مشاعرۀ سنّتی

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
 

almehdi2008

عضو جدید
در دير مغان آمد ، يارم قدحی در دست
مست از می ، و ميخواران از نرگس مستش مست
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ترکیب طبایع چو بکام تو دمی است
رو شاد بزی اگر چه بر تو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و نسیمی و شراری و دمی است
خیام
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
افسوس که شد دلبر و در دیده ی گریان
تحریر خیالخط او نقش بر آب است
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تیمار غریبان سبب ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست؟




((حافظ))
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنت بناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
 

s_ghazal

عضو جدید
نقاشي كن

نقاشي كن

جاده های پرخطر این خسته را با خود ببر"

********************
مداد رنگی ات را بردار
برای گریه کودکی فقیر
سکه ای بکش طلایی
برای نگاهی خاموش و منتظر
جوانمردی نقاشی کن با سلاح راستی

مداد رنگی ات را بردار
و برای پنجره ابری من
دست هایی بکش آفتابی

در سرزمینی که باران را سراب می پندارند
تو قطراتی نقاشی کن همان مروارید
مداد رنگی ات را بردار و آسمان را
در پناه دو رنگ نقاشی کن
مداد رنگی ات را بردار...

 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ما کار و دکان و پیشه را دوخته ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
 

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:مدعی خواست که اید به تماشاگه راز
:gol:دست غیب امد و بر سینه ی نا محرم زد
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ديدگان مضطربش اشك حلقه زد
در خاطرات تيره و تاريك خود دويد
سي سال پيش نيز در آيينه ديده بود :
يك تار مو سپيد
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
وندر این کار من دل خویش به دریا فکنم
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
لاف سرپنجگی و دعوی مردی بگذار
عاجز نفس فرومایه چه مردی چه زنی

شیخ اجل سعدی - گلستان باب دوم
 

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:یا رب این گل نو خندان که سپردی به منش

:gol:به تو میسپارم از چشم حسود چمنش

:gol:هر که از کوی وفا گشت به صد مرحله دوست​

:gol:دور باد افت روز ملک از جان و تنش
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفسم در نمياد
جمعه ها سر نمياد
كاش مي بستم چشامو
اين ازم بر نمياد
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه؟
چه كرد با دل من آن نگاه شيرين آه!!
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من اگر خارم و گر گل چمن ارایی هست
که از ان دست که او میکشدم می رویم.
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
يادم آيد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
پر كشيديم از آن خلوت دلخواسته گشتيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشاي نگاهت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا