشكده در ایران آن دوران پرداخته اند. به همین خاطر هم مى توان از او به عنوان یكى از معماران نسل نخست معمارى مدرن و معاصر ایران نام برد. نسلى كه «نادر اردلان» در مدخل معمارى دانشنامه ایرانیكا آنها و دوره كارى شان را چنین توصیف مى كند: «نكات قابل توجه دوره اول شامل صنعتى شدن، توسعه زیربنایى، تجهیز ارتش و توازن جدید قدرت به دنبال این موارد بود. براى مثال صنعت نفت به سرعت رشد كرد و نگاه ها به تلاشى معطوف شد كه در جهت ملى شدن صورت مى گرفت. سرمایه گذارى در سد سازى و نیروگاه هاى آبى، ساخت شبكه راه ها، مخابرات وغیره صورت گرفت. طرح مارشال و برنامه هاى اصل چهار ایالات متحده آمریكا به همراه سایر برنامه هاى كمك رسانى مالى، فنى و نظامى براى ایالات متحده و هم پیمانانش به اولین برخورد مهم ایران با مردم و فرهنگ ایالات متحده منجر شد و این رابطه یك شبه جاى روابط با آلمان و فرانسه را كه پس از جنگ جهانى اول گسترش یافته بود گرفت. به دلیل اقتصاد راكد و ضروریات بازسازى پس از جنگ ، تنها توجهى نمایشى به معمارى و شهرسازى مى توانست صورت بگیرد. این دوران تنها به پیدایش نمادهایى از یك هویت ملى روزافزون انجامید: تصاویر گذشته اى افتخارآمیز مانند آرامگاه هاى نوبنیاد یا بازسازى شده دانشمندان، شاعران وقهرمانان ملى وتصاویرى كه بر نظامى نوین دلالت داشتند. مانند میدان هایى با مجسمه نماد رهبرى ملى در مركز آن كه در همه جا به چشم مى خورد. بناهاى یادبود این دوران، كه عمدتاً قبل از جنگ جهانى دوم ساخته شدند، اغلب كوچك و با طرح هایى هنرمندانه و اجراهایى خوب ، گواه تحصیلات طراحان ایرانى در پاریس قبل از جنگ ... بودند. این طراحان كه با آموزش هاى دانشكده بوزار به ایران بازگشته بودند، تحت سرپرستى معمار و باستان شناس فرانسوى ، آندره گدار، اولین مدرسه آموزش معمارى معاصر ایران را در دانشگاه تهران پایه گذارى كردند... بهترین توصیف ویژگى زیبایى شناسانه نظریه ها و نگرش هاى معمارانه براى بناهاى عمومى «یادمان هاى آریایى» است كه از اسلیمى هاى اسلامى نیز بهره برده بودند. تنها فرودگاه مهرآباد اثر محسن فروغى و مشاوران سوئدى وى ، ساختمان جدید مجلس سنا در تهران اثر حیدرغیابى و ساختمان دفتر مركزى شركت ملى نفت ایران اثرعزیز فرمانفرمائیان توانستند نظر عموم مردم را كه به ناگاه با مقیاس عملكرد، تكنولوژى و ساخت كاملاً متفاوتى روبه رو شده بودند به خود جلب كنند. گرچه این بناها ساختمانهایى قابل توجه بودند، اما هرگز به سطح معمارى عالى نرسیدند

.» (مجله معمار، برگردان: شیرین رضایى)

اگرچه این تحلیل شتابزده و صورى هرگز به كام فرمانفرمائیان خوش نیامده و او را واداشته كه در آمریكا پاسخى مكتوب و مطبوعاتى بدان بدهد، اما درست بر چنین اساسى است كه مى توان از چندانى و چونانى حضور فكرى و فلسفى و آفرینه هاى معمارى او یاد كرد و سخنى به میان آورد. كسى كه بعد از فارغ التحصیلى از «بوزار» پاریس بلافاصله به ایران مى آید و در دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران با كسانى چون سیمون وفروغى مشغول به تدریس مى شود. مسجد دانشگاه تهران نخستین اثرى است كه او به طور رسمى از خود به جا مى گذارد. اثرى كه «هانرى استیرلن» در كتاب خود آن را در مقایسه با مساجد قدیمى، نمادى از هنر ایرانى شمرده است. تدریس در دانشكده هنرهاى زیبا و كار در دفتر ساختمان دانشگاه تهران اما، نمى تواند پاسخگوى نیازهاى درونى و كنكاش هاى بیرونى این معمار ایرانى باشد و بالاخره او را وادار به استعفا و به فكر تأسیس یك دفتر مهندسى مى اندازد. دفترى كه تا آن زمان در ایران وجود نداشت و جاى آن را خارجى ها پر كرده بودند. فرمانفرمائیان اما با روح جست وجوگرى كه دارد به تكمیل تجربیات خود در این زمینه مى پردازد و اقدام به تشكیل یك دفتر مهندسى در مقیاسى ملى و بین المللى مى كند تا طرف قرارداد دولت ایران در پروژه هاى بزرگ ساختمانى باشد و درست به همین خاطر هم هست كه حالا ردپاى او را در جاى جاى این شهر بزرگ (تهران) و در سازه هاى مهم بسیارى مى بینیم و مى یابیم. او براى این كار از مراجعه به منابع خارجى نیز دریغ نمى كند و ضعف پروژه هاى خود را بدین ترتیب برطرف مى كند. در یك چنین بستر بزرگى است كه بسیارى از معماران درجه یك آن زمان نیز شروع به تجربه اندوزى مى كنند و وارد بازار كار مى شوند. این موضوع هم به خالى بودن عرصه بازمى گردد و هم به تعدد سفارش هایى كه فرمانفرمائیان مى گیرد و مى پذیرد. نسبتى كه با ورود و خروج وزارتخانه هایى چون آبادانى و مسكن و سازمانهایى چون برنامه و بودجه و دیگر سازمانها و ادارات مرتبط با موضوع ساخت و ساز دائم قبض و بسط مى یابد و به اقتضاى مسائل سیاسى و اقتصادى و به ویژه مسأله فروش نفت و تأثیر مستقیم آن بر درآمدها و دخل و خرج ها گاه به بستگى و گاه روبه بهبودى و گشایش مى رود و در جایى به تعدد دفاتر مى انجامد و در جایى دیگر به ادغام آنها و درجایى هم به استخدام نیروهاى كار خارجى. «كامران دیبا» در نوشته اى دفتر فرمانفرمائیان را به خاطر تعدد كادر فنى و كیفیت حرفه اى و قدرت انجام كار در زمان خود و در خاورمیانه «بى نظیر» مى شمرد و از جمله دستاوردهاى این دفتر را «عرصه و معرفى تكنولوژى پیشرفته در ساختمان بلندمرتبه» مى داند كه «باروش هاى ضدزلزله محاسبه شده اند.» نمونه هاى این بلندمرتبه سازى را هنوز مى توان در تهران و در چندین سازه شاخص دید. دفتر مركزى شركت نفت، ساختمان وزارت كار، ساختمان وزارت كشاورزى، برجهاى سامان، برجهاى ونك پارك، ساختمان بانك اعتبارات ایران و... از این جمله اند كه هنوز در بافت شهرى پایتخت خودنمایى مى كنند و در میان ساختمانهاى بلندمرتبه نوساز مى درخشند.
یكى از نكات مهم دیگرى كه درباره فرمانفرمائیان مى توان بازگفت و بدان اشاره كرد، سرشت گروهى خیلى از آثار و آفرینه هایى است كه در دفتر او به طراحى و اجرا رسیده اند. آن قدر كه حالا تفكیك خیلى از آنها به مراحل طراحى و تولید جز با رجوع به فهرست دست اندركاران این پروژه ها ممكن نیست. همین هم در جاهایى باعث جدا شدن برخى از همكاران او مى شود، كه براى مثال مى توان از «نادر اردلان» یاد كرد كه بعد از طراحى «مركز مطالعات مدیریت» از دفتر فرمانفرمائیان فاصله مى گیرد.
نكته دیگر چندجانبى و چندجهتى بودن كارهایى است كه در دفتر این مهندس و معمار ایرانى انجام مى شود و شكل مى گیرد. به طورى كه مى توان در كارنامه او چه در سالهاى ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ كه تنها كار مى كرد و چه در سالهاى ۱۳۴۷ به بعد كه دفاتر دیگرى را به همكارى گرفته بود طراحى و اجراى ساختمانهاى زیادى را با كاربردهاى گوناگون پیدا كرد. در این گستره از طراحى ساختمانهاى ادارى و دانشگاهها و مدارس عالى گرفته تا موزه و هتل و كارخانه و برج و كاخ و مجموعه ورزشى، ترمینال فرودگاه و... یافت مى شود. كارهاى بسیار شاخصى كه از میان آنها مى توان به كاخ نیاوران ، كاخ مادر در سعدآباد، كاخ محمودرضا پهلوى در سعدآباد، ترمینال حجاج و ترمینال مسافرى صدهزارمترى فرودگاه مهرآباد، موزه فرش تهران، پاویون ایران درنمایشگاه بین المللى مونترال (۱۹۶۷)، ساختمان پست تهران، ساختمان مركزى اداره تلویزیون ایران، استادیوم آزادى با دریاچه، دانشكده كشاورزى كرج، ساختمان هاى دانشگاه تهران در امیرآباد، ساختمان بانك صادرات اصفهان، كارخانه داروپخش درجاده كرج، بیمارستان ۲۰۰تختخوابى براى ارتش در شمال تهران، نقشه جامع شهرتهران (با همكارى ویكتورگروئن)، دهكده خانه دركرج، كاخ پرنس خالد در ریاض (عربستان سعودى) و دهها طرح اجراشده ساختمانى و شهرسازى دیگر اشاره داشت.
دراین میان البته همیشه و همواره پركارى دفتر فرمانفرمائیان توأم با كیفیت نبوده و به قول اردلان «به سطح عالى معمارى» نرسیده است.
این تصور اغلب بوده و به خاطر آمده كه برخى از بناهاى یادشده مى توانست با طراحى بهتر و دقیق تر به سطح بالاتر و والاترى ارتقا پیداكند.
البته این فرض درخیلى موارد و دراستناد به بناهاى دولتى و یادمانى و شهروندى دیگرى كه در ادامه و به ویژه بعد از انقلاب ساخته شده و مى شوند، تا حدود زیادى بیرنگ و بى رمق مى گردد و اجازه مى دهد كه همچنان از آثار به جاى مانده از دفتر فرمانفرمائیان و دیگر معماران پیشگام و پیشرو معاصر به بزرگى و عظمت یادكنیم. چه گام برداشتن در زمانه و زمینه اى خالى، اگرچه همیشه خطر بدعت گذارى و تحمیل سلیقه هاى شخصى و مشخص را با خوددارد، اما بسیارسخت تر از هرآغاز و احیاناً جبرانى است و این بویژه در معمارى قرن بیستم غرب به اثبات رسیده و در لایه لایه آن نمود یافته است. عبدالعزیز فرمانفرمائیان چنان كه كامران دیبا از او نقل مى كند كارش را در گاراژ پدرش و با طراحى منازل شخصى براى اقوام و دوستان آغازمى كند و براى فرار از این تنگنا، خود داوطلب درخواست از دولت براى طراحى و ساخت بناهاى دولتى و عمومى مى شود. كارى كه رفته رفته هم پایه اى براى دفاتر «مهندسین مشاور» مى شود و هم عرصه را براى ورود معماران جوان و ایرانى به بازار ساخت و سازهاى كلان بازمى كند و هم زمینه اى مى شود براى رسمیت یافتن و به رسمیت شناختن نظام معمارى و مهندسى كه در دهه پنجاه مى رفت با معمارى معاصر غرب همراه شود.
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
كامران دیبا

كامران دیبا

طراحی و اجرای آثاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، پارك و فرهنگسرای شفق، پارك وفرهنگسرای نیاوران، منزل مسكونی (موزه) پرویز تناولی، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندی شاپور، شهرك شوشتر، ویلای «پیرونه» (اسپانیا)، ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵


كامران دیبا معمار و شهرساز
متولد سال ۱۳۱۷ تهران
فارغ التحصیل رشته معماری و شهرسازی دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳
شركت در نمایشگاه نقاشی بی ینال ونیز ۱۹۶۱
شركت درنمایشگاه نقاشی بی ینال پاریس ۱۹۶۳
برپایی نمایشگاه نقاشی در گالری رئالیته آمریكا ۱۹۶۲
شركت در دومین كنگره معماری ایران ۱۳۵۱
بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داخل (قبل ازانقلاب)
شركت درمسابقه معماری بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معماری شهرك شوشتر
طراحی و اجرای آثاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، پارك و فرهنگسرای شفق، پارك
وفرهنگسرای نیاوران، منزل مسكونی (موزه) پرویز تناولی، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندی شاپور، شهرك شوشتر، ویلای «پیرونه» (اسپانیا)، ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
اقامت دائمی در اسپانیا در سال های پس ازانقلاب
محمد شمخانی: یكی از مراكز هنری كه در چندسال اخیر بسیارموردتوجه و بازدید قرار گرفته و رفته رفته به كاربری اصلی خود نزدیك شده، موزه هنرهای معاصر تهران است كه بخش بزرگی از جذابیت آن، به بنای ماندگار آن مربوط می شود. این ساختمان در تهران خویشاوندان دیگری نیز دارد كه با كمی دقت از سایر سازه های مطرح و معروف متمایز می شود.
در سال های پیش از انقلاب، فرهنگسرای نیاوران و منزل (موزه) «پرویز تناولی» (درنیاوران) از دیگر بناهایی هستند كه خیلی سریع و با صراحت هم خونی خود با موزه هنرهای معاصر را بازگو می كنند. بالای بناهای نامبرده و پایین همه آنها تنها نام و امضای یك نفر وجوددارد، كه آن هم «كامران دیبا» ازمعماران مدرن ایران و یكی از چهره های شاخص نسل دوم معماری معاصر ماست.
كامران دیبا یكی از شخصیت های حاضر و حاذق و حساس معماری معاصر ایران است و این را بیش از هرچیزی كنش های به موقع و بجا و انتقادی او به ما می گوید. موضعی كه بعد از یكی دو دهه وقفه، در سال های اخیر نیز همواره شاهد بوده ایم و خوانده ایم. دراین زمینه و برای نمونه می توان به انتقادهایی كه او از وضعیت معماری و شهرسازی كشورمان در دومین كنگره معماری ایران (اسفند ۱۳۵۱) می كند، مراجعه كرد: «این اشتباه است كه بعضی می انگارند و انتظاردارند كه معماران به صورت فردی بر محیطی كه برآن كنترل ندارند اثر بگذارند. اصولاً انتقاد فردی از معماران درمورد بی توجهی به مفاهیم زیبایی های عصر حاضر و نیز عدم تابعیت ازمد و روش های متداول حرفه ای، خرده گیری های بی موردی است، چرا كه اثرات منقطع و كوتاه مدت معماری درمجموعه های شهری بسیار كم اهمیت است.
اشكال در بدسلیقگی بنای یك ساختمان یا یك مجموعه كوچك نیست، بلكه در ناهنجاری و بی نظمی كنترل نشده یك بافت است. بنابراین بعد از سلب مسؤولیت و بی اهمیت انگاشتن نقش معماران در شكل گیری محیط كالبدی است كه جست وجو برای شناخت عوامل و چهره های مؤثر درشكل یابی بافت كالبدی مطرح و قابل بررسی می شود.»
دیبا دراین سخنرانی و در قسمتی دیگر از حرف هایش تك سازی و سمبل سازی معماران ممتاز را دربرابر معماری محیطی و شهرسازی قرارمی دهد و نادیده گرفتن دومی (معماری محیطی ) را كه از نظر انسانی دارای «ارزشهای والاتری » است ، زیر سؤال می برد. او در این سخنرانی و در این مورد به نكته ای انتقاد می كند كه هنوز و با گذشت سه دهه ، بزرگترین معضل زیست محیطی ایرانی هاست. نكته ای كه نه تنها عدالت اجتماعی ، كه مفهوم شهروندی و همزیستی وهمسایگی را هم به طور آشكار و علنی از بین برده و به رخوت و ركود كشانده است. دامنه انتقادهای این معمار معاصر اما گاه رنگ و رویی حرفه ای به خود می گیرد و گاه شمایی شخصی و تا بدین اواخر ادامه می یابد. یك جا در باره تناسب ایده وا جرا در طرح برگزیده در یك مسابقه معماری نظر می دهد و یك جا در باره مقاله «نادر اردلان » و توصیف تحریف شده او از معماری دوره پهلوی سخن می گوید و هشدار می دهد . او همچنین در یادآوری تلاش های جسته گریخته ای كه پیشتر یا همزمان با او در عرصه معماری ایران صورت گرفته ، علاقه مندی زیادی از خود نشان داده است و برای نمونه می توان از مطالب او در مجلات معماری یاد كرد، كه هم تأكیدی است برحضورش در تحولات معماری ایران و هم از حساسیت اش در این مورد می گوید. حساسیتی كه شاید خیلی از معماران در غربت ما از دست داده باشند و یا از اعتراف بدان خودداری كنند.و اما با تمام اعتقادی كه به حركت جمعی معماری ایران وجود دارد و دیبا نیز بارها و بارها روی آن تأكید كرده است ، شخصیت یك معمار واقعی را نمی توان در تفریق ایده ها و آفرینه های فردی او شناخت و در انجامه این شناخت به شاخص آثار او مراجعه نكرد. سهم این معمار نسل دومی هم وقتی مشخص و مجزا می شود كه به سازه های ماندگارش رجوع كنیم و از تسلط او بر ماجرای معماری مدرن آگاهی بیابیم. در این مورد و مراجعه، موزه هنرهای معاصر تهران كافی است كه معدل جست وجوگری این معمار موفق باشد و بتوانیم نمره قبولی را به او بدهیم والبته قبولی در آزمونی كه نه شركت كننده های زیادی داشته و نه شرایط سختی در نوع خودش و نه صددرصد شانسی و تصادفی بوده است.
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مش اسماعیل

مش اسماعیل

مش اسماعیل: نابغه و هنرمند - به قلم عبدالحمید اشراق | معماران ایرانی

نمى‏دانم سمت و تیتر مش اسماعیل را چطور مى‏توان بیان كرد. یك نابغه، یك هنرمند یایك ایرانى خوش ذوق. هنرمندیكه سواد خواندن و نوشتن را نداشت، یك هنرمند خودساخته‏بود بدون فراگرفتن ابتدائى‏ترین دروسى هنریى در مدرسه، دبیرستان و یا دانشگاه.

من او را یك نابغه مینامم، نه آنچنان نابغه‏ایكه بتواند با نوابغ دنیایى علم و هنر پنجه نرم كندو خودش را در آن سطح بیاورد. نابغه‏ایكه از هیچ خودش را به همه چیز رساند. از داشتن سوادفقط امضاء كردن را میدانست با تحریر جملاتى كه فقط خودش قادر به خواندن بود: بهیچ عنوان‏تا آخر عمر سعى نكرد به این امضاء چیزى اضافه كند و سوادى بیاموزد. او عقیده داشت كه بین‏خواندن و نوشتن و عمل كردن تفاوت فاحشى وجود دارد او ایمان داشت كه كار و عمل او ازخواندن و نوشتن برتریت دارد. او میگفت وقت براى خواندن و نوشتن ندارم چرا كه آنقدرمشغول ورق زدن كتب و مجلات هنریى براى آشنا كردن چشمم به تصاویر و عكسها هستم كه‏فرصتى براى خواندن و نوشتن پیدا نمیكنم و احتیاج هم ندارم اعتقاد او در این بود كه‏اندوخته‏هایى ذهنى و ذخیره‏هایى فكریى میتواند از طریق دیدن هم ازدیاد یابد. و همان عمل راانجام میدهد كه از طریق خواندن و نوشتن. او خزینه ذهنى خود را با نگاه به تصاویر پُر و لب‏ریزمیكرد و الهامات او بطریقى دیگر صورت میگرفت چونكه او از قوانین هنریى و تناسبات‏هنریى اطلاعى نداشت بنابراین برداشت او از هر تصویر بطریقى دیگر از آن بود كه یك محصل‏ دانشكده و یا یك فارغ التحصیل یكى از دانشگاههایى خارج از كشور.



بنابراین موقعیكه با او صحبت میشد گو اینكه جملات را صحیح فرم‏بندى نمیكرد برداشتش‏را از یك تصویر همان‏طور كه فكر میكرد بیان میكرد.



كارش بدین طریق شروع شد كه زمانیكه هنرمند نام‏آور پرویز تناولى حدود دهه 40نتوانست با مسؤلین هنریى مملكت كار كند راهى آمریكا شد و پس از اقامت چند سال به ایران‏مراجعت نمود ارمغانى كه با خود آورد كه با حمایت بنیاد گریى Grey) (ABBY توام بود ساختن‏كوره‏هاى سرامیك و برنزریزى بود كه براى اولین بار در ایران آغاز شد و دانشجویان دانشكده‏هنرهایى زیبا تحت نظارت تناولى از كوره‏ها بر این كارهایى خود استفاده میكردند. شخصى كه‏دربان این كارگاه بود مش اسماعیل نام داشت آنطوریكه خود تناولى بكرّات گفته است عشق،علاقه و پشتكاریكه این دربان داشت بمراتب بیشتر از دانشجویان بود



مش اسماعیل گه گاهى از تناولى خواهش میكرد كه در كوره سرامیك سازیى كار او را هم‏یعنى مجسمه كوچكى كه ساخته بود با كارهایى دانشجویان در كوره بگذارد البته تناولى باخوش روئى قبول میكرد این كار بكرّات تكرار شد و مش اسماعیل توانست با كارهاى ابتكاریى‏خود اثرهایى هنریى در سطح خود بیافریند. اسماعیل توكل (مش اسماعیل) آرام نداشت صبح‏زود خارج از وظائف دربانى كارگاه مجسمه‏سازى دانشكده هنرهایى زیبا و شب‏ها خارج از رعایت وقت ادارى با عشق و علاقه كارهاى فكر ـ كارى شاگردان دانشكده بخصوصى تناولى رامورد بررسى قرار میداد و از دید خود اثراتى با روش مخصوص مى‏آفرید. آنچه جالب است.هیچ تقلید، اقتباس یا كپى از كارهایى دیگران در كارهایش دیده نمیشد.



زمانیكه دانشكده هنرهایى زیبا كارهاى دانشجویان این رشته را به نمایش گذارد در بخشى ازاین نمایشگاه كارهاى مش اسماعیل هم با خواهش و تمنایى او در گوشه‏ایى در سالن گذارده شد(من نمیدانم آیا دانشجویان به تناولى اعتراض نكردند كه چرا كارهاى ما را با كارهاى دربان آتلیه‏با هم میگذارید و ارزش كارهایى ما را در سطح یك دربان پائین نیاورید هنوز هم از تناولى‏نپرسیده‏ام)



ولى تعجب اینجاست كه وقتى خانم گریى از آمریكا آمد كه نمایشگاه را به بیند یا افتتاح كندضمن قدردانى از كارهاى دانشجویان تعدادى از كارهاى مش اسماعیل را خرید و به آمریكا برد.



این یكى از بزرگترین موفقیت‏هائى بود كه براى مش اسماعیل رویداد و كارهایش به خارج ازكشور رفت پس از آن مش اسماعیل بتدریج مكتب سازندگى سرامیك را ترك كرد و با تركیب فلزبا سیم و آهن‏هاى پاره و فرسوده كارهائى كرد كه به یادگار ماند و روز به روز كارهایش بیشترمورد توجه عموم بخصوص هنرمندان قرار میگرفت بطوریكه با وجودیكه خودش را هنرمندنمیدانست آثارش در نمایشگاههاى ایتالیا ـ آلمان ـ انگلیس ـ بلژیك و تركیه رسوخ كرد. درایران مطبوعات درباره او غوغا كردند و در هر مجله و روزنامه‏ایى از او، از صداقت، از سادگى، وبى‏آلایشى او صحبت میشد. او اعتقاداتى داشت و تا این درجه نخواست اعتقاداتش را عوض‏كند كه حتى‏ عرق‏چین خود را نیز همیشه بر سر داشت و نگه داشت و نخواست عوض كند ومیگفت من این هستم و آدم بى‏سوادیى هستم، از من چیز دیگرى نخواهید من نه سخنران هستم‏نه باسواد.



هنرمند بى‏سوادیكه در سطح دانشگاهیان كار میكرد او در قزوین متولد شد و در تهران فوت‏نمود و تا آخرین لحظات زندگى غرق در كارهایى خود، ابداعات خود، سبك خود بود. او باروش خود رستم را لاغر مى‏دید، زن را در مجسمه‏هایى خود بدون هیچ امتیازى در مورد زن‏بودن آنها تصویر میكرد، آنها را چون یك انسان، بدون در نظر گرفتن فرم بدنى، ترسیم، مجسم وشكل میداد از فرم‏هاى ـ كلاسیسم، امپرسیونیسم و كوبیسم خبرى نیست گو اینكه در كارهایش‏از قواعد هنریى تبعیت نكرده ولى در اثراتش با یك دید سادگى و زیبائى روبرو میشویم، درباره‏كارهایش مطالب زیادى نوشته‏اند ولى آنچه كمتر بآن توجه شده خلاقیت یك انسان ساده لوح بااستفاده سادگى و بدون وارد شدن در گرداب و امواج هنرهایى زمان است.



من آنقدر به او علاقمند بوده و هستم كه دو كارش را به پاریس آوردم و همیشه آنها را بعنوان‏یادگار از یك نابغه عایى ایرانى حفظ خواهم كرد.

منبع :مجله فرهنگی هنری بخارا
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حسین امانت

حسین امانت

آقای حسین امانت | معماران ایرانی

ایران – معماری- مدرنیته- سنت- معمار – آسمان-ستاره

تصور من این است: معماری مدرن ایران كه در دوره اواسط قاجار و پهلوی اول سر برآورد از دل سنت آمده بود ودر آسمان معماری مدرن ایران آن زمان ستاره هایی چون .وارطان- گابریل گوركانیان –سیحون –فرمانفرمائیان- فروغی –و امانت و... را در خود جای داده بود در میان تمامی این ستاره ها و انبوه ستاره هایی كه ذهن نگارنده د رحال حاضر خالی از این نامی هاست یكی را می توان یافت كه در عنفوان جوانی به ستاره ای درخشان در معماری مدرن ایران بدل شد . او كسی نیست جز حسین امانت با هوش . در میان همه این نامها فقط امانت بود كه وقتی از ایران رفت توانست در خارج از ایران در ایالات متحده از جنوب تا شمال –خاورمیانه– خاور دور – اروپا از خود معمارانهایی را به جای بگذارد .



تمامی این موفقیتها را امانت مدیون هوش بی شاعبه خود است هوشی و دركی بالا از موقعیت و منطقه و زمان در حال زندگی خود. از جمله دلایلی هستند كه می توان برای موفقیت شركت آرك دیزاین جناب مهندس امانت بر شمرد.

مهندس حسین امانت، آرچیتكت و هنرمند مقیم ونكوور كه از سوی كمیته برگزاركننده جشن بزرگ دانشنامه ایرانیكا جایزه یك عمر فعالیت و خدمت به هنر معماری معاصر ایران را از آن خود كرده است، می گوید: طراحان شهری و برنامه ریزی معماری در ایران باید با بهره گیری از معماری سنتی و اصیل ایرانی و الهام گرفتن از تكنولوژی مدرن غرب، سیاست های شهرسازی خود را بازبینی نمایند. حسین امانت معتقد است: معماری مانند تبلور فرهنگ یك كشور است و همه همكاران من در ایران باید در این راستا حركت كنند، زیرا بخشی از معماری روحی است و این راز معماری بزرگ ایران است. آقای امانت می گوید: در ایران به قدر كافی ارزش های سنتی را در كارهای جدیدی كه خیلی متاثر از معماری غرب است ادغام نمی كنند، زیرا پیشرفت فرهنگی و تكنیكی غرب آنقدر قوی است كه ما را از دیدن زیبایی های فرهنگ خودمان غافل كرد.

. مهندس حسین امانت شهروند كانادایی ایرانی الاصل متولد سال ۱۳۲۱ شمسى (۱۹۴۲ م) در تهران است در مدرسه عالی معماری سابق و مدرسه- دانشكده- معماری هنرهای زیبا ی امروز معماری خوانده در سن 24 سالگی از مدرسه معماری هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل می شود و در همان سال بود كه مسابقه طراحی یاد بود آزادی شهیاد-shahyad freedem monument - در تهران در مقیاس ملی برگزار شد ستاره خوش اقبال این مسابقه كسی نبود جز حسین امانت جوان . آری او براسیتی یك شبه ره چند ساله را پیمود. و سر انجام این بنای یاد بود در سال 1350شمسی رسما در مراسمی با شكوه افتتاح شد .اما به راستی طراح این بنای به یاد ماندنی در آن سالها می توانست متصور شود كه بعد ها كه او در ایران نیست چقدر مردم ایران از این بنای او خاطره بر ذهن خود دارند .آن روزها را چه كسی می تواند از یاد برد؟

. بناى مزبور در واقع از چهارستون عظیم تشكیل شده كه در بالا به هم متصل مى شوند و چهار طاق را تشكیل مى دهند. در قسمت پایه آن یك تالار وجود دارد و دو تالار دیگر هم در طبقات بالاتر هست. طاق هاى این بنا به سبك معمارى دوره اسلامى ساخته شده اند. اما بنای میدان آزادی نماد تهران قدرتمند است نشانه ای فضایی است كه این شهر را تداعی میكند لیكن از هیچ مفهوم دیگری برخوردار نیست .

آرشیتكت جوان بعد از این بود كه طراحی پروژه های مهمی را به دست گرفت تا اینجا فراموش نكنید مهندس جوان فقط در ایران توانسته بود برای خود نام و آوازه ای دست و پا كند و نام او از مرزهای ایران بیرون نرفته بود . كه از جمله آنها مى توان به پروژه دانشگاه آریا مهر سابق- صنعتى شریف امروز- آری دانشگاه صنعتی شریف امروز را كسی جز آرشیتكت با هوش طراحی نكرد دانشگاهی با آجر نمای قرمز كه هنوز به لحاظ كاركردی و سیستم به خوبی كار میكند ولی متاسفانه بخش هایی از نمای اصلی دانشگاه امروز دیگر وجهه سابق خود را ندارند اما هنوز در این دانشگاه مغزهای ایرانی همانند سابق در حال پرورش یافتن هستند و هنگام درو محصول این ستارگان جوان ایرانی دیگر در ایران نیستند و دیگرانی از محصولات ذهنی و استعدادی آنها استفاده میكنند . نگارنده توصیه می كند حتما سری به دانشگاه شریف بزنید تا مفهوم نظام - سیستم -عملكرد را در یابید نگاهی به درهای اصلی و فرعی دانشگاه آریا مهر سابق بیندازید . اما بازهم جوان با ذوق ایرانی هنر نمایی خود را در دل هنر معمار فرانسوی طراح دانشگاه تهران می برد و آنجا هنر خود را در ساختمان دانشكده مدیریت دانشگاه تهران این وصله چهل تكه به رخ میكشد . از دیگر پروژه های تحصیلی-educational -او می توان به ساختمان دبیرستان البرز تهران اشاره كرد دبیرستانی كه گویی تمامی بزرگان یا اشراف زادگان این سرزمین در آن درس خوانده اند و درس میخوانند گویی سر نوشت پروژه های تحصیلی این معمار با هوش با هم سنخوانی از خود او گره خورده است . از جمله ساختمانهای دولتی كه او می توان ،ساختمان سازمان میراث فرهنگى ، ساختمان موزه پاسارگاد (شیراز) .

آرشیتكت جوان به شهرت جهانی می رسد .

نسل اول طراحی سفارتخانها ی ایران در كشورهای میزبان در سراسر جهان در دوره پهلوی و معدودی در اواخر قاجار شروع شد و نسل دوم آن در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در جمهوری اسلامی آغاز شد و سوال این است كه نسل سوم طراحی این سفارتخانه ها را كی و از همه مهمتر چه كسانی به عهده خواهند گرفت ؟. باید باور كرد هم در دور اول و هم در دور دوم تمامی كسانی كه بعنوان طراحان این ساختمانها مطرح شدند تمامی بدون هیچ پیش داوری ستارگان بی بدیل معماری ایران هستند . عده ای معتقدند این ساختمانها ساختمانهایی بی هویت هستند ولی نگارنده از همه این ساختمانها دفاع می كند و بی هویتی را قبول ندارد ما به تمامی آنها به عنوان جستار و دستاوردی برای هویتی پایدار كه نسل سوم می بایست به آن برسد و به نمایش بگذارد نگاه می كنیم و از همه آنها درسهای كرانمایه و پر ارزشی را یاد می گیریم .

امانت وجهه بین المللى خود را اول بار بابت طراحى و اجراى ساختمان سفارت ایران در بیجنیگ چین) به دست آورد كه در سال 1983 كامل شد. این بنا در حال حاضر یكى از متفاوت ترین و در عین حال زیباترین سفارتخانه هاى كشور چین است. او در این ساختمان توانست سنت معمارى ایرانى را به شكل قابل قبولى پیاده و اجرا كند. امانت در این پروژه خود یك حیاط بیرونى براى مراجعه كنندگان و یك حیاط اندرونى براى اقامت اختصاصى سفیر و نیز یك حوض و یك دفترخانه طراحى كرده است .

نگاهی به پروژهای جناب مهندس امانت در سطح بین المللی

Central Library Communication Univeristy of China Beijing, China

. این بنا به شكل یك عمارت كلاه فرنگى شیشه اى طراحى شده كه مجاور دریاچه اى قرار دارد و فرم هاى ارگانیك در آن پیاده و اجرا شده اند. استفاده از سنگ سرامیك و به كار بردن شیشه هاى مشجر از مشخصه هاى این بنا است.. وقتی می گویم این جناب مهندس بسیار با هوش است درست می گویم او طراحی مركز قضایى حیفا و كمى بعد با عهده دار شدن طراحى مجموعه اى از ساختمان ها در مونت كارمل اسرائیل، او با درك درست موقعیت و زمان برای پیشرفت خود از سبك معماری مدرن خود در ایران و بعد ها در ایالات متحده فاصله گرفت و به سمت سبك معماری یونان رفت كه مشخصه عمده آنها، هماهنگى و هارمونى شان با ساختمان ها و باغ هاى اطراف بود.
او خود درباره بناهایى كه به سبك معمارى كلاسیك یونان طراحى كرده گفته است: «من دیدم چطور سبك كلاسیك مى تواند با باغ هاى اطراف این جا (منطقه حیفا) تناسب و هماهنگى داشته باشد. منطق من این است: ما در زندگى مدرن در شتاب و تحرك به سر مى بریم و زمانى براى دقت كردن به جزئیات یك ساختمان كلاسیك نداریم. اما سبك كلاسیك براى جامعه اى كه در آسودگى و رفاه به سر مى برد، معنا مى دهد، جامعه اى كه زمان كافى براى مراقبه و نیایش دارد. ساختمان هاى مدرن بعد از انقلاب صنعتى، رشد و گسترش پیدا كردند، دوره اى كه زندگى مادى بر معنویت غلبه پیدا كرد اما من فكر مى كنم زیبایى فاكتور مهمى در طراحى است، چون زیبایى براى روح انسان خیلى سودمند و مفید است.»
اما پول سرشار یهودی ها در پروژه هایشان و وضعت بد اقتصادی شركت مهندس با هوش را در چنین اظهار نظری را از یاد نبرید . از دیگر كارهای او می توان به: طراحى و ساخت عبادتگاهى در ساموآى غربى، طراحى چند كارخانه در دالیان چین و ساخت چندین مجتمع آپارتمانى در سانتامونیكاى كالیفرنیا و بلوك شهرى با دو برج مسكونى در سن دیه گوى كالیفرنیا. امانت در تمام این پروژه ها، مهارت ویژه اى در به كار بردن و تركیب درون مایه هاى فرهنگ هاى مختلف از خود نشان داده است.

اما تلاش مهندس حسین امانت در به كار گیری پیش از پیش اصول معمارى ایرانى را در بناهاى مدرن خود قابل تقدیر است .

اینم كارنامه جناب مهندس حسین امانت به روایت سایت رسمی ایشون



Iranian Embassy
Beijing, China

Aryamehr Univeristy
Tehran, Iran

Faculty of Business Management
Tehran University
Tehran, Iran

Persian Cultural Heritage Centre
Tehran, Iran

RESIDENTIAL

Kettner & Ash
San Diego, California

Legacy Towers
Burnaby, British Columbia

220 Royal
New Westminster, British Columbia

Bayside Tower
San Diego, California

Horizon Towers
San Diego, California

14th Street
Santa Monica, California

Various Projects
Santa Monica, California




INSTITUTIONAL

Eastside Baha'i Center
Bellevue, Washington

Central Library
Communication Univeristy of China
Beijing, China

Central Library
Sichuan University
Sichuan, China

Northern Virginia Baha'i Center
Loudon, Virginia

Baha'i Regional Center
Plano, Texas

Centre for the International Counsellors
Baha'i World Centre
Haifa, Israel

Centre for the Study of the Sacred Texts
Baha'i World Centre
Haifa, Israel

Baha'i House of Worship
Apia, Western Samoa

Seat of the Universal House of Justice
Baha'i World Centre
Haifa, Israel

Shahyad Monument
Tehran, Iran
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پروفسور هوشنگ سیحون

پروفسور هوشنگ سیحون

دراین مجال به معرفی مردی می پردازم که طرح و قلم او حرف می زند با تاریخ.
مرد بناهای ماندگار؛ مردی که گل می افشاند تا طرحی نو در اندازد.
اگر در لابلای عکس های یادگاری از شهر و دیارتان ایران، عکسی از باغ و عمارت حکیم ابوعلی سینا دارید، طرح این مرد بزرگ هم نمایان است، اگر لختی در باغ آرامگاه حکیم عمر خیام و یا در کنار مقبره ی زیبای کمال الملک در
نیشابور مبهوت مانده اید، بی شک خالق آن همه طرح و نقش را نیز یاد کرده اید؛ بله، هوشنگ سیحون به میان ما خواهد آمد، معمار و نقاش عمارت ها و موزه های ماندگار؛ طراح موزه آرامگاه نادرشاه افشار و مقبره ی کلنل محمد تقی خان پسیان سردار آزاده ی خراسان؛ طراح بنای موزه توس و دهها عمارت دیگر.
سیحون، نقش اندازی ست که با ما در دنیای ابعاد، از معانی پر رمز و راز باطن می گوید، به راستی که او، معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی که معمار و طراح آرامگاه هر یک از آنان بوده است را در نقش مقبره ی آنان به دام انداخته است، و این همان جلوه ایی از هنر است که ما را به سوی شعور می کشاند.
هوشنگ سیحون در سال 1338 آرامگاه حکیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیامی، محاسبه و طراحی کرده است؛ سیر در دهلیزها و طاق و ایوان مقبره، خود سفری ست به جهان بی نهایت معانی خیام.
سیحون حتی انتخاب مصالح ساخته های خویش را منطبق با خصوصیات شخصیتی و زندگی هر یک از آن بزرگان انجام می دهد، او در کتاب « نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می نویسد: « ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره است، این سنگ یکی از مقاوم ترین سنگ هایِی ست
که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می داند».
او در ادامه می نویسد: « شکل کلی و مقبره ی نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می کند، دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می کرد».
آرامگاه حکیم بوعلی سینا در همدان نیز، یکی از شاهکارهای هنر معماری معاصر است که با الهام از معماری قدیم بنا شده است، که برداشتی از برج قابوس بن وشمگیر در گنبد قابوس است، و هر یک از ستون های سنگی و مدور جلو آرامگاه بوعلی سینا، نشان دهنده گذشت یک قرن از تولد ابن سیناست.
هوشنگ سیحون، پیشرو و صاحب سبک در هنر معماری معاصر ایران است؛ و دومین مرحله شکوفایی و درخشش معماری ایران با آثار وی آغاز می شود.
او در سال 1347 طراحی و اجرای ساختمان موزه توس در مشهد را به کارنامه درخشان خود می افزاید؛ و اما این همه فقط آثاری بود که جزء میراث فرهنگی ایران محسوب می شود.
پدر معماری نوین ایران، ساختمان های متعددی را طراحی کرده که هنوز در نوع خود بی نظیر است، از جمله می توان ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران را با نمایی از بتون نام برد.
پروفسور هوشنگ سیحون در سال 1972 به همراه نقاشان صاحب نامی از جمله، پیکاسو و سالوادر دالی، در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست شرکت کرد و با سبکی منحصر به فرد، کلافه های خط را به صورت تابلویی زیبا در معرض نمایش گذارد که توجه منتقدین آمریکایی را به خود جلب کرد، سبکی که با مدد گرفتن از خطوطی موازی و پر پیچ و تاب، که هیچ همدیگر را قطع نمی کنند، انسان را در روزمره اش وادار به تفکر می کند؛ اینگونه که هنوز کسی پیدا نشده است، مشابه طرح های نقاشی سیحون را خلق کند.
هوشنگ سیحون هنوز در میان ماست، او یکی از عشاق هنر ایران است و به قول ِ خود او: « کلام آخر من ایران است».
اما چرا من و شمای ایرانی این عاشقان هنر ایرانی و فرهیختگانی که در بین ما هستند را به درستی نمی شناسیم و نسبت به آنان بی اعتناییم؟
چرا جوامع فرهنگی ایرانی و باز هم تاکید می کنم ایرانی، وجود این فرهیختگان را کتمان می کنند؟
چرا همیشه قدرشناسی از هنرمندان ایرانی به عهده ی قدرشناسان غیر ایرانی ست؟ - اهداء عنوان شهروندی افتخاری فرانسه و لوح افتخار شهرداری لوس آنجلس از جمله آن قدر شناسی های جوامع غیر ایرانی ست؛ ازاین گذشته،دانشگاه هایی چون، ام آی تی ، هاروارد، واشنگتن یونیورسیتی و برکلی، مجموعه ای از نقاشی های سیحون را گردآوری و نگهداری می کنند؛ نام هوشنگ سیحون را در دو دانشنامه روسیه و کمبریج ثبت نموده اند،
اویی که ذخایر فرهنگی دورافتاده ترین نقاط ایران را کشف و ثبت کرده و ارزش هنری شان را به خود ایرانی ها نشان داده است.
ختم کلام اینکه، نگذاریم هنرمند ایرانی، جامعه خودش را دور بزند تا بعد، جامعه ی خویش را متوجه حضور خود کند.
قریب به 25 سال نامی از معمار بناهای ِ کهن ِ الگوهایمان، از بوعلی سینا گرفته تا خیام برده نشده است.
هوشنگ سیحون امروز هشتاد و دو ساله است.

http://payam.malakut.org/archives/004504.shtml

مقبره کمال الملک - اثر استاد هوشنگ سیحون

نگرانی از احداث سد سیوند و خطر نابودی آثار باستانی منطقه: مصاحبه با هوشنگ سیحون
هوشنگ سیحون معمار و هنرمند برجسته ایرانی مقیم کانادا می گوید بحران حفظ و مرمت آثار باستانی ایران معضل پیچیده ایست که مورد توجه مقامات مسئول کشور نیست و احداث سد سیوند و فاجعه تخریب احتمالی پاسارگاد و سایر آثار تاریخی این منطقه نمونه بارز این بی توجهی است. هوشنگ سیحون که طراح آرامگاه ابوعلی سینا، آرامگاه عمر خیام و نادرشاه است، از سوی کمیته برگزار کننده جشن بزرگ جمعاوری اعانه برای دانشنامه ایرانیکا جایزه ویژه معماری و یک عمر فعالیت فرهنگی و هنری را از آن خود کرد. وی در مصاحبه با رادیو فردا در رابطه با پروژه سد سیوند می گوید: در منطقه ای که قرار است سد سیوند احداث شود، حدود 170 محوطه خاص کشف نشده و پژوهش نشده قرار دارد و هنگامی که آب روی آنها را بگیرد، دیگر امکان کشفشان وجود نخواهد داشت. [ audio ] (rm) صدا | (wma) صدا [ 5:03 mins ]





هوشنگ سیحون، معمار و طراح پیشرو و صاحب سبک در معماری نوین ایرانی است که آثار زیبا، ماندگار، معتبر و بی­نظیرش با گذشت چندین دهه­ از ساخت آنها، همچنان بر تارک معماری معاصر ایران می­درخشند، آثاری همچون آرامگاه ابوعلی­سینا و باباطاهر در همدان، آرامگاه حکیم عمرخیام و کمال­الملک در نیشابور، آرامگاه نادرشاه افشار در مشهد و ده­ها اثر دیگر. سیحون که می­توان او را متعلق به نسل اول معماران مدرن در ایران دانست، در آثار متعدد خود توانسته است به بیانی نوین در تلفیق معماری سنتی ایران و معماری مدرن دست یابد. همچنین او علاوه بر فعالیت در عرصه معماری، ذخایر فرهنگی دورافتاده­ترین نقاط ایران را کشف و ثبت کرده و ارزش هنری­ آنها را به خود ایرانی­ها نشان داده است.

هوشنگ سیحون در سال 1299 شمسی در یک خانواده هنرمند در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در سال 1319 در تهران به پایان رساند. او از کودکی عشق و علاقه زیادی به نقاشی داشت، بطوری­که به گفته خودش از زمانی که ­توانست قلم و زغال به دست بگیرد، نقاشی را آغاز نموده است. به خاطر همین عشق و علاقه زیاد به نقاشی، پس از گرفتن دیپلم درصدد بود تا در رشته­ای مطابق با استعدادش ادامه تحصیل دهد، تا اینکه در آن سال، یعنی سال 1319، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران توسط عده­ای از آرشیتکت­ها، باستان­شناسان و نقاشان فرانسوی و چند نفر از شاگردان کمال­الملک تأسیس شد. او با استفاده از این موقعیت، به تحصیل در رشته معماری این دانشکده پرداخت و در سال 1323 با نمره عالی از این رشته فارغ­التحصیل شد.



فارغ­التحصیلی سیحون مصادف بود با پایان جنگ جهانی دوم که به گفته خودش، این مقطع تاریخی از چندین جهت یکی از مقاطع سرنوشت­ساز زندگی او به شمار می­رود: اول از این جهت که چون ایران به عنوان پل ارتباطی برای حمل تسلیحات متفقین از خلیج فارس به روسیه، نقش مهمی در پیروزی متفقین داشت، متفقین پس از پایان جنگ ایران را به عنوان پل پیروزی معرفی و نشان افتخارآمیزی به دولت و راه­آهن ایران اعطا کردند. راه­آهن ایران نیز به مناسبت این افتخار بزرگ تصمیم گرفت در ایستگاه تهران ساختمانی بسازد که طراحی آن را به مسابقه گذاشت و طرح سیحون برنده و در نهایت با تغییراتی، بر خلاف نظر او، ساخته شد. دوم اینکه انجمن آثار ملی که سال­های جنگ را بصورت مخفی گذرانده بود، با پایان جنگ فعالیت مجدد خود را شروع کرد و به مناسبت جشن هزاره بوعلی تصمیم به ساخت آرامگاهی برای او در همدان گرفت که طراحی این آرامگاه به مسابقه گذاشته شد و سیحون به عنوان برنده این مسابقه انتخاب گردید. و بالاخره چون فرانسه یکی از فاتحین اصلی جنگ جهانی دوم به شمار می­رفت، دولت فرانسه پس از پایان جنگ، جهت ترویج فرهنگ فرانسه در تمام دنیا، تصمیم به پذیرش تعدادی بورسیه تحصیلی از کشورهای مختلف گرفت. رئیس وقت دانشکده هنرهای زیبا، آندره گدار، نیز سیحون را که شاگرد اول دانشکده شده بود، به عنوان بورسیه معرفی کرد. بدین­ترتیب سیحون به فرانسه رفت و بعد از چهار سال تحصیل مجدد در رشته معماری به ایران بازگشت
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هوشنگ سیحون ( مقاله ای از خانم نسرین فقیه )

هوشنگ سیحون ( مقاله ای از خانم نسرین فقیه )

هوشنگ سیحون ( مقاله ای از خانم نسرین فقیه )

هوشنگ سیحون متعلق به سومین نسل معماران ایرانی است که تحصیلات خود را در اروپا انجام دادند . در همان سالهای 2507، هنگامیکه سیحون پس از پایان تحصیل در مدرسه بوزار پاریس به ایران آمده و شروع به کار کرد " سبک بین المللی " تا حد زیادی در میان معماران رواج یافته بود . در تهران به خصوص در محله های جدید شمال شهر بیش از پیش الگوهای این سبک بویژه در خانه سازی رعایت می شد .

اما دانشکده هنرهای زیبای تهران از همان ابتدای تاسیس روش آموزش بوزار پاریس را برگزید و سیحون نیز خود فارغ التحصیل همین دانشکده بود .

مدت یک ربع قرن ، آنچه که این معمار و معدود همکاران او در ایران ساختند و آموزش دادند ، سرمشق و نمونه کار نسل های بعدی معماران دانشگاه دیده ، حرفه ای های قدیمی و حتی بساز و بفروشها قرار گرفت . ازبناهای مجلل و تشریفاتی که دارای ارزش نمودگاری هستند تا ساختمانهای ساده کوچک در دورترین نقاط کشور هیچیک از این زبان معماری به دور نماندند.در دهه های بعد از جنگ جهانی دوم شیوه های معماری سنتی که عبارت بود از تکرار تعداد معدودی نمونه های اصلی معمارانه برای بناهای مختلف ، به خصوص در شهرهای بزرگ به کلی کنار گزارده شده بود .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)احداث خیابانهای سراسری و شبکه جدولی شهری بافت شهری سنتی را دچار دگرگونی اساسی کرده و قطعات مالکیت منظم و مستطیل شکل به وجود آورد .با این تغییرات ساختی در شکل شهر به دوران معماری درون گرا با حیاط مرکزی پایان داده شد و معماران به الگوی تک بناهای جدا از یکدیگر روی آوردند .بدینسان فضای تاریخی جای خود را به محیط جدیدی می داد که روحیه مدرنیزم (نوینگرایی ) در آن بیش از پیش دیده می شد .جهت اصلی معماری که در گذشته روی به سمت یک مرکز روحانی داشت جای خود را به معماری داد که به سمت تحول و آینده گرایش داشت . بخشهای مسکونی شبکه راسیونالیست شهری به وجود آوردند . و کاخهای دولتی و بناهای عمومی که نمودار تحکیم قدرت مرکزی و دولت بود بیشتر در فضاها و میادینی جای گرفتند که از ویژگیهای فضاهای شهری نئوکلاسیک بهره داشت . این دو جنبه معماری که یکی ضرورت ایجاد بناهای ساده و عملی بود و دیگری نیاز به نمایش ارزشها و مظاهر فرهنگی نظام زمانه ، زمینه مناسب خود را در دوگانگی آموزش بوزار در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم یافت .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)معرفی کار هوشنگ سیحون فرصتی است مناسب برای آنکه بتوان به جریان پیدایش و تحول معماری نوین در ایران و تاثیر مکاتب مختلف فرهنگی بر این معماری نگریست . بعد از جنگ جهانی دوم اروپا غرق در مسئله بحران مسکن بود .معماران در این فرصت روی به نظریه های فونکسیونالیستی که در سالهای بین دو جنگ تحول یافته بود آوردند و برای جبران خرابیهای حاصل از جنگ روی به امیدها و آرزوهای مدرنیزم آوردند . شهرها و محله ها به این ترتیب به سرعت ساخته می شد . ایران در آن هنگام آهسته آهسته گام در راه شهرنشینی متعادلی می گذاشت و به تدریج بناهای عمومی یعنی بناهای اداری ، خدمات عمومی گوناگون و بناهای تشریفاتی جای خود را در شهرها باز می کردند . مسکن جدید نیز از جانب گروهی اجتماعی محدود و روشنفکری ساخته می شد که در آن دوران آداب زندگی فرنگی را کم و بیش آموخته و میل بر ان داشت که تحول را از خانه خود آغاز نماید . در اروپا درست به عکس قدرت اقتصادی این گروه اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم رو به ضعف نهاده بود و الگوی ویلای وینی VIENNOISE سالهای بین دو جنگ جای خود را بیش از پیش به مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)الگوی مسکن اجتماعی و یا به اصطلاح آپارتمان سازی می داد . چنانکه می دانیم الگوهای اخیر توانستند در سی سال بعد از جنگ سیمای شهرهای اروپایی و حومه ها را به کلی زیر و رو کنند .

در ایران و بخصوص در تهران نه تنها گروه نوخواسته روشنفکر و متمکن بلکه آن دسته از شهرنشینان سنتی نیز که با افکار جدید تماس حاصل کرده بودند ، متمایل به ترک مرکز مسکونی و تجارتی شهر ( بازار و محله های اطراف آن ) شدند و به تدریج خانه های خود را در شمال شهر در دامنه کوه البرز بنا نهادند . در اختیار داشتن قطعات بزرگ زمین و نبودن یک بافت شهری پیشین برای شکل دادن به این قطعات موجب شد که محله های جدید تهران نه به صورت یک استخوان بندی شهری بلکه پیرو الگوهایی شبیه به حومه شهرهای آمریکا شکل بگیرند .

در واقع باید پذیرفت که پس از بوجود آمدن محورهایی مانند سپه ، فردوسی و شاهرضا ، مکانهای شهری موفقی که قادر باشند مرکزیت و خصوصیات ویژه ای برای تهران تعریف کنند به وجود نیامد . مرکز شهر در محدوده ای که بین دو جنگ ایجاد شده بود باقی ماند و بخشهای مسکونی پراکنده در خارج آن شروع به شکل گرفتن کرد .درجریان این مهاجرت خطی به سمت دامنه البرز معمار تهرانی با مسئله تک خانه رو به رو بود ، تک خانه ای که هیچگونه گفتگوی معمارانه با یک بافت شهری موجود را در برابر خود نداشت .در حالیکه معماران فرنگ دیده نسل اول توانسته بودند تیپولوژی مسکن بسیار قوی شهری بوجود آورند و " سبک بین المللی " را با بافت جدولی تهران هماهنگ سازند ، معماری جدید سرچشمه الهام خود را د ر ویلای منفرد از نوع رایج حومه SUBURBIA در آمریکا یافت . اما در بناهای عمومی که ضرورتا " در نقاط مرکزی شهر باید ساخته می شد معماران از الگوهای فونکسیونالیست پیروی کردند . استفاده از تکنولوژی ساختمانی جدید ، ایجاد فضاهای چند مصرفی و کاربرد زبان معماری راسیونالیست ، تیپولوژی جدید را برای بناهای عمومی به وجود آورد که به تدریج جای بناهای عممی پیش از جنگ راکه دارای روحیه نئوکلاسیک بودند گرفت .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)بناهای یادبود سومین گروه ساختمانهای این دوره بود و در حقیقت تنها فرصت کامل برای ابراز یک زبان صرف معمارانه . برای معمارانی که در مدرسه بوزار فرانسه آموزش دیده بودند کمتر این موفقیت پیش می آمد که بتوانند عظمت و ابهت زبان معاری را که در بوزار فرگرفته بودند درساختمانهای خود به کار گیرند . بناهای یادبود این فرصت را برای آنان فراهم آورد . اما باید به خاطر داشت که مونومانتالیزم بوزار با سبک آکادمیک پیش از جنگ که ملهم از جنبشهای معماری آلمانی سالهای اولیه قرن بیستم بود WERKBUND به کلی تفاوت داشت .

بوزار بعد از جنگ نیز به کلی با بوزار قرن نوزدهم که پیرو سبکی تاریخی گرا بود تفاوتهایی پیدا کرده بود . عطف به جوهر تاریخ جای خود را عطف به عناصر شکلی تاریخ گذشته داده بود و در نتیجه عطف به عناصر شکلی متعلق به دورانها و سبکهای متفاوت ، این برداشت آزاد و التقاطی از دورانهای گذشته اصطلاحا ECLECTISME نامیده می شود .از آنجا که دیگر نظم هندسی بیانگر معنی و محتوی نظم معماری دوره معینی نبود و در عوض به مفاهیم مجردی مانند تناسب ، تقارن و غیره تقلیل یافته بود ، لذا معمار نیز امکان یافته بود که فانتزی های هندسی خود را آزادانه به کار اندازد .

از سوی دیگر کتاب معروف لوکوربوزیه VERS UNE ARCHITECTURE تاثیر بسیاری در محافل معماری گذاشته بود و اهمیت تاریخ ، را به عنوان سرچشمه الهام زبان معماری به کلی ضعیف کرده بود . گرچه تاثیر این کتاب هرگز از درگاه بوزار به درون رخنه نکرد لیک در سست کردن پایه های تاریخ گرای بوزار نقش موثری را ایفاء کرد .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)بدین ترتیب زبان مونومنتال جدیدی در معماری بنا های یادبود و آرامگاهها نسج گرفت . ترکیب "( کمپوزیسیون ) غیر مترقبه نقشه به جای تکرار الگوی تثبیت شده تاریخی ، به کار بردن نشا نه های خارجی معماری سنتی ایران و استفاده التقاطی از تکنولوژی های گوناگون ساختمانی خصوصیات اصلی معماری مونومنتال این دوره را تشکیل می دهند .

توجه اصلی معمار معطوف به ابداع شگردی ها و نوآوریها بود .مفهوم " فضا " در این معماری چندان جایی نداشت و در عوض " تاثیرها " EFFETS اهمیت بسیار یافتند . بدین ترتیب نما اهمیت خارق العاده یافت و مهمترین جنبه نمایشی بنا را به خود اختصاص داد .

می بینیم که در این سبک ، تاریخ روابط ماهوی میان شکل ها و حجم های جای خود ]را[ به تاریخ موتیف ها MOTIFS داده است و معمار تمام کوشش خود را در راه ضبط و ترکیب موتیف های معماری های دوران گذشته به میل و ابتکارشخصی خود به کار برده است .

بدین ترتیب ملاحظه می شود که در دوران خاصی بحرانی که معمار بوزار ناگزیر از تسلیم به نیازهای فوری و حیاطی جامعه و ساده کردن زبان هنری خود است بنای یادبود موضوع استثنایی و جالبی را تشکیل می دهد که معمار بتواند در آن به طریق اولی قوانین بازی خود را به کار اندازد ، قوانینی که در غیر این صورت اعتبار تاریخی خود را از دست داده بودند .

معماری هوشنگ سیحون نیز از بیشتر این خصوصیات برخوردار است . ویلا ها ، بناهای عمومی شهری و بناهای یادبود سه فرصت جداگانه را برای کاربرد سه زبان مختلف برای او به وجود آوردند .

ویژگی کار این معمار را باید در نحوه استفاده از مصالح دید . او نخستین معمار ایرانی بود که آهن و سیمان را به طور عیان در ساختمان به کار برد . وضوح ساخت و شهامت در بیان بی پرده آن که با بانک سپه و اداره پست آغاز شد در خانه ها نیز شکل خاص خود را یافت .کار سیحون از خانه دکتر بابک که از سبک بین المللی بی تاثیر نیست تا منزل خودش در دروس راه مشخصی را طی کرده است .وضوح ساخت ، یافتن حساسیت و سلیقه شخصی نسبت به ترکیب سنگ و آهن را باید در حقیقت موفق ترین بیان او از لحاظ مصالح دانست . سیحون در تحول بعدی خود و به سبب نگاهی که همواره به معماری ایران داشت ارزشهای دیگری را درکار خود گسترش داد .از آن جمله است استفاده از شکلها و عناصر معماری عامیانه ، استفاده از آجر نه تنها در پوشش بلکه هم چنین به منظورهای نمایشی و تزئینی و توجه به برخی جزئیات . باید معتقد بود که با وجود همه برداشتهای التقاطی و تنوع جویی ها ، کار سیحون همواره از نوع خلوص در کاربرد ماده ، برخوردار بوده است . خانه شمشک حد تکامل او درترکیب سنگ و چوب است . همچنانکه ساخت آجری خالص مجموعه آموزشی فرح نمودار پختگی سیحون در رسیدن به یک نوع کمال و حرفه در زبان آجر است .

در نگاه دقیقتربه تصویر برخی آثار او این جنبه ها از نزدیک ملاحظه می شوند .

نسرین فقیه -1356
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
فعالیتهای معماری هوشنگ سیحون در دوره های پنجساله گروه بندی شده اند و به تفصیل عبارتند از :

سالهای 13 - 2508(1333-1328)

- منزل و مطب دکتر فرهاد تهران – خیابان پهلوی

- منزل آقای بابک

- ساختمانهای پست فشار قوی 1- در شمال پارک شهر

2- در خیابان سی متری

- ساختمان ادارات مرکز برق

و همچنین انبارهای مربوط

به تاسیسات برق تهران

- منزل سرلشگر فیروز تهران

- دفتر هوشنگ سیحون تهران – خیابان شاه

ادارات آتش نشانی تهران( خوابگاهها و گاراژها)

- ساختمان آرامگاه بوعلی همدان

سالهای 15-2512 (35-1332)

- منزل آقای شیبانی دروس

- منزل آقای محمدی تپه امانیه

- منزل آقای مقدم تپه امانیه

- سازمان نقشه برداری کل کشور جاده قدیم کرج

- آرامگاه نادر مشهد

- کارخانه یخ سازی

و ریسندگی کورس جاده شهر ری

- کانادا درای جاده جنوبی کرج

- پرورشگاه کودکان خیابان پهلوی

- سینما آسیا خیابان شاه

سالهای 20 – 2515 (40-1335 )

- سینما سانترال میدان 24 اسفند

- کانادا درای آبادان

- لابراتوار عبیدی و شرکاء جاده قدیم شمیران

- منزل آقای بشارت الهیه

- منزل آقای فرازیان زرگنده

- منزل آقای دکتر کاظمی شمیران

- منزل خانم ابتهاج زعفرانیه

- مجموعه ویلاهای آقای آقاسی پور سلطنت آباد

- منزل آقای هدایت دروس

- مجموعه ویلاهای آقای ایپک چی حصارک

- کتابخانه مجلس شورای ملی با همکاری معماران محسن فروغی

و ظفر وصادق

- آرامگاه خیام نیشابور

- آرامگاه کمال الملک نیشابور

سالهای 25-2520(45-1340)

- تجدید بنای آرامگاه فردوسی طوس

اصل بنا در زمان اعلیحضرت رضا شاه کبیر و به وسیله معمار طاهرزاده بهزاد که در آلمان تحصیل کرده بود بنا شده است .

- بناهای اطراف آرامگاه فردوسی طوس

سالهای 30-2525

- منزل دولت آبادی نیاوران

- ساختمان مرکزی بانک سپه میدان سپه

- منزل سیحون دروس

- مجتمع آموزشی فرح جاده آرامگاه

- ضلع جدید بیمارستان میثاقیه خیابان جامی

ضلع قدیم به وسیله مهندس زارع شده است .

مجموعه کارهائی که برای وزارت کشاورزی انجام گرفته است .

- انبار دامی دهکده شرکت تعاونی

- مجتمع آموزشی فرح بخش حرفه ای و تربیت معلم و بیمارستان در حال ساختمان

از سال 2530 (1350)

- به بعد بازارچه امیر چخماق یزد

- منزل سیحون در کلکان در راه شمشک

- طرحهای مرکز فرهنگی یزد

شهرک لنجان اصفهان

مجتمع جهانگردی آبعلی
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون

متولد 2479 ( 1299) در تهران

تا سال 2499 (1319) مشغول تحصیل در دبستان و دبیرستان بوده است ( در تهران ) .

در سال 2499 دیپلمه متوسطه گرفته است .

از سال 2499 تا 2503 (1323) موفق به اخذ پایان نامه مهندسی در رشته معمارکارخانه کانادا درای- جاده مخصوص کرجی شد . بین سالهای 2504(1324) و 2508 (1328) در پاریس در دانشکده هنرهای زیبا در رشته معماری ادامه تحصیل داده و در همین سال به دریافت دیپلم معماری از دانشکده فوق موفق شده است .

بلافاصله به ایران مراجعه نموده و با سمت دانشیار در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مسئول یک کارگاه معماری مشغول تدریس شده است و 5 سال بعد به مقام استادی ارتقاع یافته است در سال 2521(1341) به مقام ریاست دانشکده هنرهای زیبا انتخاب و مشغول انجام وظیفه شده است . بنیانگذاری رشته شهرسازی و رشته های موسیقی و تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا و همچنین به وجود آوردن دفتر فنی دانشکده از اقدامات سالهای 27-2521 (47-1341) او است .در سال 2527 (1347) از سمت ریاست دانشکده و استادی دانشگاه هر دو استعفاء داد .در این سال در اولین انتخابات انجمن شهر تهران به عضویت انجمن شهر تهران در آمد و به عنوان رئیس کمیسیون شهرسازی در انجمن مشغول انجام وظیفه شد و در اواخر دوره چهارساله انجمن از سمت خود استعفاء داد و در دفتر شخصی خود مشغول ادامه کار شد . این دفتر از سال 2508 ( 1328) تاسیس شده است که تا هم اکنون به فعالیت خود ادامه میدهد و تمام آثار معماری مهندسی سیحون از همین دفتر طرح ریزی شده است .

وی چند دوره پیاپی نیز به عنوان عضو و نایب رئیس و رئیس انجمن انتخاب شده است در شورهای متعددی از جمله شورای دانشگاه تهران ، شورای مرکزی دانشگاهها ، شورای عالی شهرسازی ، شورای عالی آثار باستانی و ابنیه تاریخی ، شورای عالی ارزشیابی ( وزارت علوم ) ، شورای ایکوموس و نیز در کمیسیون ها و کمیته های متعدد شرکت داشته است . عضو هیات امنای مدرسه عالی ساختمان و موسسات آموزشی فرح بوده و میباشد . فعالیتهای مفصلی در امر معماری کشور داشته است که به ترتیب زمانی شرح داده شده است .

او در سمینارها و سخنرانیهای متعدد در نقاط مختلف ایران شرکت داشته است در شهرهای پاریس ، آکسفورد ، شیکاگو ، لوس آنجلس ، روم ، پالرم ، صوفیه ، آتن ، مسکو و دهلی نو در باب هنر و معماری سخنرانی نموده است .

با اخذ نشانهای درجه 3 همایون درجه 1 آبادانی نشان هنر و نشان سپاس مکارخانه کانادا درای- جاده مخصوص کرجفتخر شده است . در نقاط مختلف جهان آثار نقاشی او به نمایش گذاشته شده است .

از جمله در تهران چند بار به صورت انفرادی و جمعی ، در آمریکا در دانشگاه سانتا باربارا به صورت انفرادی در دانشگاه ماساچوست به اتفاق پیکاسو وسالوادور دالی و در پاریس به صورت انفرادی کارهای نقاشی او هم اکنون در کلکسیون های شخصی علیاحضرت شهبانوی ایران و جمعی از هنر دوستان ایرانی و در فرانسه و در آمریکا در بعضی کلکسیونهای شخصی و در چهار دانشگاه مهم آمریکا در کلکسیون دانشکده مربوطه نگهداری می شود : دانشکده هاروارد ، دانشکده ام آی تی ، واشینگتن یونیور سیتی و برکلی .

در اغلب روزنامه های داخلی و خارجی مقالات و عقاید او در باب معماری و هنر به چاپ رسیده است و در مورد کارهایش بحث شده است .
کتابی تحت عنوان نگاهی به ایران در پاریس مشتمل بر یک قسمت از طرحهای سیحون چاپ شده ( 1973)
 
  • Like
واکنش ها: TOP2

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گفتاری از مهندس کامران دیبا در مقدمه کتاب مجموعه آثار هوشنگ سیحون

گفتاری از مهندس کامران دیبا در مقدمه کتاب مجموعه آثار هوشنگ سیحون

گفتاری از مهندس کامران دیبا

گفتاری از مهندس کامران دیبا( مدیر وقت موزه هنرهای معاصر) در مقدمه کتاب مجموعه آ ثار هوشنگ سیحون – از انتشارات موزه هنرهای معاصر



در غرب معماران و هنرمندان به صورت برگزیدگان و قهرمانان فرهنگی مورد ستایش و احترام هستند و افراد مستعد و کاردان در زمان حیات شناخته و تشویق می شوند . در تاریخ هنر ایران صرف نظر از شعرا که همیشه به نام شناخته شده اند ، دیگر هنرمندان از جمله معماران ، ناشناس و گمنامند .

تعجب است که در چنین شرایطی معماری در ایران گذشته رونق داشته و تا حد اعلای خود گسترش و توسعه یافته است . و یا شاید معماران مساجد بزرگ ارج خود را در آخرت یا معنویت اسلام جستجو می کردند .

در ایران مدرن بعد از تحول صنعتی و اجتماعی - ارزشهای مادی غربی به سرعت در فرهنگ ما نفوذ کرده و افراد به علت عدم تحصیل شهرت و شناخت اجتماعی از ایده آلهای خود دلخسته و منصرف می شوند . در چنین شرایطی معماران به تدریج برای کسب مقام و قدرت از حرفه خود به صورت یک وسیله استفاده نموده و در انتها به سیاست و تجارت می پردازند .قلیل بودن معماران برگزیده معاصر ، خود معلول این علت است .

بدون شک هوشنگ سیحون یکی از برگزیدگان معماری معاصر ایرانی است . او علاوه بر فعالیت مداوم در معماری سالهای زیادی را هم به تعلیم و تربیت معماران جوان پرداخته است . موزه امیدوار است که این نمایش آغازی برای شناخت معماران معاصر ایران باشد .
 
  • Like
واکنش ها: TOP2

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون | معماران ایرانی

به راستی جهد در جمع آوری معماران ایرانی که در معماری ایران موثر بوده اند ناقص خواهد ماند اگر چیزی راجع به هوشنگ سیحون ننویسیم .هوشنگ سیحون به حق نیمی از معماری و نقاشی دوره پهلوی است چون او در زمینه معماری و نقاشی در دوره پهلوی هم ساخته و هم پرداخته و هم تر بیت کرده به راستی آسمان تاریخ فرهنگ و هنر ایران دگر همچون سیحون را بر تارک خود نخواهد دید .سیحونی که تک مضرابهای خوش معماری مدرن ایران را زده است . معماری مدرنی که با شکوه وبا رویایی وصف ناپزیر شروع شد ولی در ادامه راه از شکوه. جلال .حشمت. معرفت و شعور دور شد و به ....رفت.

هوشنگ سیحون معمار ی صاحب سبک با خطوطی دراماتیک و استوره ای در معماری مدرن ایران است هر گز نمی توان خطوط دراماتیک او را در طراح آرامگاهای: ابو علی سینا و با با طاهر در همدان و حکیم عمر خیام و کمال الملک را در نیشابور را از یاد برد .و نمی توان از آن خطوط استوره ای در آرامگاه نادر شاه افشار و فردوسی پاکزاد در مشهد یاد نکرد.

او را می توان در زمره معماران پیشروی معماری مدرن ایران دانست که توانستند که به بیانی نوین از تلفیق معماری سنتی و مدرن ایران دست یابند و آثاری به یاد ماندنی برجای بگذارند.

سیحون در سال 1299شمسی در خانوادهای هنر مند در تهران متولد شد . و در سال 1319 در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای تهران که در ان سال بوسیله عده ای از معماران و باستان شناسان فرانسوی و عدهای از شاگردان کمال الملک.تازه تاسیس شده بودثبت نام کرد و مشغول به تحصیل معماری شد.(شایان ذکر است دانشگاه نخبگان ایران .دانشگاه تهران توسط یک معمار فرانسوی طراحی شده و در به وجود آمدن خوشنام ترین وبا سابقه ترین کانون علمی ایران .ایرانی نقش چندانی نداشته.) و در سال 1323سیحون جوان با نمره عالی از دانشکده معماری دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد.

فارغ­التحصیلی سیحون مصادف بود با پایان جنگ جهانی دوم که به گفته خودش، این مقطع تاریخی از چندین جهت یکی از مقاطع سرنوشت­ساز زندگی او به شمار می­رود: اول از این جهت که چون ایران به عنوان پل ارتباطی برای حمل تسلیحات متفقین از خلیج فارس به روسیه، نقش مهمی در پیروزی متفقین داشت، متفقین پس از پایان جنگ ایران را به عنوان پل پیروزی معرفی و نشان افتخارآمیزی به دولت و راه­آهن ایران اعطا کردند. راه­آهن ایران نیز به مناسبت این افتخار بزرگ تصمیم گرفت در ایستگاه تهران ساختمانی بسازد که طراحی آن را به مسابقه گذاشت و طرح سیحون جوان برنده و در نهایت با تغییراتی، بر خلاف نظر او، ساخته شد. دوم اینکه انجمن آثار ملی که سال­های جنگ را بصورت مخفی گذرانده بود، با پایان جنگ فعالیت مجدد خود را شروع کرد و به مناسبت جشن هزاره بوعلی سینا تصمیم به ساخت آرامگاهی برای او در همدان گرفت که طراحی این آرامگاه به مسابقه گذاشته شد و سیحون در عنفوان جوانی موفق شد تا در این مسابقه هم برنده شود.و بعد از این

مسابقه بود که هوشنگ سیحون . شاگرد اول دانشکده هنرهای زیبا .با معرفی ریس وقت دانشکده –آندره گدار- او بعنوان بورسیه به کشور فرانسه رفت.سیحون جوان مدت 4سال در فرانسه درس خواند و همزمان با شروع ساخت مقبره بوعلی سینا به وطن بازگشت و در سمت دانشیار دانشكده هنرهای زیبای تهران و 5 سال بعد به عنوان استاد معماری مشغول تدریس شد. همزمان با تدریس در دانشكده، دفتر كار خود را در سال 1328 تاسیس كرد و در سال 1314 به عنوان سومین رییس دانشكده هنرهای زیبای تهران انتخاب شد. از همین سال فعالیت‌های زیادی در دانشكده هنرهای زیبا و از جمله تاسیس سه رشته شهرسازی، تئاتر و موسیقی انجام داد.

و هوشنگ سیحون در سال 1980ایران را به قصد غزیمت در ونکور کانادا ترک کرد. و تا به امروز ما نتوانستیم از وجود و حضور بزرگ مردی همچون او بهره مند شویم . او در سمینارهای زیادی در اقصی نقاط ایران و جهان شرکت کرده و آثار نقاشی او نیز چه به صورت گروهی و چه بصورت انفرادی به نمایش گذاشته شده.و از سوی کمیته برگزار کننده جشن بزرگ جمعاوری اعانه برای دانشنامه ایرانیکا جایزه ویژه معماری و یک عمر فعالیت فرهنگی و هنری را از آن خود کرده است.

طرح‌های او در كتابی به نام نگاهی به ایران در پاریس در سال 1973

مجموعه دستاورد زندگی حرفه‌ای او (معماری - نقاشی) در كتابی به نام هوشنگ سیحون در كانادا در سال 1999 به چاپ رسیده است.

و حال نگاهی به کارنامه هوشنگ سیحون بیندازیم (البته ممکن است بعضی از آئار او را حقیر نتوانسته جمع آوری کند که از یان بابت پوزش می طلبم.خدایش مارا ببخشد.)

سال‌های 1328 - 1333

منزل و مطب دكتر فرهاد، منزل آقای بابك، ساختمان پست فشار قوی، ساختمان اداری مركز برق ، منزل سرلشكر فیروز، دفتر هوشنگ سیحون و خوابگاه‌ها و گاراژهای آتش‌نشانی در تهران و ساخمان آرامگاه بوعلی در همدان.

سال‌های 1332 - 1335

منزل آقای شیبان (دروس)، منزل آقای محمدی (تپه امامیه)، منزل آقای مقدم (تپه امامیه)، سازمان نقشه‌برداری كل كشور (جاده قدیم كرج)، آرامگاه نادر (مشهد)، كارخانه یخ‌سازی و ریسندگی كورس (جاده شهر ری)، كارخانه كانادادرای (خیابان آزادی)، پرورشگاه كودكان (خیابان ولیعصر)، سینما آسیا (خیابان جمهوری)

سال‌های 1335 - 1340

سینما سانترال (تهران)، كارخانه كانادادرای (آبادان)، لابراتوار عبیدی و شركا (جاده قدیم شمیران)، منزل آقای بشارت (الهیه)، منزل آقای فرازیان (زرگنده)،‌منزل دكتر كاظمی (شمیران)، منزل خانم ابتهاج (زعفرانیه)، مجموعه ویلاهای آقاسی‌پور (پاسداران)، منزل آقای هدایت (دروس)، مجموعه ویلاهای ایپك چی (حصارك)، كتابخانه مجلس شورای ملی با همكاری محسن فروغی، كیقباد ظفر بختیار و علی صادق، آرامگاه خیام (نیشابور)، آرامگاه كمال‌الملك (نیشابور)

سال‌های 1340 - 1345

تجدید بنای آرامگاه فردوسی (طوس)، بناهای اطراف آرامگاه فردوسی (طوس)

سال‌های 1345 - 1350

منزل دولت‌آبادی (نیاوران)، ساختمان مركزی بانك سپه (تهران)، منزل سیحون (دروس)، مجتمع آموزشی فرح (جاده آرامگاه)، ضلع جدید بیمارستان میثاقیه (تهران)

از سال 1350 به بعد

بازارچه میرچخماق (یزد)، منزل سیحون (در كلكان در راه شمشك)

توضیحی راجع به انجمن آثار ملی:

پس از كودتای سوم اسفند ماه 1299، در سال 1301 گروهی از رجال سیاسی - فرهنگی و علاقه‌مند به هنر ایران برای حفظ و نگهداری و تعمیر ساخمان‌های تاریخی و به پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهگی و هنری ایران گردهم آمده و جمعیتی به نام «انجمن آثار ملی» تشكیل دادند. از اقدامات اولیه انجمن آثار ملی، طرح ساخت مقبره حكیم ابوالقاسم فردوسی بود. كریم طاهرزاده بهزاد طرح آرامگاه فردوسی را پیشنهاد كرد و این طرح در سال 1313 افتتاح شد. به علت ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاك، محاسبه نكردن دقیق و بی‌اطلاعی در وضعیت آب‌های زیرزمینی ناحیه طوس، ساختمان از همان نخستین سال‌ها شروع به نشست كرد و پس از 30 سال هوشنگ سیحون با حفظ طرح اولیه و الحاقات جدید بنای جدیدی ساخت.

گفتنی است پس از برگزاری جشن هزاره فردوسی و آغاز جنگ جهانی دوم به علت عدم تامین اعتبار مالی تا سال 1323 انجمن آثار ملی عملا فعالیتی نداشت و در آذر 1323 فعالیت خود را از نو آغاز كرد. دو اقدام اولیه انجمن آثار ملی در دوره دوم فعالیت خود توجه به ساخت آرامگاه بوعلی سینا و آرامگاه سعدی (طرح مشترك محسن فروغی و علی صادق به سال 1328) بود.

نکته:اما متسفانه اگر به تازگی سری به آرامگاه ناجی زبان پارسی سری زده باشید خواهید دید که چقدر میراث فرهنگی کم لطفی و کم توجهی به آرامگاه مردی کرده است که به گفته خودش:

بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی

از کجایش برایتان بگویم :

از جاده ای که بیش از 40 سال است که تر میم نشده و مانند جگر زلیخا تکه و پاره است و مایع شرمسا ری .تا آن موزه جدیدی که میراث به تازگی در همین 2 سال اخیر اقدام به بازگشایی ان کرده که متاسفانه موزه ای در تناقض شدید با اطراف و باغ ایرانی .اگر داخل آن شوید بیشتر به یاد زندانهای دوره صفوی می افتید تا جایی که میراث فرهنگی ماندگار ترین مردمان دنیا را نگهداری میکند.ویا از طرح بکر و زیبا یشان مبنی بر کوچک کردن حوض ورودی باغ ایرانی با وجه تسمیه رنج سی ساله فردوسی و تکه کردن آن حوض به 30بخش کوچک. به راستی چرا قواعد باغ بکر و زیبای ایرانی را داریم با دست خودمان خراب می کنیم .قواعدی که در همه باغهای ایرانی من جمله باغ شاهزاده کرمان اثری زیبا و شگرف رعایت شده و اندازه حوض جلوی ساختمان اصلی ثابت بوده است
 
  • Like
واکنش ها: TOP2

World Designer

عضو جدید
حسین امانت طراح میدان آزادی

حسین امانت طراح میدان آزادی

حسین امانت (تولد 1321) طراح و معمار و از بهاییان کانادایی ایرانی است. او معمار برج آزادی که نمادی از شهر تهران و ایران مدرن است، و همچنین ساختمان‌های اولیهٔ دانشگاه صنعتی شریف میباشد.[. پس از پروژه موفقیت آمیز برج آزادی و دانشگاه شریف، نظارت و سرپرستی ساخت موزه بزرگ پاسارگاد در نزدیکی آرامگاه کوروش کبیر به او واگذار شد امانت همچنین آرشیتکت و طراح تعدادی چند از مراکز صنایع دستی، مدرسه‌، کتابخانه و حتی یک شهرک تفریحاتی در ساحل دریای خزر بوده‌است. او بعدها با بسط دادن کار خویش بناهایی در خارج از کشور را نیز طراحی نمود، از آنجمله، بنای سفارت ایران در شهر پکن، پایتخت جمهوری خلق چین که متمایزترین سفارتخانه ناحیه دیپلماتیک در پکن است
امانت دانش‌آموخته دانشگاه تهران است
از دیگر سازه‌های طراحی شده توسط وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
  1. دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر).[
  2. دو مرکز بهائی (به انگلیسی: Bahai Center) در ویرجینیا و تگزاس
  3. ساختمان مقر بیت العدل اعظم، از ساختمانهای حول مقام اعلی، مرقد باب در حیفا[
  4. دارالتبلیغ بین‌المللی از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی
  5. محفظه آثار بهائی از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی
  6. مشرق‌الاذکار ساموآ




محفظه آثار بین‌المللی از ساختمان‌های حول مقام اعلی، مرقد باب در حیفا.




دارالتبلیغ بین‌المللی. از ساختمان‌های حول مقام اعلی




مشرق‌الاذکار ساموآ.




مقر بیت العدل اعظم در حیفا



و هم اکنون در کانادا ادامه حیات می دهد
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ریچارد میر... پست مدرنیسم سفید(البته خیلی جزئی)
زاها حدید
تویو ایتو
نورمن فاستر
فرانک لوید رایت
لوکوزبوزیه
آلوار آلتو
لوئی کان
لوییس سالیوان
کنزو تایگه
تادائو آندو
شیگروبان
فرانک گری
فیلیپ جانسون
فرشید موسوی
استاد زمرشیدی
حسین لر زاده
داراب دیبا
نکتاز پاپازیان
وارطان هوانسیان
عبد الحمید اشراق
برندگان جایزه معماری پرتیزکر

***************

استاد محمد کریم پیرنیا
آندره گدار
عبدالعزیز فرمانفرمائیان
كامران دیبا
مش اسماعیل
ژاک دریدا
هوشنگ سیحون
گفتاری از مهندس کامران دیبا در مقدمه کتاب مجموعه آثار هوشنگ سیحون

رم کولهاس
ریچارد راجرز
 

World Designer

عضو جدید
مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.

ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.

زندگی

سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود.

وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت
افتخارات

  • معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
  • دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
  • برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
  • کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱
  • انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱
  • دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳
  • دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳
  • دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳
روحش شاد و یادش گرامی باد:gol:
 

World Designer

عضو جدید
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون

زندگی نامه هوشنگ سیحون

مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسیقى به دنیا مى آید.
پدر بزرگ او « میرزا عبدالله » بنیانگذار موسیقى سنتى و معروف به پدر موسیقى سنتى ایران بوده است و مادرش (مولود خانم) از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده یاد « احد عبادى »که دایى سیحون به حساب مى آید. او بعد از راهیابى به دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت « آندره گدار» (رئیس اداره باستان شناسى وقت ایران) براى ادامه تحصیل راهى پاریس و دانشکده هنرهاى زیباى پاریس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعلیم « اوتلو زاوارونى » به تکمیل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکتراى هنر مى رسد.
مهندس سیحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سینا (همدان ) پروژه هاى زیادى را طراحى و اجرا مى کند که از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخیام (نیشابور)، مقبره کمال الملک (نیشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى ، موزه توس (مقبره فردوسى )، کارخانه نخ ریسى کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدى ، سازمان نقشه بردارى کل کشور ، بانک سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى یاغچى آباد ، سینما آسیا، سینما سانترال ، کارخانه کانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، کارخانه یخ سازى کورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ویلاى خصوصى براى شخصیت هاى مشهور آن زمان اشاره کرد که تقریباً همه به اقتضاى کانسپتى که داشته اند از مصالح ساده و مقاوم محلى تشکیل شده اند و آموزه هاى کلاسیک بوزار پاریس در آنها پیاده شده است.
 

World Designer

عضو جدید
استاد پیر نیا

استاد پیر نیا

زندگی نامه استاد پیرنیا (۱۳۰۱تا ۱۳۷۶) از زبان خود استاد

من در اصل نائینی هستم و از بدو تولد تا بعد از دوره دبیرستان در یزد اقامت داشتم .خانه ما در محله یوزداران یزد در محلی به نام جنگل بود .اگر کوچه یوزداران را به طرف دروازه مهریز ادامه میدادیم ،در نزدیکی باروی شهر چهار خانه قرار داشت که متعلق به پدرم بود.خانه به «میرزا صادق خان» معروف بود.در ابتدا خانه کوچک بود و طراحی «اندرونی - بیرونی» داشت ،آب صدر آباد از داخل آن می گذشت که متاسفانه بعد ها خشک و خانه را از سبزی و خرمی انداخت.در وسط حیاط گودال باغچه ای قرار داشت .خانه بعدها گسترش یافت و پدرم زمین کنار آن را خرید و یک نارنجستان و یک بیرونی به آن اضافه کرد.خانه مانند دیگر خانه ها با طرح یزدی ساخته شده بود.از کریاس که وارد می شدیم راهرویی به بیرونی و راهرویی دیگر به اندرونی راه داشت.در کنار اندرونی گودال باغچه ای با فضاهای مختلف مانند پنج دری و سه دری دراطراف آن قرار داشت.بین دو حیاط ،پنج دری ها و سه دری ها دو رو بودند یعنی اتاقها به هر دو حیاط دید و راه داشتند .حیاط اندرونی ،آشپزخانه و دو صفه دیگر داشت .در حیاط جدید تر که پدرم بعدها آن را ساخت انواع سه دری و پنج دری قرار داشت .خانه دارای یک «خروجی» بود .در اطراف خروجی ،یک اتاق بزرگ و دو اتاق کوچک قرار داشت .یک بیرونی هم بعدها در کنار حیاط جدید ساخته شد.کوچ های در کنار این حیاط به باروی شهر می رسید.چاه و منبع و طویله در این قسمت قرار داشتند.فکر می کنم خانه در حال حاضر سه صاحب دارد.
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
مهندس سید هادی میرمیران

مهندس سید هادی میرمیران

تحلیل آثار معماری سید هادی میرمیران :
رویکرد شکلی به آثارمعماری از مباحث مطرح در معماری معاصر است به گونه ای که متفکران بسیاری با این رویکرد به تحلیل آثار معماری پرداخته اند . توجه به فرم اثر بدون توجه به مفاهیم شکل دهنده ی آن و تجزیه و تحلیل روند شکل گیری فرم از مهمترین مسائل در رویکرد شکلی هستند .
در متن زیر رویکرد شکلی آثار این معمار بزرگ را بررسی کرده و بدون توجه به مفاهیم مطرح شده در آن پروژه ها ؛ دیاگرام فرم آن را تحلیل می کنیم .
پرسش اصلی در هنگام بررسی آثار میرمیران این است که :
فرم چه جایگاهی در آثار وی دارد؟
در این بررسی ، هر گروه از آثار در گرایش غالب شکلی حاکم بر آنها تعریف شده اما در هر گروه غیر از گرایش های غالب ، گرایش های فعی دیگری هم دیده می شود .
منظور از دیاگرام در این متن ؛ خلاصه ی فکری است که به ساده ترین شکل بیان می شود . به عبارت دیگر دیاگرام فرم ، خلاصه ی فکر هنرمند است در مورد اثر .
آثار معماری میرمیران را می توان در سه گرایش شکلی تقسیم بندی کرد :
1-1) استفاده از دیاگرام فرم آثار معماری :
میرمیران در پروژه های ابتدای دهه ی هفتاد خورشیدی از این روش در طراحی پروژه های معماری استفاده کرده است . در این روش او با انتخاب دیاگرام فرم یک اثر معماری ، طرحی را آغاز کرده است
به تعبیر دیگر بهرام شیردل در باره ی این خصوصیت میرمیران می گوید : " وی معماری را از معماری شروع می کند و در روند طراحی پروژه ؛ گاهی تا آخر تحت تاثیر دیاگرام اولیه باقی مانده و گاهی دچار تغییرات شگرفی شده است .
میرمیران در پروژه ی فرهنگستان های ایران (اردیبهشت 1373) با استفاده از عناصر فضایی معماری ایران مانند : مدخل ، صفه ، دروازه ، چهار طاق ،حیاط و ایوان شروع به طراحی کرده است و در روند طراحی از تناسبات عمودی و افقی مسجد کاخ اصفهان ( در حدود 1325 میلادی ) استفاده کرده و در نهایت به پروژه ای دست یافته که دیاگرام فرم آن تا حدودی تحت تاثیر دیاگرام فرم تاثیر کاخ اصفهان است .
در پروژه ی کتابخانه ی ملی ایران (دی ماه 1373) که به فاصله ی زمانی اندکی نسبت به پروژه ی فرهنگستان ها طرای شد ، یکباره دیاگرام فرم پروژه متحول می شود .
البته این تحول در اثر آشنایی میرمیران با بهرام شیردل و تاثیری که از او می گیرد حاصل شده است .
گفته شده میرمیران از شکل تجدید شده ی دماوند در ایجاد فرم خود استفاده کرده است اما به نظر می رسد ، دیاگرام فرم این پروژه تحت تاثیر فرم پروژه ی سر در ورود به یک غار باستانی ( 1967-1972 ) اثر ماسیمیلیانو فوکساس بوده است . البته پروژه ای که در نهایت خلق شد ، دارای شکلی منحصر به فرد است و به تعبیر بهرام شیردل از معدود پروژه های آن مسابقه بود که قابل مطرح شدن در عرصه ی بین المللی است .
پروژه ی دیگری که در این گروه قرار می گیرد ، مجموعه ی ورزشی رفسنجان (1373-1380 ) است . این پروژه هم تحت تاثیر دیاگرام فرم یک یخچال سنتی است که در نزدیکی سایت پروژه قرار دارد .
این پروژه تفاوت شکل زیادی با یخچال مورد نظر ندارد بلکه تفاوت عمده در تغییر کاربری و مصالح ساختمانی آن است . بنابراین خلاقیتی برای ّفرینش فرم معماری صورت نگرفته است .
2-1) استفاده از دیاگرام فرم آثار هنری طبیعت :
در این مرحله میرمیران با استفاده از فرم های موجود در طبیعت ؛ یا آثار هنری موجود شروع به طراحی کرده و در روند طراحی کاملا از آنها فاصله گرفته وبه پروژه ای با دیاگرام متفاوت دست می یابد .
میرمیران در پروژه ی موزه ی ملی آب ایران ( 1374 ) از خواص شکلی دو عنصر آب و خاک استفاده می کند و به اصطلاح تر و خشک را با هم می بیند و به آنها تجسم می بخشد .
فرمی که در نهایت خلق شده بسیار بدیع است و ارتباط عمیقی با سایت پروژه دارد . البته به نظر می رسد رابطه ی ظریفی بین این پروژه و دیاگرام شکل پروژه ی ترمینال بین المللی بندر یوکوهاما اثر" کاتوزیو سجیما" وجود دارد .
در پروژه ی کتابخانه ی مجلس کانسای ژاپن ( 1375 ) او و همکارانش با سه دیاگرام ، فرم پروژه را تکنیل کردند . ابتدا ساختار سه قسمتی شعر هایکو مد نظر میرمیران قرار گرفت ؛ سپس به پیشنهاد " دانشمیر " از مجسمه ی آلبرتو جیتا کومتی _ دستانی که تهی را در برگرفته اند _ استفاده شد و سپس ساختار سه قسمتی مورد نظر به دو فرم و یک فضای بینابین تبدیل شد . ( این دیاگرام در آینده بیشتر مورد استفاره ی میرمیران قرار گرفت ) و در نهایت با نظر شیردل مجسمه ای از "رایمو اوتراینن" آخرین تاثیر را بر فرم کتابخانه گذاشت و باعث شکل گیری خطوط افقی ، برآمدگی ها و فرورفتگی ها در پروژه ها شد .
در مجموع پروژه ای که حاصل شد ، دارای دیاگرام فرم جدیدی است و به نظر می رسد از موفق ترین
پروژه های معماری معاصر ایران است .
اثر دیگری که در این پروژه قرار می گیرد ، پروژه ی بانک صادرات توسعه ی ایران (1376 ) است . دیاگرام فرم پروژه از مکعبی شکل گرفته است که شکافی در آن قرار گرفته و یاد آور فرم گاو صندوقی است که درش لندکی باز مانده است . همچنین به نظر می رسد پوسته ی خارجی پروژه تحت تاثیر اثری از "رابرت اسمیتسون (1988) است .
3-1) استفاده از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین :
این دیاگرام را می توان در آثار گذشته ی میرمیران هم مشاهده کرد اما در چند پروژه ی متاخر نقش اساسی را در سازماندهی پروژه ها به عهده می گیرد . خصوصیت اصلی این فضای بینابین ، ترکیب شدن با فضاهای عمومی و شهری است و به نظر می رسد میر میران در این آثار به زبان ویژه ای دست یافته و دیاگرام فرم جدیدی از آن حاصل شده است .
پروژه ی کانون وکلای دادگستری تهران (1380 _1374) از جمله آثاری است که در آن از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین استفاده شده است . این پروژه هم مثل پروژه ی کتابخانه ی مجلس کانسای ژاپن از مکعبی تشکیل شده است که یک فضای تهی به صورت مورب آن را بریده است . استفاده از فرم ترازو به عنوان
( نماد عدالت ) به عنوان دیاگرام فرم اولیه تاثیر به سزایی در معلق شدن دو قسمت حجم داشته است و باعث شده فرم ها در فضای بینابین به صورت معلق دیده شوند .
میرمیران در پروژه ی توسعه حرم حضرت معصومه (1378 ) هم از این دیاگرام استفاده می کند .
دیاگرام فرم پروژه از دو حجم یکی بزرگ و دیگری کوچک با فضای بینابین آنها شکل گرفته است . فضای بینابین گذری شهری است که مردم را به طرف سایت هدایت می کند . در شکل گیری فرم این پروژه منابع دیگری مانند " الهام از موج هایی که در اثر وزش باد در شن های کویر یا آب دریاچه پدید می آید " استفاده شده است و برداشتی از جریان معماری نواری هم در این موضوع تاثیر داشته است .
دیاگرام مورد بحث در پروژه ی سفارت ایران در فرانکفورت (1379) به اوج بیان شکلی خود می رسد . در این پروژه هم فضای بینیبین به گذری عمومی تبدیل شده و هم به رابطه ی شهر و معماری توجه ویژه شده است .
در آخر جالب است بدانید که دیاگرام فرمی که میرمیران در این پروژه ها از آن استفاده کرده است ؛ در دوره ی ایلامی از آن برای سازماندهی معابد استفاده می شده است . راه موربی که به درون معبد وارد می شد ؛ فضا را به سه قسمت تقسیم می کرد .
 

World Designer

عضو جدید
لویی دوران و مرحوم میر میران

لویی دوران و مرحوم میر میران

یکی از نخستین کسانی که به شکل در معماری توجهی ویژه کرد، لویی دوران متفکر و معمار فرانسوی بود. او، در سال 1800میلادی ، معماری را چنین تعریف کرد : " معماری هنر ترکیب شکل هاست، به نحوی که در تمام ساختمان های عمومی و خصوصی قابل تحقق باشد". هدف اصلی دوران از این تعریف، نظریه پردازی در زمینه ی موضوع های طراحی برای آموزش معماری بود که آنها را در کتاب معروفش به نام " دقت و تأکیدی بر درس های معماری" نشان می دهد. عنصرهای معماری که دوران از آنها نام می برد عبارتند از: دیوارها، ستون ها و طاق ها و با این عناصر به دسته بندی و تحلیل آثار معماری دوره های مختلف می پردازد. کرایر علم هندسه را مبنای مشترک همه ی معماری ها قرار داده و عنصر های تشکیل دهنده ی معماری را به دسته های زیر تقسیم می کند: 1_ نقطه. 2_خط.3_سطح.4_حجم.5_ فضای داخلی.6_فضای خارجی. وی سپس، در ترسیم های فراوان، حالت های گونا گون این عناصر را بررسی می کند. کرایر دسته بندی بسیار مشخصی در مورد مهمترین سیستم های ساماندهی عملکرد دارد که عبارتند از : ساماندهی چند شاخه ای – ساماندهی خطی – ساماندهی مرکزی – سازماندهی مرکزی و خطی – ساماندهی شبکه ای – ساماندهی سطوح مختلف بر روی هم – ساماندهی پیچ در پیچ در مجموع کرایر هم با توجه به شکل، به عنوان تنها مرجع مشترک و با ابزار هندسه به تحلیل معماری می پردازد. کلاوس هردگ از دیگر متفکرانی است که در تحلیل هایش از رویکرد شکلی استفاده می کند. او در کتاب" ساختار و شکل در معماری اسلامی ایران و ترکستان" به بررسی شکل فضاهای بزرگ شهری تا اتاق های کوچک در معماری ایران و ترکستان می پردازد و با تحلیل نمونه های شاخص معماری و مقایسه ی آنها با هم ، به جستجوی فهم و درک معماری انها می رود. به عنوان نمونه ، در مقایسه ی شکلی یک مینیاتور متعلق به 1520 میلادی و پلان مسجد شاه اصفهان (1630_1597 م) به این نتیجه می رسد که احتمالاً در طرح این مسجد از ساختار شکل آن مینیاتور استفاده شده است. در این مقاله آثار متأخر معمار ارزشمند ایرانی _ هادی میر میران_ با رویکرد شکلی بررسی و بدون توجه به مفهوم های مطرح شده در آنها دیاگرام فرم آنها تحلیل می شود.منظور از دیاگرام در این مقاله ، خلاصه ی فکر است که به ساده ترین شکل بیان می شود. به عبارت دیگر دیاگرام فرم، خلاصه ی فکر هنرمند در مورد شکل اثر است. شکل در کارهای هادی میر میران آثار معماری میر میران را می توان در سه گرایش شکلی دسته بندی کرد: استفاده از دیاگرام فرم آثار معماری میر میران در پروژه های ابتدای دهه ی هفتاد خورشیدی ، از این روش در طراحی کارهای معماری خود استفاده کرده است. در این روش، او با انتخاب دیاگرام فرم یک اثر معماری ، طراحی را آغاز کرده _ یا به تعبیر بهرام شیردل، معماری را از معماری شروع می کند_ و در روند طراحی ، گاهی پروژه تا آخر تحت تأثیر همان دیاگرام اولیه باقی مانده و گاهی دچار تغییرات شگرفی شده است. در پروژه ی کتابخانه ی ملی ایران( دی ماه 1373) که به فاصله زمانی اندکی نسبت به پروژه فرهنگستان ها طراحی شد، یکباره دیاگرام فرم طرح متحول می شود. البته این تحول در اثر آشنایی میر میران با شیردل و تأثیری که از او می گیرد ، حاصل شده است. گفته شده " او از شکل تجرید شده ی دماوند در ایجاد فرم طرح خود استفاده کرده است اما به نظر می رسد دیاگرام فرم این پروزه تحت تأثیر پروژه ی سر در ورود به یک غار باستانی اثر ماسیمیلیانو فوکساس است. البته پروزه ای که در نهایت خلق شده، دارای شکلی منحصر به فرد است و به تعبیر بهرام شیردل از معدود پروژه های ان مسابقه بود که قابل مطرح شدن در عرصه ی بین المللی است. پروژه ی دیگری که در این گروه قرار می گیرد، مجمو عه ی ورزشی رفسنجان است. این پروژه هم تحت تأثیر دیاگرام فرم یک یخچال سنتی است که در نزدیکی ساختگاه طرح قرار دارد. این پروژه تفاوت شکلی زیادی با یخچال مورد نظر ندارد، بلکه تفاوت عمده در تغییر کاربری و مصالح ساختمانی ان است ، بنابراین خلاقیتی برای آفرینش فرم معماری صورت نگرفته است. استفاده از دیاگرام فرم اثار هنری و طبیعت در این مرحله میر میران با استفاده از فرم های موجود در طبیعت یا آثار هنری موجود شروع به طراحی کرده اما، در روند طراحی، کاملاً از آنها فاصله گرفته و به پروژه ای با دیاگرام متفاوت دست می یابد. او در پروژه ی موزه ی ملی آب ایران(1374) از خواص شکلی دو عنصر آب و خاک استفاده می کند و به اصطلاح تر و خشک را با هم می بیندو به انها تجسم می بخشد. فرمی که در نهایت خلق شده بسیار بدیع است و ارتباط عمیقی با ساختگاه پروژه دارد. اثر دیگری که در این گروه قرار می گیرد، پروژه ی بانک توسعه صادرات ایران (1376) است. ذیاگرام فرم پروژه از مکعبی شکل گرفته است که شکافی در آن قرار دارد و یاد آور فرم گاو صندوقی است که درش اندکی باز مانده است. همچنین به نظر می رسد پوسته ی خارجی پروزه تحت تأثیر اثری از رابرت اسمیتسان بنام استارتی پندنتی (1988) است. استفاده از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین این دیاگرام را می توان در آثار گذشته ی میرمیران هم مشاهده کرد، اما در چند پروژه ی متأخر نقش اساسی را در ساماندهی پروژه ها به عهده می گیرد. خصوصیت اصلی این فضای بینابینف ترکیب شدن با فضاهای عمومی و شهری است و به نظر می رسد میرمیران در این آثار به زبان شخصی ویژه ایدست یافته و دیاگرام فرم جدیدی ازآن حاصل شده است. پروژه ی کانون وکلای دادگستری تهران(1374_1380) از جمله آثاری است که در آن از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین استفاده شده است. این پروژه هم مانند پروژه ی کتابخانه کانسای از مکعبی تشکیل شده است که یک فضای تهی به صورت مورب آن را بریده است. القای فرم ترازو به عنوان دیاگرام فرم اولیه ، تاثیر بسزایی در معلق وانمودن دو قسمت حجم داشته است و باعث شده فرم ها در طرفین فضای بینابین بصورت معلق به نظر آیند. میر میران در پروزه ی توسعه حرم حضرت معصومه (1378) هم از این دیاگرام استفاده می کند. دیاگرام فرم پروزه از دو حجم، یکی بزرگ و دیگری کوچک با فضایی بینابین آنها شکل گرفته است. فضای بینابین گذری شهری است که مردم را به طرف سمت مجموعه هدایت می کند. در شکلگیری فرم این پروژه، منابع دیگری مانند : الهام از " موج هایی که در اثر وزش باد در شن های کویر و یا آب دریاچه پدید می آید" و برداشتی از جریان معماری نواری هم تاثیر داشته است. دیاگرام مورد بحث در پروژه ی سفارت ایران در فرانکفورت (1379) به اوج بیان شکلی خود می رسد. در این پروژه هم فضای بینابین به گذری عمومی تبدیل شده و هم به رابطه ی شهر و معماری توجهی ویژه شده است. سرانجام جالب است بدانیم که دیاگرام فرمی که میرمیران در این پروژه ها از آن استفاده کرده است در دوره ی ایلامی برای ساماندهی معابد مورد استفاده قرار می گرفته است. در نمونه های ایلامی راه موربی که به درون معبد وارد می شد، فضا را به سه قسمت تقسیم کرد .
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
بنا به تمايل قلبي و سفارش زنده ياد « مهندس سيد هادي ميرميران » ، به منظور اشاعه و ترويج ذهنيتها و افكار ايشان در جهت تداوم و تكامل معماري نوين ايران و شناساندن رسالت ديرينه آن در ايران و جهان ، ايجاد نهادي به نام « بنياد معماري ميرميران» پايه ريزي گرديد كه بيانيه تأسيس ، حاوي منظور و اهداف آن بنياد در سايت موجود مي باشد .
• يكي از برنامه‌هاي اساسي بنياد معماري ميرميران كه به تأييد و تصويب هيئت امناء آن بنياد رسيده است ، اهداي جوايز سالانه اي تحت عنوان « جايزه بنياد معماري ميرميران »‌ مي‌باشد كه در اولين دورة آن كه در هفته معمار و مقارن با سالگرد آن زنده ياد در ارديبهشت سال 86 برگزار گرديد ، جوايز نفيسي به همراه لوح تقدير به نفرات اول تا سوم آزمون سراسري و دانشگاه آزاد اسلامي در رشته معماري اهداء شد و علاوه بر آن ، با اهداء لوح تقدير از نفرات اول پذيرفته شده در كليه دانشكده هاي معماري سراسر كشور نيز قدرداني به عمل آمد .
• اينك به منظور برنامه‌ريزي اهداء جايزة مذكور در هفته معمار در ارديبهشت ماه سال 1387 تصميم گرفته شده است كه اين جايزه به ده پايان نامه برتر دانش آموختگان مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا در رشته‌هاي معماري و شهرسازي كه پايان نامه خود را در سال تحصيلي 85-86 به دانشكده ذيربط ارائه كرده‌اند اهداء گردد . در اين رابطه ، عنايت به ملاحظات زير ضروري است :
3-1- كليه دانشكده هاي معماري سراسر كشور مي توانند در اين برنامه رقابتي علمي ـ تخصصي شركت نمايند .
3-2- موضوع پايان نامه‌ها بايد در پنج مقولة شهرسازي ، طراحي شهري ، باززنده سازي بافت‌هاي تاريخي ،‌ طراحي منظر و معماري باشد .
3-3- از نظر تعداد پايان نامه‌هاي ارسالي به دبيرخانه بنياد ، حداكثر پنج پايان نامه
( جمعاً در هر دو مقطع ) قابل دريافت مي باشد ولي توصيه ميگردد مسئولين محترم دانشكده‌ها به منظور فراهم آمدن امكان قضاوتي واقعي و بي نقص ، در انتخاب پايان نامه‌ها دقت كافي به عمل آورند و آن پايان نامه هائي را ارسال دارند كه ضمن اخذ بالاترين رتبه در رشتة مربوطه شايستگي و استحقاق حضور در اين رقابت وزين را داشته باشند .
3-4- هيئتي مركب از اساتيد و خبرگان شهرسازي و معماري به عنوان هيئت داوران ، پايان نامه‌هاي رسيده را طي فرآيندي دقيق مورد بررسي قرارداده و از بين آنها ،‌ ده پايان‌نامه برتر را انتخاب
مي‌نمايند .
3-5- پايان‌نامه‌هاي منتخب دانشكده‌ها بايد حداكثر تا آخر آبانماه سال 86 به دبيرخانه بنياد (آدرس مؤسسه معماري ميرميران) رسيده باشد . پايان نامه‌هائي كه پس از آن واصل گردند ، در فرآيند ارزيابي و انتخاب شركت داده نخواهند شد .
3-6- به ده پايان‌نامه برگزيده ، از طرف بنياد معماري ميرميران جوايز نفيسي به همراه لوح تقدير اهداء مي‌گردد و علاوه بر آن اين پايان‌نامه‌ها در سايت بنياد و نمايشگاهي كه به مناسبت سالگرد زنده ياد مهندس سيد هادي ميرميران در ارديبهشت ماه هر سال مقارن با هفتة معمار برگزار ميگردد به نمايش گذاشته خواهد شد .
3-7- دانشجويان ايراني خارج از كشور كه در شمول شرط اصلي مذكور در بند 3 قرار مي‌گيرند نيز مي‌توانند با رعايت ساير موارد ، پايان‌نامه خود را با هماهنگي دبيرخانه بنياد ، به ترتيبي ارسال دارند كه در موعد مقرر در بند 3-5 به دبيرخانه مذكور واصل شده باشد .
3-8- پايان‌نامه‌هاي ارسالي بايد مشتمل بر يك نسخه از پايان نامه ، نقشه‌ها و مدارك تصويري و فايل كامپيوتري (CD) مربوطه همراه با خلاصه‌اي به انضمام تصاوير اصلي و در حد كفايت
گويا باشد .
آدرس دبيرخانه بنياد : تهران ،‌ ميدان ونك ، خيابان ملاصدرا ، خيابان شيراز جنوبي ، كوچه گرمسار شرقي ، پلاك 14
ضمناٌ آقاي قديرزاده مسئول دبيرخانه بنياد از طريق تلفن هاي 88058827 و 88038241 و فاكس 88031399 آماده پاسخ گوئي به سوالات و درخواست ها مي باشد .​




 

k.memar

عضو جدید
چهره ی ماندگار کامران دیبا

چهره ی ماندگار کامران دیبا

سلام دوستان عزیز می خوام در مورد مهندس دیبا مطالبی براتون بزارم :gol:اگه مورد رضایتتون بود بگین ادامشم براتون میزارم;):):smile:
کامران دیبا

کامران دیبا(طباطبایی)—متولد تهران- 5 مارس 1937
کامر ان دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایر انی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال 1964 در این رشته فارغ التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد.

در سال 1966 به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد."DAZ" در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوریکه در سال 1977 صدوپنجاه پرسنل داشت.
دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت می کرد.وی به سنت های بومی و هم چنین نیاز های جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود.
پروژه نیمه تمام "شهر جدید شوشتر" (1974-80) در خوزستان که وی آرشیتکت و برنامه ریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده است.
وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.
این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر 30000 نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد .چهار راه ها میادین عمومی و محله های کوچک در اطراف آن شکل می گرفتند و وجود باغ ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می کرد.
بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می کند که زیبا و با شکوه است .
دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (1976-8) است.اما بنایی که شاید شناخته شده ترین اثر وی باشد موزه هنر های معاصر تهران (1976) است که با سقف های نیم هلالی اش یاد آور باد گیر های سنتی خاور میانه است .وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(1967-8)
دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است.جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می کرد همکاری کرد.
وی در سال 1977 ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.
پروژه های وی شامل طرح های خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتل ها در اسپانیا ست.
وی در سال 1977 به عنوان منتقد با دانشگاه "کرنل" همکاری کرد.
دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد.وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

gol_bahar

عضو جدید
سید هادی میر میران

سید هادی میر میران

سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود.وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.
مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.
ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.
پیشینه ی آموزشی

  • استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵
  • استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵
  • استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵
افتخارات
  • معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
  • دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
  • برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
  • کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱
  • انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱
  • دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳
  • دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳
  • دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳
 

k.memar

عضو جدید
حالا اینو بخون

حالا اینو بخون

مهندس از شما بعیده ;)
در طراحی موزه هنرهای معاصر دو دیدگاه مورد بررسی قرار داشت که هر دو آنها به درستی انتخاب و مورد بازبینی قرار گرفتند: یکی در محوطه اطراف سایت بود یعنی پارک لاله (تهران) که یک پارک نسبتا بزرگ است و دیگری مسیر دسترسی به موزه که در کنار یکی از محورهای حرکتی پارک لاله قرار داشت.
کامران دیبا در طراحی موزه حیاط مرکزی را انتخاب کرد که علاوه بر اینکه یکی از نشانه های معماری ایرانی باشد بتواند به کمک آن فضایی مجزا از پارک را ایجاد کند. علاوه بر آن کامران دیبا با طراحی دید مناسب از حیاط مرکزی به پارک سعی بر برقراری رابطه با پارک نیز دارد. این رابطه در طراحی داخلی نیز با پنجره های دیواری و سقفی حفظ شده است.


منبع سایت Archnet.org


کامران دیبا از آن دسته از معمارانی است که با شناختی مناسب از معماری ایرانی و درک مبانی و مفاهیم معمار گونه آن شروع به طراحی می کند. موزه هنرهای معاصر تهران ساختمانی پست مدرنیست است که با بهره گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورتی مینی مالیستی خود نمایی می کند.
بادگیرها به وضوح در کالبد و فرم بنا خود نمایی می کنند بادگیرهایی که سابقا نقش تهویه و جریان باد را در ساختمان داشتند اکنون وظیفه انتقال نور به داخل بنا را دارند. نور نیز همانند باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می شود. سایه ها - نیم سایه ها و نورها به طوری کنار یکدیگر قرار گرفته اند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل می کند.
نکته قابل توجه در مسیر حرکت و سیرکولاسیون حرکتی موزه است. مسیر آغازین بازدید کنندگان یک رمپ می باشد که شما را با حرکت دورانی خود به زیر زمین هدایت می کند. مخاطب مجبور به حرکتی آرام (شیب رمپ) و مارپیچ را دارد. گویی دیبا قسط داشته که مخاطب خود را از فضای خارج و نا آرام موزه رها کرده و به سمتی جدا و احساسات درونی خود باز گرداند. در مسیر حرکت کف گالری ها شیب ملایمی دارد که علاوه بر بالا بردن شما (مخالف رمپ ورودی) شما را به سمت محل شروع برای خروج هدایت می کند. آخر کار هم شما بدون متوجه شدن شیب مسیر به یکباره خود را مقابل همان رمپ خواهید دید.


آثار فخر این موزه است همانقدر ناپذیرفتنی استکه این گنج، ۲۷ سال از چشم صاحبان اصلیش که مردم باشند پنهان نگه داشته شدهاست.هیچ موزه‌ای در خاورمیانه نیست و کمتر موزه‌ای در آسیا می‌توان یافت که تنها بابهره‌گیری از مایملک خود قادر به برگزاری چنین یشگاهی باشد.۱۷۰ تابلو از نقاشانیچون مونه، وان‌گوگ، گوگن، پیکاسو، دالی، شاگال تا کلاوس اولدنبرگ و یاسپر جونز و ۱۵مجسمه از هنرمندانی چون آلبرتو جاکومتی و مارکس ارنست مجموعه‌ای است که با مرور آنمی‌توان سیر هنر مدرن را، از اواخر قرن نوزدهم و امپرسیونیستها تا دهه‌ی هفتادمیلادی و آثاری از هنر پاپ، از نزدیک شاهد بود. این گنج پنهان موزه‌ی هنرهای معاصرتهران است که بیش از ربع قرن طول کشید تا به زحمت و دشواری چند پله، فاصله‌یزیرزمین تا گالریهای موزه، را بپیماید. ناگفته نماند که نزدیک به سی سال است چیزیبه این مجموعه افزوده نشده. سال گذشته علیرضا سمیع‌آذر سرپرست موزه به خبرنگارانگفته بود: «این کلکسیون تا دهه ‌٧٠ پيش رفته و پس از انقلاب يك كار هم خريداري نشدهاست موزه‌ی هنرهای معاصر که دو سال پیش از انقلاب افتتاح شد عمارتی است به مساحت ۵هزار متر مربع و کامران دیبا آرشیتکت آن است. او برادر، فرح دیبا، سومین همسر آخرینشاه پهلوی است که در گردآوری این گنجینه نقش اصلی را بر عهده داشته. عمارت موزه درکنار پارک لاله واقع است و محوطه‌ی اطراف آن را مجسمه‌هایی از بزرگان مجسمه‌سازیجهان تزیین می‌کند. سرنوشت اثار این مجموعه از نخستین سالهای پس از انقلاب هموارهموضوع بحث و اغلب مایه‌ی نکرانی هنرمندان و هنردوستان بوده است. بارها زمزمه‌ی فروشیا معاوضه‌ی بخشی از این آثار که «غیرقابل نمایش» قلمداد می‌شوند شنیده شده و چندسال پیش شاهد تعویض اثری از دكونين با صفحاتی از شاهنامه تهماسبی بودیم. یکی ازآخرین مواردی که بحث این گنجیه را پیش کشید طرحی بود که در مباحثات مربوط بهبودجه‌ی سال ۱۳۸۲ مطرح شد. در آن دوران بحث این بود که به وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی اختیار داده شود آثار «غیرقابل نمایش» موزه را بفروشد و از درآمد آن کارهایجدید بخرد. سمیع‌آذر که یکی از طراحان این طرح قلمداد می‌شد مدتی بعد اعلام کرد کهبحث فروش مطرح نبوده و غرض در وهله‌ی اول یافتن راهی برای خرید آثار جدید بوده است.




طی سالهای گذشته و به مناسبتهای گوناگون نزدیک به ۷۰ درصد این آثار به نمایشگذاشته شده و از هفت سال پیش برخی از آنها برای نمایش در اختیار موزه‌ها ومجموعه‌های جهان قرار گرفته است. همچنین یکسال پیش در چنین روزهایی مجموعه‌ی اینآثار برای خبرنگاران هنری مطبوعات و خبرگزاریها به نمایش گذاشته شد و قرار شد اینگنجینه از آن پس به روی محققان و پژوهشگران گشوده باشد. برخی از تابلوهای اینمجموعه امروز در شمار باارزشترین تابلوهای نوع خود محسوب می‌شوند و بهای این آثارکه زمانی ۱۰ میلیون دلار خریداری شده بود امروز دو میلیارد دلار برآورد می‌شود. بهگفته‌ی مسئولان آنچه از مجموعه آثار خارجی موزه در این نمایشگاه به نمایش درنیامدهتنها شامل ۳ تابلوست. یکی از آنها در انگلیس به نمایش گذاشته شده و ماه نوامبر بهموزه بازمی‌گردد و دو تای دیگر، از جمله اثری از رنوار، به دلیل ناهمخوانی باشئونات اخلاقی «قابل نمایش» نیستند. ;););)
 
آخرین ویرایش:

k.memar

عضو جدید
سلام دوستان-
کامران دیبا​
● کامران دیبا در دبی طراحی می‌کند :روزهای گذشته دبی میزبان معمار، هنرمند و کلکسیونر
ایرانی کامران دیبا بود؛ نمایشگاه هنر خلیج [فارس] که همه ساله با حمایت وزارت تورسیم دبی
در جهت معرفی فعالیت‌های هنری امارات متحده عربی و با هدف
جلب توریسم برگزار می‌شود، امسال از کامران دیبا دعوت کرده‌بود که به سخنرانی در مورد
معماری ایران بپردازد. دیبا، معمار ۷۰ ساله دانش‌آموخته ایالات متحده ‌است و افتخارات بسیاری
همچون جایزه آقاخان را در چنته دارد. اخبار غیر رسمی حاکی از پیشنهاد طراحی یک مجموعه
شهری بزرگ در دبی به کامران دیبا است؛ این پیشنهاد برای دیبا جالب توجه بوده‌است.
نمایشگاه هنر خلیج [فارس] در کنار دیبا از آندریاس آنگلیداکیس یونانی، ندیم کرم لبنانی و
مدیران شرکت Langlands & Bell انگلستان به عنوان خطیبان معمار برنامه امسال بهره برد.
منبع : آرونا :w21::w21::w17:
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
آثار معماری :
:: طرح توسعه مجموعه حرم مطهر حضرت معصومه (س) – [قم – 1999]
:: طرح احيای منطقه تاريخی تبريز – [تبريز – 1995]
:: طرح احيای منطقه تاريخی- فرهنگی شيراز – [شيراز – 1993]
:: طرح بهسازی و نوسازی مجموعه ميدان کهنه و مسجد جامع عتيق اصفهان – [اصفهان – 1991]
:: طرح بدنه شرقی چهارباغ اصفهان – [اصفهان – 1989]
:: طرح مجتمع مسکونی ايل گلی تبريز – [تبریز – 1993]
:: طرح مجتمع مسکونی غرب تهران – [تهران – 1992]
:: مرکز هماهنگي های فناوري های رياست جمهوری – [تهران – 2001]
:: سر کنسولگری جمهوری اسلامی ايران در فرانکفورت – [آلمان – 2000]
:: سفارت جمهوری اسلامی ايران در بانکوک – [ - 1999]
:: ساختمان مرکزی صنعت نفت ايران – [تهران – 1998]
:: طرح کتابخانه ملی ژاپن – کانسای کان – [ژاپن – 1996]
:: طرح مجتمع مرکزی وزارت نيرو – [تهران – 1996]
:: طرح ساختمان استانداری تهران – [تهران – 1996]
:: طرح موزه ملی آب ايران – [تهران – 1995]
:: طرح فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ايران – [تهران – 1995]
:: طرح ساختمان کتابخانه ملی ايران – [تهران – 1995]
:: طرح ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز – [تهران – 1995]
:: طرح مجموعه ورزشی رفسنجان – [رفسنجان – 1994]
:: طرح موزه مرکز اسناد رياست جمهوری رفسنجان – [رفسنجان – 1994]
:: طرح آماده سازی 200 هکتار اراضی سپاهان شهر – [اصفهان – 1994]
:: طرح آماده سازی 380 هکتار اراضی شهر جديد بهارستان – [تهران – 1992]
:: طرح آماده سازی برزن
C پولادشهر – [اصفهان – 1990]
:: طرح آماده سازی 550 هکتار اراضی منطقه مرکزی شهر جديد بهارستان – [تهران – 1900]
:: طرح توسعه و احیای منطقه شرق اصفهان (تامشا) – [اصفهان – 1996]
:: طرح احيای مجموعه کريمخانی شيراز – [شیراز – 1994]
:: طرح شهر جديد پولادشهر – [اصفهان – 1994]
:: طرح شهر جديد بهارستان – [تهران – 1993]
:: طرح جامع منطقه اصفهان – [اصفهان – 1991]
:: طرح جامع شهر اصفهان – [اصفهان – 1991]
:: طرح جامع (راهبردی) خرمشهر – [خوزستان – 1990]
:: طرح جامع شهر شيراز – [شيراز – 1989]

میرمیران تا کنون سخنرانی های زیادی هم در مراکز علمی و آموزشی مثل دانشکده های معماری ، موزه ی هنرهای معاصر تهران ، مدرسه ی معماری لندن و .. داشته است که بیشتر به تبیین دیدگاه های معمار گونه ی نسل خود و گاه خیلی کلی به صورت بندی معماری نسل بعد از خود پرداخته است.

 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
افتخارات :
• مشاور برگزيده وزارت مسكن و شهرسازي به عنوان"بهترين مشاور شهرسازي"- 1370
• جايزه اول در مسابقه شركت خانه سازي ايران براي " مجتمع ايل گلي تبريز"- 1371
• مقام اول(جايزه آبادي) در مسابقه برگزار شده توسط مركز مطالعات و پژوهشهاي معماري و شهرسازي براي"طرح احياء مجموعه كريمخاني شيراز" -1372
• مقام اول در مسابقه برگزار شده توسط مركز مطالعات و پژوهش هاي معماري و شهرسازي ايران براي "طرح آماده سازي اراضي شهر جديد بهارستان"-1372
• جايزه نخست و مقام اول در مسابقه فرهنگستان هاي جمهوري ايلامي ايران- 1373
• جايزه نخست و مقام اول براي طرح موزه مركز اسناد رياست جمهوري،رفسنجان-1373
• جايزه نخست و مقام اول در مسابقه طراحي بدنه شرقي چهار باغ اصفهان-1374
• جايزه دوم در مسابقه طرح ساختمان كتابخانه ملي ايران- 1374
• تقدير نامه افتخار (
HONORABLE MENTION) بعنوان طرح برگزيده در مسابقه بين المللي براي طرح كتابخانه ملي شوراي شهر كانساي- كان ژاپن- 1375
• رتبه اول در مسابقه طراحي ساختمان استانداري تهران-1375
• طرح برتر در مسابقه طراحي ساختمان جديد وزارت نيرو- 1375
• لوح تقدير طرح برگزيده اولين جشنواره مهندسي ساختمان براي طرح بهسازي و نوسازي ميدان كهنه و مسجد جامع عتيق اصفهان- 1375
• لوح تقدير طرح برگزيده اولين جشنواره مهندسي ساختمان براي طرح موزه ملي آب ايران- 1375
• رتبه اول در مسابقه طراحي ساختمان جديد بانك توسعه صادرات ايران- 1376
• رتبه اول در طرح اتصال مجموعه حرم حضرت رضا (ع) به بافت اطراف- 1377
• طرح برگزيده در مسابقه بين المللي طرح موزه تاريخ كاليفرنيا،فرزنو- 1378
• دريافت نشان معماري ايران(استاد پيرنيا) در اولين دوره- 1379
• طرح برگزيده در مسابقه طرح سفارت جمهوري اسلامي ايران در برلين-آلمان-1379
• كسب مقام دوم جايزه بزرگ معمار 1380 براي اثر مجموعه ورزشي رفسنجان
• طرح برگزيده در مسابقه طرح خانه مولانا تهران-1380
• طرح برگزيده در مسابقه مركز همكاري هاي فن آوري هاي رياست جمهوري تهران- 1380
• لوح تقدير رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام براي مجموعه ورزشي رفسنجان – 1380
• لوح تقدير جامعه مهندسان مشاور ايران، براي شناسايي و معرفي معماري ايران- 1380
• برنده جایزه بزرگ معمار - سال
۱۳۸۰
• برنده جايزه مهراز- 1381
• انتخاب شده به عنوان پيشكسوت معماري توسط سازمان نظام مهندسي ساختمان كشور- 1381

• كسب مقام اول جايزه بزرگ معمار 1382 براي اثر كانون وكلاي دادگستري مركز
• رتبه دوم در مسابقه بزرگ طرح مجموعه آتي سنتر- تهران- 1382
• دريافت لقب شهروند افتخاري اصفهان- 1383
• دريافت لوح تقدير و تنديس از جامعه مهندسان مشاور ايران- 1383
• دريافت نشان درجه يك فرهنگ و هنر از رياست محترم جمهوري – 1383
• تقدير نامه افتخار (
HONORABLE MENTION) بعنوان طرح برگزيده در مسابقه بين المللي طرح ساختمان كنفرانس كشورهاي اسلامي در جده- عربستان – 1384
• دريافت نشان معماري ايران از انجمن مفاخر معماري ايران- 1385
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
جمع بندی فعالیت های استاد :
در مجموع می توان به نتایج زیر دست یافت :
الف ) میرمیران در فرآیند طراحی معماری ، از یک دیاگرام فرم به عنوان نقطه ی آغاز طرح استفاده می کند.
این روش شاید اولین بار توسط " مارسل دوشان " ابداع شده باشد . دوشان هنگامی که با دخل و تصرف در "مونالیزای داوینچی " اثری به نام " Q.O.H.H.L " تولید کرد ، آغازگر راهی بود که تحت عنوان حاضر _ آماده "eMad_dyRea " معروف شد و شاید بتوان استفاده از دیاگرام فرم آثار موجود را در معماری میرمیران در ادامه ی کار دوشان قرارا داد ؛ که در نوع خود روش مطرحی در طراحی معماری معاصر محسوب می شود .
ب ) میرمیران بیشتر به فرم و ویژگی های تندیس گونه آن تاکید می کند و این ویژگی باعث به وجود آمدن شباهت هایی در کل کارهای سه دوره ی مورد بحث این مقاله شده است و از این جهت شاید بتوان کارهای او را با لوکوربوزیه مقایسه کرد که همواره یکی از دغدغه های او هم فرم تندیس گونه ی پروژه بود ( نمازخانه ی رنشان)
ج ) میرمیران با کاستن از فرم و افزودن به فضا ( حرکت از ماده به روح ) حرکتی در جهت پیشبرد معماری ایران در عرصه های بین المللی ایجاد کرد.
مرحوم میرمیران خود در مصاحبه ای که در مجله ی معمار(شماره 30) داشتند آشکارا ابراز می دارند که :
" کار من خلاقیت فضایی است . معماری فقط فضاست. حجم هم فضاست . حجم را اگر از بیرون نگاه کنیم یک نوع فضا می شود . ما معماری را با حجم میبینیم و با فضا درک می کنیم. "
بر اساس گفته هایی از برنزوی و بر اساس آنچه که ما از سخنان استاد دریافتیم می توان گفت :
تاریخ معماری بیش از هرچیز دیگر تاریخ درک فضایی است . داوری معماری اساسا داوری درباره ی فضاهای داخلی بناست.اگر داوری به لحاظ فضا مثبت باشد ، این بنا وارد تاریخ معماری می شود .
تملک فضا یعنی توان دیدن بنا و یافتن کلید فهم و شناخت آن . تا زمانی که جایگاه نظری فضا را نیاموخته ایم ، تاریخ معماری و بنابراین لذت بردن از معماری تنها به گونه ای مبهم ، وجود خواهد داشت .
پلان ، نما ، برش ، عکس و فیلم ، ابزارهای ما برای ارائه ی فضا هستند .
زمانی که مفهوم معماری درک شود ، هر یک از این ابزارها می توانند مورد مطالعه قرار گیرند و در نتیجه عمیق شوند و جا افتادگی خود را به بقیه ی ابزارها منتقل کنند .
نام میرمیران در کنار نام کسانی قرار می گیرد که تلاش می کنند با نوعی برداشت از معماری سنتی ایرانی ، معماری جدیدی را رقم زنند که هم پاسخی به مسائل جامعه ی مدرن باشد و هم نوعی تداوم در ارتباط با معماری گذشته ی ایران را بتوان در آن مشاهده کرد . میرمیران ، خود معتقد بود :
" به رغم کثرت ، تنوع و پیچیدگی بناها ، اصول ، مبانی و الگوها ؛ استوار تر بوده است تا ایجاد آنها . آیا نمی توان در معماری امروز ایران امروز ایران نیز به همان اصول ، مبانی و الگوها پرداخت و آنها را در جریان یک فرآیند خلاق ، تکامل بخشید ؟ "
و در آخر خاستگاه ایده در معماری از نظر مرحوم میرمیران این گونه بررسی می شود :
معماری میرمیران ، عمدتا نقطه ی گره گاهی سه کانسپت و مفهوم است .
اول : یافتن مبنایی استعاری به معنای سکوی پرش طراح در مرحله ی ایده پردازی
دوم : تلاش برای دستیابی به بیانی تجریدی که نه با تناظری یک به یک ، یلکه در جوهره ی کلی فرمال و فضایی خود ؛ نسبتی با تاریخ معماری ایران برقرار کند
و سوم : بیان فضایی صریح و روشن از طریق حجم های خالص
بر همین اساس در معماری میرمیران ، ایده نقش بسیار مهمی را ایفا می کند . مرحوم استاد میرمیران معتقد است : " نقطه شروع یا نقطه گرهی یا ایده ی طرح می تواند بسیار متفاوت باشد : گاه یک فرم است ؛ گاه یک الگو ، گاه یک مضمون ، گاه یک مفهوم ، یک شعر ، یک خاطر ، گاه یک تصویر ، اسطوره ، خیال ، گاه یک نظریه و حتی گاه نیز ترکیبی از بعضی از آن ها . البته من اعتقاد دارم که ایده ی طرح باید یک چیز باشد و اگر هم چند چیز است باید یکی از آن ها کاملا عمده باشد . "
و از همین رو آثار او عمدتا معماری کیفیتی تجریدی ، در عین حال استعاری و در عین حال فرم و فضایی صریح دارد . در طرحی که میرمیران برای موزه ی ملی ایران ارائه می کند ؛ بنا به اظهارات او شعر ناصر خسرو : " بنگر به فرشته که دود از سپس دیو / چون زر گدازنده که بر لوح چکانیش " با حضور مضمونی
لوح ها به مثابه ثبت کننده ی دانش بشری در هم آمیخت و ایده ی کلی طرح را شکل داد ؛ و بر اساس این ایده ، معمار حجمی طلایی رنگ را در لفافی شیشه ای قاب می کند .
در اثر دیگر او " مجموعه ورزشی رفسنجان " میرمیران ایده ی کلی حجم را از یک یخچال قدیمی منطقه الهام می گیرد و می گوید : " من رفسنجان را همیشه با یک یخچال قدیمی به یاد می آورم . بنابراین تصمیم گرفتم که از فرم و سازمان فضایی این بنا در پروژه استفاده کنم . " و این نوع نگاه او به معماری در اکثر آثار او قابل ردیابی است .
میرمیران را نباید به عنوان یک متفکر و تئوری پرداز ؛ بلکه به عنوان معمار هنرمندی که تئوری های او بیشتر بر دریافت های حسی و زیبایی شناختی استوار است ، شناخت14 .
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
استاد هوشنگ سیحون واثارش

استاد هوشنگ سیحون واثارش

درباره هوشنگ سيحون-معمار مقبره ها و يادها
هوشنگ سيحون
معمار مقبره ها و يادها
مهندس هوشنگ سيحون، معمار و طراح
متولد سال ۱۲۹۹ تهران
فارغ التحصيل دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران
دانش آموخته دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) درمعمارى
رئيس دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران يك دوره
تدريس معمارى در دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران
عضو انجمن شوراى ملى باستان شناسى، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى «ايكوموس» (وابسته به يونسكو) پيش ازانقلاب
چاپ ۳ كتاب «معمارى سيحون» ، «نگاهى به ايران (نقاشى هاى سياه قلم) و (نيم قرن آثار معمارى ونقاشى سيحون)»
برگزارى نمايشگاهى مشترك با« پابلوپيكاسو » و « سالوادور دالى» در
«ماساچوست» آمريكا ۱۹۷۲
شهروند افتخارى فرانسه
تهيه فيلمى درباره آرامگاه بوعلى سينا به كارگردانى اميرشمخانى
داراى نمايشگاه دائمى در كلكسيون دانشگاههاى هاروارد، ام آى تى، دانشگاه واشنگتن و بركلى
طراح و اجراى تعدادى از مهم ترين بناهاى يادبودى و صنعتى و شخصى درايران مانند آرامگاه بوعلى سينا (همدان)، مقبره عمرخيام نيشابور، مقبره و موزه نادرشاه (مشهد)، مقبره كمال الملك، بانك سپه تهران و...
محمد شمخانى: تظاهرات معمارى مدرن و معاصر ايران آنقدر پراكنده و پوسته پوسته است كه خيلى راحت نمى توان به صورت بندى آن پرداخت و از دوره يا دوره هاى مشخص سخن گفت. با استناد به همين آثار و آفرينه هاى جسته و گريخته و با نيت و درك و دريافتى تاريخى و تقويمى از اين خط سير نامنظم، اما كسانى آمده اند و آن را به ادوارى كوتاه برگردانده اند و تفسيرى از آن ارائه داده اند. به مدد چنين تفاسيرى است كه مى توان مهندس» هوشنگ سيحون «را يكى از سرآمدان معمارى معاصر ايران و يكى از هنرمندانى دانست كه در دوره اى خاص خوب درخشيده است.
دوره اى را كه سيحون درآن به آفرينش بناهاى يادبودى و يادواره اى مى پردازد، مهندس« نادر اردلان »در دانشنامه ايرانيكا، دوران « پيدايش نمادهايى از يك هويت ملى روزافزون» مى نامد و بناهاى خلق شده درآن را كه« تصاوير گذشته اى افتخارآميز مانند آرامگاههاى نوبنياد يا بازسازى شده دانشمندان، شاعران و قهرمانان ملى » و... به شمار مى آمدند « اغلب كوچك و با طرح هايى هنرمندانه »و اجراهايى خوب برمى شمارد كه « گواه تحصيلات طراحان ايرانى در پاريس قبل ازجنگ » جهانى دوم به حساب مى آيد.
نخستين اثرى كه مهندس سيحون ازخود به جا گذاشته ، آرامگاه بوعلى سيناى همدان است كه طرح آن در ۲۵سالگى و هنگام تحصيل در دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) ارائه مى دهد و درمسابقه اى كه « انجمن آثار ملى» آن زمان به مناسبت بزرگداشت هزاره بوعلى سينا از سوى يونسكو برپا مى كند، جايزه اول را به دست مى آورد. جايزه اى كه ساختن مقبره بوعلى سينا بود و ساختمانى كه در ۲۸ سالگى او آغاز و در سى سالگى اش به پايان رسيد. وقتى سال گذشته و در يك گفت وگوى اختصاصى از مهندس سيحون پرسيدم كه : « چطور آن همه عبارت پراكنده ونمادها ونمودهاى تاريخى هم روزگار را دريك ساختار پلى فونيك گنجانديد، كه در نهايت از آن يك صداى اركسترال و هماهنگ به چشم و گوش بيننده برسد؟ » اوپاسخ داد: « آرامگاه بوعلى تنها يك آرامگاه يا مقبره نيست، بلكه آرامگاه يا مقبره جزئى ازكل است كه يادبود بوعلى است. من خواسته ام با عوامل و عناصر معمارى چه از نظر شكلى وچه از نظر عددى ، از راه نماد و سمبل، شخصيت بوعلى را بيان كنم. و اين موضوع در ايران يا ساير جاها معمول نبوده است. شكى نيست كه براى هماهنگ كردن اين عناصر ممارست و پيگيرى ومطالعه فراوان لازم است كه در موقع خود سعى كرده ام كوتاهى نكنم. پس با يك نوع دانش فراگير در تركيب و تلفيق اين عناصر كوشش خود را به كار برده ام تا چيزى به دست بيايد كه در برابر ديد شما است. اين را هم بگويم كه در تمام كارهايم جزئيات ، هر قدر بى اهميت ،از ذهن من دور نبوده و به فراموشى سپرده نشده است ».
در اين گفت وگوى طولانى كه قرار بود در كتابى بيايد مهندس سيحون در پاسخ به پرسشى كه از او درباره توصيف چشم انداز كلى آثار نوستالژيك اش مى كنم، چنين مى گويد:« بارها و بارها به هنرجويان خودم كه در حقيقت ياران هنرى من هستند گفته ام: ما از دو هزار و پانصد سال پيش تا به امروز پيشكسوتانى داشته ايم كه براى ما بى اندازه گرامى و محترمند. رسالت، به ما حكم مى كند كه امروز كارهايى را كه در عالم معمارى وهنر از هر نوع انجام مى دهيم عميقاً در جايگاهى باشند كه درمقابل اين پيشكسوتان خجل و شرمنده نباشيم. بنابراين با تمام وجود وعشق بى پايان دست به كار شويم تابه نتيجه مطلوب برسيم. به اين كارها كه نام برديد(آرامگاه بوعلى سينا، خيام، كمال الملك، نادرشاه و...) با خاطراتى پر از شور و هيجان نگاه مى كنم و به نظرم مى رسد كه چقدر نگفته ها دارم كه بايدگفته مى شد و افسوس كه نيمه كاره ماند. در پديد آوردن اين كارها هدفم ابداً تقليدگذشته نبوده است، بلكه روح و جان ايران مطرح بوده است كه با ابزار امروزى بايد شكل مى گرفت وخودنمايى مى كرد.»
او همچنين به اين پرسش كه « اگر مى خواستيد با همان روحيه به معمارى بپردازيد و مجبور به ترك ايران نمى شديد، پروژه بعدى تان چه بود وچه مى توانست باشد؟ » چنين پاسخ مى دهد:« در پاسخ اين سؤال بايد بگويم كه موضوع يا پروژه خاصى مورد توجهم نيست. اما آنقدر ايده ها و حجم ها و شكلهاى متعدد در ذهنم مى جوشد و در حركت است كه گفتنى نيست و متأسفم چرا امكان پياده كردن آنها روى خاك كشورم مقدور نيست. حيف و صدحيف. »
اين اواخر و بعد از دو دهه سكوت و سردرگمى، پيشنهادهايى دوباره به مهندس سيحون شد كه به ايران بازگردد و به طراحى و اجراى آثار مونومنتال ديگرى بپردازد كه او هرگز قبول نكرد و فكر كردن به ايران در غربت را به كلنجار رفتن درخاك كشورش ترجيح داد. يكى از آن پروژه هايى كه خود من واسطه پيشنهاد آن به اين مهندس ارجمند شدم، پيشنهاد طراحى موزه اى با روحيه ساختمانى آرامگاه بوعلى سينا در همدان بود كه پذيرفت و اجراى آن را مشروط به نظارت من بر حسن اجراى طرح كرد، كه اين بار پيشنهاددهندگان نپذيرفتند و بهانه آوردند!
وقتى از مهندس سيحون پرسيدم كه« آيا هنوز خودتان را به لحاظ عاطفى يك شهروند ايرانى مى دانيد يا نه؟ و آيا هنوز تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى اين كشور برايتان مهم و جالب هست يا نه؟ »او در پاسخ به اين آخرين پرسش ام چنين مى گويد:« افتخار مى كنم كه ايرانى هستم و افتخار مى كنم كه درموقع تولد، ايران عزيز به من اين امكان را داده است كه پايم را روى خاك مقدسش بگذارم. هيچ گله اى از هيچ كس ندارم و مى دانم بى مهرى ها قطعاً از روى عدم آگاهى نسبت به درون و ضمير من بوده است.
تمام تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى كشورم دقيقاً مورد توجهم مى باشند. كوچكترين تصرف، كوچكترين ناملايمتى، كوچكترين خرابى نسبت به آثار ايران آنچنان تأثير نامطلوبى در قلبم مى گذارد كه قادر به بيان آن نيستم.


بعضى دخل و تصرفات در آثار اصفهان و يزد و ساير شهرها كه پر از شاهكارها هستند شديداً مرا متأثر و متأسف مى كند. به طورى كه حس مى كنم يك قسمت از وجود ايرانم را مجروح كرده اند و زخم زده اند. به هر حال خودم را فدايى آن سرزمين مى دانم و برايش آرزوى پيشرفت و بارورى دارم. »
يك بخشى از شهرت مهندس سيحون هم به نقاشى ها و به ويژه طراحى هاى او برمى گردد. نقاشى هايى كه به نوعى از مينياتور آغاز شده و در نهايت نيز بدان رسيده است. ماجراى اين « فرگشت » را من در نقدى بر آثار او آورده ام و اينجا مجال پرداختن به آن نيست. يكى از مهمترين رويدادها در زندگى هنرى مهندس سيحون كه دائم روى آن تأكيد مى شود، نمايشگاه هاى مشترك سيحون و پابلو پيكاسو غول هنر قرن بيستم است. در نخستين نمايشگاه مشترك اين دو هنرمند كه در سالهاى دهه پنجاه در تهران و در گالرى دولتى« مهرشاه » برگزار مى شود، تنها يك بشقاب سراميك خريدارى شده از آثار پيكاسو به نمايش درمى آيد و باقى آثار مربوط و متعلق به سيحون است. برگزارى چنين نمايشگاه به اصطلاح مشتركى و آن هم با چنين عنوانى شايد در تاريخ هنر جهان بى سابقه بوده باشد! داستان نمايشگاههاى مشترك سيحون وپيكاسو به همان نمايشگاه معروف ختم نمى شود و بار ديگر در ماساچوست آمريكا و اين بار با همراهى آثارى از سالوادور دالى برگزار مى شود. در اين نمايشگاه انگار برخى از منتقدان آمريكايى چنان كه مى گويند از كلاف هاى سردرگم سيحون و بافه هاى خط او استقبال مى كنند و از آنها به عنوان آثارى با ارزش و به ياد ماندنى ياد مى كنند.
و اما مهندس هوشنگ سيحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسيقى به دنيا مى آيد.
پدر بزرگ او« ميرزا عبدالله » بنيانگذار موسيقى سنتى و معروف به پدر موسيقى سنتى ايران بوده است و مادرش (مولود خانم) از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده ياد« احد عبادى »كه دايى سيحون به حساب مى آيد. او بعد از راهيابى به دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت « آندره گدار» (رئيس اداره باستان شناسى وقت ايران) براى ادامه تحصيل راهى پاريس و دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعليم « اوتلو زاوارونى » به تكميل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دكتراى هنر مى رسد.
مهندس سيحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سينا (همدان ) پروژه هاى زيادى را طراحى و اجرا مى كند كه از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخيام (نيشابور)، مقبره كمال الملك (نيشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى ، موزه توس (مقبره فردوسى )، كارخانه نخ ريسى كوروس اخوان، كارخانه آرد مرشدى ، سازمان نقشه بردارى كل كشور ، بانك سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى ياغچى آباد ، سينما آسيا، سينما سانترال ، كارخانه كانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، كارخانه يخ سازى كورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ويلاى خصوصى براى شخصيت هاى مشهور آن زمان اشاره كرد كه تقريباً همه به اقتضاى كانسپتى كه داشته اند از مصالح ساده و مقاوم محلى تشكيل شده اند و آموزه هاى كلاسيك بوزار پاريس در آنها پياده شده است.
سيحون همچنين در طول آن سالها عضو شوراى ملى باستان شناسى ، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى
« ايكوموس» (Icomos) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤوليت مرمت تمام بناهاى تاريخى ايران را برعهده داشته است.
از ديگر مسؤوليت هاى مهم اين معمار و مهندس ايرانى، يكى هم رياست دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران در يك دوره و سالها تدريس معمارى دراين دانشكده بوده است كه در آن دوره شاگردان به نسبت موفقى تربيت مى شود.
مهندس هوشنگ سيحون بيش از دو دهه است كه در ونكوور (كانادا) زندگى مى كند و در آنجا به طراحى و نقاشى و تعليم هنر مشغول است و هر از گاهى بزرگداشتى از سوى برخى مجامع خصوصى و دولتى و دانشگاهى خارج از كشور براى او برگزار مى شود.
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح حال هوشنگ سیحون

شرح حال هوشنگ سیحون

متولد 2479 ( 1299) در تهران
تا سال 2499 (1319) مشغول تحصیل در دبستان و دبیرستان بوده است ( در تهران ) .
در سال 2499 دیپلمه متوسطه گرفته است .
از سال 2499 تا 2503 (1323) موفق به اخذ پایان نامه مهندسی در رشته معماری شد . بین سالهای 2504(1324) و 2508 (1328) در پاریس در دانشکده هنرهای زیبا در رشته معماری ادامه تحصیل داده و در همین سال به دریافت دیپلم معماری از دانشکده فوق موفق شده است .
بلافاصله به ایران مراجعه نموده و با سمت دانشیار در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مسئول یک کارگاه معماری مشغول تدریس شده است و 5 سال بعد به مقام استادی ارتقاع یافته است در سال 2521(1341) به مقام ریاست دانشکده هنرهای زیبا انتخاب و مشغول انجام وظیفه شده است . بنیانگذاری رشته شهرسازی و رشته های موسیقی و تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا و همچنین به وجود آوردن دفتر فنی دانشکده از اقدامات سالهای 27-2521 (47-1341) او است .در سال 2527 (1347) از سمت ریاست دانشکده و استادی دانشگاه هر دو استعفاء داد .در این سال در اولین انتخابات انجمن شهر تهران به عضویت انجمن شهر تهران در آمد و به عنوان رئیس کمیسیون شهرسازی در انجمن مشغول انجام وظیفه شد و در اواخر دوره چهارساله انجمن از سمت خود استعفاء داد و در دفتر شخصی خود مشغول ادامه کار شد . این دفتر از سال 2508 ( 1328) تاسیس شده است که تا هم اکنون به فعالیت خود ادامه میدهد و تمام آثار معماری مهندسی سیحون از همین دفتر طرح ریزی شده است .
وی چند دوره پیاپی نیز به عنوان عضو و نایب رئیس و رئیس انجمن انتخاب شده است در شورهای متعددی از جمله شورای دانشگاه تهران ، شورای مرکزی دانشگاهها ، شورای عالی شهرسازی ، شورای عالی آثار باستانی و ابنیه تاریخی ، شورای عالی ارزشیابی ( وزارت علوم ) ، شورای ایکوموس و نیز در کمیسیون ها و کمیته های متعدد شرکت داشته است . عضو هیات امنای مدرسه عالی ساختمان و موسسات آموزشی فرح بوده و میباشد . فعالیتهای مفصلی در امر معماری کشور داشته است که به ترتیب زمانی شرح داده شده است .
او در سمینارها و سخنرانیهای متعدد در نقاط مختلف ایران شرکت داشته است در شهرهای پاریس ، آکسفورد ، شیکاگو ، لوس آنجلس ، روم ، پالرم ، صوفیه ، آتن ، مسکو و دهلی نو در باب هنر و معماری سخنرانی نموده است .
با اخذ نشانهای درجه 3 همایون درجه 1 آبادانی نشان هنر و نشان سپاس مفتخر شده است . در نقاط مختلف جهان آثار نقاشی او به نمایش گذاشته شده است .
از جمله در تهران چند بار به صورت انفرادی و جمعی ، در آمریکا در دانشگاه سانتا باربارا به صورت انفرادی در دانشگاه ماساچوست به اتفاق پیکاسو وسالوادور دالی و در پاریس به صورت انفرادی کارهای نقاشی او هم اکنون در کلکسیون های شخصی علیاحضرت شهبانوی ایران و جمعی از هنر دوستان ایرانی و در فرانسه و در آمریکا در بعضی کلکسیونهای شخصی و در چهار دانشگاه مهم آمریکا در کلکسیون دانشکده مربوطه نگهداری می شود : دانشکده هاروارد ، دانشکده ام آی تی ، واشینگتن یونیور سیتی و برکلی .
در اغلب روزنامه های داخلی و خارجی مقالات و عقاید او در باب معماری و هنر به چاپ رسیده است و در مورد کارهایش بحث شده است .
کتابی تحت عنوان نگاهی به ایران در پاریس مشتمل بر یک قسمت از طرحهای سیحون چاپ شده ( 1973)
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
فعالیتها

فعالیتها

فعالیتهای معماری هوشنگ سیحون در دوره های پنجساله گروه بندی شده اند و به تفصیل عبارتند از :
سالهای 13 - 2508(1333-1328)
- منزل و مطب دکتر فرهاد تهران – خیابان پهلوی
- منزل آقای بابک
- ساختمانهای پست فشار قوی 1- در شمال پارک شهر
2- در خیابان سی متری
- ساختمان ادارات مرکز برق
و همچنین انبارهای مربوط
به تاسیسات برق تهران
- منزل سرلشگر فیروز تهران
- دفتر هوشنگ سیحون تهران – خیابان شاه
ادارات آتش نشانی تهران( خوابگاهها و گاراژها)
- ساختمان آرامگاه بوعلی همدان
سالهای 15-2512 (35-1332)
- منزل آقای شیبانی دروس
- منزل آقای محمدی تپه امانیه
- منزل آقای مقدم تپه امانیه
- سازمان نقشه برداری کل کشور جاده قدیم کرج
- آرامگاه نادر مشهد
- کارخانه یخ سازی
و ریسندگی کورس جاده شهر ری
- کانادا درای جاده جنوبی کرج
- پرورشگاه کودکان خیابان پهلوی
- سینما آسیا خیابان شاه
سالهای 20 – 2515 (40-1335 )
- سینما سانترال میدان 24 اسفند
- کانادا درای آبادان
- لابراتوار عبیدی و شرکاء جاده قدیم شمیران
- منزل آقای بشارت الهیه
- منزل آقای فرازیان زرگنده
- منزل آقای دکتر کاظمی شمیران
- منزل خانم ابتهاج زعفرانیه
- مجموعه ویلاهای آقای آقاسی پور سلطنت آباد
- منزل آقای هدایت دروس
- مجموعه ویلاهای آقای ایپک چی حصارک
- کتابخانه مجلس شورای ملی با همکاری معماران محسن فروغی
و ظفر وصادق
- آرامگاه خیام نیشابور
- آرامگاه کمال الملک نیشابور
سالهای 25-2520(45-1340)
- تجدید بنای آرامگاه فردوسی طوس
اصل بنا در زمان اعلیحضرت رضا شاه کبیر و به وسیله معمار طاهرزاده بهزاد که در آلمان تحصیل کرده بود بنا شده است .
- بناهای اطراف آرامگاه فردوسی طوس
سالهای 30-2525
- منزل دولت آبادی نیاوران
- ساختمان مرکزی بانک سپه میدان سپه
- منزل سیحون دروس
- مجتمع آموزشی فرح جاده آرامگاه
- ضلع جدید بیمارستان میثاقیه خیابان جامی
ضلع قدیم به وسیله مهندس زارع شده است .
مجموعه کارهائی که برای وزارت کشاورزی انجام گرفته است .
- انبار دامی دهکده شرکت تعاونی
- مجتمع آموزشی فرح بخش حرفه ای و تربیت معلم و بیمارستان در حال ساختمان
از سال 2530 (1350)
- به بعد بازارچه امیر چخماق یزد
- منزل سیحون در کلکان در راه شمشک
- طرحهای مرکز فرهنگی یزد
شهرک لنجان اصفهان
مجتمع جهانگردی آبعلی
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلاف خط ( گفتگوي عبدالحميداشراق با هوشنگ سيحون )--.arch-urb.com

کلاف خط ( گفتگوي عبدالحميداشراق با هوشنگ سيحون )--.arch-urb.com

دوران های گذشته مکاتب مختلف نقاشی اکثرا توسط نوابغ هنری پایه گذاری می شد و بعدها به ‏وسیله ی هنرمندان دیگر فرم هایی گوناگون می گرفت و توسعه یافت. جرقه های ابتدایی هر ‏مکتب توسط هنرمندی آغاز شد که او را مبتکر آن مکتب می دانستند،
‏ هنرمندان مبتکر بیشتر الهامات خود را از فرهنگ هایی گوناگون می گرفتند، با اندوخته های ذهنی ‏خود به آن شکل می بخشیدند و به صورت آغاز یک مکتب عرضه می نمودند.با این حال غالبا نام ‏مکاتب توسط افرادی به غیر از مبتکران و آغازکنندگان مکتب ها گذارده می شد و دیگران بودند ‏که مکاتبی مانند امپرسیونیسم، فوویسم، سقاخانه وغیر را چنین نامیدند؛ جالب این که در طول ‏تاریخ، شروع هر مکتب یا جنبش هنری با مشکلاتی روبرو بود و در هر گوشه از جهان جوامع ‏آمادگی پذیرش و قبول آن مکتب را نداشتند.‏
همیشه پذیرش جرقه های هنری از سوی مردم جامعه نیازبه گذشت زمان داشته و غالبا هنرمندان ‏مبتکر و نوآور پس از عرصه و نمایش هنر خود مردود شناخته می شدند و مردم و منتقدین آن ها ‏را در لیست سیاه می گذاشتند. نقاشانی مانند دگایزان و مونه که نوابغ بلاتردید امپرسیونیسم هستند ‏و با ایجاد این مکتب سبکی نو را در نقاشی به وجود آوردند، در ابتدای خلق آثار ارزنده خود و ‏نمایش آن ها مردود شناخته شدند و مورد تمسخر قرار گرفتند.‏
گفته می شود که همه ی رنگ ها به رنگی منتهی می شوند و هر رنگی رنگ دیگر را رد می کند و ‏بی رنگی را ترجیح می دهد. به گفته ی شوپنهاور: " همه ی رنگ ها می خواهند به مرحله ی سفید ‏برسند ". سیحون نیز به آن مرحله تفکر هنری رسید که سفید را برگزید و آن را متن کار خود قرار ‏داد به طوریکه در آثار " کلاف خط " از رنگ خبری نیست.‏
‏ در مورد خط باید گفت که‎ ‎خود یکی از عوامل اصلی در نقاشی است و چگونگی آن در ارزش ‏بخشیدن به اثر اهمیت فراوان دارد، به طوریکه در بسیاری از مکاتب نقاشی خط نقش اصلی را ایفا ‏می کند.‏
از طرف دیگر خط یکی از عوامل جهت دهنده در تعدادی از مکاتب هنری است و بعضی از ‏هنرمندان خط را وسیله ی بیان اعتقادات و افکار خود قرار می دهند و تعبیر هایی را برای جهت ‏های خط قائلند. این نقاشان می گویند که خط افقی آرام بخش و خط منحنی نرم و مطبوع است و ‏خط عمودی نگاه را به سوی بالا می کشاند، در حالیکه خط مورب محرک می باشد. ولی روش ‏مهندس سیحون هیچ یک از این جهت ها و تعبیر ها را در خود ندارد. او دارای روشی است که به ‏بیننده جهت نمی دهد بلکه او را به دقت و تفکر تشویق می کند، به طوریکه تابلو، بیننده را وادار ‏می کند که نسبت به دیدن آن بی تفاوت نباشد.‏


‏" کلاف خط" کلافه ای از خط و پیچیدگی است و تصورات و تعبیرات زیادی در ذهن بیننده در ‏مورد هستی وجود به صورت کلافه ای در هم ظاهر می شود.‏
بیننده از خود می پرسد کلافه یعنی چه و منظور از کلافه چیست؟ آیا این کلافه نماد هستی است؟ ‏بسیاری از آثار ارزنده دارای مضمون و موضوعی خاص هستند و اکثرا دارای پیامی می باشند. این ‏پیام در ذهن هنرمند فرم گرفته و از آن تراوش می کند و هر بیننده به فراخور اندوخته ها و ذخیره ‏های فکری خود تعبیراتی را برای آن قائل می شود. کلاف خط اثر سیحون از مرحله دریافت و ‏تحلیل پا فراتر نهاده و بی مقدمه وارد مرحله ی آفرینش می شود. او به طور ناگهانی بدون ‏اندیشه ی قبلی وفرم بخشیدن در ذهن، با دست و قلم فی البداهه و با استفاده از ذخائر ذهنی و ‏اندوخته های فکری ولی بدون کشیدن یک نقشه ی قبلی این اثر را خلق کرده است. نقشه ی اولیه ‏که ما معماران آن را اسکیس می نامیم و در ذهن ترسیم می کنیم.این اسکیس پیش از آغاز تابلو در ‏ذهن او ترسیم نشده به طوریکه تابلو در حال ترسیم فرم عوض می کند و تنها بر اثر تسلط دست و ‏ذهن هنرمند است که جهت خطوط و ترسیم آن ها به جائی دیگر هدایت می شوند.‏
مهندس سیحون به منظور بیان اندیشه ی خود این اثر را از قبل فرم نمی دهند بلکه فقط در حین ‏ترسیم و در همان آن نقش تعیین کننده ی آن را هم خلق می کند.او که از قبل چیزی پیش بینی ‏نکرده محققا جنگ وجهه ی الهامی در ذهن خود در مورد پایان بخشیدن آن اثر را دارد ولی خلق ‏چنین اثری حاکی از نبوغ ذاتی، ذخیره های والای فرهنگی و هنری و قدرت و توانائی عینی و ‏قلمی است.‏
بنابر این ادامه دهندگان این روش در آینده نیز باید اصول اصلی این روش را رعایت کنند و ‏تغییراتی که در ادوار بعدی به آن افزوده و یا کسر می شود ناشی از منظر هر هنرمند خواهد بود.‏
از این رو این که سیحون خود معتقد است که کسی در دنیا قادر نیست اثری چنین را ترسیم کند، ‏به هیچ وجه مبالغه آمیز نیست و کاملا حقیقت دارد. مهندس سیحون در سال 1972 همراه با ‏پیکاسو و سالوادوردالی در نمایشگاهی شرکت کرد، بیشتر آثار او در این نمایشگاه که در دانشگاه ‏ماساچوست آمریکا برگزار شد از کلاف خط بود و منتقدین آمریکائی بیش از حد در باره ی آثار ‏او( یعنی کلاف خط) صحبت کردند. البته در آن زمان هنوز این نام روی این آثار گذارده نشده ‏بود.او می گوید که تشویق های منتقدین آمریکائی او را بیشتر به ادامه ی این سبک کار واداشت و ‏از آن زمان کمی بیشتر به آن پرداختم.‏
این نام در سال 2000 در یک آسانسور زمانی که در لندن بودیم اتنخاب شد، با مهندس سیحون ‏در آسانسور درمورد مسائل هنری گفتگو می کردیم و در مورد نام این اثر بحث بالا گرفت تا این ‏که سر انجام " کلاف خط" را برای آن بر گزیدیم.‏
یکی از دوستان فرانسوی ایشان آن را (‏Ectoplasme ‎‏ ) پیچ خوردگی می نامد.آغاز این کار به ‏این شکل بود که با علاقه ای که سیحون به ترسیم سیاه قلم داشت و دارد، در جلسات متعددی که ‏در گذشته های خیلی دور در تهران داشتیم مهندس سیحون غالبا قبل از شروع جلسه کاغذی ‏می طلبید و ترسیم خود را شروع می کرد و حاضران جلسه که به دور میزی نشسته بودند مسئله ی ‏مورد بحث را مطرح کرده شروع به بحث و تبادل نظر می کردند. ایشان ضمن گوش دادن به ‏سخنان دیگران به ترسیم خود ادامه می داد و گاه نظریه خود را در مورد آن موضوع بیان می کرد ‏اما در آخر جلسات بحث جالب تر میشد زیرا اکثر حاضران در خواست آن ورقه ی ترسیم شده و ‏امضاء سیحون را می کردند.به خصوص اگر جلسه با یک گروه خارجی تشکیل شده بود، وضع در ‏پایان کاملا تغییر می کرد و بحث در مورد طرح مهندس سیحون به طول می انجامید و سوالات ‏زیادی مطرح میشد. این کار مبتنی بر بینشی درونی است با خاطره هایی که یقینا از فرهنگ و تمدن ‏ایران در آمیخته است و نقاش با مدد جستن از خط به فرم هایی می رسد که انسان را وادار به تفکر ‏درباره ی زندگی و روزمره می کند ( کلاف ).‏
او درعین حال آرمان های ذهنی خود را به اشکال و خطوط تبدیل می کند و خصوصیات نهادی و ‏درونی توسط این اشکال به دیگران عرضه می شوند.‏
آن ها را نباید و نمی توان تنها ترسیم خطوطی پنداشت . " کلاف خط " شروع یک فرهنگ جدید ‏در هنر نقاشی است که نوعی نقش انتزاعی و آبستره را ایفا می کند و آن چه باید گفت این است ‏که کلیه خطوط در هر فرم با خط مجاور خود موازی بوده و با فاصله ای دقیق بی آن که در طول ‏دو خط فواصل کم و زیاد شوند، کاملا دقیق و یک اندازه می باشند. هر خطی از خط مجاور خود ‏با احترام پیروی می کند و بی آن که با خط همسایه خود برخورد کند راه خود را می پیماید تا به ‏مقصد اصلی که در اندیشه ی سیحون جایی دارد برسد.‏
آن خط خود نمی داند که به کجا می رود و به چه سمت و سویی حرکت می کند تا این که ‏سرانجام نوعی نقش و طرحی انتزاعی ترسیم می شود.تصویر این تابلو ها برای همه ی دست اندر ‏کاران عجیب به نظر می آید. خطوط با قلم مخصوص فلزی و مرکب سیاه رنگ بدون استفاده از ‏وسائل ترسیمی، فقط و فقط با دست ترسیم می شود حتی پس از کم آوردن مرکب برای اتمام خط ‏هیچ گونه اثری از برداشتن قلم باقی نمی ماند، چون قلم گنجایش زیادی برای ذخیره ی مرکب ‏ندارد نمی تواند خط را به انتها برساند و ناچار است به دوات مرکب باز گردد، پس نوک قلم از ‏ادامه ی خط کناره گیری می کند و دوباره وارد دوات می شود تا خود را دوباره سیراب کرده و به ‏ادامه ی حیات خط مدد رساند. نکته ی جالب توجه این است که روی خط هیچ اثری از این اعمال ‏یعنی رفت و آمد های نوک قلم دیده نمی شود و گوئی از ابتدا تا آخرین نقطه ی خط قلمی به کار ‏رفته که سرشار از از مرکب بوده است. همین نکات ظریف و نا پیداست که ارزش اثر را چند برابر ‏می کند و قدرت و توانائی دست سیحون را می نمایاند، به طوریکه تا کنون کسی نتوانسته ادعا کند ‏که قادر است نظیر این آثار را خلق کند و سپس ادعای خود را به ثبوت برساند.‏
منبع تمام پست های بالا:http://avadseyhoun.blogfa.com/
 
بالا