سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

[yunesnazari]

آلبرت انیشتین :

مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید میشوند​

 

[Pari-2719]

سلام ویلیام شكسپیر میگوید: «ترسها به ما خیانت میكنند؛ ما را از كوشش دور كرده و از پیروزیهایی كه به احتمال زیاد در آینده به آن دست خواهیم یافت محروم میسازند.» گفتهاند: «بزرگترین عامل عدم موفقیت چیزی نیست غیر از ترس از شكست.» و نیز: «اصلیترین عامل بازدارنده حركت هم همین ترس از شكست بوده و هست.» مهمترین ابزار مقابله با ترس داشتن حافظه قوی مثل داشتن یك حساب بانكی نامحدود و یا از آن بهتر مانند یك پشتیبان عاطفی مطمئن در زندگی است. پس برای اینكه حافظه دچار مشكل نشود باید پیش بینی هایی كرد، در 2 مرحله. مرحله اول، آنها را دسته بندی كنید. آنهایی که مخرب و آزاردهنده اند و آنهایی كه سازنده و شادی آورند. مرحله دوم، با هر كدام از افكار رفتاری متناسب خود را داشته باشید. یعنی افكار مخرب و آزاردهنده را با سوالاتی نظیر «چه چیزی باعث ناراحتی من شده؟» و یا «دلیل آزاردهنده بودن این فكر چیست؟» صادقانه ریشه یابی كنید و سپس به جواب فكر كنید. هنگامی كه از بین راه حلهای موجود و یا راه حلهای خود یكی را برگزیدید دیگر هیچ نگرانی از بابت مشكلات نداشته باشید چرا كه قبلاً یك بار كاملاً ریشه ای به مساله فكر كرده اید و دیگر جایی برای نگرانی نیست. ضمناً هرگز سعی نكنید افكار آزاردهنده را در ذهن خود دفن كنید، پس همیشه افكار منفی را خوب تجزیه و تحلیل كنید تا از این تجربه در زمانهای بعدی استفاده كنید. این كار را درباره افكار مثبت نیز انجام دهید، تا عامل شادی آن را پیدا كنید. این كار ما باعث میشود حافظه دیگر درگیر مسائل حاشیه ای نباشد و مستقیم برود سر اصل مطلب. از شكست نترسید ایمان خود را نسبت به موفقیت از دست ندهید. امیدوار باشید. در هر شرایطی بر حسب منطق خود پیش بروید و درگیر محیط نشوید. به راههای پیروزی فكر كنید نه عواقب شكست. روی امكانات و استعدادهای خود تمركز كنید. از تجربیات، صحبتها و راهنماییهای انسانهای بزرگ و موفق خوب استفاده كنید. روی هدف تمركز كنید و فكر حرف دیگران را نكنید.

 

[احسان د]

خدایا​

یادمون بده، یادمون باشه ، یادت باشیم​

​

 

[احسان د]

زن مانند شیشۀ ظریف و شکستنی است . هرگز توانایی مقاومت او را آزمایش نکنید . زیرا ممکن است شیشه ناگهان بشکند .


زن عقربی است که نیشش شیرین است .

 

[احسان د]

انسان وقتی بلند حرف می زند صدایش را می شنوند ،​

اما وقتی آهسته حرف بزند به گفته اش گوش می دهند .​

 

[احسان د]

زنده بودن را براي زندگي دوست دارم ،​

نه زندگي را براي زنده بودن​

 

[احسان د]

روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند# ​

همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند# ​

ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند#​

گرگ هايي كه لباس پدري مي پوشند#​

آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند# ​

عشق ها را همه با دور كمر مي سنجند#​

خوب طبعيست كه يكروزه به پايان برسد#​

عشق هايي كه سر پيچ خيابان برسد#​

 

[احسان د]

[SIZE=-0]

توهین ها مانند سکه تقلبی اند . ​

ما ناگزیریم آنها را بشنویم ، ​

ولی مجبور نیستیم قبولشان کنیم​

[/SIZE]

 

[احسان د]

نامم را پدرم انتخاب کرد،​

نام خانوادگي ام را يکي از اجدادم!​

ديگر بس است!​

راهم را خودم انتخاب خواهم کرد. ...​

 

[احسان د]

زندگی مثل شطرنج میمونه​

اگه بازی بلد نباشی همه می خوان یادت بدن​

ولی اگه خوب بازی کنی همه می خوان شکستت بدن .
​

 

[احسان د]

برای تازه شدن دیر نیست​

​

 

[احسان د]

قدرت، جاذبه مرد و جاذبه، قدرت زن است

 

[احسان د]

چی می شد اگر خدا ....؟

چی می شد اگر خدا ....؟

چی می شد اگر خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که ما دیروز وقت نکردیم از او تشکر کنیم ؟
چی می شد اگر خدا فردا دیگه ما رو هدایت نمی کرد چون امروز اطاعتش نکردیم ؟
چی می شد اگر خدا امروز با ما نبود چرا که ما قادر به درکش نبودیم ؟
چی می شد اگر خدا عشقش رو از ما دریغ می کرد چرا که از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم ؟
چی می شد اگر خدا در خانه اش را می بست چون ما در قلب های خود را بسته ایم ؟
چی می شد اگر خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت چون فراموشش کردیم؟

 

[احسان د]

آن كه مي بخشد خداوند او را مي بخشايد .

 

[احسان د]

ممکن است مردیکه دائم سؤال می کند ابله به نظر برسد . ولی کسیکه هرگز سؤال نمی کند در تمام عمر ابله باقی می ماند . لوئی پاولز

 

[Aseman Etemaad]

در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند .

 

[abfa]

به آنچه امیدی به آن نداری ، امیدوارتر باش.

 

[felor]

همیشه ابرهال گریه می کنند اما ادم ها عاشق ستاره ها می شوند.یادت باشه چشمک ستاره ها گریه ی ابرها رو از یادت نبره

 

[Omid.Delfarib]

سردمه !!
مثل آغاز حیات گل یخ.
جشن مرگم برپاست! این هم از همراهم ؟
من به دنبال دوای خودمم , ورنه اینو ازبرم ,
این که هر کی خودشه!
" زنده یاد حسین پناهی"

 

[felor]

كاش همه ي ارزوهاي بزرگ تو دردست كوچك من بود تا همه را به مي بخشيدم

 

[Omid.Delfarib]

نمی‌توانیم كاری كنیم كه مرغان غم بالای سر ما پرواز نكنند اما می‌توانیم نگذاریم كه روی سر ما آشیانه بسازند. "تولستوی"

 

[felor]

دوستاي خوب مثل ستاره هاي اسمونند.ممكنه ازشون دور باشي اما شبا كه مي خواي بخوابي خيالت راحته كه هستن

 

[Omid.Delfarib]

ادمک اخر دنياست بخند...ادمک مرگ همينجاست بخند... ان خدايي که بزرگش خواندي ...بخدا مثل من و تو تنهاست بخند...دستخطي که تو را عاشق کرد....شوخي کاغذي ماست بخند....فکر کن درد تو ارزشمند است ...فکر کن گريه چه زيباست بخند...صبح فردا به شبت نيست که نيست...تازه انگار که فرداست بخند...راستي! انچه که يادت داديم پر زدن نيست... که درجاست بخند...ادمک نغمهء اغازنخوان...بخدا اخر دنياست بخند

 

[felor]

در جستوجوي اهل دلي عمر ما گذشت- جان در هواي گوهر ناياب داده ايم !!!تار و پودي هستيم بر باد رفته اما نرفت عاشقي ها از دلم-ديوانگي ها از سرم. شمع لرزان نيستم تا ماند از من اشك سرد اتشي جاويد باشد در دل خاكسترم...

 

[atepte_poloos]

ایمان داشته باش که کوچکترین مهربانی ها ، از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند. ویکتور هوگو

 

[felor]

هر وقت قلبت از سختي ها به تنگ اومد به كو هستاني برو و فرياد كن كه هنوز جاي اميدواري هست؟ پاسخ مي ايد كه هست هست هست

 

[felor]

چه كسي مي داند كه تو در پيله ي خود پنهاني؟ چه كسي مي داند كه تو در حسرت يك فريادي؟ پيله ات را بگشا تو به اندازه ي يك دنيايي...

 

[felor]

اگه يه روز ديدي نبودنه كسي بهتر از بودنشه- چشماتو روي هم بزار. اگه چشمات خيس شد بدون به خودت دروغ گفتي و هنوز به بودنش نياز داري...

 

[felor]

اگه برگاي پاييزي رو زير پاهات له ميكني- يادت باشه كه يه روزي بهت ننفس هديه مي كردند

 

[felor]

فروغ فرخ زاد

فروغ فرخ زاد

در انجا بر فراز قله ي كوه ** دو پايم خسته از رنج دويدن**به خود گفتم كه در اين اوج ديگر ** صدايم را خدا خواهد شنيدن**به سوي ابرهاي تيره پر زد** نگاه روشن اميدوارم** ز دل فرياد كردم كه اي خداوند ** من او را دوست دارم دوست دارم** صدايم رفت تا اعماق ظلمت** بهم زد خواب شوم اختران را** غبار الوده و بي تاب كوبيد** در زرين قصر اسمان را** ملائك با هزاران دست كوچك** كلون سخت سنگين را كشيدند** ز توفان صداي بي شكيبم** بخود لرزيده در ابري خزيدند** خدا در خواب رويابار خود بود** به زير پلكها پنهان نگاهش**صدايم رفت و با اندوه ناليد** ميان پرده هاي خوابگاهش** ولي ان پلكهاي نقره الود** دريغا تا سحرگه بسته بودند** سبك چون گوس ماهي هاي ساحل** بروي ديده اش بنشسته بودند**صدا صد بار نوميدانه برخاست**كه عاصي گردد و بر وي بتازد**صدا مي خواست تا با پنجه ي خشم** حرير خواب او را پاره سازد**صدا فرياد ميزد از سر درد**بهم كي ريزد اين خواب طلايي؟**من اينجا تشنه ي يك جرعه ي مهر** تو انجا خفته بر تخت خدايي!!**مگر چندان تواند اوج گيرد** صداي دردمند و محنت و الود؟** چو صبح تازه از ره باز امد** صدايم از صدا ديگر تهي بود**ولي اينجا به سوي اسمانهاست** هنوز اين ديده ي اميدوارم**خدايا اين صدا را مي شناسي؟** من او را دوست دارم دوست دارم...