F A R Z A N E
پسندها
12,701

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااااامممممم...........مرسسسسیییییی عزیزززم..................شماخوبی؟؟؟؟؟؟/:gol:
    سلام شروع جزء جدید ( لینک ) از امروز دوستان عزیزمون sara.hoseini90 و shidokht777 مسئول آپدیت تاپیک هستند ، لطفا اگه پیشنهادی برای نیت جزءهای جدید دارین به این دو عزیز بگین. موفق باشین.
    سلام عزيزم
    اين اواتار خيلي شفاف تره و بزرگ تر هم نشون ميده

    سلام دوست عزیز.
    لطفا هر جمعه اگر نمازی خونده شد یکی به شمارش اضافه کنین.التماس دعا
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/335552-روز-های-جمعه-دو-رکعت-نماز-به-نیت-فرج-و-سلامتی-امام-زمان(عج)/page2
    خواهش می‌کنم
    فقط یادم رفت بگم قرآنی که گفتم قرآن بزرگ توی عکسه
    اگر نتونستید پیداش کنید بهم پیام بدید که آدرس یه جای دیگه‌رو بهتون بدم
    سلام
    ببخشید یکم دیر شد. این آدرس یه مغازه تو خیابان انقلاب. انواع قرآن‌ها رو داره
    فقط سعی کنید قرآنی با مشخصاتی که گفتم پیدا کنید
    من امروز رفتم هنوز قرآنی که گرفته بودیم رو داشت. البته جلدش با جلد قرآنی که تصویرش رو گذاشتم فرق داشت. سبز رنگ بود
    به آدرس زیر برید تصویر قرآنی که ما گرفتیم رو ببینید. این مناسب‌ترین قرآنی بود که داشت
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/331522-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D9%BE%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D8%A7%D9%86/page8
    اینم آدرس مغازه:
    میدان انقلاب-خیابان ۱۲ فروردین-جتمع تجاری ناشران(بعد از اولین تقاطع دست راست)-طبقه زیر همکف- پلاک ۱۶/۶ (از پله‌ها که برید پایین دست راست)

    موفق باشید. در پناه حق
    سلام

    یه مغازه توخیابون انقلاب هست که ما قرآن‌های دانشگاه رو ازون اونجا تهیه کردیم. فقط آدرسش رو تا فردا ظهر میتونم بهتون بدم چون حدودی بلدم.
    فرزانه جان می شه بیای تو تاپیک ِ " قدم به قدم تا مرداد 91 " واسمون در صد های کنکورت و جایی که قبول شدی رو بگی ؟؟؟؟؟؟؟ ممنونم ازت ...
    قسم به اشکهایم
    قسم به اسمانها که میبارند
    قسم به ملکوت
    من دیگر توان مبارزه ندارم
    من دیگر توان هیچ چیز ندارم
    تو تنها راه حل مشکل هستی
    تنها یکبار بی انکه قضاوت کنی مرا
    کاری را که میخواهم انجامش بده
    دیگر توان خندیدن ندارم
    بگذار بشوم لبخند
    بگذار دیگر غمگین نباشم
    خستهام در سرزمینی
    که اگر کسی مهربانی کند همه او را بد میداند
    اگر نامهربانی خوب
    اگر نامهربانم اگر بد هستم تو ببخش
    دیگر نمیدانم چگونه بگویمت تنها کمی از خود گذشت نشان ده
    تنها کمی به وجدان من نیز بیاندیش
    تنها کمی به قلب شکسته ادمی همچون من نیز فکر کن
    تنها کمی ببخش
    میگویند
    اگر ببخشی بخشیده میشوی
    ایمان دارم خداوند روزی مرا میبخشد
    الان چند روز است
    خدا با من قهر کرده دیگر نگاهم نمیکند
    خانومی من نمیدونم چت شده ولی اگه بخاطر حرفهای گذشته که بینمون زده شد از من ناراحتی داری من ببخش اما یه حرفی تازگی خوب یاد گرفتم که نباید حرف کسی گوش کرد مگر یک ادمی که چیزی که میگه دیده باشه در ضمن نباید بخاطر تهمت یک مشت ادم به کسی زود قضاوتش کرد فقط گاهی خودت باید خودت بجاش بذاری تا متوجه بشی گاهی حتی خومون جای اون ادم بودیم بدتر میکردم سریال یک فرشته بود یادت هست وقتی جوهرچی که ادم دینداری بود خیال کرد هرگز شیطان گولش نمیزنه و به مردی که با زنها بود خندید و خدا خوب جواب خنده اش بهش داد
    سلام خوبی خانومی مثل اینکه از من ناراحتی داری که بهم جواب نمیدی اتفاقی افتاده البته مزاحمت نمیشم مراقب خودت باش
    یه مدت نیستم ولی امیدوارم وقتی برگشتم دوباره با من حرف بزنی
    خانومی تنهایی بد دردی هرگز نخواه تنها بمونی
    غمگینیت از هر چه یا هر که هست
    تنها ببخش
    اخر بخشش از ادمهای بزرگ هست و انتقام از ادمهای کوچک
    اگر غمگینیت را فریاد بزنی
    ارام نمیگیری
    تنها یکبار سر سجاده خود از خدا با اشک کمک بخواه
    این کار هر روزه من هست
    تا مبادا دلی را بشکنم
    هر روز از خدا میخواهم تنهایم نگذارد
    حال از دیشب طوری ارامم کرده که هیچ کس و هیچ چیز
    نه شاد میکند و نه غمگین
    میدانم دیگر ذهنم خالی از غم و دلم خالی از غم شده
    تنها بجای خیال به
    واقعیت فکر میکنم
    روزی که در خانه سالمندان
    چشم انتظار کسی هستم
    اما هنوز کسی را نیافتم تا بتوانم منتظر باشم
    نمیدانم شاید به نبودن کسی در دلم دوباره عادت کردم
    به سنگی شدن عادت کردم
    ولی چیزی در قلبم شوق زندگیست
    ان لبخند کودکی گل فروش هست
    لبخند پیرمردی که کمکش کرده ام
    زندگی من برای سعادت و شادی ادمهاست
    اگر نبتوانم کسی را شاد کنم
    تنها میشوم
    نمیتوانم مسئولیتم را نادیده بگیرم
    میخواهم شادی را نگاه ادمها ببینم
    انگاه بخواب ابدی بروم
    نمیدانم شاید امروز شاید فردا دیگر
    کسی یادش نیاید مرا
    انگاه که در مزار خود ارمیده ام
    دوستانت را از یاد مبر اخر روزی به همین دوستان نیاز داری
    من دوستان زیادی ندارم اما گاهی ارزو میکنم
    کاش یکی از همین دوستان مجازیم کنارم بود
    تا وقتهای تنهای که بغضی دارم که پر از شور زندگیم و میخواهم کسی کنارم باشد
    تا بروم با او به کنار دریا کسی بود اما دوستان دنیای واقعی من
    بیشتر تنهایم میگذارند و نامهربانی میکنند
    اما عادت کرده ام به تنهایی
    تو عادت نکن
    شاید روزی در کوچه ای هم را دیدیم
    انجا تو را در اغوش میگیرم و ارام میبوسمت
    میگویم
    خسته نباش از من و از غرورم و از خودخواهیم
    تنها مرا ببخش تا بتواند لبخند بزنم
    به روز دیدارت
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا