یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!
- شروع کننده موضوع Setayesh
- تاریخ شروع
من یه سوال در مورد قانون جاذبه دارم:
با این قانون اگه طرف یه آدم باشه بهش میرسی؟
با این قانون اگه طرف یه آدم باشه بهش میرسی؟
عبدالرضا یاکریم
عضو جدید
سلام یاکریم هستم تو می توانی هر چه که می خواهی داشته باشی شادی سلامتی ثروتسلام به دوستای عزیز و گلم!!
راستش مدت هاست من درگیر این مسئلم.قانون جاذبه!!
حالا تصمیم گرفتم یه تاپیک بزنم تا اینجا هم در موردش صحبت کنیم و هم اهدافمون رو چه بلند یا کوتاه(فرقی نمی کنه!!) بنویسیم تا بهشون عمل کنیم!!
در واقع جذبشون کنیم!!
در ضمن به اونایی که به اهدافشون می رسن هم جایزه تعلق می گیره!!
تاکید می کنم هدف نباید حتما دراز مدت باشه!!مثلا می تونه خرید یه چیز کوچیک باشه!!
ما تنها باید سعی کنیم که این قانون رو به کار ببریم!!
خب نظرتون چیه؟؟؟
من منتظر نظرات شما هستم!!
عبدالرضا یاکریم
عضو جدید
سلام از پیام خوبتون متشکرم رضا
با اجازه دوستان من جوابتون رو میدم .
عزیزم قانون راز میگه شما یه هر چیزی که فکر کنی اون رو به سمت خودت جذبش میکنی و بدستش میاری .
برای کاینات فرقی نمیکنه که ما چی میخواهیم فقط نگاه میکنه ما به چی فکر میکنیم تا همون رو برای ما بیاره .
البته این به اون معنا نیست که هر روز که از خواب بیدار میشیم بگیم من فلان چیز رو میخوام ولی هیچ تلاشی برای بدست آوردنش نکنیم .. ما باید به موضوع مد نظرمون فکر کنیم و خودمون رو توی حالتی تجسم کنیم که انگار به هدفمون رسیدیم بعد بگیم : درسته این همون چیزیه که من میخوام و بعد شروع کنیم به حرکت به سمت اون .. مطمئن باش که به هر چیزی که بخواهیم میرسیم
خب سلام خانم مدير عزيز و دوستداشتنيپس این آق مدیر اینجا چیکارست!!؟؟؟
الان یه قانون جدید تصویب می کنیم که امتیاز دادن به سیما واجب و لازم است..
تمام..
بالخره ما صلوات بفرستیم یا دست بزنیم یا حرکات......انجام بدیم؟؟؟
راستی دوستان جذاب و مجذوب و جذبی خودم
خوبي، خوشي، سلامتي؟؟
اتفاقاً قبل از اينكه شما بگيد من و سيما با هم تعامل كرديم كه هر وقت پست داد من اولين نفري باشم كه تنكس مي‌دم.
به اذن خانم مدير خوبمون از اين منبعد تنكس از پست‌ها واجب و در اين رابطه امر به معروف و نهي از منكر به طرز خيلي جدي اجرا خواهد گرديد.
خوب شما هر كاري دوست دارين انجام بدين من اينجوري گذاشتم كه بچه‌ها توي معذوريت نباشن ديگه!! خانم مدير درك كن!!!
بابت گلهاتم خيلي ممنون، لطف كردي.
سلام ماجراي اين راز 2 چيه؟ کسي فيلمش رو ديده؟
http://law-of-attraction.blogfa.com/
http://law-of-attraction.blogfa.com/
موقع مرگ آدم لازم نیست که حتما با درد و رنج و ناراحتی این دنیا را ترک کند. تو می توانی بدن مادی ات را به وقت لازم با آرامش و راحتی و بدون هیچ درد و رنج و عذابی ترک کنی. در واقع تو هرگز نمی میری ! تنها اتفاقی که می افتد این است که تو به وقت مقرر تصمیم می گیری پوست بیاندازی و قالب دیگری را برای حیات انتخاب کنی. این موجودی که پوست می اندازد و قالب عوض می کنی همان تکه بزرگتر یخ است که در این دنیا زیر آب پنهان شده و ما نمی بینیم.
سيما جان فكر نكنم درست باشه، چون حداقل من كه خيلي وقته در رابطه با اين قانون دارم تحقيق مي‌كنم از كسي يا سايتي چنين چيزي نشنيدم، ولي شايد خيلي جديدباشه؟؟؟؟
سنت (کمتر از یک دلار) - داستان واقعی Posted: 17 Dec 2008 09:30 AM CST
يه روز یه دختر کوچولو کنار یک کلیسای کوچک محلی ایستاده بود؛ دخترک قبلا یک بار آن کلیسا را ترک کرده بود چون به شدت شلوغ بود. همونطور که از جلوی کشیش رد شد، با گریه و هق هق گفت: "من نمیتونم به کانون شادی بیام!"
کشیش با نگاه کردن به لباس های پاره پوره، کهنه و کثیف او تقریباً توانست علت را حدس بزند و دست دخترک را گرفت و به داخل برد و جایی برای نشستن او در کلاس کانون شادی پیدا کرد.
دخترک از اینکه برای او جا پیدا شده بود بی اندازه خوشحال بود و شب موقع خواب به بچه هایی که جایی برای پرستیدن خداوند عیسی نداشتند فکر می کرد.
چند سال بعد، آن دختر کوچولو در همان آپارتمان فقیرانه اجاره ای که داشتند، فوت کرد. والدین او با همان کشیش خوش قلب و مهربانی که با دخترشان دوست شده بود، تماس گرفتند تا کارهای نهایی و کفن و دفن دخترک را انجام دهد.
در حینی که داشتند بدن کوچکش را جا به جا می کردند، یک کیف پول قرمز چروکیده و رنگ و رو رفته پیدا کردند که به نظر می رسید دخترک آن را از آشغال های دور ریخته شده پیدا کرده باشد.
داخل کیف 57 سنت پول و یک کاغذ وجود داشت که روی آن با یک خط بد و بچگانه نوشته شده بود: "این پول برای کمک به کلیسای کوچکمان است برای اینکه کمی بزرگ تر شود تا بچه های بیش تری بتوانند به کانون شادی بیایند."
این پول تمام مبلغی بود که آن دختر توانسته بود در طول دو سال به عنوان هدیه ای پر از محبت برای کلیسا جمع کند.
وقتی که کشیش با چشم های پر از اشک نوشته را خواند، فهمید که باید چه کند؛ پس نامه و کیف پول را برداشت و به سرعت سمت کلیسا رفت و پشت منبر ایستاد و قصه فداکاری و از خود گذشتگی آن دختر را تعریف کرد.
او احساسهای مردم کلیسا را برانگیخت تا مشغول شوند و پول کافی فراهم کنند تا بتوانند کلیسا را بزرگ تر بسازند. اما داستان اینجا تمام نشد ...
یک روزنامه که از این داستان خبردار شد، آن را چاپ کرد. بعد از آن یک دلال معاملات ملکی مطلب روزنامه را خواند و قطعه زمینی را به کلیسا پیشنهاد کرد که هزاران هزار دلار ارزش داشت. وقتی به آن مرد گفته شد که آن ها توانایی خرید زمینی به آن مبلغ را ندارند، او حاضر شد زمینش را به قیمت 57 سنت به کلیسا بفروشد. اعضای کلیسا مبالغ بسیاری هدیه کردند و تعداد زیادی چک پول هم از دور و نزدیک به دست آن ها می رسید.
در عرض پنج سال هدیه آن دختر کوچولو تبدیل به 250000 دلار پول شد که برای آن زمان پول خیلی زیادی بود (در حدود سال 1900). محبت فداکارانه او سودها و امتیازات بسیاری را به بار آورد.
وقتی در شهر فیلادلفیا هستید، به کلیسای Temple Baptist Church که 3300 نفر ظرفیت دارد سری بزنید و همچنین از دانشگاه Temple University که تا به حال هزاران فارغ التحصیل داشته نیز دیدن کنید.
همچنین بیمارستان سامری نیکو (Good Samaritan Hospital) و مرکز "کانون شادی" که صدها کودک زیبا در آن هستند را ببینید. مرکز "کانون شادی" به این هدف ساخته شد که هیچ کودکی در آن حوالی روزهای یکشنبه را خارج از آن محیط باقی نماند.
در یکی از اتاق های همین مرکز می توانید عکسی از صورت زیبا و شیرین آن دخترک ببینید که با57 سنت پولش، که با نهایت فداکاری جمع شده بود، چنین تاریخ حیرت انگیزی را رقم زد. در کنار آن، تصویری از آن کشیش مهربان، دکتر راسل اچ. کان ول که نویسنده کتاب "گورستان الماسها" است به چشم می خورد. این یک داستان حقیقی بود که نشان میدهد خداوند قادر است که چه کارهایی با 57 سنت انجام دهد.
کشیش با نگاه کردن به لباس های پاره پوره، کهنه و کثیف او تقریباً توانست علت را حدس بزند و دست دخترک را گرفت و به داخل برد و جایی برای نشستن او در کلاس کانون شادی پیدا کرد.
دخترک از اینکه برای او جا پیدا شده بود بی اندازه خوشحال بود و شب موقع خواب به بچه هایی که جایی برای پرستیدن خداوند عیسی نداشتند فکر می کرد.
چند سال بعد، آن دختر کوچولو در همان آپارتمان فقیرانه اجاره ای که داشتند، فوت کرد. والدین او با همان کشیش خوش قلب و مهربانی که با دخترشان دوست شده بود، تماس گرفتند تا کارهای نهایی و کفن و دفن دخترک را انجام دهد.
در حینی که داشتند بدن کوچکش را جا به جا می کردند، یک کیف پول قرمز چروکیده و رنگ و رو رفته پیدا کردند که به نظر می رسید دخترک آن را از آشغال های دور ریخته شده پیدا کرده باشد.
داخل کیف 57 سنت پول و یک کاغذ وجود داشت که روی آن با یک خط بد و بچگانه نوشته شده بود: "این پول برای کمک به کلیسای کوچکمان است برای اینکه کمی بزرگ تر شود تا بچه های بیش تری بتوانند به کانون شادی بیایند."
این پول تمام مبلغی بود که آن دختر توانسته بود در طول دو سال به عنوان هدیه ای پر از محبت برای کلیسا جمع کند.
وقتی که کشیش با چشم های پر از اشک نوشته را خواند، فهمید که باید چه کند؛ پس نامه و کیف پول را برداشت و به سرعت سمت کلیسا رفت و پشت منبر ایستاد و قصه فداکاری و از خود گذشتگی آن دختر را تعریف کرد.
او احساسهای مردم کلیسا را برانگیخت تا مشغول شوند و پول کافی فراهم کنند تا بتوانند کلیسا را بزرگ تر بسازند. اما داستان اینجا تمام نشد ...
یک روزنامه که از این داستان خبردار شد، آن را چاپ کرد. بعد از آن یک دلال معاملات ملکی مطلب روزنامه را خواند و قطعه زمینی را به کلیسا پیشنهاد کرد که هزاران هزار دلار ارزش داشت. وقتی به آن مرد گفته شد که آن ها توانایی خرید زمینی به آن مبلغ را ندارند، او حاضر شد زمینش را به قیمت 57 سنت به کلیسا بفروشد. اعضای کلیسا مبالغ بسیاری هدیه کردند و تعداد زیادی چک پول هم از دور و نزدیک به دست آن ها می رسید.
در عرض پنج سال هدیه آن دختر کوچولو تبدیل به 250000 دلار پول شد که برای آن زمان پول خیلی زیادی بود (در حدود سال 1900). محبت فداکارانه او سودها و امتیازات بسیاری را به بار آورد.
وقتی در شهر فیلادلفیا هستید، به کلیسای Temple Baptist Church که 3300 نفر ظرفیت دارد سری بزنید و همچنین از دانشگاه Temple University که تا به حال هزاران فارغ التحصیل داشته نیز دیدن کنید.
همچنین بیمارستان سامری نیکو (Good Samaritan Hospital) و مرکز "کانون شادی" که صدها کودک زیبا در آن هستند را ببینید. مرکز "کانون شادی" به این هدف ساخته شد که هیچ کودکی در آن حوالی روزهای یکشنبه را خارج از آن محیط باقی نماند.
در یکی از اتاق های همین مرکز می توانید عکسی از صورت زیبا و شیرین آن دخترک ببینید که با57 سنت پولش، که با نهایت فداکاری جمع شده بود، چنین تاریخ حیرت انگیزی را رقم زد. در کنار آن، تصویری از آن کشیش مهربان، دکتر راسل اچ. کان ول که نویسنده کتاب "گورستان الماسها" است به چشم می خورد. این یک داستان حقیقی بود که نشان میدهد خداوند قادر است که چه کارهایی با 57 سنت انجام دهد.
من عـــــاشقم
نـه که عاشـق شخص و فردی
عاشق ِ این هــوا و عشق ِ حقیقی
.
لحظه رو خودمون می سازیم
لحــــظه ام خـدایی است
.
خواستـــم سهیـــم باشـــی
.
یک نـفس ِ عـمیـق / یک بغـــل حــس ِ خوب / یک دنیــــا تــــازگی
.
همین حالا رفتم و چند نفس عمیق کشیدم
حـــالم از خوبی ِ زیاد رو به دیوانگی ست
.
با این هــــــوا این روزهـــا زنــــــدگی کــــُــــــن
و
بـا لبـــــخـــــند ادامــــــه بـده
behnaz_arch
عضو جدید
شب یلدا مبارک 
سيممممممممممممممممممماااااااااااااااااااااااااااا خيلي نامردي مگه من چيكار كردم اينجوري داري بچه‌هاي تالار رو بر عليه من بلند مي‌كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟آژير قرمز
اعلام خطر
بچه ها Aloneمي خواد هممون رو بکشه. بريد زير ميزاتون قايم بشيد. تا نگفتم کسي بيرون نياد.
از اين پس به جاي alone بگوييد
"
آخ سرم.... واي نزنalone نه ببخشيد اسمشو نبر.
فرار کنيد.
بابا من روحمم از اين موضوع خبر نداره سيما مگه اينكه دستم بهت نرسه خيلي ناممممممممممرررررررررررررررررررردددددددددددييييييييييييي!!!!!!!
آريانا جان تو ديگه چرا!!چی شده مگه؟!؟!؟
alone چی کار... نه یعنی اسمشو نبر چی کار قراره بکنه؟!
تو كه از قديمي‌هاي اين تالاري تو كه منو ميشناسي!!!!
*anis*
عضو جدید
سيممممممممممممممممممماااااااااااااااااااااااااااا خيلي نامردي مگه من چيكار كردم اينجوري داري بچه‌هاي تالار رو بر عليه من بلند مي‌كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا من روحمم از اين موضوع خبر نداره سيما مگه اينكه دستم بهت نرسه خيلي ناممممممممممرررررررررررررررررررردددددددددددييييييييييييي!!!!!!!
واجب شد يه انجمن حمايت از alone تشكيل بديم
انيس جون ممنون
اون موقع كه اين كارارو انجام مي‌داد كجا بودي؟؟؟
تو رو خدا ميبينين ديوار كوتاه‌تر از ديوار من گير نيآورده!!!!!
سلام علیکم
اینجانب در همین جا عضویت خود در انجمن دفاع از alone را تکذیب ... نه تایید می کنم و امیدوارم شخص ایشان به مقامات بالا دست پیدا کنند.
ضمنا از همین جا اعلام می کنم جناب alone هیچ قصد بدی ندارند و این یک سوء تفاوت ساده بوده است.
به امید روزهای بهتر برای تاپیک.
اینجانب در همین جا عضویت خود در انجمن دفاع از alone را تکذیب ... نه تایید می کنم و امیدوارم شخص ایشان به مقامات بالا دست پیدا کنند.
ضمنا از همین جا اعلام می کنم جناب alone هیچ قصد بدی ندارند و این یک سوء تفاوت ساده بوده است.
به امید روزهای بهتر برای تاپیک.
بازم تازه واردا!!!!!
قانون اول از هفت قانون معنوي
قانون اول از هفت قانون معنوي
1 - قانون توانائی مطلق : منشاء همه آفرینش، آگاهی مطلق وتوانائی مطلق است و راه پیوستن به توانائی مطلق مراقبه سرشار از سکوت، اتصال با طبیعت و عدم داوري است.
تمرین سکوت یعنی این که با خود عهد ببندید مدت زمان معینی فقط باشید. تجربه سکوت یعنی مدت معینی از گفتگو، از تماشاي تلویزیون، گوش دادن به رادیو ،خواندن کتاب و انجام هرکار دیگري خودداري کنید . فاصله میان اندیشه ها،وسیله اتصال شما به حیطه توانائی مطلق است.
داوري، ارزیابی مدا م امور به صورت درست و نادرست یا نیک و بد است. وقتی مدام سرگرم ارزیابی و طبقه بندي و برچسب زدن و تجزیه و تحلیل باشید، در گفتگوي درونتان تلاطم بسیار ایجاد می کنید . این تلاطم موجب بند آمدن جریان نیرو میان شما و حیطه توانائی مطلق م یشود.
هر روز مدتی را در ارتباط با طبیعت و نظاره خاموش هوشمندي درون موجودات زنده سپري کنید. خاموش به تماشاي غروب بنشینید، به صداي اقیانوس یا جویبار گوش فرادهید یا از بوئیدن عطر گلی سرمست شوید.
قانون اول از هفت قانون معنوي
1 - قانون توانائی مطلق : منشاء همه آفرینش، آگاهی مطلق وتوانائی مطلق است و راه پیوستن به توانائی مطلق مراقبه سرشار از سکوت، اتصال با طبیعت و عدم داوري است.
تمرین سکوت یعنی این که با خود عهد ببندید مدت زمان معینی فقط باشید. تجربه سکوت یعنی مدت معینی از گفتگو، از تماشاي تلویزیون، گوش دادن به رادیو ،خواندن کتاب و انجام هرکار دیگري خودداري کنید . فاصله میان اندیشه ها،وسیله اتصال شما به حیطه توانائی مطلق است.
داوري، ارزیابی مدا م امور به صورت درست و نادرست یا نیک و بد است. وقتی مدام سرگرم ارزیابی و طبقه بندي و برچسب زدن و تجزیه و تحلیل باشید، در گفتگوي درونتان تلاطم بسیار ایجاد می کنید . این تلاطم موجب بند آمدن جریان نیرو میان شما و حیطه توانائی مطلق م یشود.
هر روز مدتی را در ارتباط با طبیعت و نظاره خاموش هوشمندي درون موجودات زنده سپري کنید. خاموش به تماشاي غروب بنشینید، به صداي اقیانوس یا جویبار گوش فرادهید یا از بوئیدن عطر گلی سرمست شوید.
*anis*
عضو جدید
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يعني چي؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
انيس جون ناراحت نشه، سيما هيچ منظوري از اين نوشته‌ها نداره خب شماها هم تنكس روي پست‌ها يادتون نره!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يعني چي؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مثل پاك يادتون نره!!!!!!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
راز قانون جاذبه کائنات (خلاصه ای از فیلم راز) | راز موفقیت | 1 | |
|
>>>محفلی برای بحث و گفتگو پیرامون "یک راز (قانون جاذبه)" | راز موفقیت | 483 | |
|
|
راز موفقیت بیل گیتس با اجرای قانون 5 ساعت در هفته | راز موفقیت | 0 | |
| A | 2 راز بزرگ دستیابی سریع به آرزوها | راز موفقیت | 0 | |
|
راز شاد زیستن | راز موفقیت | 1 |
Similar threads
-
-
>>>محفلی برای بحث و گفتگو پیرامون "یک راز (قانون جاذبه)"
- شروع شده توسط Setayesh
- پاسخ ها: 483
-
-
-