نتایح جستجو

  1. minoomy

    لایحه پیشنهادی آتی جهت حمایت از خانواده(طنز تلخ)

    راستش ما دیدیم مجلس خیلی وقت است دارد با دو واژه «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید من به فکر حمایت از خانواده هستم. کسی هم نمی گوید این چه جور حمایتی است که فقط دو جور ازدواج خشک و خالی را در برمی گیرد، تازه همان دو تا را هم مدت هاست زورش نمی رسد تصویب کند...
  2. minoomy

    مهندس بهتر است یا مدیر!؟(خیلی جالب)

    مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید : "ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟" مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدوداً ۷ متری در طول جغرافیایی...
  3. minoomy

    ماجرای عاصم جورابی!

    هوس زن گرفتن به سرم زده بود. دوست داشتم وضع مالی خانواده همسرم پایین‌تر از خانواده خودم باشد تا بتوانم زندگی بهتری برایش فراهم کنم. مادرم چنین دختری برایم در نظر گرفته‌بود. نمی‌دانم این خبر چگونه به گوش رئیسم رسید چون به صرف نهار دعوتم کرد تا نصیحتم کند. اسم رئیس من عاصم است اما کارمندان به او...
  4. minoomy

    شهر دزدان(خیلی جالب)

    شهری بود که همة اهالی آن دزد بودند. شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانة یک همسایه. حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانة خودش که آنرا هم دزد زده بود. به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس...
  5. minoomy

    باهوش و خنگ

    تو ژاپن از هر 10 تا بچه ای که به دنیا میاد 9 تاشون خنگن، یکی شون باهوش ! اما تو ایران از هر 10 تا بچه، 9 تاشون باهوشن، یکیشون خنگ ! حالا چرا ژاپنی ها این قدر پیشرفت می کنن و ایرانی ها پیشرفت نمی کنن ؟ چون که تو...
  6. minoomy

    ميخواهم معجزه بخرم!!

    وقتی سارا دخترک هشت ساله‌ای بود، شنید که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می‌کنند. فهمید که برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می‌تواند...
  7. minoomy

    جملاتي كه دوست نداريد در اتاق عمل بشنويد(طنز)

    • اووووووووووه !!! پس اشتباه بریدم! • كسی ساعت مچی منو ندیده؟! • دیشب تا دیر وقت مهمونی بودم. یادم نمی آد هیچوقت تو عمرم آن قدر ........ ! • وای! صفحه ی 47 دستورالعمل جراحیم پاره شده! • منظورت چیه كه باید پای چپشو می بریدیم؟! • فوراً یه عكس از این زاویه بگیر. این یكی از عجایب خلقته! • بهتره این...
  8. minoomy

    اخرین متد حمام به روش افریقایی

    اينكه خوبه من يه عكس ديدم... پسر آفريقائي داشت با شاش فيل حموم ميكرد تاسف بار بود
  9. minoomy

    يه سوال از آقايون!

    چند روز پيش داشتم ميرفتم سمت ايستگاه اتوبوس يه پرايد اون كنار پارك كرده بود همين كه رسيدم جلوش يهو درش وا شد و يه پسر(پسر كه چي بگم حداقل 30 سالش ميشد!)ازم يه خودكار خواست تا يه شماره بنويسه و بهم پس بده منم از ترس اينكه از اتوبوس جا بونم گفتم نميخواد پس بدين خودكار مال خودتون كمي بعد ديدم از...
  10. minoomy

    پوشش نامرئی کننده با ابریشم و طلا

    دانشمندان توانستند با استفاده از الیاف ابریشمی پوشش نامرئی خلق کنند که می تواند مسیر نور را در اطراف اجسام جامد منحرف کرده و آنها را نامرئی نشان دهد. به گزارش خبرگزاری مهر، در حال حاضر امکان استفاده از این پارچه نامرئی تنها در نور بالاتر از طیف مرئی و در باند تراهرتز میان امواج رادیویی و فروسرخ...
  11. minoomy

    عكسهاي ديدني از ايران ما!!

  12. minoomy

    بهشت فروشي بهلول

    هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل...
  13. minoomy

    ماجراي جالب رنجش دوست

    روزي خانمي سخني را بر زبان آورد كه مورد رنجش خاطر بهترين دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشيمان شده و بدنبال راه چاره اي گشت كه بتواند دل دوستش را بدست آورده و كدورت حاصله را برطرف كند. او در تلاش خود براي جبران آن ، نزد پيرزن خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا ،‌ از وي مشورت خواست ...
  14. minoomy

    كسي در مورد درس روشهاي توليد اطلاع داره!؟

    سلام يكي از دوستام صنايع ميخونه ازم خواسته در مورد روشهاي توليد 1و2 واسش كمي اطلاعات جمع كنم كلا اين درس چيه!؟منابعش چيان!؟محتواي كليش؟! مرسي:gol:
  15. minoomy

    خر و مقام رفيع

    خر و مقام رفيع يك روز ملا نصر الدين براي تعمير بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختماني را بر پشت الاغ بگذارد و به بالاي پشت بام ببرد. الاغ هم به سختي از پله ها بالا رفت . ملا مصالح ساختماني را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پايين هدايت كرد. ملا نمي دانست كه خر از پله بالا مي رود، ولي به...
  16. minoomy

    كشف موميايي در سنندج(كه هممون ميشناسيمش) + عكس

    چه بر سر موميايي حسن آباد سنندج آمد! لطفا مسئولین جواب بدهند! در حين عمليات تعريض جاده مسير شهرک حسن آباد- سنندج، 5 قبر تاريخي کشف شدند. 30-8-1387 [/img] مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کردستان طبق کارشناسي هاي اوليه، قدمت اين قبرها را 3 هزارسال تخمين زدند. در اين قبرستان كه مردگان به...
  17. minoomy

    ماجراي خواندني جعبه ي كفش!!

    زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.درمورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد در...
  18. minoomy

    يوم الحساب يك خانم ايراني!!!

    *خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت دارید. *ولی من همه را خواندم. نمی شه یک کاریش بکنی. *دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم به ۱۱۰۵۰۰٫ خوبه؟ *عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خواندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده. *عرض...
  19. minoomy

    خلاقيت آدما تمومي نداره

بالا