امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم / در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت میکنم / امشب وجودم خسته است ، از سردی دلهای سرد / آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد ؟
میروم اینبار...گم میشوم در عالم معنا...!
بگذار اگر قرار باشد پیداشوم...
برای یافتنم...
فرهادی به بیستون افتد...
خسرویی از تخت به زیر اید...
یا
مجنونی به کعبه سفر کند...
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛
چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند.
به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ،
قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند ....