...::: مسابقه معماری ::...

...::: مسابقه معماری ::...

  • عالی

    رای: 200 69.2%
  • خوب

    رای: 76 26.3%
  • متوسط

    رای: 5 1.7%
  • بد

    رای: 8 2.8%

  • مجموع رای دهندگان
    289
وضعیت
موضوع بسته شده است.

memolarch

عضو جدید
دایره در وهله اول نقطه ای است گسترش یافته ، سمبولیسم یا تفسیر نمادین آن در برگیرنده مفاهیم کمال ، یکپارچگی و نبود هر نوع تمایز و تفکیک است. علاوه بر مفهوم کمال که به طور ضمنی در دل نقطه ازلی وجود دارد ، دایره نمادی از خلاقیت ، یعنی خلق جهان در مقابل خالق نیز هست .
دوایر متحدالمرکز نمایانگر طبقات و سلسله مراتب وجود می باشند ..
حرکت دایره ای کامل و تغییر ناپذیر است ، بدون آغاز ، بدون انجام و بدون تغییر. به همین خاطر است که دایره نمادی از زمان می باشد ، زمانی که به عنوان مجموعه زنجیره واری از لحظات که به نحوی پی در پی ، بدون تغییر و شبیه یکدیگر دنبال هم تکرار می شوند ، تعریف شده است . علاوه بر این ، دایره که نماد یاز حرکت پیوسته و مدور آسمان می باشد با الوهیت نیز در ارتباط است .
در مرتبه بالاتری از تعبیر ، آسمان نیز به خودی خود به نمادی بدل می شود ، نمادی از جهان معنوی ، نادیدنی و متعالی .
با این همه دایره در معنایی مستقیم تر نشان دهنده آسمان کیهانی است ، بخصوص هنگامی که آسمان در تلاقی با زمین قرار می گیرد و با آن هماهنگ می شود .
در مرکز دایره ( یعنی همان نقطه ) تمام شعاع ها به نحوی همهانگ کنار هم جمع می شوند ; این نقطه در بر گیرنده تمام خطوطی است که از مبنایی مشترک هماهنگ با یکدیگر نشات می گیرند . تمامیت و یکپارچگی این خطوط در این نقطه مرکزی در اوج کمال خویش است.
دوایر متحد المرکز که در آثار مربوط به مذهب بودایی .. ِزن(Zen Buddhism ، بوداییت مرسوم در ژاپن که بر طبق آن دستیابی به حقیقت از طریق مراجعه به درون حاصل می شود تا از طریق اتکا بر کتاب های مقدس ) غالبا به چشم می خورد نمادی از آخرین مرحله تکامل درونی یا هماهنگی معنوی است .
با این همه دایره یا این شکل ازلی بیش از آنکه دایره باشد یک کره است ، زیرا دایره ، کره ای نمودار شده از زاویه مقطع است . به همین خاطر است که « بهشت زمینی » بصورت دایره نمایانده شده است . تحول و تکامل مربع به دایره در ماندالا « نماد جهان در نزد هندوها یا بوداییان که به معنای دایره است »» شبیه به تکامل یافتن تبلور مکانی یا نیروانا به مرحله نامعلوم بودن اصلیت است ، که در اصطلاح شرق همان عبور از زمین و رفتن به آسمان است . دایره با حرکت پویای خود نمایانگر تغییرات زمینی است و مربع نمایانگر تغیر ناپذیری کائنات است.
در معماری هند از هر دو جنبه مذکور یعنی هم مربع و هم دایره استفاده شده است که مبتنی بر تحول مربع به دایره و بالعکس می باشد .
دایره به عنوان نمادی از حرکت معمولا در معابد قبایل شبان و سیار به کار رفته است در حالی که مربع اغلب نماد قبایل غیر متحرک است ...
دایره ساده ترین منحنی و در واقع کثیر الاضلاعی است که دارای بی نهایت ضلع میباشد ، قرار گرفتن حتی یک نقطه بر محیط آن نشانگر بریدگی و پیوستگی است ، زیرا به معنای آغاز یا پایانی است که زائل کننده مفهوم « ابدیت » . دایره بیش از شکل هندسی دیگری در آنچه با حرکت و پویش سر و کار پیدا می کند حضور دارد . استفاده از وجود دایره در اولین خط های ابداع شده توسط انسان و همچنین در اولین کوشش های کودکان جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر ، حتی قبل از اینکه علائم معمول ارتباطی را بیاموزند مشاهده شده است .
دابره نماد حرکت جاودانه ، تکرار و تبدیل ، شب و روز ، زوج و فرد ، خیر و شر ، بالا و پایین و .. است .
دایره شکل کاملی است که نماد لطافت ، نرمی ، سیالیت ، تکرار ، درون گرایی ، آرامش روحانی و آسمانی ، پاکی و صمیمیت و آن جهانی بودن به شمار می آید .
چون دایره شکل کاملی است بسیاری از هنرمندان شرق و غرب سعی کرده اند نقاشی های خود را بر مبنای دایره و یا ترکیب های دایره به وجود بیاورند .
در هنر ایرانی ، نقاشان بزرگ برای ساختن آثار خود از ترکیب هایی بر اساس دایره و چرخش الهام گرفته اند ....


.... در متنی کهن آمده است : خداوند همچون دایره ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ کجاست ....:)
 

zhsaffar

عضو جدید
دایره در وهله اول نقطه ای است گسترش یافته ، سمبولیسم یا تفسیر نمادین آن در برگیرنده مفاهیم کمال ، یکپارچگی و نبود هر نوع تمایز و تفکیک است. علاوه بر مفهوم کمال که به طور ضمنی در دل نقطه ازلی وجود دارد ، دایره نمادی از خلاقیت ، یعنی خلق جهان در مقابل خالق نیز هست .
دوایر متحدالمرکز نمایانگر طبقات و سلسله مراتب وجود می باشند ..
حرکت دایره ای کامل و تغییر ناپذیر است ، بدون آغاز ، بدون انجام و بدون تغییر. به همین خاطر است که دایره نمادی از زمان می باشد ، زمانی که به عنوان مجموعه زنجیره واری از لحظات که به نحوی پی در پی ، بدون تغییر و شبیه یکدیگر دنبال هم تکرار می شوند ، تعریف شده است . علاوه بر این ، دایره که نماد یاز حرکت پیوسته و مدور آسمان می باشد با الوهیت نیز در ارتباط است .
در مرتبه بالاتری از تعبیر ، آسمان نیز به خودی خود به نمادی بدل می شود ، نمادی از جهان معنوی ، نادیدنی و متعالی .
با این همه دایره در معنایی مستقیم تر نشان دهنده آسمان کیهانی است ، بخصوص هنگامی که آسمان در تلاقی با زمین قرار می گیرد و با آن هماهنگ می شود .
در مرکز دایره ( یعنی همان نقطه ) تمام شعاع ها به نحوی همهانگ کنار هم جمع می شوند ; این نقطه در بر گیرنده تمام خطوطی است که از مبنایی مشترک هماهنگ با یکدیگر نشات می گیرند . تمامیت و یکپارچگی این خطوط در این نقطه مرکزی در اوج کمال خویش است.
دوایر متحد المرکز که در آثار مربوط به مذهب بودایی .. ِزن(Zen Buddhism ، بوداییت مرسوم در ژاپن که بر طبق آن دستیابی به حقیقت از طریق مراجعه به درون حاصل می شود تا از طریق اتکا بر کتاب های مقدس ) غالبا به چشم می خورد نمادی از آخرین مرحله تکامل درونی یا هماهنگی معنوی است .
با این همه دایره یا این شکل ازلی بیش از آنکه دایره باشد یک کره است ، زیرا دایره ، کره ای نمودار شده از زاویه مقطع است . به همین خاطر است که « بهشت زمینی » بصورت دایره نمایانده شده است . تحول و تکامل مربع به دایره در ماندالا « نماد جهان در نزد هندوها یا بوداییان که به معنای دایره است »» شبیه به تکامل یافتن تبلور مکانی یا نیروانا به مرحله نامعلوم بودن اصلیت است ، که در اصطلاح شرق همان عبور از زمین و رفتن به آسمان است . دایره با حرکت پویای خود نمایانگر تغییرات زمینی است و مربع نمایانگر تغیر ناپذیری کائنات است.
در معماری هند از هر دو جنبه مذکور یعنی هم مربع و هم دایره استفاده شده است که مبتنی بر تحول مربع به دایره و بالعکس می باشد .
دایره به عنوان نمادی از حرکت معمولا در معابد قبایل شبان و سیار به کار رفته است در حالی که مربع اغلب نماد قبایل غیر متحرک است ...
دایره ساده ترین منحنی و در واقع کثیر الاضلاعی است که دارای بی نهایت ضلع میباشد ، قرار گرفتن حتی یک نقطه بر محیط آن نشانگر بریدگی و پیوستگی است ، زیرا به معنای آغاز یا پایانی است که زائل کننده مفهوم « ابدیت » . دایره بیش از شکل هندسی دیگری در آنچه با حرکت و پویش سر و کار پیدا می کند حضور دارد . استفاده از وجود دایره در اولین خط های ابداع شده توسط انسان و همچنین در اولین کوشش های کودکان جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر ، حتی قبل از اینکه علائم معمول ارتباطی را بیاموزند مشاهده شده است .
دابره نماد حرکت جاودانه ، تکرار و تبدیل ، شب و روز ، زوج و فرد ، خیر و شر ، بالا و پایین و .. است .
دایره شکل کاملی است که نماد لطافت ، نرمی ، سیالیت ، تکرار ، درون گرایی ، آرامش روحانی و آسمانی ، پاکی و صمیمیت و آن جهانی بودن به شمار می آید .
چون دایره شکل کاملی است بسیاری از هنرمندان شرق و غرب سعی کرده اند نقاشی های خود را بر مبنای دایره و یا ترکیب های دایره به وجود بیاورند .
در هنر ایرانی ، نقاشان........


.... در متنی کهن آمده است : خداوند همچون دایره ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ کجاست ....

ممنون از جوابت عزيزم نكات خوبي بود.
ولي جواب درست نبود.
منظور بررسي اين بود كه با وجود توضيح ابتدايي با اين حال معابد دايره شكل در يونان ساخته ميشدند؟

در ضمن لطفا منبع فراموش نشه! :)
 

zhsaffar

عضو جدید
سلام به دوستان گلم.
من تا اخر امشب صبر ميكنم اگه كسي جوابي نداشت منبع رو ميگم تا از توي منبع پيدا كنين.
:twisted::w10:
 
با عرض خسته نباشید خدمت دوستان. جواب سوال ویلای ساووا، پدر معماری مدرن لوکور بوزیه می باشد. از اینکه وقت خود را برای حل این سوال گذاشتید متشکرم. پیروز باشید
 

memolarch

عضو جدید
در معماری یونانی ستون عنصر اصلی شمرده می‌شد، یعنی ستون اصالت و اهمیت کل ساختمان را دارا بوده است.“ مهم‌ترین آثار معماری یونانی بنای معابد بوده است، زیرا معابد یکی از مراکز مهم در شهرها محسوب می‌شدند. ”معمولاً معابد بر تپه و یا شالوده‌ای بلند بنا می‌گردید تا از سایر ساختمان‌های شهر متمایز شود.“ این بلندی‌ها را در زبان یونانی آکروپلیس می‌نامند. آکروپولیس‌ها دژهایی بودند که یونانی‌ها در بلندی می‌ساختند و کاربردهای متعددی داشته‌اند: پناهگاه مردم در زمان جنگ، مسکن حکمرانان، و معبد و نیز مرکز عبادی و مرکز تجمع عمومی. آکروپولیس در شهر آتن یکی از مهم‌ترین آکروپولیس‌هاست. این مجموعه در حدود 450 پیش از میلاد پس از جنگ ایران احداث گردید. ساختمان‌ها و مجسمه‌های این منطقه به عنوان بهترین نمونه هنر و معماری یونان باستان به شمار می‌رود. از جمله ساختمان‌های مهم این بلندی عبارتند از:
- معبد پارتنون (Parthenon): معبدی شکوهمند برای الهه آتن.
- ایوان: (دروازه ورودی مرمری) به عنوان ورودی اصلی آکروپولیس
- معبد ارکتیوم (Erechtheum): قهرمان، و بنا بر برخی روایات اسطوره‌ای یکی از خدایان آتن، که جزئیات بسیار دقیقی دارد؛ و
- معبد نیکه (Nike): خدای بالدار پیروزی
ستون‌های یونانی در سه قسمت یا شیوه عمده دسته‌بندی می‌شوند: شیوه دوری (Doric) متعلق به سرزمین اصلی یونان، شیوه ایونی (Ionic) متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه، و شیوه کورنتی (Corinthian) ، که در اینجا به اختصار به توضیح آنها می‌پردازیم:
شیوه دوری: ساده‌ترین نوع ستون‌ها با این شیوه ساخته شده‌اند که شامل ستون‌هایی نیرومند، با سر ستونی ساده و تخت هستند. این شیوه در یونان و مناطق جنوب ایتالیا و سیسیل استفاده می‌شده است. این ستون‌ها دارای شیارهای 16 تا 25 تایی هستند . (بر خلاف شیارهای 48 تایی ستون‌های دروازه ملل تخت جمشید.) در این شیوه ستون‌ها زیرستون ندارند. و مستقیما بر روی یک زمینه اصلی قرار داده می‌شوند. ستون دوری از کمر به بالا انحنایی خفیف دارد و در بالا به سرتونی مدور به نام بالشتکی ختم می‌شود. ”در نظر یونانیان سبک دوریک ظاهری مستحکم و مردانه دارد.“ نمونه این نوع ستون‌ها در پارتنون دیده می‌شود.
شیوه ایونی: در این شیوه ستون‌ها بلند‌تر، باریک‌تر و ظریف‌تر هستند. سر ستون آنها با طرحی طوماری تزئین می‌شد. ستون‌ها در وسط کمی کوژ داده می‌شدند تا با وجود مخروطی بودنشان، از دور صاف به نظر آیند. تعداد شیارهای ستون‌ها در این شیوه بیش از شیوه دوری است. بهترین نمونه این سبک معبد نیکه در آکروپولیس است.
شیوه کورنتی: در این شیوه که به ندرت در یونان استفاده شده است (بیشتر در معابد رومی ساخته شده است) سرستون‌ها با جزئیات و تزئینات بسیار زیاد با برگ‌های کانتالوس تزئین شده‌اند.
همانطور که می‌بینیم هر یک از این شیوه‌ها محصول خاصی دارند که اندکی با دیگری تفاوتدارد، اما آشکارترین تفاوت بین این سه شیوه در سرستون‌های آنهاست: سرستون دوریک ساده و بی‌تزئین است، و سرستون‌های دو شیوه دیگر به شدت تزئین یافته می‌باشند. گاهی هنرمندان معمار بویژه در شیوه‌ دوری به جای ستون‌هایی که جنبه زیبایی داشتند، نه باربری، به جای ستون‌های معمول که پیشتر توضیح داده شد از مجسمه‌های زن استفاده می‌کردند. این مجسمه‌ها اصطلاحاً کاریاتید نامیده می‌شوند. معبد ارکتیوم، نزدیک دیوار شمالی آکروپلیس در یونان، نمونه‌ای از این ستون‌ها را دارد
واقعا بیشتر از این نتونستم پیدا کنم ......
 

zhsaffar

عضو جدید
در معماری یونانی ستون عنصر اصلی شمرده می‌شد، یعنی ستون اصالت و اهمیت کل ساختمان را دارا بوده است.“ مهم‌ترین آثار معماری یونانی بنای معابد بوده است، زیرا معابد یکی از مراکز مهم در شهرها محسوب می‌شدند. ”معمولاً معابد بر تپه و یا شالوده‌ای بلند بنا می‌گردید تا از سایر ساختمان‌های شهر متمایز شود.“ این بلندی‌ها را در زبان یونانی آکروپلیس می‌نامند. آکروپولیس‌ها دژهایی بودند که یونانی‌ها در بلندی می‌ساختند و کاربردهای متعددی داشته‌اند: پناهگاه مردم در زمان جنگ، مسکن حکمرانان، و معبد و نیز مرکز عبادی و مرکز تجمع عمومی. آکروپولیس در شهر آتن یکی از مهم‌ترین آکروپولیس‌هاست. این مجموعه در حدود 450 پیش از میلاد پس از جنگ ایران احداث گردید. ساختمان‌ها و مجسمه‌های این منطقه به عنوان بهترین نمونه هنر و معماری یونان باستان به شمار می‌رود. از جمله ساختمان‌های مهم این بلندی عبارتند از:
- معبد پارتنون (Parthenon): معبدی شکوهمند برای الهه آتن.
- ایوان: (دروازه ورودی مرمری) به عنوان ورودی اصلی آکروپولیس
- معبد ارکتیوم (Erechtheum): قهرمان، و بنا بر برخی روایات اسطوره‌ای یکی از خدایان آتن، که جزئیات بسیار دقیقی دارد؛ و
- معبد نیکه (Nike): خدای بالدار پیروزی
ستون‌های یونانی در سه قسمت یا شیوه عمده دسته‌بندی می‌شوند: شیوه دوری (Doric) متعلق به سرزمین اصلی یونان، شیوه ایونی (Ionic) متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه، و شیوه کورنتی (Corinthian) ، که در اینجا به اختصار به توضیح آنها می‌پردازیم: .............


ممنونم دوست عزيزم از تلاشت و نكات خوبت.ولي قرار شد منبع رو براي جوابمون بذاريم!
.
.
باز هم جواب درست نيست.

منبع رو ميگم و اگر باز هم امشب كسي نتونست بگه، خودم جواب رو ميذارم.

منبع: زيبايي شناسي در معماري

نوشته: يورگ كورت گروتر
ترجمه:دكتر جهانشاه پاكزاد

اين كتاب رو سعي كنيد حتما مطالعه كنيد كه كتاب واقعا خوبيه!:w16:
 

memolarch

عضو جدید
فرم های با قاعده و فرم های بی قاعده .
فرم های با قاعده فرم هایی هستند که تابع قوانین هندسی بوده و ساختارمند می باشند اما فرم ها بی قاعده ، فرم هایی هستند که فاقد ساختار مشخص بوده و غیر قابل پیش بینیند به همین ترتیب ما فرم های بی قاعده را بر اساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های مشابه که برای ما شناخته شده اند مشاهده می کنیم (تداعی) . نکته ای که از لحاظ فرهنگی در این مبحث بایستی در نظر گرفته شود " معانی نمادین " فرم ها درفرهنگ ها می باشد و اینکه فرم غالب در سبک های دوره های مختلف چه بوده زیرا خود گویای ارزش هایی خواهد بود . مثلا در معماری روم باستان دایره فرم غالب بوده که آنرا نماد خورشید می دانستند و در سبک باروک مستطیل را که به نوعی مبین راه بوده با دایره ترکیب کرده و بیضی را به صورت فرم غالب مورد استفاده قرار داده اند . دایره ، مربع ، مثلث ساده ترین فرم ها بوده که در طول تاریخ از این سه فرم در جهت " تزیین " بهره گرفته اند ( دایره نماد آرامش ، کمال و معنویت ؛ مربع نماد زمین و مثلث نماد سازندگی ) بنابراین در صورت آشنایی با فرم ها و ویژگیهای آنان است که ما قادر خواهیم بود به تجزیه و تحلیل بناهای تاریخی از لحاظ محتوایی و با دیدی انسان شناختی بپردازیم و ویژگی های فرهنگی نهفته در آنها را آشکار سازیم ؛ به عبارت ساده تر فرم ها نیز دارای بار معنایی بوده که بخشی از ویژگی های یک فرهنگ را می توان در فرم های غالب در آثار معماری آن فرهنگ دریافت و چنانچه محتوای فرم ها را نادیده بگیریم دچار " فرمالیسم " خواهیم شد .
هماهنگی : تعادل زمانی ایجاد می گردد که به رکن هماهنگی ( هارمونی ) توجه نماییم زیرا در صورت و جود همخوانی میان عناصر تشکیل دهنده فضا از لحاظ فرم ، اندازه ، رنگ ، جنس ومواد است که هماهنگی (هارمونی) رخ می دهد و مطمئنا هماهنگی در ادراک بصری ، تعادل بصری را نیز به همراه خواهد داشت زیرا آنها جدای از هم نمی باشند ، البته شایان ذکر است که " وزن " و "جهت " بر ادراک تعادل بصری موثرند و عوامل موثر بر وزن ادراکی عبارتند از : فرم ، اندازه ، رنگ ، تیرگی و روشنی و ارزش محتوایی . منظور این است که یک مقبره یا بنای یادبود می تواند از نظر ادراکی سنگین تر از ساختمان یک انبار به نظر آید و یا یک ساختمان کوچک که از بتن ساخته شده از لحاظ ادراکی هموزن یک ساختمان با حجم به مراتب بزرگتر اما با سقف چادری باشد . تنش ، تناسب ، تقارن و سلسله مراتب (بصری ومعنوی) از نکات دیگریند که در این بخش مولف بدانها پرداخته است .
زمان ومسیر : زمان نیز عامل مهمی در ادراک ما از فضا می باشد اما بایستی به این نکته توجه داشت که ادراک ما از فضا در شرایط زمانی متفاوت متغیر خواهد بود به عبارتی ادراکات ما از یک فضا در نتیجه تغییرات روز وشب یا فصول مختلف سال متفاوت خواهد بود . حرکت ، پویایی و ضرباهنگ نیز از عوامل موثر دیگر بر ادراک ما از محیط می باشند ، درک محیط برای ما ازداخل اتومبیل در حال حرکت با درک ما از همان محیط در حال پیاده روی اختلاف زیادی خواهد داشت اما ساختمان ها نیز بر حسب ویژگی هایی که تحت تاثیر سبک هایی خاص می پذیرند در القاء پویایی متفاوت می باشند مثلا بنایی که تناسبات ونظم در آن مورد توجه قرار گرفته باشد پویایی را کمتر از ساختمانی که تضاد و ایهام از ویژگیهای بارزش است القاء می کند . ریتم یا ضرباهنگ را نیز ، که وسیله ای برای قابل اندازه گیری نمودن مسیر می باشد ، می توان از طرق مختلف در معماری به وجود آورد مانند تغییر در فضاها ( باز یا بسته ، تنگ یا گشاد ) و تغییر رنگ و نور.
نور ورنگ : نور همواره برای ما از ارزش نمادین برخوردار بوده و در بسیاری از فرهنگها نیز آنرا عنصری خدایی می دانند . در معماری آغاز مسیحیت و همچنین در معماری بیزانس از نور در جهت ایجاد فضای روحانی بهره می گرفتند در معماری باروک نیز از نور در جهت ایجاد فضایی خیالی و غیر خوانا استفاده می کردند به خصوص در بناهای آخر دوران باروک که استفاده از نور غیر مستقیم رایج می گردد .
به طور کلی می توانیم به سه راه در جهت نورپردازی طبیعی اشاره نماییم :
- از طریق روزنه ها نور به داخل فضا راه پیدا می کند .
- علاوه بر ورود نور به فضای داخلی ، دید به بیرون باز است .
- هم نور به داخل راه دارد و هم امکان دید از تمامی جهات وجود دارد .
همانطور که نور دارای ارزش نمادین می باشد ، رنگها نیز اینگونه اند . " در معماری مصر باستان ستونهای سنگی همانند الگوهایشان در طبیعت رنگ آمیزی می شدند و سقفها نیز اغلب به رنگ آبی آسمان بودند ."
تاثیراتی که رنگها بر روی ناظران می گذارند تابع سه عامل می باشند : 1- مکانی که رنگ در آن به کار رفته 2- فرهنگ 3- عوامل اجتماعی وروانی . همچنین رنگها دارای وزن ادراکی می باشند به این معنی که فضاهایی با رنگهای روشن تزیین شده اند به نظر سبکتر از فضاهایی می آیند که با رنگهای گرم و سنگین مانند نارنجی یا قرمز تزیین شده اند همچنین رنگ های گرم فضایی بسته و رنگ های سرد فضایی باز را القاء می کنند . گاهی نیز از رنگ در جهت پشتیبانی از یک طرح فضایی استفاده می کنند ( تقابل سیاه وسفید )
یکی از مباحث جذاب این کتاب که از لحاظ مطالعات انسان شناختی نیز واجد ارزش است " علائم می باشد که به ارایه نکاتی پیرامون نشانه شناسی ، تزیین و نماد می پردازد . به طور کلی در دانش نشانه شناسی علائم را از دو بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند ، یکی از بعد ظاهری ( فرم ، رنگ ، اندازه ) و دیگر از بعد معنایی . اما لازمه درک بعد معنایی ، آگاهی و شناخت از فرهنگی است که علامت به آن تعلق دارد ؛ پس درک بعد معنایی نیاز به آموختن و شناخت دارد . تزیین نیز یک رکن مهم در معماری می باشد که بیشتر بعد ظاهری دارد تا معنایی و شاید اصلا از بعد محتوایی برخوردار نباشد و تاکید بر فرم است تا محتوا ، اما در نماد عکس این قضیه صادق است ومحتوا ارجح است نسبت به فرم و آنچه نیازمند مطالعه می باشد معنای نهفته در بطن فرمها و رنگهاست . شاید یک عنصر در فضا از لحاظ ویژگی های زیباشناختی واجد ارزش نباشد اما به سبب ویژگی های محتوایی - معنایی و ارزش نهفته در آن به عنوان عنصری تاثیر گذار بر مشاهده کنندگان عمل نماید .
محتوای معنوی یک نماد را می توان در معماری به شکلهای مختلفی بیان کرد :
- توجه به رنگ ها ( همانطور که گفته شد رنگ ها حاوی معانی سمبلیک هستند که با توجه به هدف بنا مورد استفاده قرار می گیرند )
- توجه به نوع مصالح مورد استفاده با توجه به کاربرد بنا
- نور پردازی ( نورپردازی حوضچه تعمید در کلیسای جامع توکیو که نوعی ارتباط بصری میان تعمید شونده با عالم بالا را تداعی می کند )
محیط ، مکان وعوامل موثردر کیفیت ادراک آنان نیز از مباحث دیگر این کتاب می باشند که مولف با بیان مباحث جانبی چون : نوع محیط و انتخاب مکان ، رابطه ساختمان با محیط ، رابطه انسان با طبیعت به تشریح آنها پرداخته است .
 

zhsaffar

عضو جدید
فرم های با قاعده و فرم های بی قاعده .
فرم های با قاعده فرم هایی هستند که تابع قوانین هندسی بوده و ساختارمند می باشند اما فرم ها بی قاعده ، فرم هایی هستند که فاقد ساختار مشخص بوده و غیر قابل پیش بینیند به همین ترتیب ما فرم های بی قاعده را بر اساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های مشابه که برای ما شناخته شده اند مشاهده می کنیم (تداعی) . نکته ای که از لحاظ فرهنگی در این مبحث بایستی در نظر گرفته شود " معانی نمادین " فرم ها درفرهنگ ها می باشد و اینکه فرم غالب در سبک های دوره های مختلف چه بوده زیرا خود گویای ارزش هایی خواهد بود . مثلا در معماری روم باستان دایره فرم غالب بوده که آنرا نماد خورشید می دانستند و در سبک باروک مستطیل را که به نوعی مبین راه بوده با دایره ترکیب کرده و بیضی را به صورت فرم غالب مورد استفاده قرار داده اند . دایره ، مربع ، مثلث ساده ترین فرم ها بوده که در طول تاریخ از این سه فرم در جهت " تزیین " بهره گرفته اند ( دایره نماد آرامش ، کمال و معنویت ؛ مربع نماد زمین و مثلث نماد سازندگی ) بنابراین در صورت آشنایی با فرم ها و ویژگیهای آنان است که ما قادر خواهیم بود به تجزیه و تحلیل بناهای تاریخی از لحاظ محتوایی و با دیدی انسان شناختی بپردازیم و ویژگی های فرهنگی نهفته در آنها را آشکار سازیم ؛ به عبارت ساده تر فرم ها نیز دارای بار معنایی بوده که بخشی از ویژگی های یک فرهنگ را می توان در فرم های غالب در آثار معماری آن فرهنگ دریافت و چنانچه محتوای فرم ها را نادیده بگیریم دچار " فرمالیسم " خواهیم شد .
هماهنگی : تعادل زمانی ایجاد می گردد که به رکن هماهنگی ( هارمونی ) توجه نماییم زیرا در صورت و جود همخوانی میان عناصر تشکیل دهنده فضا از لحاظ فرم ، اندازه ، رنگ ، جنس ومواد است که هماهنگی (هارمونی) رخ می دهد و مطمئنا هماهنگی در ادراک بصری ، تعادل بصری را نیز به همراه خواهد داشت زیرا آنها جدای از هم نمی باشند ، البته شایان ذکر است که " وزن " و "جهت " بر ادراک تعادل بصری موثرند و عوامل موثر بر وزن ادراکی عبارتند از : فرم ، اندازه ، رنگ ، تیرگی و روشنی و ارزش محتوایی . منظور این است که یک مقبره یا بنای یادبود می تواند از نظر ادراکی سنگین تر از ساختمان یک انبار به نظر آید و یا یک ساختمان کوچک که از بتن ساخته شده از لحاظ ادراکی هموزن یک ساختمان با حجم به مراتب بزرگتر اما با سقف چادری باشد . تنش ، تناسب ، تقارن و سلسله مراتب (بصری ومعنوی) از نکات دیگریند که در این بخش مولف بدانها پرداخته است .
زمان ومسیر : زمان نیز عامل مهمی در ادراک ما از فضا می باشد اما بایستی به این نکته توجه داشت که ادراک ما از فضا در شرایط زمانی متفاوت متغیر خواهد بود به عبارتی ادراکات ما از یک فضا در نتیجه تغییرات روز وشب یا فصول مختلف سال متفاوت خواهد بود . حرکت ، پویایی و ضرباهنگ نیز از عوامل موثر دیگر بر ادراک ما از محیط می باشند ، درک محیط برای ما ازداخل اتومبیل در حال حرکت با درک ما از همان محیط در حال پیاده روی اختلاف زیادی خواهد داشت اما ساختمان ها نیز بر حسب ویژگی هایی که تحت تاثیر سبک هایی خاص می پذیرند در القاء پویایی متفاوت می باشند مثلا بنایی که تناسبات ونظم در آن مورد توجه قرار گرفته باشد پویایی را کمتر از ساختمانی که تضاد و ایهام از ویژگیهای بارزش است القاء می کند . ریتم یا ضرباهنگ را نیز ، که وسیله ای برای قابل اندازه گیری نمودن مسیر می باشد ، می توان از طرق مختلف در معماری به وجود آورد مانند تغییر در فضاها ( باز یا بسته ، تنگ یا گشاد ) و تغییر رنگ و نور.
نور ورنگ : نور همواره برای ما از ارزش نمادین برخوردار بوده و در بسیاری از فرهنگها نیز آنرا عنصری خدایی می دانند . در معماری آغاز مسیحیت و همچنین در معماری بیزانس از نور در جهت ایجاد فضای روحانی بهره می گرفتند در معماری باروک نیز از نور در جهت ایجاد فضایی خیالی و غیر خوانا استفاده می کردند به خصوص در بناهای آخر دوران باروک که استفاده از نور غیر مستقیم رایج می گردد .
به طور کلی می توانیم به سه راه در جهت نورپردازی طبیعی اشاره نماییم :
- از طریق روزنه ها نور به داخل فضا راه پیدا می کند .
- علاوه بر ورود نور به فضای داخلی ، دید به بیرون باز است .
- هم نور به داخل راه دارد و هم امکان دید از تمامی جهات وجود دارد .
همانطور که نور دارای ارزش نمادین می باشد ، رنگها نیز اینگونه اند . " در معماری مصر باستان ستونهای سنگی همانند الگوهایشان در طبیعت رنگ آمیزی می شدند و سقفها نیز اغلب به رنگ آبی آسمان بودند ."
تاثیراتی که رنگها بر روی ناظران می گذارند تابع سه عامل می باشند : 1- مکانی که رنگ در آن به کار رفته 2- فرهنگ 3- عوامل اجتماعی وروانی . همچنین رنگها دارای وزن ادراکی می باشند به این معنی که فضاهایی با رنگهای روشن تزیین شده اند به نظر سبکتر از فضاهایی می آیند که با رنگهای گرم و سنگین مانند نارنجی یا قرمز تزیین شده اند همچنین رنگ های گرم فضایی بسته و رنگ های سرد فضایی باز را القاء می کنند . گاهی نیز از رنگ در جهت پشتیبانی از یک طرح فضایی استفاده می کنند ( تقابل سیاه وسفید )
یکی از مباحث جذاب این کتاب که از لحاظ مطالعات انسان شناختی نیز واجد ارزش است " علائم می باشد که به ارایه نکاتی پیرامون نشانه شناسی ، تزیین و نماد می پردازد . به طور کلی در دانش نشانه شناسی علائم را از دو بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند ، یکی از بعد ظاهری ( فرم ، رنگ ، اندازه ) و دیگر از بعد معنایی . اما لازمه درک بعد معنایی ، آگاهی و شناخت از فرهنگی است که علامت به آن تعلق دارد ؛ پس درک بعد معنایی نیاز به آموختن و شناخت دارد . تزیین نیز یک رکن مهم در معماری می باشد که بیشتر بعد ظاهری دارد تا معنایی و شاید اصلا از بعد محتوایی برخوردار نباشد و تاکید بر فرم است تا محتوا ، اما در نماد عکس این قضیه صادق است ومحتوا ارجح است نسبت به فرم و آنچه نیازمند مطالعه می باشد معنای نهفته در بطن فرمها و رنگهاست . شاید یک عنصر در فضا از لحاظ ویژگی های زیباشناختی واجد ارزش نباشد اما به سبب ویژگی های محتوایی - معنایی و ارزش نهفته در آن به عنوان عنصری تاثیر گذار بر مشاهده کنندگان عمل نماید .
محتوای معنوی یک نماد را می توان در معماری به شکلهای مختلفی بیان کرد :
- توجه به رنگ ها ( همانطور که گفته شد رنگ ها حاوی معانی سمبلیک هستند که با توجه به هدف بنا مورد استفاده قرار می گیرند )
- توجه به نوع مصالح مورد استفاده با توجه به کاربرد بنا
- نور پردازی ( نورپردازی حوضچه تعمید در کلیسای جامع توکیو که نوعی ارتباط بصری میان تعمید شونده با عالم بالا را تداعی می کند )
محیط ، مکان وعوامل موثردر کیفیت ادراک آنان نیز از مباحث دیگر این کتاب می باشند که مولف با بیان مباحث جانبی چون : نوع محیط و انتخاب مکان ، رابطه ساختمان با محیط ، رابطه انسان با طبیعت به تشریح آنها پرداخته است .

عزيزم شما جوابهايي رو كه ميگذاري قبلش كامل ميخوني؟:surprised:
چون راستش نه اين و نه قبلي به صورت سوال ارتباط مستقيمي نداشتند.
در ضمن منبع هم ذكر نشده.
 

zhsaffar

عضو جدید
سلام.
همونطور كه گفتم يك روز بعد از اعلام منبع جواب رو ميگم و حالا هم موقع جوابه:

تولوس (Tholos) لغتي است كه به طور اعم به معابد دايره اي گفه ميشود در اصل به معني چال، چاله آتش واجاق بوده است.در دانش اسطوره هاي يونان باستان خدايان اوليه خدايان خانه و خانواده بوده اند. خداياني كه در موقع صرف غذا با يك قرباني از آنها تجليل به عمل مي امده.درعين حال اين مراسم قرباني نوعي نيايش براي خدايان نيز بوده است.براي اين عملكرد چند گانه آتشگاه كه هم اجاق بوده و هم محل تجمع و هم قربانگاه دايره مناسب ترين فرمبوده است و همين فرم است كه بعد ها نيز براي معبد پذيرفته شد.

منبع:زيبايي شناسي در معماري.چاپ 86.صفحه 308
 

memolarch

عضو جدید
سلام.
همونطور كه گفتم يك روز بعد از اعلام منبع جواب رو ميگم و حالا هم موقع جوابه:

تولوس (Tholos) لغتي است كه به طور اعم به معابد دايره اي گفه ميشود در اصل به معني چال، چاله آتش واجاق بوده است.در دانش اسطوره هاي يونان باستان خدايان اوليه خدايان خانه و خانواده بوده اند. خداياني كه در موقع صرف غذا با يك قرباني از آنها تجليل به عمل مي امده.درعين حال اين مراسم قرباني نوعي نيايش براي خدايان نيز بوده است.براي اين عملكرد چند گانه آتشگاه كه هم اجاق بوده و هم محل تجمع و هم قربانگاه دايره مناسب ترين فرمبوده است و همين فرم است كه بعد ها نيز براي معبد پذيرفته شد.

منبع:زيبايي شناسي در معماري.چاپ 86.صفحه 308
سلام
من واقعا برای خودم متاسفم وهم خوشحال .متاسف برای اینکه همین امروز این سوال رو از استاد پرسیدم ودقیقا همین جواب داد بعلاوه اینکه 2معبد بیشتر از دایره نبوده اون هم بدلیل نوع ستون های کورنتی والهام از طبیعت بوده و خوشحالم از اینکه استادان خوبی دارم.در ضمن من سر درس دوره یونان غیبت داشتم وشاید اگر بودم جواب می دادم.
 
من فکر می کنم جواب این سوال تو کتاب آشنایی بامعماری جهان از دکتر ابراهیم زارعی (بخش معماری یونان) باشه
دانشجویان ترم 2 باید داشته باشند من خودم هم دارم اما یکی از بچه ها ازم گرفته
 

memolarch

عضو جدید
من فکر می کنم جواب این سوال تو کتاب آشنایی بامعماری جهان از دکتر ابراهیم زارعی (بخش معماری یونان) باشه
دانشجویان ترم 2 باید داشته باشند من خودم هم دارم اما یکی از بچه ها ازم گرفته
سلام
من هم ترم 2 هستم وآشنایی دارم ولی استادم اصلا این کتاب قبول نداره واز جزوه ای که می خواد کتابش کنه درس میده ومتاسفانه موقع تدریس این بحث من حضور نداشتم.
 

memolarch

عضو جدید
اميدوارم بتونيد در پاسخ دادن به ساير سوالات موفق باشيد.:smile:

دوستان لطفا سوال بعدي رو مطرح كنيد.
سلام
خسته نباشید اگر ممکن سوال بعدی رو خودتون مطرح کنید.....
متـــــــــــــــــــشکرم
 

Pleiades.Arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
از این که سوال100 رو من مطرح میکنم بسی مشعوف و محظوظ و مسرورم!!!!!!!!!

سوال 100:

نام این بنا چیست؟ معمار آن کیست؟ ویژگی های بارز آن را نام ببرید.
 

memolarch

عضو جدید
موزه هنرهای معاصر تهران یکی از موزه‌های شهر تهران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷ میلادی) به همت فرح پهلوی در ضلع غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع بنا شد.
معماری موزه مجموعه‌ای است از سنت، مدرنیسم و مفاهیم فلسفی که به دست معمار ایرانی کامران دیبا طراحی شده‌است. هشتی، چهارسو و گذرگاه‌ها از جمله عناصر چشم‌نواز این مجموعه بدیع به شمار می‌رود. همچنین تأثیر بادگیرهاییزد بر معماری مجموعه واضح است. هشت نگارخانه موزه که با اختلاف سطحی بی نظیر نسبت به هم بنا شده‌اند، بیننده را در مسیری چرخشی گرداگرد فضای اصلی موزه می‌گردانند؛ این مسیر به گونه‌ای طراحی شده‌است که انتهای هشتمین و آخرین نگارخانه به هشتی یا همان نگارخانه اول باز میگردد.
ساختمان موزه ،كه یكی از نمونه‌های با ارزش و كم همتای معماری نوین ایران است‌، با الهام از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است‌. موزه هنرهای معاصر مركز فعالیت‌ها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید. گالری موزه مكان برگزاری نمایشگاه‌های مختلف هنری است‌. به هنگام برپایی هر نمایشگاه‌، یك یا دو گالری نیز به نمایش گنجینه‌هایی از هنرمندان بزرگ جهان اختصاص می‌یابد.
 

تبسم

عضو جدید
سوال101
جمله سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده میشود . از کیست؟
سالیوان فرم تابع عملکرد است را چگونه تعبیر میکند؟ و گروپیوس در این مورد چه تعبیری دارد؟ در واقع اختلاف نظر این دو معمار در مورد فرم تابع عملکرد است در چیست؟
 

sanzy

عضو جدید
این جمله که از سالیوانه.

ساليوان كه خود از پايه گذاران سبك مكتب شيكاگو ومعماري مدرن در امريكا بود اعتقاد زيادي به فرم هاي طبيعي وسبك ارگانيك داشت .ساليوان به روشي معتقد بود كه مشابه پروسه به وجود امدن در طبيعت بود.او براي اولين بار اصطلاح" فرم تابع عملكرد" را بيان نمود وچنين عنوان كرد كه بعد از مشاهده مستمر پروسه طبيعي به اين نتيجه رسيدم كه كه فرم تابع عملكرد است.
يعني ساليوان فرم تابع عملكرد را در پروسه رشد وحركت طبيعي مي ديد.

گروپيوس نيز فرم تابع عملکرد را شعار خود مي دانست ولي فرمي که تابع عملکرد تکنولوژي و ماشين است نه طبيعت.
 

memolarch

عضو جدید
این جمله که از سالیوانه.

ساليوان كه خود از پايه گذاران سبك مكتب شيكاگو ومعماري مدرن در امريكا بود اعتقاد زيادي به فرم هاي طبيعي وسبك ارگانيك داشت .ساليوان به روشي معتقد بود كه مشابه پروسه به وجود امدن در طبيعت بود.او براي اولين بار اصطلاح" فرم تابع عملكرد" را بيان نمود وچنين عنوان كرد كه بعد از مشاهده مستمر پروسه طبيعي به اين نتيجه رسيدم كه كه فرم تابع عملكرد است.
يعني ساليوان فرم تابع عملكرد را در پروسه رشد وحركت طبيعي مي ديد.

گروپيوس نيز فرم تابع عملکرد را شعار خود مي دانست ولي فرمي که تابع عملکرد تکنولوژي و ماشين است نه طبيعت.
سلام ممنون از جوابتون من هم فکر می کنم همین باشه.
 

marya_com

عضو جدید
لطفا سوال103 را مطرح کنید
یک سوال جا به جا شده به آرشیو سوال ها نگاه کنید!
 

memolarch

عضو جدید
سلام
خیلی به این تاپیک سر زدم ولی کسی سوالی نگذاشته بود پس من شروع میکنم.با اجازه
سوال103
در دوره بیزانس چه رنگی براشون اهمیت داشته وعلت استفاده این رنگ در کلیسا چه بوده؟
 
مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس- توسط ریچارد راجرز و رنزو پیانو طراحی شده به سبک های تک. که این خود نشان دهنده دستاورد صنعت در معماری که در نمای آن کار شده. که خود این دارای فلسفه ای است که به خاطر سرما خوردگی دیگر ادامه نمی دم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا