آشنا....

مهدیه 1: حرکت به سمت ظهور

مهدیه 1: حرکت به سمت ظهور...

[IMG][IMG]

رفیق قدیمی! هرجا هستی، خوب و خوش و ثابت قدم باشی!

تولدت مبارک دوستی( :

ه اهل شکایتم..
نه اهل کفران از آدم و عالم...
اما گاهی دلم میگرد....نه زیاد...کمی...
مقداری دلتنگی می نوشم و قند یاد خدا را
در تمامش حل می کنم...حل می شود هر آنچه نا آرامم می کرد..



یادش بخیر،این بالایی...

سلام اشنا‌.‌رفیق قدیمی...
خوبی خانوم؟

تحلیل شخصیت یارانراد

همیشه
دیر متوجه می شویم
که چقدر نگفته ها یمان بیشتر از گفته هایمان است
نگفته هایی که اگر باز می شد
شاید
مسیر پیاده رو های زندگی امان تغییر می کرد
و چه سخت است
هنگامیکه بین دیدن و گفتن هول میشوی
و زبانت بند می اید
با تمام حرفایی که در سینه ات برای گفتن اماده کرده ایی
زبانت بند می اید
و می مانی
مات و مبهوت
و حیران
همیشه دیر متوجه می شویم
که
چقدر حرف های زیادی را نگفته ایم
چقدر دیر
چقدررر دیررر

مرسی همشهرییییی

نکنه از دست رفتین
ممنونم...

باسلام ممنون میشم التماس دعا اجرتون باامام حسین متشکرم
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/636296-%D8%AE%D8%AA%D9%85-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1

سلام...کم پیدا هستین ها

همشهریییییییییییییییییی

درست همان لحظه که فکر می کنم از تو دورم
به تو نزدیکم
و همان زمان که گمان می کنم یافتمت
گم ات می کنم
تو در من پنهانی یا من در تو پنهان
به سرم میزند کمی با تو قهر کنم
همین که اراده قهر بر من چیره میشود
انچنان درد شیرینی به جانم میزنی که باز بسویت باز میگردم و شیفته ات میشوم
گلایه می کنم
درد هایم را
تنهایی هایم را
خطاهایم را
از ادمها برایت می گویم
از اوضاع و شرایط زمانه
از ارمان هایم
از حرف هایم از درد دلم که نمی فهمند
گاهی به اشتباه حس می کنم که صدایم را نمی شنوی
به خودم که می ایم
می بینم
تمام اینها که گفتم
صدای توست
اینها را تو بر زبان من جاری ساخته ایی تا
به خویشتن اگاهی یابم و
تو را همیشه بینا و شنوا بیابم
د ر عین زیبایی غیتمندی
و در عین لطافت قدرتمند
نه می خواهم ثابتت کنم و می خواهم ثابتت نکنم
تو فراتر از این کردن ها و نکردن هایی
انچنان پر وضوحی انچنان در تو غرقم که گاهی فراموشت می کنم
هرچه بگویم باز هم هستی
و هرچه نگویم بازهم هستی
ای نور
ای منشور
ای بی نهایت زیبایی

باشه منم میرم خواب ان شالله سری بعد مفصل تر می حرفیم
در پناه خدای خوب و مهربون
شب پر از یاد خدا

خدا خدای من
به کاری هم نیایید
حداقل
لحظه ایی مرا از غیر دور
و به خودش مشغول می کند
خدا خدای من نه از روی ریا
نه از روی غم دنیا
که برای یافتن
لحظه های ناب همیشگی پرواز است
خدا خدای من
درمان نمی خواه
در می خواهد
دردی که تمام جانم را اتش زند
و صبری که طاقت اتش را داشته باشد
خدا خدای من....

چهار سال
چشم بر هم زدنی میگذره
من خودم سه ساله که لیسانس گرفتم
همیشه به ودم می گم من بتونم درست باشم هرچی خدا برام بخواد خوبه راضی باشم به رضاش این خیلی سخته
خب وارد زندگیییییییییی شدی خیلییییییییییییییی غالیه نمی دونستم .لحظات سخت و شیرینش رو با قدرت دو نفری بپیمایید
شعر نیست
یه جور درد دل هست
اگه اینا رو نگم ننویسم دق می کن
به معنای واقعی کلمه دق می کنم
راسی ماه رمضوووونم موووبارک