سوتی***سوتی**سونی***

pesare_bawafa

عضو جدید
سوتی های من معلومه همش غلت املایی دارم:w07:
اینقدر وضعم خرابه که الهه شده معلم خصوصیم:w05:
 

خانم کریمی

عضو جدید
یه بار با مامانم رفته بودیم خرید..بعد من بدون اینکه حواسم به اطراف باشه شروع کردم به دیدن ویترین مغازه ها ..تو همون گیرو دار چشمم افتاد به یه روسری خوشگل...خیلی هیجان زده شدم...به خیال اینکه مامانم کنارم وایستاده دست خانم کناریمو گرفتم شروع کردم کشیدن به طرف در مغازه..اون خانم بنده خدا فقط با تعجب نگاه می کرد چند بار سعی کرد دستشو از تو دستم بکشه ولی من باز بدون اینکه بهش توجه کنم آستین..مانتوش رو گرفته یودم و می کشیدم..تازه اون وسط از قشنگ بودن اون روسری و..براش حرف هم می زدم که بعد مامانم از پشت چند بار صدام کرد تا فهمیدم چی کار کردم..اون روز کل پاساژ فقط به من خندیدن منم از خیر اون روسری گذشتم و سریع اونجا:D رو ترک کردم...اینبار بدون مامانم
 

phalagh

مدیر بازنشسته
تبریک عید

تبریک عید

سال دوم دبیرستان بودم.امتحانات پایان ترم اول.بعد از عید فطر بود.تو سالن امتحانات همه دور دبیر زیست شناسیمون جمع شده بودن.داشتن عید فطر رو تبریک میگفتن.
همه میگفتن خانم عیدتون مبارک.خانم عیدتون مبارک.خانم عیدتون مبارک.خانم عیدتون مبارک.
خلاصه من دیدم همه دارن این جمله رو تکرار میکنن.گفتم خوب من با یه جمله دیگه عید فطر رو تبریک بگم. یه دفعه گفتم: خانم سال نوتون مبارک.
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يه بار سر نماز...اينقدر حواسم پرته همه چيز بود جز خدا و نماز...وقتي مامانم صدام كرد...رفتم...وقتي مامانو ديدم تازه يادم افتاد كه من داشتم نماز ميخوندم;)
 

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
يه بار سر نماز...اينقدر حواسم پرته همه چيز بود جز خدا و نماز...وقتي مامانم صدام كرد...رفتم...وقتي مامانو ديدم تازه يادم افتاد كه من داشتم نماز ميخوندم;)

این سوتی نبوده الزایمر بوده اقا..............


من سوتی زیاد دادم اما یک بار توی یک جمع گفتم فکر کنید .... اگه یک روز ماه روضون بیفته به عید میشه....:biggrin:
 

seyyedalizeinali

عضو جدید
سوتی اینه که دوتا لیوان بغل دستت باشه تو یکیش آب بریزی بعد اون یکیو برداری آب بخوری
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من سال اول دانشگاه یه سوتی دادم هنوز که هنوزه بهم میخندن...
با بچه ها جمع بودیم یکی از دوستام چسبیده بود به من اعصابمو خورد کرده بود
یه دفعه بهش گفتم چرا مثل ماهی لجن خوار به من چسبیدی!!!!!
 

مجتبی اس

عضو جدید
بچه که بودم کسی خونه نبود منم میخواستم برم تو کوچه بازی کنم یه برگه نوشتم چسبوندم پشت در به این شرح:
من رفتم تو کوچه کسی خونه نیست کلیدو گذاشتم زیر در
 

Mar mari

عضو جدید
قرار بود با یکی از دوسام درس بخونم رنگیدم بش گفتم : محبوبه،مهناز نفهمه هاااااااااااا(خیلی تاکید کردم)حوصلشو ندارم تنهایی بیا بات بخونم!!!!
بعدش پشت خط صدا نیومد...
نگو به مهناز زنگ زده بودمه...
وای عجب خرابکاری بود
 

GoLsHAn.A

عضو جدید
من انقد سوتي دادم كه يادم نيستن اما اخرين سوتيم اينبود:
از تهران تماس گرفتن گفتن اسامي فلان دوره رو واسه ما بفرست از اونجايي كه اخر وقت بود منم با عجله اسامي رو تايپ كردم و ايميل زدم 10 دقه بعد تماس گرفت گفت خانم آ.. شماره 20 آقاي الاسونده يا لاسوند؟ واي اينو گفت و شروع كرد خنديدن .......واي نميدونستم بخندم يا معذرت خواهي كنم:biggrin:
 

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنده خدا فکر کرده سوتی داده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ما سوتی میدیم . ایشون هم سوتی میده ! :biggrin:


بابا شماها دیگه کی هستی.....
راست گفتید میدونید اصل سوتیم چی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کی میشه ماه عید نوروز تو تابستان بیفته تعطیلی هاش چی میشه......
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
من اخرین سوتیم این بود

پریروز یکی از دوستام گفت فردا میخوایم واسه فلانی تولد بگیریم میای گفتم باشه(من فکر کردم اون میدونه) خلاصه یه دو ساعت بعد اون رفیقمون که فردا تولدش بود رو دیدم گفتم راستی تولدت مبارک
و همه چی خراب شد
نگو این دوستام مثلا میخواستن بگن تولد این رفیقمون یادشون نیست و سورپرایزش کنند.
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
بابا شماها دیگه کی هستی.....
راست گفتید میدونید اصل سوتیم چی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کی میشه ماه عید نوروز تو تابستان بیفته تعطیلی هاش چی میشه......
یاد این افتادم
ماه رمضون به یه عده میگفتم ماه رمضون بیفته تو ماه محرم چیکارکنیم
بعضیا نمیفهمیدن و کلی قصه میبافتن که اره :biggrin:
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
منم یه بار به مادرم گفتم فکر کن ماه محرم بیفته تو ماه رمضون ! گفت ای بابا دیگه حال نداریم بریم عزاداری ... :D
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
منم یه بار به مادرم گفتم فکر کن ماه محرم بیفته تو ماه رمضون ! گفت ای بابا دیگه حال نداریم بریم عزاداری ... :D
اره من به یه عده میگفتم ظهر عاشورا شله رو شب میدن مگه نه ؟؟اونا هم میگفتن اره دیگه!!!!!!!!!:biggrin:
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقریبا 1 سال پیش بود!
مدتها بود که می خواستم با یه دختری دوس بشم! به هر طریق موفق شدم! همون لحظه شمارمو بش دادم,گفتم هر وقت دوس داشتی بام در ارتباط باش.
بعد از اینکه اس داد که این شمارشه,من سریع به یکی از دوستام اس دادم که" آقا شمارشو گرفتم,حله! " حالا از بخت بد به جای ارسال به دوستم,به دختره اس داده بودم:surprised:
البته بعد با دروغ جمعش کردم:دی
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تولد من بزرگترین سوتی زندگیم بود.
 

zahra_216

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه بار زنگ زدم خونه یکی از دوستام..باباش برداشت!!!باباهه محافظ یکی از اون بالاییاس!!!گفت اله نیس..خونه خالشه میخای زنگ بزنم بگم بت زنگ بزنه...منم هول شده بودم گفتم: اگه مزاحم نمیشین بله!!!
 

peiman66

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یه بار زمان دانشجویی ساعت سه نصفه شب بود.یکی از دوستام از اتاق بقلی همش بهم تک میزد و نمیذاشت بخوابم.خلاصه کفرمو در آورد منم شمارمو دایورت کردم رو شماره خونشون...وقتی زنگ زد باباش گوشی رو ورداشت.دوستم فکر میکرد منم و تا می تونست چرت و پرت تحویل باباش داد.خلاصه بعد از اون ماجرا دوستم جرات نداشت برگرده خونشون...
 

peiman66

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
این سوتی ها رو از جایی گیر آوردم و مربوط به من نیس

چند روز پیش با چندتا از دوستام دور هم جمع بودیم در حال صحبت بودیم که یکی از

دوستام لابه لای حرفاش یه سوتی اتم ! داد که تا ۱ ساعت و ۳۴ دقیقه ! از خنده
توی در و دیوار پخش و پلا بودیم !! یکی دیگه از بچه ها سریعا سوتی رو یادداشت کرد
که بعدا کاشف به عمل اومد کلا همه سوتی ها رو مینوشته واسه این و اون
همون موقع اس ام اس میکرده ، نامرد !!!
به فکر افتادم که نوشته هاشو ازش بگیرم توی یه پست براتون بذارم بخونین !
در ضمن ، چندتاش سوتی های خودمه ! ولی نمیگم کدومه آخه حیثیتم میره !
سوتی های خود را به ما بسپارید !


- توکل به هر چی که خدا بخواد !(توکل به خدا)
- شناسنامت رو بیار تمدید اعتبار بزن !
- بابام داره میره کربلا - واجب یا عمره !!؟!!
- ۳ تا قند آوردم ، ۲تا برای تو ۲تا برای خودم !
- هر اونس طلا ۱۲۱۰ اونسه !
- رفتیم فرودگاه سوار قطار شدیم رفتیم مشهد !
- کنترل نامحدود ! (کنترل نا محسوس)
- خدا دعا کن که من یاد بگیرم !
- سوال : راستی از فامیلتون چه خبر ؟ جواب : زنش حامله دار شده !
- عکسش رو توی روزنامه نوشته بود !(چاپ کرده بود)
- سوال : شماره کفشت چنده ؟ جواب : لارجم !
- این ۲تا سی دی رو بگیر از روش ۲تا پرینت بگیر ! (کپی)
- گلها رو جلوی نور مستقیم کولر نذاریم !
- سوال : کارت چیه ؟ جواب : تو کار صاردات وادرات هستم !
- سوال : اسم پدر حضرت یوسف چی بود ؟ جواب : کنعان !
- دسته عکسه جمعی=عکسه دست جمعی
- از دروازه بان گرفتنش معلومه چه توپیه ! (از توپ گرفتنش معلومه چه دروازه بانیه)
- فادگادر! ( گادفادر )
- قیست البی ! ( ایست قلبی )
- مفت یابل اباد ! ( مبل یافت اباد )
- کارت سوختمند هوش ! ( کارت هوشمند سوخت )
- چولیس راه پالوس ! ( پلیس راه چالوس )
- مده و مکینه ! (مکه و مدینه)
- حرف به گوشش نده ! ( گوش به حرفش نده )

- رفتم تو خونه ، اصلا فکرشو نمیکرم ، سگ به اون کوچیکی یهو گفت “پارس”!
- علی جون یه زحمت بکش اون پنجره رو کم کن !
- راستی بچه ات چند سالشه ؟ ” شش و نیم سالشه “ !
- در حین بازی حکم ” خب…. حکم….. تک خشته” !
- از استخر اومدیم بیرون از سرما داشتیم میترسیدیم ! (میلرزیدیم ! )
- توی ماشین در حال رانندگی : ”خیلی تشنمه ، بزن کنار یکم آبسردکن بخوریم “ !
- رضا جون ضبط رو روشن کن ببینیم رادیو چی میگه !
- مجتبی : خوب ، چشمتون روشن ، قدم نو رسیده مبارک ، خدا واستون نگهش داره
محسن : خیلی ممنون ، خدا رفتگان شما رو هم نگه داره !!!
- آقا مجتبی ما وضعمون خوبه میتونیم تو رادیاتور ماشین روغن بریزیم !!!؟؟
- من خیلی شعر بلدم ، اگه راست میگی بیا با هم مشاجره کنیم ! ( مشاعره ! )
- امروز رفتم مخابرات کار داشتم – چه کاری ؟
پول تلفن زیاد اومده بود رفتم پریز بگیرم ! (پرینت !)
- مادربزرگ : اون گوشیها چیه تو گوشت !؟ رادیو گوش میدی ؟
آره !
من یدونه توی دکور پیدا کردم گذاشتم تو گوشم هرچی گوش کردم صدا نیومد !!!
- اطلاعات عمومی ماشین ! : چراغ قوری چیست !؟
چراغی نارنجی رنگ ، که وضعیت روغن موتور را در ماشین های پراید نشان میدهد !!!
- علی جون میشه اس ام اس ها رو مارک تو آل (mark to all ) کرد !؟؟!؟ (send to all)

 

zahra_216

عضو جدید
کاربر ممتاز
مامان بزرگم که فوت کرده بود:cry: میخواستن نواز وحشت بخونن...عموم رفت به حاج آقاهه گفت:حاج آقا نماز وحشیتو شروع کین کلی کار داریم!!!!!
بعدشم تو مجلس زن عموم(یکی دیگه عموهام!)یه لنگه جورابش گل دار بود...اون یکی ساده!!!
 

ZAREYI NEJAD

عضو جدید
یکی از دوستام کارم داشت به گوشیم زنگید بر نداشتم.
نیم ساعت بعد به تلفن خونه زنگید هواسم نبود خودم برداشتم.
میدونید چی گفتم بهش؟
گفتم عزیزم الان تهرانم چند روز دیگه بر میگردم کارتو انجام میدم !!!!!
من اهل شیرازم اونم به تل خونه زنگیده بود.
جالب اینه که اولش نفهمید چند دقیقه بعد زنگید گفت .......
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اَمان از حواسپرتی و فرستادن مسیج اشتباهی به اونیکه نباید میفرستادی !!!!
 

sahar.adidas

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینی ک میگم سوتی من نیست مربوط ب دوستمه ولی خیلی باحاله!!
این دوست ما میره دم دفتر اساتید ی اشکال بپرسه استاد ک در حال توضیح دادن بوده یهو دوستم ادامسش میفته رو جزوه!!
بچه ها اگه شما جای او بودین اون لحظه چیکارمیکردین؟؟!!!!؟؟؟!!!!!!!!
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتم باشگاه گفتم به داداشم فلانی دیدی چه هیکلی داشت گفت کدوم...گفتم همون که پشماش پر سینه بود...اروم بخندید لطفا
 

?Why

عضو جدید
خیلی شیک و تر تمیز رفتم یه جا پرینت بگیرم ، خیلی با کلاس کولدیسکِ مبارکم رو دادم به دختر خانوم پرینتریه (که ناگفته نمونه که ایشونم بسی شیک و تر تمیز بودن) ، بعدِ یه مدت که معطل کرد با اعتماد به نفس بالایی ازش پرسیدم که چی شد ؛ نشناختش ؟ (=چه غلطی میکنی ... زود باش دیگه) ... منو منی کرد و گفت : چرا ... داشتم اسکنش میکردم ... کدومه؟
گفتم همون پی دی افه ...
مانیتورو چرخوند که نشونش بدم که آقا چشمت روزِ بد نبینه ... دیدم ده بیست تا فایلِ exe هست ... که اسماشون چی باشه خوبه ... p o r n و s e x y و x x x و ... قس علی هذا ...
یکی دو ثانیه هنگ بودم که دوزاریم افتاد ویروسه ... حالا تو همین حین ، دختره هی یه ورکی میخندید و پوزخند میزد و ...
ما هم سرخ و بور و کبود شدیم و اومدم توضیح بدم که اینا ربطی به من نداره و کامپیوترِ شما ویروسیه و ویروسه اینا رو ساخته و خلاصه از خودم دفاع کنم ... که دیدم دکو دهنو ببندمو زودتر برم گم شمو بیشتر از این همش نزنم ، بهتره ...
دیگه نفهمیدم چجوری پله ها رو ده تا یکی رفتم بالا و در رفتم ...
 

Similar threads

بالا