سلوم سلوم سفید برفی
هستی، یادت نیس
هم ولایتی نه، فعلا همساده ایم
نورم دیگه، راهی نی تا شاهی و ساری
نه بابا، بیام چیکار
خیرات سر خودشون
خوبم
چی خبر از تو؟
من که درگیر درس و امتحانم
یعنی چی مشخص باشه؟
عاشقم ، مثل مسافر عاشقم
عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی غریبانه ی کوچ
تو سپیده ی غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم
رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده ی طوسی سرد
مسخ یک عشق پر آوازه شدن
من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون ، ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه ، چشمه زندون مونه...