نميتوني
شك نكن.
شرط هم ميبندم.
خوب حد اقلش اينه كه سعي خودمو ميكنم.
اما من خودمو باور دارم
تعامل همسران آرامش گر...!
- شروع کننده موضوع Sogol1681
- تاریخ شروع
خوب حد اقلش اينه كه سعي خودمو ميكنم.
اما من خودمو باور دارم
andimeshkmazloom
عضو جدید
سلام سوگل خانم؛ببخشيد دير اومدم اين روزا خيلي سرم شلوغه؛موضوع مفيدي رو انتخاب كردي كه بدرد همه هم ميخوره
رابطه قشنگيه؛رابطه زن وشوهر
اما چرا بعضي از آقايون و خانمها بعد از عقد؛چهره واقعي شونو به تدريج نشون ميدن؟در واقع طرف مقابلو در مقابل كار انجام شده قرار ميدن كه يا بايد تلخي طلاق بجون بخره يا بسوزه وبسازه!واقعا چرا؟من پيشنهاد ميكنم از ديدگاه روان شناسي روي علت اين رفتار غير اخلاقي بحث كنيم.
gilase_tanha
عضو جدید
hi sogoli....
gilase_tanha
عضو جدید
sogooooooooooool
جونم عزيزم... سلام .. نمي خواين نظر بدين؟ خيلي خوش اومدين....
شاد باشيد دوست عزيز....
pegah.a
عضو جدید
خانومها و آقايون دقت كنن!
ازدواج چيز خوبيه! اما تا وقتي دانشجويي و خونه و ماشين و شغل نيست....نيازي به صحبت روش هم احساس نميشه!
هرچقدر هم قلبت صاف باشه!
در اين روزگار كنوني هم كه قربونش برم ...كسي از دخترا باورش نميشه عشق ديگريو! مگر دوس پسرش باشه
و السلام
احسان ص.
نوشته شده به تاريخ 25/8/87
ختمت!
نمیدونم چرا اینطور فکر میکنی؟؟؟؟؟پیدا میشهالبته باید باورت کنه که واقعا دوسش داری
خانومي عزيزم... شما درست ميگين.. منم خودم و باور دارم.. تمام دوستان هم خودشون رو باور دارن.. مهم عمل هستش گل من.... مهم اينه كه تو موقعيت باشين تا متوجه بشين... خانومي جونم... اصلاً امكان نداره يك عمر كسي با يك نفر زير يك سقف زندگي بكنه كه عشقش يك طرفه باشه... حالا هرچقدر هم كه شما دوستش داشته باشين و واسش بميرين.. هرچقدرم كه بهش ابراز عشق و علاقه محبت بكنين.. اما.. اون قدرتون رو ندونه.. خب مطمئن باشين كه خودتون هم خسته ميشين از اون وضعيت و... گله و شكايت ها شروع ميشه و ....خوب حد اقلش اينه كه سعي خودمو ميكنم.
اما من خودمو باور دارم
خلاصه اينكه همه ي ما بايد واقع بين باشيم.. شاد باشيد دوستان
sma519
عضو جدید
سلام سوگل عزیز
تاپیک خیلی جالبی زدی ، جای تشکر داره .
از گلابتون عزیز هم به خاطر جون دادن به این تاپیک تشکر میکنم . ( البته مطمئنا" خیلی از دوستان دیگر هم لایق تشکر هستند که من به دلیل اینکه نتونستم همه نوشته ها رو بخونم ، از این عزیزان عذرخواهی میکنم ).
به نظر من آدما وقتی تصمیم به ازدواج میگیرن که دیگه واقعا" احساس تنهایی میکنن و نیاز به یک همدم دارن .
ولی رسیدن به زوجی که مورد بحث شماست ، کمی رو راست بودن و اعتماد به نفس طرفین رو می طلبه .
یعنی چی ؟
یعنی اینکه متاسفانه عرف شده که بیچاره گربه همون دم حجله کشته بشه و ...
اینطوری معمولا" نمیشه به یک ازدواج مناسب رسید .
شاید بهتر باشه در همون اول کار هر دو طرف یک فرصت شناخت به هم بدن و در این مدت هم سعی کنن تا خود واقعیشون رو به هم بشناسونن .
در آخر کار یقینا" یک سری اختلاف نظر خواهند داشت که درصدی رو میتونن اصلاح کنن .
( آدما نمیتونن خودشون رو 100 درصد عوض کنن ) و اما در مورد درصد باقیمانده هم به این فکر میکنن که آیا برای هم آنقدر ارزش خواهند داشت که این اختلاف نظر باقیمونده رو نبینن ، یا نه ؟
اگه بله ، که مبارکه .
وگر نه ، حتما" قسمت نبوده .
تاپیک خیلی جالبی زدی ، جای تشکر داره .
از گلابتون عزیز هم به خاطر جون دادن به این تاپیک تشکر میکنم .
( البته مطمئنا" خیلی از دوستان دیگر هم لایق تشکر هستند که من به دلیل اینکه نتونستم همه نوشته ها رو بخونم ، از این عزیزان عذرخواهی میکنم ).به نظر من آدما وقتی تصمیم به ازدواج میگیرن که دیگه واقعا" احساس تنهایی میکنن و نیاز به یک همدم دارن .
ولی رسیدن به زوجی که مورد بحث شماست ، کمی رو راست بودن و اعتماد به نفس طرفین رو می طلبه .
یعنی چی ؟
یعنی اینکه متاسفانه عرف شده که بیچاره گربه همون دم حجله کشته بشه و ...
اینطوری معمولا" نمیشه به یک ازدواج مناسب رسید .
شاید بهتر باشه در همون اول کار هر دو طرف یک فرصت شناخت به هم بدن و در این مدت هم سعی کنن تا خود واقعیشون رو به هم بشناسونن .
در آخر کار یقینا" یک سری اختلاف نظر خواهند داشت که درصدی رو میتونن اصلاح کنن .
( آدما نمیتونن خودشون رو 100 درصد عوض کنن ) و اما در مورد درصد باقیمانده هم به این فکر میکنن که آیا برای هم آنقدر ارزش خواهند داشت که این اختلاف نظر باقیمونده رو نبینن ، یا نه ؟
اگه بله ، که مبارکه .
وگر نه ، حتما" قسمت نبوده .
وقتي حرفم را قطع مي كند، به او نمي پرم... وقتي خسته هستم و به كمك احتياج دارم، از او مودبانه درخواست مي كنم... در حرف زدنم، از گوشه و كنايه زدن، تكه انداختن، گلايه كردن و... خودداري مي كنم....سعي مي كنم زمان مناسبي را براي صحبت كردن انتخاب كنم...سكوتش را به حساب بي علاقگي اش نمي گذارم.... با محبت كردن بي جا، او را خفه نمي كنم.... اگر به من انطور كه انتظار دارم محبت نمي كند، به خاطر اين است كه اين كار را ياد نگرفته است...
شاد باشيد.
شاد باشيد.
واسه هركار خوبي از همديگه تشكر كنيم. اين قانون دنياست كه در مورد آدمها هم صادقه. همونطور كه بايد از خداوند بخاطر داشته هامون شكرگذاري كنيم بايد از همسر و اطرافيانمون هم بخاطر كارهاي خوبشون هرچند كوچيك تشكر كنيم. اينكار اونارو تشويق مي كنه و احساس مفيد بودن رو در آدم تقويت مي كنه.
helena_99
عضو جدید
سلام دوستای خوبم
ممنون از لطفتون
پست های سوگول عزیزم در نظر بعضی ها آرمانیه...اما من اینطور فکر نمی کنم...اینها واقعیات زندگی زناشویی هستن که باید وجود داشته باشن...اما متاسفانه به دلیل کمرنگ بودن ویا حتی نادیده گرفتنشون تو زندگی مشترک از نظر آدمای امروزی تبدیل به آرمانهای دست نیافتنی شدن...
به نظر من مشکل از اونجا ناشی میشه که ماها اهداف مشخصی در زندگی نداریم(چه اونایی که تصمیم به شروع زندگی مشترک دارن و چه اونها که در حال تجربه کردنش هستن) هدفهای خودشونو گم کردن...اگه هم آرمان یا هدفی وجود داشته باشه متاسفانه قلابیه...امان از دست آرمان های تقلبی!!!
یادمون باشه منظور از رابطه زناشویی یک رابطه مشترکه...یک رابطه عاشقانه با هدف های مشترک... رابطه ای که دو بودن تو اون معنایی نداره...راجینش اینو خیلی زیبا توصیف میکنه:
در عشق یک به اضافه یک می شود یک و نه دو
در ژرفای عشق دو بودن ناپدید می شود
منطق ریاضی متعالی می گردد و دیگر به کار نمی آید
در ژرفای عشق دو تن دیگر دو تن نیستند
یکی خواهند شد
آنها چون یک تن احساس می کنند
عمل میکنند
یک واحد سازمندند
یک لذت سرشار از وجد و سرورند...
اما چیزی که مهمه اینه که آیا ما به اون درجه از رشد فکری و بلوغ اجتماعی رسیدیم که بخوایم این 1=1+1
بودن رو درک کنیم یانه...
به نظر من همه عدم تفاهم ها تو زندگی مشترک از این یکی نشدن به وجود میاد
و این یکی نشدن دلیلی نداره جزخودخواهی و عدم گذشت
وتنها عامل از بین برنده خودخواهی چیزی نیست جز عشق-عشق از روی بخشش نه از روی نیاز...
دوستای عزیزم ...چه شمایی که همسفر و شریک زندگیتونو انتخاب کردین و چه اونایی که تو آینده اینکارو خواهید کرد...هیچوقت این رابطه مقدس و با ارزش و با بهانه های الکی و بی مورد به نابودی نکشونین...همونطور که عاشقانه و شاعرانه شروع میکنین در آینده هم قافیه ها روبه درستی کنار هم بچینین...
گذشت توام با عشق می تونه به زندگی زناشویی زیبایی و دوام بده...
زندگی زناشویی تو ام با عشق یک آرمان دست نیافتنی نیست...یک واقعیته که میتونه وجود داشته باشه...
ممنون از لطفتون
پست های سوگول عزیزم در نظر بعضی ها آرمانیه...اما من اینطور فکر نمی کنم...اینها واقعیات زندگی زناشویی هستن که باید وجود داشته باشن...اما متاسفانه به دلیل کمرنگ بودن ویا حتی نادیده گرفتنشون تو زندگی مشترک از نظر آدمای امروزی تبدیل به آرمانهای دست نیافتنی شدن...
به نظر من مشکل از اونجا ناشی میشه که ماها اهداف مشخصی در زندگی نداریم(چه اونایی که تصمیم به شروع زندگی مشترک دارن و چه اونها که در حال تجربه کردنش هستن) هدفهای خودشونو گم کردن...اگه هم آرمان یا هدفی وجود داشته باشه متاسفانه قلابیه...امان از دست آرمان های تقلبی!!!
یادمون باشه منظور از رابطه زناشویی یک رابطه مشترکه...یک رابطه عاشقانه با هدف های مشترک... رابطه ای که دو بودن تو اون معنایی نداره...راجینش اینو خیلی زیبا توصیف میکنه:
در عشق یک به اضافه یک می شود یک و نه دو
در ژرفای عشق دو بودن ناپدید می شود
منطق ریاضی متعالی می گردد و دیگر به کار نمی آید
در ژرفای عشق دو تن دیگر دو تن نیستند
یکی خواهند شد
آنها چون یک تن احساس می کنند
عمل میکنند
یک واحد سازمندند
یک لذت سرشار از وجد و سرورند...
اما چیزی که مهمه اینه که آیا ما به اون درجه از رشد فکری و بلوغ اجتماعی رسیدیم که بخوایم این 1=1+1
بودن رو درک کنیم یانه...
به نظر من همه عدم تفاهم ها تو زندگی مشترک از این یکی نشدن به وجود میاد
و این یکی نشدن دلیلی نداره جزخودخواهی و عدم گذشت
وتنها عامل از بین برنده خودخواهی چیزی نیست جز عشق-عشق از روی بخشش نه از روی نیاز...
دوستای عزیزم ...چه شمایی که همسفر و شریک زندگیتونو انتخاب کردین و چه اونایی که تو آینده اینکارو خواهید کرد...هیچوقت این رابطه مقدس و با ارزش و با بهانه های الکی و بی مورد به نابودی نکشونین...همونطور که عاشقانه و شاعرانه شروع میکنین در آینده هم قافیه ها روبه درستی کنار هم بچینین...
گذشت توام با عشق می تونه به زندگی زناشویی زیبایی و دوام بده...
زندگی زناشویی تو ام با عشق یک آرمان دست نیافتنی نیست...یک واقعیته که میتونه وجود داشته باشه...
گلابتون
مدیر بازنشسته
آنچه را كه از رفتارش مي فهمم اصلاً به رويش نمي آورم....قبول مي كنم كه من هم اشتباه ميكنم.... از هر فرصتي براي تشويق وتحسين او استفاده مي كنم....آنچه را كه انتظار دارم، واضح و روشن برايش شرح مي دهم...
شاد باشيد.
سوگول جون ...باور کن ... 99 درصد از مشکلات جوانان ... و تمام کسانی که ازدواجی نا موفق داشتن ...درک همین مطلب هست ....آنچه را كه انتظار دارم، واضح و روشن برايش شرح مي دهم...
وقتی دو نفر عاقل و بالغ بتونن به وضوح انتظاراتشون رو از یکدیگر بیان کنن... باورکنید میتونم قسم بخورم که دیگه هیچ مشکلی در بین نخواهد بود و یا اصلا مشکلی پیش نمیاد که بخواهند دنبال حل و یا چاره جویی براش باشن... اینها به نظر من مسائلی آرمانی و یا رومانتیک نیست ...خیلی هم واقعی و ملموس است و در تمام مراحل زندگیمون در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم باهاش ... واقع بین بودن ...یک اصل است ...
اگر یکی از طرفین ...از محبت زیاد بخواد صورت مسائل زندگی رو پاک کنه ... اینکار فقط به بزرگ شدن مشکل و سرخوردگی طرف می انجامد و بس .
pegah.a
عضو جدید
وقتي حرفم را قطع مي كند، به او نمي پرم... وقتي خسته هستم و به كمك احتياج دارم، از او مودبانه درخواست مي كنم... در حرف زدنم، از گوشه و كنايه زدن، تكه انداختن، گلايه كردن و... خودداري مي كنم....سعي مي كنم زمان مناسبي را براي صحبت كردن انتخاب كنم...سكوتش را به حساب بي علاقگي اش نمي گذارم.... با محبت كردن بي جا، او را خفه نمي كنم.... اگر به من انطور كه انتظار دارم محبت نمي كند، به خاطر اين است كه اين كار را ياد نگرفته است...
شاد باشيد.
آره منم باحرفات موافقم،اصلا از تكه انداختن، گلايه كردن و... خوشم نمیاد،گاهی موقع ها سکوت هم نشونی از علاقه هست
خانومي عزيزم... شما درست ميگين.. منم خودم و باور دارم.. تمام دوستان هم خودشون رو باور دارن.. مهم عمل هستش گل من.... مهم اينه كه تو موقعيت باشين تا متوجه بشين... خانومي جونم... اصلاً امكان نداره يك عمر كسي با يك نفر زير يك سقف زندگي بكنه كه عشقش يك طرفه باشه... حالا هرچقدر هم كه شما دوستش داشته باشين و واسش بميرين.. هرچقدرم كه بهش ابراز عشق و علاقه محبت بكنين.. اما.. اون قدرتون رو ندونه.. خب مطمئن باشين كه خودتون هم خسته ميشين از اون وضعيت و... گله و شكايت ها شروع ميشه و ....
خلاصه اينكه همه ي ما بايد واقع بين باشيم.. شاد باشيد دوستان
ذرست ميگي سوگل جان
اما من نگفتم كه عشق يه طرفه!
اتفاقا تنها چيزي كه من از همسر آينده ام ميخوام فقط عشقه. فقط ميخوام دوستم داشته باشه، بقيه حله.
اگر دوستم نداشته باشه كه....... ميميرم
pegah.a
عضو جدید
به نظرم مردا وقتی مشکلی دارن دوست ندارن دیگران از مشکلشون سر دربیارن،میخوان که خودشون حلش کنن واین یه مقدار منو می ترسونه به خاطر اینکه وقتی مشکلشو به من نمی گه من نمیتونم کمکش کنم،نمیدونم در این شرایط باید چطور رفتار کنم که ناراحت نشه،نمیدونم... اینو نمیگم که حتما هر مشکلی داشت بیاد و به من بگه نه،مشکلایی رو میگم که دوست داره با یکی در میون بذاره ولی نمیتونه.به نظرم نگفتن این جور مشکلا دلیلش نبود صمیمیت بالاست.چون خودمم اینطور هستم وقتی مشکلی برام پیش میاد ومیخوام به یکی بگم نمیتونم مگه اینکه با اون طرف صمیمی باشم.مثلا بامادرم اونقدر صمیمی وراحت نیستم که بعضی از مشکلاتمو بهش بگم در عوض با دوستم که خیلی باهاش صمیمی وراحت هستم تمام مشکلاتم رو درمیون میذارم حتی اگه کاری از دستش برنیاد.خیلی دوست دارم با شوهر آیندم صمیمی و راحت باشم که وقتی مشکلی پیش بیاد از گفتنش به هم خودداری نکنیم 
pegah.a
عضو جدید
ذرست ميگي سوگل جان
اما من نگفتم كه عشق يه طرفه!
اتفاقا تنها چيزي كه من از همسر آينده ام ميخوام فقط عشقه. فقط ميخوام دوستم داشته باشه، بقيه حله.
اگر دوستم نداشته باشه كه....... ميميرم
درسته خانومی جون منم از همسر آیندم عشق وعلاقه میخوام.اگه علاقه ای به من نداشته باشه که اصلا باهاش ازدواج نمی کنم حتی اگه تا آخر عمرم مجرد بمونم
آرزومند آرزوهاي قشنگتون هستم....
آرزومند آرزوهاي قشنگتون هستم....
وقتي خوشحالم مي كند از او تشكر و قدرداني مي كنم... وقتي دوست دارم به حرف هايم گوش بدهد، سعي مي كنم كه كوتاه صحبت كنم و متكلم وحده نباشم... وقتي حوصله ندارم و به اين خاطر از من فاصله مي گيرد، دلم نمي شكند و دلخور نمي شوم... وقتي از كارش ناراحتم، احساسم را به زبان مي آورم، نه اينكه خطاهاي احتمالي را به رخش بكشم... از بدبيني دست بر ميدارم...جلوي خودم را مي گيرم كه وقتي او ميل ندارد و حرف بزند مجبورش نكنم....
شاد باشيد.
آرزومند آرزوهاي قشنگتون هستم....
وقتي خوشحالم مي كند از او تشكر و قدرداني مي كنم... وقتي دوست دارم به حرف هايم گوش بدهد، سعي مي كنم كه كوتاه صحبت كنم و متكلم وحده نباشم... وقتي حوصله ندارم و به اين خاطر از من فاصله مي گيرد، دلم نمي شكند و دلخور نمي شوم... وقتي از كارش ناراحتم، احساسم را به زبان مي آورم، نه اينكه خطاهاي احتمالي را به رخش بكشم... از بدبيني دست بر ميدارم...جلوي خودم را مي گيرم كه وقتي او ميل ندارد و حرف بزند مجبورش نكنم....
شاد باشيد.
الهي...ذرست ميگي سوگل جان
اما من نگفتم كه عشق يه طرفه!
اتفاقا تنها چيزي كه من از همسر آينده ام ميخوام فقط عشقه. فقط ميخوام دوستم داشته باشه، بقيه حله.
اگر دوستم نداشته باشه كه....... ميميرم
فداي تو اميدوارم به تمام خواسته هاي معقولت برسي...
ذرست ميگي سوگل جان
اما من نگفتم كه عشق يه طرفه!
اتفاقا تنها چيزي كه من از همسر آينده ام ميخوام فقط عشقه. فقط ميخوام دوستم داشته باشه، بقيه حله.
اگر دوستم نداشته باشه كه....... ميميرم
قربانت....درسته خانومی جون منم از همسر آیندم عشق وعلاقه میخوام.اگه علاقه ای به من نداشته باشه که اصلا باهاش ازدواج نمی کنم حتی اگه تا آخر عمرم مجرد بمونم
بله همينطوره... زندگي بدون عشق و علاقه دوست داشتن يك طرفه اصلاً معني و مفهومي نداره...تمام مطالب بالا رو كه عرض كردم.. به اين بهانه هستش كه براي چند لحظه هم كه شده همگي ما به فكر فرو بريم و قدري تامل كنيم... نمي گم تمامشو، وليكن حداقل يكي دو مورد رو عملاً در زندگي مشترك خودمون به كار ببريم... و مطمئن باشيد كه نتيجه مثبت ميده نه عكس...
خوشبختي شما دوستان عزيزم آرزوي هميشگي من هستش شاد باشيد.
mahsaii
عضو جدید
سلام به همگی
سوگول جان به خاطر تاپیک عالیت ممنون واقعا محشره...
من از اولین روزی که این تاپیک رو زدی میام و گفته های همه بچه ها(دست همه مهندسا از جمله سیما گلابتون خانومی و...درد نکنه به خاطر راهنمایی هایی که میکننن:x )رو میخونم و اگه تا حالا نظری ندادم بخاطر این بود که احساس میکنم در این مورد خیلی بی تجربه ام و حرفی برا گفتن ندارم...
من همیشه احساس کردم و حالا هم دارم به وضوح میبینم که همیشه این خانوما هستن که به فکر بهبود رابطه و ماندگاری عشقشون هستن و کمتر آقایی رو دیدم که....چرا؟اصلا چیکار کنیم که اینطور نشه؟آخه مگه میشه که همش خانوما به فکر بهبود رابطشون باشن؟مگه این رابطه دو نفره نیست؟پس چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم یا شایدم من اشتباه میکنم اگه اشتباه فکر میکنم بگین؟آهای آقایون کجایین؟
سوگول جان به خاطر تاپیک عالیت ممنون واقعا محشره...
من از اولین روزی که این تاپیک رو زدی میام و گفته های همه بچه ها(دست همه مهندسا از جمله سیما گلابتون خانومی و...درد نکنه به خاطر راهنمایی هایی که میکننن:x )رو میخونم و اگه تا حالا نظری ندادم بخاطر این بود که احساس میکنم در این مورد خیلی بی تجربه ام و حرفی برا گفتن ندارم...
من همیشه احساس کردم و حالا هم دارم به وضوح میبینم که همیشه این خانوما هستن که به فکر بهبود رابطه و ماندگاری عشقشون هستن و کمتر آقایی رو دیدم که....چرا؟اصلا چیکار کنیم که اینطور نشه؟آخه مگه میشه که همش خانوما به فکر بهبود رابطشون باشن؟مگه این رابطه دو نفره نیست؟پس چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم یا شایدم من اشتباه میکنم اگه اشتباه فکر میکنم بگین؟آهای آقایون کجایین؟
Schneider
مدیر بازنشسته
وااای خدای من!
این چه حرفیه آخه شما میگید!
من مبنا رو بر این میزارم که شما 100% صادقانه صحبت کردید ومن هم الان صادقانه میخوام جواب بدم؛
من هم توی دانشگاه_که جامعه ایست برای خودش در مقیاس کوچکتر_کمتر دختری رو دیدم که در یکی از دسته های زیر دسته بندی نشه ( جامعه آماری رو11 دختر خانوم اگر در نظر بگیریم...) :
1) در آن واحد با بیش از 5پسر دوستی داره و اصولا مسئله رابطه براش موضوعیت نداره!
(6نفر از 11 نفر)
2)در آن واحد_واحد رو مثلا یک ترم در نظر بگیرید_ با یک نفر ارتباط داره....اما ترم بعد اون فرد کاملا کنار گذاشته میشه؛
(2نفر از 11 نفر)
3)کاملا از پسرها دور میشند و اصلا وارد نمیشن در این مسایل؛
(2 نفر از 11 نفر)
4)با یک نفر راه میرند و عشقشون تابع مقدار x ورودی نیست!
(1 نفر از 11 نفر)
حالا اصل حرف من اینجا شروع میشه!
منه نوعی که میام شرایط رو اینطور بررسی میکنم؛
#اون یک نفر که Loyal بوده الان با فرد مورد علاقشه پس هیچ چی!
#اون 2نفر که اصلا تمایلی ندارن و نمیخوان وارد این قضایا بشن هم هیچ چی!
#اون دو نفر دیگه هم فعلا در این ترم تحصیلی جاری با یک نفر دیگه اند.....پس لااقل برای این ترم نمیشه روشون حساب کرد!!(باور کنید واقعیت روی دهنده رو عرض میکنم!)
#میمونه اون 6نفر.....خب نه تنها من....هر مخلوق دیگری باشه.....مجبوره و دست طبیعت هلش میده به این سمت و نیازی به بحث فلسفی نداره!
اصولا در این جمع 6 نفره ی آخر رابطه ای نیست، چون جمعیست بی هدف، لذا آقایون_مثله من و خیلیها_ ریشه ای اونجا نداریم و دختر خانوم ها هم نباید اونجا دنبال رابطه بگردن!
بلکه بنظر من اونا(دختر خانومها) اگر بلدن رابطه درست کنن از نوع سالم و اون طوری که در اتوپیا شون میپرورونن....اونان که باید پیش قدم بشن حتی!
آقایون گویی همواره منبع خراب شدن ارتباطها بودن، ولی گاهی گوشی نیازه برای شنیدن درد جوون!
pegah.a
عضو جدید
مورد3، چرا فکر میکنین روی اون دو نفر نمیشه حساب باز کرد؟؟؟
اگه منظورتون از این جمله که کاملا از پسرها دور میشند و اصلا وارد نمیشن در این مسایل،اینه که اهل دوستی نیستن باید بگم که منم جز اون دو نفرمهمین جا میگم میشه روی اون دو نفر حساب باز کرد،به نظرم این مورد3 دنبال کسی میگردن که رابطشون رو فقط براساس دوستی نذارن وبرای رابطشون هدفی داشته باشن.من که خودم دوست ندارم با یه پسر دوست باشم ولی فکر میکنم این دسته واسه این کاملا از پسرا دور میشن که شاید میترسن به طرف علاقه پیدا کنن وپسره بعد یه مدت دختره رو بذاره بره وهیچ توجهی به احساساتش نکنن وقلبش رو بشکنن به همین خاطر از پسرا فاصله میگیرن ومنتظر میمونن... مثلا اگه یه نفر واقعا منو دوست داشته باشه اون موقس که بهش میدون میدم تا هم اون طرف منو بشناسه وهم من اونو،والا دلیلی نمیبینم که بخوام باهاش رابطه داشته باشم
همون طور كه شما به دخترا بدبين هستيد، منم به پسرا بدبينم. هميشه فكر ميكنم كه عشق تو وجود هيچ پسري پيدا نميشه. اگر هم پيدا بشه راحت از عشقش دل ميكنه.
واقعا پسرا براي در هم شكستن عشق راحت خودشونو قانع ميكنن. توجيهش رو هم خوب بلدن.
Schneider
مدیر بازنشسته
ببین خانومی؛
من که نامم احسان ص. هستش ....اینطور نیستم.
اگر شما عشقی در وجود پسری پیدا نکردی یا ایراد از جمعی بوده که جای شکه یا ایراد از فردی بوده که جای تامل داره ؛
من اگه میگم اینطور نیستم به این دلیل میگم که عشقی فرسایشی و خسته کننده از هم نوعای شما جز به من افت معدل و افت احساسات چیز دیگه نداد؛
اینو برای شمایی عرض میکنم که تا حالا با یه همچین پدیده ای روبرو نشدید.
پس الان بشنوید که در نوع خودش زبان زد بود، درخشنده....پاک....آبی....از جنس آسمون.....تا توی نمازمم کشیده شد!
ولی خانومی.....ولی خانومی، اشتباه میکردم......اشتباه!
لیاقتشو نداشت....بگو چرا..
چون از اونایی بود که هر ترم Change میکرد!( و هنوز هم داره....)
مطلب شما هم قابل احترامه.....چرا؟.....چون آدمای مثل من کم شدن{نیازی به تعریف از خود نیست....چون این وسط چیزی بین ما قرار نیست به نفع یا به سود تبادل بشه}
آدمی که پاکیه دل توی افسانه ها رو داشت در یک بازه زمانی، که براش خاطره شد.
از دیدگاه احتمالات، حرف شما رو قبول میکنم.....اکثریت مذکر جماعت، در این برهه زمانی دچار ضعف ارتباطاتند؛ اگه از من میپرسید.....وضعیت فرهنگیه این جامعه یکاری کرده کارستان!
تنها در مملکت ما بد حجابی شکل گرفته....نه توی مالزی، نه توی سوریه!
خودمون برا خودمون مشکل ساختیم.
شما از پسر جوونی که یه کاره وارد یه همچین جامعه پر معظلی که از جنس لطیف بت ساخته میشه چه انتظاری داری؟؟؟
در عهد جاهلیت مگه هر فرد یک بت میپرستیده که این آقا پسر که اصولا Culture برای مفهوم نشده بیاد یکی رو بپرسته!!؟
به دید من دید جوونهای این جامعه باید تغییر کنه(که نمیکنه!) و دختر خانومها هم باید درک کنند که اون آقا داره با فرهنگی خودشو تغذیه میکنه که ناقصه و جوابگوش به هیچ وجه نیست(که ایشون هم به حق نباید انتظار داشت درک کنه!!)
تو این آشفته بازار.......انصافا جلب اعتماد و اعتماد سازی سخت و با تقریب فوق العاده ای امریست نشد.
نظر شما دوستان خوبم قابل احترام هستش... بله هيشكي مثل خانومي، پگاه جون، آقا احسان و...... من نوعي (سوگل) پيدا نمي شه... يعني پيدا ميشه اما متاسفانه كم گير مياد كاملاً درك ميكنم.... منتها عزيزان، اينجا هدف كمك و ياري رساندن به هم براي زندگي و رابطه اي بهتر با طرفه زندگيمون هست... نمي خوام در اين تاپيك هيچ كل كلي صورت بگيره.... پس بياين سعي كنيم به هم كمك كنيم نه اينكه اينجا رو محل جنگ و دعوا....
از اينكه در كنار شما دوستان خوبم هستم به خودم مي بالم و بسيار خرسندم...
شاد باشيد.
كاملاً درك ميكنم.... منتها عزيزان، اينجا هدف كمك و ياري رساندن به هم براي زندگي و رابطه اي بهتر با طرفه زندگيمون هست... نمي خوام در اين تاپيك هيچ كل كلي صورت بگيره.... پس بياين سعي كنيم به هم كمك كنيم نه اينكه اينجا رو محل جنگ و دعوا....از اينكه در كنار شما دوستان خوبم هستم به خودم مي بالم و بسيار خرسندم...
شاد باشيد.
Similar threads
