نتایح جستجو

  1. moeinla

    سلام:smile:

    سلام:smile:
  2. moeinla

    سلام خوبم مرسی سال نوی شما هم مبارک

    سلام خوبم مرسی سال نوی شما هم مبارک
  3. moeinla

    سلا م

    سلا م
  4. moeinla

    عکس ؛ منو این همه خوشبختی محاله

    :biggrin::biggrin::biggrin:
  5. moeinla

    با تولد رنج ما آغاز شد * *رنج افتادن به دام زندگی* *با تو بودن شد برایم هر نفس* *معنی ناب کلام...

    با تولد رنج ما آغاز شد * *رنج افتادن به دام زندگی* *با تو بودن شد برایم هر نفس* *معنی ناب کلام زندگی* *موج خواهش های تو اما کشید* *عاقبت ما را به کام زندگی* *به نام زندگانی حرامم شد جوانی * *به نام زندگانی حرامم شد جوانی
  6. moeinla

    عکس چشمات پیش رومه بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه دیگه کاره من تمومه همه جا صدای جیغه چیزی...

    عکس چشمات پیش رومه بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه دیگه کاره من تمومه همه جا صدای جیغه چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه شاید این همش یه خوابه شاید این فقط سرابه ای خدا برس به دادم زندگیم نقش بر آبه همه جا صدای جیغه چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های...
  7. moeinla

    *دل بریدم از تمام زندگی* *در تو گم گشتم به نام زندگی* *با تو بودن شد برایم هر نفس * *معنی ناب...

    *دل بریدم از تمام زندگی* *در تو گم گشتم به نام زندگی* *با تو بودن شد برایم هر نفس * *معنی ناب کلام زندگی* *موج خواهش های تو اما کشید* *عاقبت ما را به کام زندگی* *به نام زندگانی حرامم شد جوانی * *به نام زندگانی حرامم شد جوانی* *نوش دارویم بمان ، تلخی نکن * *تا ننوشم زهر جام زندگی* *معنی هر...
  8. moeinla

    داری بی همسفر میری مسیراشتباهاتو ، غباربی کسی پوشوند تموم رد پاهاتو بیا برگردیم اون روزاماکه...

    داری بی همسفر میری مسیراشتباهاتو ، غباربی کسی پوشوند تموم رد پاهاتو بیا برگردیم اون روزاماکه همدیگه رو داریم ، کی گفته آخر خطیم کی گفته آخر کاریم تو دستاتو تکون میدی ، همینجا آخر راهه داریم از هم جدامیشیم ،داریم میریم تو بیراهه میترسیدم از امروزی که تو قلب کسی جا شی دارم فرداتو می بینم ،...
  9. moeinla

    دنیای من از دنیای ویرون تو دوره اینجا هیشکی نیست،انگاری سوت و کوره من وسایه وخلوتی درویشوار من...

    دنیای من از دنیای ویرون تو دوره اینجا هیشکی نیست،انگاری سوت و کوره من وسایه وخلوتی درویشوار من وتندی این لحظه های کابوسوار رگ وتیغ وسردی بدنم باید ریشه ی این هستی رو بزنم تاب وتوانم از کف رفته من و دردو تن خسته باتلاق زندگی منو تسلیم خودش کرد باید ز این قفس زودتر پرش کرد آسمون منو می طلبید...
بالا