سلام عزیزم خوبی امید وارم که زینب جان مانند همیشه خوش وسر حال باشی ولی من خیلی ناراحتم امروز بعد از بیست روز دوبراه به این سایت اومدم میدانی چرا مادرم دار فانی را واع گفت خیلی خیلی برایم سخت بود وهنوز هم نمتوانم که بور کنم که از پیشم رفته است.
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه، و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش. هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!