Recent content by sarab_m

  1. S

    از این عکسا در کنار هم چی متوجه میشید؟(چرا خیلیا می ترسن فقط یک خط تو این تاپیک بنویسن؟)

    اولین چیزی که به ذهنم اومد آدما بود بعدشم نمی دونم چرا یهو یاد این افتادم _ هر کی خوابه خوش به حالش ، ما به بیداری دچاریم _ !!!!
  2. S

    [ مصاحبه ی علمی-عقیدتی شرکت نفت ] سایت آزمون: azmoon.nioc.ir

    بچه ها من یه سوالی داشتم ، آزمونی که شما دادین فقط جذب نیروی مرد بود ، یا خانوما هم توی آزمون شرکت کردن؟
  3. S

    كار در عسلويه

    سلام ، خانوما هم می تونن توی این آزمون شرکت کنن ، یا بازم فقط جذب نیروی مرده؟؟؟
  4. S

    salam , khubi? man ye modate tulani bud be inja sar nazade budam , daneshjuye terme chandi...

    salam , khubi? man ye modate tulani bud be inja sar nazade budam , daneshjuye terme chandi? ashna be narm afzare khasi hasti?
  5. S

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد باد ان که صبوحی زده در مجلس انس / جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود
  6. S

    طراحی یک واحد صنعتی

    سلام بچه ها ، خوب هستید ؟؟؟ مثل اینکه من خیلی دیر بهتون رسیدم ، دیگه کسی نیست که بخواد این طرحو ادامه بده؟ من ترم آخر مهندسی شیمیم ، دوره ی اسپن هایسیس رو گذروندم اما چون باهاش کار نکردم یه مقدار یادم رفته ، اگه کسی می خواد این طرحو ادامه بده منم پایشم توی ایام عید به اسپن مسلط می شم ، بعد از...
  7. S

    مشاعرۀ سنّتی

    ای باد از آن باده نسیمی به من آور کان بوی شفابخش بود دفع خمارم
  8. S

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی را داده ای صد گونه نعمتیکی را نان جو آغشته در خون
  9. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم ارزوست
  10. S

    مشاعرۀ سنّتی

    رفت از بر من آن که مرا مونس جان بود دیگر به چه امید درین شهر توان بود
  11. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
  12. S

    مشاعرۀ سنّتی

    علیک سلام دوست عزیز نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
  13. S

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد باد آن کو به قصد خون ما زلف را بشکست و پیما نیز هم
  14. S

    مشاعرۀ سنّتی

    لشکرگه عشق عارض خرم توست زنجیر بلا زلف خم اندر خم توست
  15. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت باز مشتاق کمان خانه ی ابروی تو بود
بالا