A
پسندها
47

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • كسي نمي داند
    كه پشت پنجره آواز كيست مي آيد
    كه كيست مي خواند
    كسي به سوك نشست
    كه سوگوار جواني ست سوگوار اميد
    و سوگوار گذشتن و برنگشتن هاست
    .
    .
    .
    تا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا.........در گلوشکست

    امیدوارم که در همه مراحل زندگیت موفق باشی دوست عزیز . خداحافظ برای همیشه
    سلام
    خوبی؟ خوبم! :دی
    به اصرار تعداد زیادی از بچه ها دوباره میخوایم دوباره تاپیک مترجمی زبان رو را بندازیم!
    به اینصورت که قرار کار گروهی انجام بشه و چند نفر از افراد ماهر در این ضمینه راهنمایی کنند!
    اگه تمایل به شرکت در این حرکت گروهی داشتین در تاپیک مربوطه اعلام آمادگی کنید!
    منتظر پیشنهاداتون هستیم!
    ممنون

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...AC%D9%85%DB%8C
    سلام خوبی؟ببین دوستانو از یادبردن اصلا درست نیستا

    سلام به بروبچ گل چون تا عید فطر نمیتونم بیام پس پیشاپیش عیدتون مبارک
    دعا یادتون نره
    هیچ کس نیست که باری ز دلم بردارد
    عاقبت دردو غم و داد کند نابودم
    اشک بس ریخته ام هر که ببیند گوید
    سرو خم گشته ی بشکسته کنار رودم
    گه ز حق مرگ طلب میکنم و گه گویم
    کاش می بودم و غمخوار :w04:علی:w04: می بودم
    من نفس میزنم و او کف افسوس به هم
    من چه چون گویم و او چون شنود بدرودم
    ای اجل پا به سر من ز محبت بگذار
    گر بیایی کنی از امدنت خشنودم
    گر زدست زلف مشکینت خطایی رفت رفت-----ور زهندوی شما بر ما جفایی رفت رفت
    برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت---جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت
    در طریق عشق رنجش نباید می بیار----گر خطایی بود بودوگر نوایی رفت رفت
    mahe ramazun aliye mahe khodast adam hal mikone dame khoda garm ye hali be bandehash mide
    گالری نقاشی باشگاه
    آثار جالب دامین هیرست
    مقالات هنری
    آموزش مبانی هنرهای تجسمی
    نقاشی روی زمین با پاستل

    گالری نقاشی باشگاه

    کدام اثر و کدام هنرمند....؟ (2)
    مدامم مست می​دارد نسیم جعد گیسویت_____خرابم می​کند هر دم فریب چشم جادویت
    پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن_____که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت
    سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم_____که جان را نسخه​ای باشد ز لوح خال هندویت
    تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی_____صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت
    و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی_____برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت
    من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی​حاصل_____من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت
    زهی همت که حافظ راست از دنیی و از عقبی_____نیاید هیچ در چشمش بجز خاک سر کویت:w16::w12:
    ای عزیز برا من که تاستون و زمستونش یکیه فقط اختلافش در سردی و گرمی هواشه
    بعثت مبارك ، اى رسول يزدان

    تا عيان از پرده شد حسن دل اراى محمد (ص )
    شد جهان روشن زنور چهر زيباى محمد (ص )
    مو علیکم خوب هستین؟>چه خبرا؟داغ باشه وا نیستین سر نمیزنین به فقیر فقرا
    سلام
    يه بار ديگه برگ برگ دفتر خاطرات در كوچه هاي ذهنم تداعي شد.خاطره هايي كه اكنون خواندنشان برايم گواهي درد است .
    اكنون كه مينويسم كوله بار سفر بسته ام و شايد ديگر نبينمت....:smile:
    ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر------زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
    قلب بی​حاصل ما را بزن اکسیر مراد------یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر

    در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است------ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر
    در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم------ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر

    منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان------وگر ایشان نستانند روانی به من آر
    ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن------یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر

    دلم از دست بشد دوش چو حافظ می​گفت------کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر:w12:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا