سالار عشقم مرحبا من از بهشتم مرحبادگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و گنج خانقاهت بس
دین از دلم ربودی در فکر من نبودیسالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود!
دعای صبح و اه شب کلید گنج مقصودت
بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
دعای صبح و اه شب کلید گنج مقصودت
بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
ای عشق خوارتر کن از اینم به کوی اودل میرود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
ای شعله لاف پاکی دامن چه میزنی؟ونسیمی که به شکرانه اندوه پرواز می بارد...!
سبزی درختان را کمرنگ می کند
و غزالی که درین نزدیکیست
نرم و آهسته به سینای فراسوی زمان
به کنار دگران
به ندای باران
آسمان را گویم که چه آسان
میبرد پریشان ما را
پاک کن سرما را
که چه گرمایی است اندر دل ما
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |