مهسا...
پسندها
7

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گاهی زن باش
    انقدر زنانه
    عشقت را نشان بده
    با ناز سخن بگو
    وقتی اخم میکند
    خودت را برایش لوس کن
    وقتی صدایش بغض دارد
    ارام تمام پرده هارا بکش تا کسی نبیند
    مردت بر شانه تو تکیه کرده
    و وقتی نوبت توست
    تمام پرده های را کنار بزن
    تا خورشیدو ماه و ستارگان و اسمان
    تماشایت کند
    زمانی که
    در اغوش مردت هستی و به او تکیه میکنی
    بگذار تمام هستی بدانند
    او تکیه گاه توست
    نــــــی نـــــــــی های شب عید رو عشـــــــــــــــــــــــ ـــــق هست ارزون میدم نسیه هم نمرده بدو بدو تا تموم نشده
    سال1391کم کم داره تموم میشه، یادت باشه زندگی کوتاهه،صادقانه عاشق باش وبدون کنترل بخند ،اینو به کسانی که دوستشون داری ونمیخوای درسال1392 ازدستشون بدی بفرست. دوستون دارم و نمیخوام ازدستتون بدم
    گفتم خدایا سوالی دارم

    گفت بپرس

    پرسیدم چرا وقتی شادم همه با من می خندند ولی وقتی ناراحتم کسی با من نمی گرید؟

    جواب داد: شادی را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست
    یک گنج، یک دوست همیشگی نیست؛ اما یک دوست، یک گنج همیشگی ست...
    ولنتاین مبارکککککک
    شخصی ب تازگی نابینا شد چون خود را با تفاوتهای جدید وفق نداد دچار افسردگی شد تا جایی ک شبها خوابش نمی برد و ب سر حد جنون رسید و تصمیم بخودکشی گرفت ولی موفق نشد ب روان پزشک مراجعه کرد. پزشک گفت زندگی ت واقعا دشوار است و بهتر است ب جای تطابق خودت را خلاص کنی ! ولی نمی خواهم خانواده ات با ناراحتی مواجه گردند پس این کار را مخفیانه انجام بده تا گمان برند در خواب از دنیا رفته ای امشب قبل از اینکه ب رختخواب بروی ب منطقه ای نسبتا وسیع برو و تا میتوانی بدو آنقدر که دیگر توانی برایت نماند بعد به رختخواب برگرد وی این کار را کرد اما نتیجه ای نگرفت شب بعد دوباره با سرعت و قدرت دوبرابر دوید وقتی به رختخواب برگشت آنقدر خسته بود ک زود خوابش برد صبح بیمار غمگین زود بیدار شدو نسبتا سرحال بود پس بیتاب بود که زودتر شب شوددوباره شب شد و او دوید و بخاطر خستگی زودخوابید و صبح زود بیدار شد و سرحال بود نابینا تصمیم گرفت هر شب بدود ولی نه برای مردن بلکه برای زنده ماندن ونه برای زنده ماندن بلکه برای زندگی کردن

    ت برای چ زندگی میکنی و برای چ حاضری ا زندگیت بگذری؟
    عشق، تصميم قشنگي ست، بيا عاشق شو ( نامزدي*دختر باران* )


    زندگی باید کرد، گاه با یک گل سرخ،
    گاه با یک دل تنگ،
    گاه باید رویید، در پس یک باران،
    گاه باید خندید، بر غمی بی پایان...
    زندگی ارام است، مثل آرامش یک خواب بلند

    زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ

    زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز

    زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه باز

    زندگی تک تک این ساعتهاست

    زندگی چرخش این عقربه هاست

    زندگی راز دل مادر من

    زندگی پینه ی دست پدر است

    زندگی مثل زمان در گذر است
    בُنـیـآے مـَלּ בر لـَبـخـَنـבهـآے تــُو








    لــَمس کـَـرבלּ احسـآسـَت




    گرفـتـَלּ בستـآنـَت خُلـآصــﮧ میشـَوב




    ....بــِﮧ هـَمیـלּ سـآבگــے
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا