مشاعرۀ سنّتی

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد
همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا
 

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن زمان که خبر مرگ مرا می شنوی

روی خندان تو را کاشکی میدیدم

شانه بالا زدنت را بی قید،و تکان دادن دستت

که مهم نیست زیاد...:(
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
دلی که شد گرفتار
دیگه رها نمیشه
پس چرا دل را گرفتار تو کنم

دلبر برفت ودلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
 

googooli

عضو جدید
امروز كه در دست توام مرحمتي كن
فردا كه شوم خاك چه سود اشك ندامت ؟؟؟
 

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
هر چندکان ارام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی میکشم فال دوا می می زنم
 
آخرین ویرایش:

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی
غمخواره یاران شد تا باد چنین باد
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند
نی آن چنان سیلیست این کش کس تواند کرد بند
 

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
نغمه هایی یا بوسه یی کز راه مهر/ خستگان را دلنواز کنی
هر دم از جایی به جایی رخ نهی/ تا نداند کس کجا ماوا کنی؟
 

hamid_61

عضو جدید
یاری کن ای نفس که در این گوشه قفس

بانگی برآورم زدل خسته یک نفس


تنگ غروب و هول بیابان و راه دور

نه پرتو ستاره و و نه ناله جرس


ما را هوای چشمه خورشید در سر است

سهل است "سایه" گر برود سر در این هوس
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
دلا تا کی در این زندان فریب این وان بینی
برون شو زین چاه ظلمانی تا جهان دگر بینی
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست
 
آخرین ویرایش:

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک ورخش را زر مگیر
 
آخرین ویرایش:

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم******عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
 
آخرین ویرایش:

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
می خور که شیخ و حافظ ومفتگیر و مصتعب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
در وصل هم زاتشتو ای گل در اتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم


دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در پرده اسرار کسی را ره نیست

زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا تو نیستی
من به کدامین خنده‌ها پایدار باشیم
کدامین قلم مرا بنویسد
تو بنویسی و من بخوانم
من همین لوح سفید میمانم
تو بیا و مرا بنویس
من نیز میخوانم
 

بشارت

عضو جدید
ديشب تو را به خوبي تشبيه ماه كردم
تو خوبتر زماهي ،من اشتباه كردم
دوشينه پيش رويت آيينه را نهادم
روز سفيد خود را ،آخر سياه كردم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا