دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
مثل مردن می مونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من یکی دوتا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق
شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمی شه...
عزیزم تو جاده فدا شدن اون که هرگز نمیشه خسته منم
اونی که با صد امید و آرزو دلش و بسته به عشق تو منم
آخه تو پاک و نجیبی
تو یه احساس عجیبی
نکنه فرشته ایی تو
تا ندای عشق رسید بر من
شوق زندگی دمید بر من
آخه تو پاک و نجیبی
تو یه احساس عجیبی
نکنه فرشته ایی تو
می خوام تو دریای چشات تا جون...
وقتی تو شب گم می شدم
ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها کسی به فکر من نبود
وقتی تو شب گم می شدم
همخونه خواب گل می دید
همسایه از خوشه خاک سبد سبد خنده می چید
آواز خون کوچه ها شعراشو از یاد برده بود
چراغا خوابیده بودن شهله شون و باد برده بود
آخ اگه شب شیشه ایی بود پل...
نمی دانی که من در هر ستاره
که مه را تا سحر یار و ندیم است
و یا در چهره سرخ شقایق
که خود بازیچه دست نسیم است
نشانی از تو می بینم
سراغی از تو می گیرم
نمی دانی که من در قطره اشک
که روزی مظهر خشم تو بوده
و یا در شط خونین افق ها
که روزی منظر چشم تو بوده
نشانی از تو می گیرم
سراغی از تو می گیرم...
نون و پنیر و هق هق ، سفره سرد عاشق
نون و پنیر و فندق ، رقص عزا تو صندوق
نون بیات و حلوا ، سوخته حریر دریا
نون و پنیر و گردو ، قصه شهرجادو
نون و پنیر و بادوم ، یه قصه ناتموم
نون و پنیر و سبزی ، تو بیش از این می ارزی
پای همه گلدسته ها ، دوباره اعدام صدا
دوباره مرگ گل سرخ ، دوباره ها دوباره ها...
تمام نا تمام من با تو تمام می شود
شاعر بی نام و نشان صاحب نام می شود
تمام من به نام تو شعر دوباره می شود
بند سکوت کهنه ام چارپاره می شود
تمام نه تمام نه که جام نا تمام لب ریخته ام
تمام نه تمام نه که نا تمامی از تو آویخته ام
دراین حریر خانگی روی ترانه شسته ام
تمام خون من شبی پر از ستاره می شود...