Recent content by eterno

  1. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    با پسرم و همسرم اومدیم پیاده روی، خسته شدیم یکم نشستیم
  2. eterno

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به رفتار دیشب یه نفری. واقعیته که میگن هرچی سن بالاتر میره، آدم ها بچه تر میشن😒
  3. eterno

    الان چه حسي داري؟

    فکرم درگیر موضوعی شده
  4. eterno

    الان چه حسي داري؟

    بی حس😁
  5. eterno

    الان چه حسي داري؟

    خوابم میاد
  6. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    نشستم توی تراس خونه باغمون،پسرم و همسرم و پدرم رفتن توی باغ و دارم نگاهشون میکنم.
  7. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    ناهار رو خوردیم و مامانم باز رفته پیش مادربزرگم، منم نشستم و منتظرم تا بابام بره از سوپر مارکت عدس بخره تا برای شام عدسی درست کنم. من عاشق عدسی هستم، به نظر خودم و اطرافیانم عدسی که خودم درست میکنم بهترین عدسی هست که تا حالا دیدم و خوردم👌
  8. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    مامانم خونه مادربزرگمه،من دارم ناهار درست میکنم
  9. eterno

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به اینکه منکه خواهر ندارم، همیشه جای خالی خواهر رو احساس میکنم و از نداشتنش واقعا ناراحتم و احساس تنهایی میکنم، تو که خواهر داری دیگه چرا احساس تنهایی میکنی؟
  10. eterno

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به اینکه چرا سال 82 رو بگیم، ما خونه مون رو فروردین 97 خریدیم متری 1.5 میلیون تومن، الان دقیقا بعد از 6 سال شده متری 42 میلیون تومن. برای اینکه حس کنیم اصحاب کهف هستیم، نیاز به مقایسه با 20 سال گذشته نداریم، همین سه چهار سال گذشته رو نگاه کنیم هم کاملا قابل حس شدنه😤😤😤
  11. eterno

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    با حرف یاسی، یاد یکی از خواستگارهای سمج خودم افتادم🙄😐🤦‍♀️
  12. eterno

    همین الان فازت چیه؟

    من خودم دو هفته قبل از عید، تب، لرز و حالت تهوع داشتم، مثل اینکه علائم یه ویروسی بود که خیلی ها رو مریض کرده، ممکنه برای تو هم همین باشه. . . فاز خوابوندن پسرم، در طول روز انقدر با پسرعمه و دخترعمه م بازی میکنه که این ساعت از شب خودش میگه بریم بخوابیم. (من با دوتا از عمه هام فاصله سنی زیادی...
  13. eterno

    همین الان فازت چیه؟

    خستگی
  14. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    تازه از خونه مادربزرگم برگشتم خونه مامانم و دراز کشیدم
  15. eterno

    همین الان چکار میکنید ؟!

    شما هم مازندرانی هستین؟ . پیش مادربزرگم نشستم، منو که دید شناخت، بهش گفتم شناختی منو؟ گفت آره، گفتم کی هستم؟ اسمم رو گفت. در صورتی که کسی رو نمیشناخت. یه لحظه از پیشش رفتم به یه اتاق دیگه، به عمه م اشاره کرد که بگین من برگردم توی اتاق.
بالا