ویدا
عضو جدید
ماندم زیر باران بی هیچ چتری...
بی هیچ سقفی..
کجایی؟
یاد باد آنکه سر کوی تو ام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود....
ماندم زیر باران بی هیچ چتری...
بی هیچ سقفی..
کجایی؟
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو
این هم "گ" ویدا جان
ایمان داشته باش که کوچکترین محبت ها از ضعیفترین حافظه رد نمی شود.!!! هوگو!!تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد
(سلام،اگه منظورتون با من بود،خواهش می کنم.لطف دارید.)
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |