K
پسندها
22

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام کلانتر مهدی.خوبید؟عیدتون مباررررررک.چه خبرا از درس و دانشگاه؟سایت سنجش ثبت نام میکنه واسه آزمون استخدامی دولتی.گفتم شاید به کارتون بیاد
    دیر گاهی است که افتاده ام از خویش به دور.......شاید این عید به دیدار خودم هم بروم..........(قیصر امین پور)

    پیشاپیش نوروز بر شما مبارررررررررررررررک
    افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید:)
    اینقدر به خودت اعتماد داشته باش که از کسانی که آزارت میدن به راحتی بتونی دل بکنی.گاهی بعضیها کارشون فقط چیدن بال آرزوهای شماست....!(پروفسور مجید سمیعی)
    هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید،کس دیگری دارد نفس های آخرش را میکشد!پس دست از گله و شکایت بردارید و بیاموزید چگونه با داشته هایتان زندگی کنید.
    در بدترین روزها امیدوار باش!همیشه زیباترین باران ها از سیاه ترین ابرها میبارددددددددددددد
    چای مینوشیدم..یکباره دلتنگش شدم.بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد..همه با تعجب نگاهم کردند!!!لبخند تلخی زدم و گفتم:چقدر داغ بود!!!
    سلام کلانتر.مرررررسی از جمله زیباتون و دعاتون.اتفاقا این روزا خیلی محتاج دعام.خیلی......
    یکی ازهمکارمون تو اداره که باهاش کلی رودربایستی داشتم برام پیام فرستاده:
    Siphon Kar nemikone, chetori az WC estefade konam?
    با تعجب چندبار پیام رو خوندم بعدش جواب دادم: خوب از آفتابه استفاده کن!
    با هام قهر كرد حالایک هفته بعد که باهام آشتی کرد فهمیدم منظورش این بوده که: سایفون کار نمیکنه چطور از وی چت استفاده کنم؟
    هی ميگم فینگیلیش ننویسین باعث سوءتفاهم میشه هیچکس گوش نمیکنه.
    اگر نمیدانی،از من بپرس.اگر قبول نداری، با من بحث کن.اگر دوست نداری،به من بگو.اما هیچوقت در مورد من یک طرفه به قاضی نرووووووووووووووووووووووو
    وفاداری یک زن زمانی معلوم میشود که مردش هیچ نداشته باشد...وفاداری یک مرد زمانی معلوم میشود که همه چیز داشته باشد............
    از خردمندی پرسیدند چطور توانستی زندگی ات را بر پاکی بنا کنی؟چرا اینقدر آرامی؟چه چیزی سبب میشود که هیچگاه خسته نشوی؟چگونه است که دچار وسوسه نمیشوی؟
    گفت بعد از سالها مطالعه و تجربه، زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم:
    1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد،پس آرام شدم.
    2-دانستم خدا ما را می بیند،پس حیاکردم!
    3-دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد،پس تلاش کردم.
    4-دانستم که پایان کارم مرگ است،پس مهیاشدم.
    5-دانستم که نیکی وبدی گم نمیشود و سرانجام به سوی من بازمی گردد،پس بر خوبی خود افزودم.
    و هرروز این پنج اصل را به خود یاد آوری میکنم.
    از زیباترین حس سجده این است که در گوش زمین پچ پچ میکنی،اما در آسمان صدای تو را میشنوند!
    ای دوست!دلخوشم به دعایی که در شبهای نوشتن تقدیر برایم میکنی
    فردا را چه دیده ای؟شاید خدا بیابد و اینجا کنار ما باشد.شاید فرشته تو باشی....شاید فرشته من باشم...بهشت همین جا زیر پای ما باشد

    التماس دعا دوست عزیز، تو سحرهای بی نظیر رمضان
    خداوند بهترین چیزها را به کسانی میبخشد که انتخابهارا را به او واگذار میکنند.
    درهياهوي زندگي در خواهيم يافت چه دويدن هايي که فقط پاهايم راازمن گرفت،درحالي که گويي ايستاده بودم،چه غصه هايي که فقط باعث سپيدي مويم شد،درحالي که قصه اي کودکانه بيش نبود،در يافتم کسي هست. که اگر بخواهد ،مي شودو اگرنخواهد نمي شود،به همين سادگي،کاش نه مي دويدم ونه غصه مي خوردم ،فقط اورا به يقين مي خواندم...
    فریدون مشیری:
    یاد من باشد فردا دم صبح
    جور دیگر باشم
    بد نگویم به هوا، آب ، زمین
    مهربان باشم، با مردم شهر
    و فراموش کنم، هر چه گذشت
    خانه ی دل، بتکانم ازغم
    و به دستمالی از جنس گذشت ،
    بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
    مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
    و به لبخندی خوش
    دست در دست زمان بگذارم
    یاد من باشد فردا دم صبح
    به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
    و به انگشت نخی خواهم بست
    تا فراموش، نگردد فردا
    زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
    گرچه دیر است ولی
    کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
    به سلامت ز سفر برگردد
    بذر امید بکارم، در دل
    لحظه را در یابم
    من به بازار محبت بروم فردا صبح
    مهربانی خودم، عرضه کنم
    یک بغل عشق از آنجا بخرم
    یاد من باشد فردا حتما
    به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
    بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
    چشم بر کوچه بدوزم با شوق
    تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
    و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
    یاد من باشد فردا حتما
    باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
    و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
    و بدانم که شبی خواهم رفت
    و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
    شعری زیبا از فاضل نظری:

    از باغ می برند چراغانی ات کنند،تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
    پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار،تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
    یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند،این بار میبرند که زندانی ات کنند
    ای گل گمان مبر به شب جشن میروی،شایدبه خاک مرده ای ارزانی ات کنند
    یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست،از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
    آب طلب نکرده همیشه مراد نیست،گاهی بهانه است قربانی ات کنند
    سلام

    "شاگرد تنبلا دعوتن".......خب حالا شما بی دعوت بیا:d

    #186
    امشب شب آرزوهاست..آرزو میکنم بازشدن هر شکوفه آمینی باشد برای آرزوهای قشنگتان...التماس دعا
    وعده ما فردا شب

    ـ♥$♥اینجا_ـ♥$♥

    منو فراموش نکنیدااا[IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا