خسته ام!خسته ام از کسانی که فقط و فقط میخواستند وقتشان را با من پر کنند...
حوصله شان سر رفته بود...فرقی نمیکرد با کی...فقط میخواستند وقتشان را برایشان پر کنی! همین...
و خسته ترم ، از کسانی که در عالم مجاز و حقیقت دوستشان داشتم ولی نفهمیدند مرا...
حواسم بود که حواسشان نبود
ندیدند مرا یا که نخواستند ببینند مرا.. نفهمیدند که دوستشان دارم ولی من... نفهمیدند که من همان امضایم بودم و هستم... بگذار هیچ وقت نفهمند!بگذار و بگذر..
شاید روزی ، کسی ، جایی ، و به بهانه ای بفهمد مرا....خداحافظ...