روز اول: اتاق شماره پنج، خونه جديد ما! جارو برقي رو از انبار مي گيریم.علي خيلي بهداشتيه. همه جا رو برق ميندازه حتي مي خواد پنكه سقفي رو هم دستمال بكشه! حيف كه سرعتش زياده وگرنه مي كشيد! اتاق شده يه دسته گل. اينم يه جور زندگيه!« الو مامان! يه هم اتاقي خوب پيدا كردم! چي؟! .... نه! پسره!»
« واي...