sedaye sokoot
پسندها
18

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عزیز دل
    همین چند روز پیش بود زیارتم کردی و رفتی دیگه!
    تو همون رو به کعبه عربا نمازت رو بخون ... خدا بزرگه ... 2باره زیارتم میکنی!
    ولی یه چیزی هم بگما!
    من الکی حاجت هر کسی رو نمیدم! (خرج داره)
    بابااااااااااااااااا
    پس تو هم برو بیایی دارییییییییی ...
    سلام.
    پیش ما هم بیا!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    راستی اون امانتی ما رو هم هر وقت وقت کردی! بیار *****شکنشو احتیاج دارم!
    نه خيليم خوبه ...
    منم يه زماني زياد اعتراض ميكردم ...
    اما ديگه گذشتم!
    اوهههههههه
    چقدر معنیش زیاد بود ...
    معلومه که شما هم دل پری داری از اطرافت و ...
    سلام.
    شماره ههههههه پاک شده اصغر جان!
    نمیتونی یه شماره نگه داری دیگه باید بری ...
    خوش میگذره ما رو نمیبینی!؟
    سلام... خوبی؟
    نه بابا اونشب خودم خواب دیده بودم از خواب پریده بودم ... و کاملا بیدار بودم ...
    گیرم تو شماره هم بخوای ... کیه که بده! کی داره که بده ...
    تو که اصلا باشگاه نمیای بابا ...
    بیا دور هم باشیم!
    سلام دوست عزیز.
    پیشاپیش سال نو را به شما تبریک میگم. امیدوارم سالی خوب و پر از سعادت پیش رو داشته باشید.
    آرزویم ...
    بهترین ها برای شما.
    .
    سلام
    پس کجایی؟
    نیستی ؟
    فاشیستی؟
    کمونیستی؟
    تروریستی؟
    صهیونستی؟
    ناتروئالیستی؟
    یا فمنیستی؟
    کاسموپولیستی؟
    ............................
    زیارت قبول!
    خوش گذشت؟
    شبی خواهم رفت، خواهم رفت، من می روم، از این کویرهای خشک، از این تشنه دنیای بی روح، از این آوازخانه، از اینجا که بر صورتک درختان زنده اش حصاری از جنس ظلم کشیده اند، از این شب خواهم گریخت؛از دست این نقابدارن، این خود فریبان، از دست اینها که تنها هنرشان نابود کردن ستاره و روشنی و امید و عشق است، اینها که تنها افتخارشان یخ کردن اشک هاست، می گریزم...

    می روم بدانجا که درختان سر به آسمان دوخته باشند، آنجا که درخشش ستارگانش دروغ نباشد، آنجا که مهتاب رنگ خدا باشد، می روم تا آن من ناب بهشتی، آن گوهر وجودی گران قیمت خود را بیابم، جامه ای سپید بر تن کنم و عریان از همه وابستگی ها پرواز می کنم، رقصان آواز می خوانم و خود را می یابم و در پس خود، خدا را فریاد می زنم... من خواهـم رفت...
    سلام ... چطوری خوبی؟
    گفتم شاید رفتی که دیگه پشت سرتو نگاه نکنی !
    الان که دارم بهت پیام میدم دقیقا زمانیه که از سر جلسه امتحان آمار با یک حرکت تاکتیکی ... برگه رو سفید تحویل استاد دادم .... استاد کفش برید ...
    یعنی یه درس 3 واحده هوتوتو ...
    درسته دیدن شما چشم بصیرت میخواد که ما نداریم!
    .
    زرت نیومدی رفتی تالار روانشناسی!
    خوبه خیلی خوبه! آفرین آفرین!
    ادامه بده
    موفق باشی ....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا