یه نصیحت برادرانه

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزان
از این فورمول پیروی کنید ......تا رستگار شوید
در یک بحث:

1) مشترکات > اختلافات :70 درصد احتمال داره بحث سازنده باشه و هر دو طرف به یک نتیجه برسند......اگر واقعا فکر میکنید با طرف مقابلتون سر جزئیات اختلاف دارید ادامه بدید .....

2)مشترکات = اختلافات : در این صورت 30 درصد احتمال دارد که بحث سازنده باشد ......اگه موضوع حیاتی نبود از خیرش بگذرید

3) مشترکات < اختلافات : در این صورت بدون شک بحث ویرانگر خواهد بود و اعصاب هر دو طرف خورد میشه برای این مشکل سعی کنید کنایه دار حرف نزنید ....اصلا بحث نکنید بهتره ......بگید شما را خیر ما را به سلامت

و من السهیل التوفیق:smile::gol:
 

mehrshad53

اخراجی موقت
من به تاپیکای حاوی بالای 90 درصد اختلافات، ارادت زیادی دارم،حدود 98 درصد!!!!!
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به تاپیکای حاوی بالای 90 درصد اختلافات، ارادت زیادی دارم،حدود 98 درصد!!!!!
مهرشاد تو همیشه یه استثنا بودی :smile:...بیا جلو
 

s.mojdeh

عضو جدید
ايده خيلي جالبي بود . منهم موافقم چون اصلا از دعوا و بحث كردن خوشم نمي آد .
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزان
از این فورمول پیروی کنید ......تا رستگار شوید
در یک بحث:

1) مشترکات > اختلافات :70 درصد احتمال داره بحث سازنده باشه و هر دو طرف به یک نتیجه برسند......اگر واقعا فکر میکنید با طرف مقابلتون سر جزئیات اختلاف دارید ادامه بدید .....

2)مشترکات = اختلافات : در این صورت 30 درصد احتمال دارد که بحث سازنده باشد ......اگه موضوع حیاتی نبود از خیرش بگذرید

3) مشترکات < اختلافات : در این صورت بدون شک بحث ویرانگر خواهد بود و اعصاب هر دو طرف خورد میشه برای این مشکل سعی کنید کنایه دار حرف نزنید ....اصلا بحث نکنید بهتره ......بگید شما را خیر ما را به سلامت

و من السهیل التوفیق:smile::gol:
:gol::gol:
سهیل جان یدونه تشکر کمه
ممنون
 
  • Like
واکنش ها: NYC

غعئه

اخراجی موقت
عزیزان
از این فورمول پیروی کنید ......تا رستگار شوید
در یک بحث:

1) مشترکات > اختلافات :70 درصد احتمال داره بحث سازنده باشه و هر دو طرف به یک نتیجه برسند......اگر واقعا فکر میکنید با طرف مقابلتون سر جزئیات اختلاف دارید ادامه بدید .....

2)مشترکات = اختلافات : در این صورت 30 درصد احتمال دارد که بحث سازنده باشد ......اگه موضوع حیاتی نبود از خیرش بگذرید

3) مشترکات < اختلافات : در این صورت بدون شک بحث ویرانگر خواهد بود و اعصاب هر دو طرف خورد میشه برای این مشکل سعی کنید کنایه دار حرف نزنید ....اصلا بحث نکنید بهتره ......بگید شما را خیر ما را به سلامت

و من السهیل التوفیق:smile::gol:




پیامبر چرا با کفار و یهودیا بحث میکرد پس؟:smile:
 

حسین-تی

عضو جدید
این فرمول یه سری ایراداتم داره . . .!
به عنوان مثال ضریب ولایت یا ثوابت گرین! (سبزها!) برابر 1 در نظر گرفته شده . . .! در واقع محیط یه محیط ایده آل فرض شده! در صورتی که اصلا چنین محیطی وجود خارجی نداره! (قانون دوم فرومودینامیک!)
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیامبر چرا با کفار و یهودیا بحث میکرد پس؟:smile:
وقتی دیدمش ازش میپرسم!!!

عزیز من تو هم بخوای یه جنس جدید بیاری باید کلی مشاجره و بحث داشته باشی
یادمه یه بار با مهرشاد تو مسنجر در باره وجود خدا دو ساعت تمام بحث کردیم ولی آخرش هردومون رو حرفمون مصر تر شدیم
کاش یکیمون میتونست دیگریرو متقاعد کنه ....ولی به نا به همین فورمولی که عرض کردم نمیشد
مگر اینکه ادله ای میاوردم که دندان شکن بود ....ولی فعلا عقل ناقص بنده نمیتونست
بعدش هم اومدم دو سه تا از پستای سروشو خوندم دیدم به کل بحث وجود خدا منتفیه .....چون واقعا علمشو ندارم
میگفت انسان به دو تا باور میرسه یکی منطقی یکی هم عرفانی
من به باور عرفانیم رسیده ام ولی حیف که نمیشه با عرفان مخاطب را متقاعد کرد تنها با منطق میشه که اونم غعلا دارم روش کار میکنم تا چی بشه
ولی در کل بحث کردن ارزشی نداره
رجوع شود به کتاب آئین دوستیابی نوشته دیل کارنگی ......ببینید چه حرفای نازنینی زده ......تو نمایشگاه دیدید حتما بخرید ......به کتاب کوچک ولی پر از حرفای مفید:gol:
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
این فرمول یه سری ایراداتم داره . . .!
به عنوان مثال ضریب ولایت یا ثوابت گرین! (سبزها!) برابر 1 در نظر گرفته شده . . .! در واقع محیط یه محیط ایده آل فرض شده! در صورتی که اصلا چنین محیطی وجود خارجی نداره! (قانون دوم فرومودینامیک!)
:w00: لعنت بر تو
از لحاظ تئو داینامیکی درسته پس کلا درسته
 

غعئه

اخراجی موقت
وقتی دیدمش ازش میپرسم!!!

عزیز من تو هم بخوای یه جنس جدید بیاری باید کلی مشاجره و بحث داشته باشی
یادمه یه بار با مهرشاد تو مسنجر در باره وجود خدا دو ساعت تمام بحث کردیم ولی آخرش هردومون رو حرفمون مصر تر شدیم
کاش یکیمون میتونست دیگریرو متقاعد کنه ....ولی به نا به همین فورمولی که عرض کردم نمیشد
مگر اینکه ادله ای میاوردم که دندان شکن بود ....ولی فعلا عقل ناقص بنده نمیتونست
بعدش هم اومدم دو سه تا از پستای سروشو خوندم دیدم به کل بحث وجود خدا منتفیه .....چون واقعا علمشو ندارم
میگفت انسان به دو تا باور میرسه یکی منطقی یکی هم عرفانی
من به باور عرفانیم رسیده ام ولی حیف که نمیشه با عرفان مخاطب را متقاعد کرد تنها با منطق میشه که اونم غعلا دارم روش کار میکنم تا چی بشه
ولی در کل بحث کردن ارزشی نداره
رجوع شود به کتاب آئین دوستیابی نوشته دیل کارنگی ......ببینید چه حرفای نازنینی زده ......تو نمایشگاه دیدید حتما بخرید ......به کتاب کوچک ولی پر از حرفای مفید:gol:

آقای عزیز
چرا فکر کردی خاطرات شما برای من جذابه؟:surprised:


یه سوال کردم جواب اونو بده فقط
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقای عزیز
چرا فکر کردی خاطرات شما برای من جذابه؟:surprised:


یه سوال کردم جواب اونو بده فقط
خانم عزیز جوابتو دادم....کوری نمیبینی؟
گفتم دیدمش میپرسم!
عزیز من تو هم بخوای یه جنس جدید بیاری باید کلی مشاجره و بحث داشته باشی
 

strange

اخراجی موقت
عزیزان
از این فورمول پیروی کنید ......تا رستگار شوید
در یک بحث:

1) مشترکات > اختلافات :70 درصد احتمال داره بحث سازنده باشه و هر دو طرف به یک نتیجه برسند......اگر واقعا فکر میکنید با طرف مقابلتون سر جزئیات اختلاف دارید ادامه بدید .....

2)مشترکات = اختلافات : در این صورت 30 درصد احتمال دارد که بحث سازنده باشد ......اگه موضوع حیاتی نبود از خیرش بگذرید

3) مشترکات < اختلافات : در این صورت بدون شک بحث ویرانگر خواهد بود و اعصاب هر دو طرف خورد میشه برای این مشکل سعی کنید کنایه دار حرف نزنید ....اصلا بحث نکنید بهتره ......بگید شما را خیر ما را به سلامت

و من السهیل التوفیق:smile::gol:

امضات بهت نمیاد بچه جون
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزان
از این فورمول پیروی کنید ......تا رستگار شوید
در یک بحث:

1) مشترکات > اختلافات :70 درصد احتمال داره بحث سازنده باشه و هر دو طرف به یک نتیجه برسند......اگر واقعا فکر میکنید با طرف مقابلتون سر جزئیات اختلاف دارید ادامه بدید .....

2)مشترکات = اختلافات : در این صورت 30 درصد احتمال دارد که بحث سازنده باشد ......اگه موضوع حیاتی نبود از خیرش بگذرید

3) مشترکات < اختلافات : در این صورت بدون شک بحث ویرانگر خواهد بود و اعصاب هر دو طرف خورد میشه برای این مشکل سعی کنید کنایه دار حرف نزنید ....اصلا بحث نکنید بهتره ......بگید شما را خیر ما را به سلامت

و من السهیل التوفیق:smile::gol:
در روانشناسی گفته می شود که وقتی با بچه ها مجادله می کنید بگذارید آنها حرف آخر را بزنند،

حالا من میخوام حرف اخر رو بزنم. با اجازه.

در اکثر تاپیکهایی هم که اینجا زده میشه و کار به توهین میکشه. اگه بقیه کاربرا بلافاصله تاپیک رو ترک کنن. همه چی به خوبی و خوشی حل میشه.
اگر با اولین توهین تاپیک را ترک کنیم , بچه ها یاد میگیرن که درست و با منطق بحث کنن.
مشکل از خودمونه که نمیتونیم جلو نفس یا غرور سرکشمون رو بگیریم و کاری میکنیم که نه در شان خودمونه و نه در شان این باشگاه.
قربان همگی: فکور
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
موقعی که مردان اندیشمند در قلمرو های مختلف میخواهند مرزی ما بین انسان و حیوان تعیین کنند , با مشکاتیو سئوالاتی روبرو میشوند که بدانند واقعآ تفاوت و مرز حقیقی ما بین انسان و حیوان چیست. آنها از وجود هوش و تعقل و شک و تردید و از اراده های قوی و زیبا یابی در وجود انسان سخن گفته اند . اما حافظه را نمیگویند چون اخیرآ در یکی از ماهیهای دریایی به نوعی حافظه برخورده اند که بسیار شبیه به حافظه انسان است. در مورد تردید عملی هم وجود مشترکات بین انسان و حیوان مشاهده شده است . که در مورد سگ پاولف هم این نکته دیده شده است . یعنی اگر مدتی زنگ را بصدا در بیاوریم ولی گوشت را به سگ ندهیم , حیوان دیگر مثل ابتدای کار عکس العمل نشان نمیدهد و دچار تردید میشود. اما در همین انسان که ظاهر انسانی دارند , مشکلات رفتاری مختلفی دیده میشود که بسیار جای تاسف دارد. مثلآ خیلی از انسانها فاقد گنجایش روانی هستند و قادر به بایگانی شک و تردید نیستند و به محض اولین مرتبه شک تمام میشوند و قدرت نگهداشتن این حالت روانی را برای مدت خیلی کم هم ندارند.با اینحال در انسان بودن خود هم دچار تردید نمیشوند. بسیاری از انسانها هم دارای بیماری شک و تردید مزمن هستند. البته وجود شک در انسان نشانه معلومات و دانش قبلی در مورد آن موضوع هم میتواند باشد ولی نباید این امتیاز را به بیماری تبدیل کرد. تردید در مرحله خام هم در انسان و حیوان وجود دارد و نمیتواند مرز مابین انسان و حیوان باشد. اما یک موضوعی هست که هیچکس در مورد تعلق آن به انسان شکی نکرده است. و آن تعهد ووفا به عهد و الزام و التزام است. این پدیده مخصوص خود انسان است. مثلآ در مورد کار منظمی که زنبوران عسل انجام میدهند شکل کار غریزی است و مربوط به توسعه ای در غریزه ماشینی اوست و ربطی به تعهد ندارد و از جنس غریزه است. در این بین آیا میتوان در انسانیت کسی که به تعهد پایبند نباشد , شک کرد ؟ یعنی ,اگر ما اعتقاد به تعهد و وفا بعهد و ادب و نزاکت نداشته باشیم , میتوان گفت که در واقع به انسانیت خود بی اعتنا هستیم ؟ یا اگر نخواهیم این مرز را در خودمان داشته باشیم , در آنصورت چه فرقی با حیوان داریم؟
انسان اگر انسان باشد به دیگران توهین نمیکند. :gol:
 

Similar threads

بالا