مشاعرۀ سنّتی

V20035

عضو جدید
روزگاري شد كه در ميخانه خدمت مي كنم
در لباس فقر كار اهل دولت مي كنم
 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز


یار اگر ننشست با ما، نیست جای اعتراض

پادشاهی کامران بود کز گدایی عار داشت








 

Goonay

عضو جدید
در این دنیا نکردم من گناهی...
فقط کردم به چشمانت نگاهی...
 

amin001

عضو جدید
ساده اما با معنی و جذاب

ساده اما با معنی و جذاب



به مناسبت ولنتاین.......تقدیم به همه
 

hamid_61

عضو جدید
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من

تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من


نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو

دست نمای خلق شد قامت چون هلال من


پرتو ی نور روی تو ، هر نفسی به هر کسی

می رسد و نمی رسد نوبت اتصال من
 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
نشان مرد خدا عاشقی است با خود دار

که در مشایخ شهر این نشان نمی بینم
 

sshhiimmaa

عضو جدید
ماهي كه قدش به سرو مينمايد راست
آئينه به دست و روي خود مي آراست
دستارچه اي پيشكشش كردم گفت
وصلم طلبي ،زهي خيالي كه توراست!
 

saeedeh_sh40

عضو جدید
در نهفته ترين باغ ها دستم ميوه چيد
و اينك شاخه نزديك از سر انگشتم پروا نكن!
بي تابي انگشتانم شور ربايش نيست، عطش آشنايي ست
درخشش ميوه درخشانتر
وسوسه چيدن در فراموشي دستم پوسيد.
 

hamid_61

عضو جدید
تا به دام غزل افتی و گرفتار من آئی

گلشن طبع من آراسته از لاله و نسرین


همه در حسرتم ای گل که به گلزار من آئی

سپر صلح و صفا دارم وشمشیر محبت
 

hamid_61

عضو جدید
یاد دلنشینت ای امید جان

هرکجا روم روانه با من است

ناز نوشخند صبح اگر توراست

شور گریه ی شبانه با من است
 

sshhiimmaa

عضو جدید
تالبم دگر نفس نميرسد
ناله ام به گوش كس نميرسد
مي رسي به كام دل كه بشنوي
ناله اي به گوش كس نمي رسد...!
 

ali3

عضو جدید
نميتونم ببخشمت دور شو برو نبينمت
تكهاي بودي از دلم گنديدي و بريدمت
 

بشارت

عضو جدید
...تصویر شگفتی است که نقاش طبیعت
ترسیم نموده است به سر پنجه اعجاز
مبهوت منم ,مانده و در بند حصاری
در حسرت پرواز سرا پا هوس و آز
دیری است که در حنجره فریاد ندارم
خشکیده به لبهای خموشم گل آواز...
 

hamid_61

عضو جدید
زندگی شد من و یک سلسله نا کامیها

مستم از ساغر خون جگر آشامیها

نشود رام سر زلف دل آرامم دل

ای دل از کف ندهی دامن آرامیها



این چند بیت هم تقدیم به جناب بشارت و خانم شیما و تمام دوستان به خاطر انتخاب شعرهای زیباشون:

الا ای خسرو شیرین که خود بی‌تیشه فرهادی

قلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرین

خدا را ای شکر پاره، مگر طوطی قنادی

من از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کرد

چنان کز شیوه‌ی شوخی و شیدایی تو بیدادی
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
یارب ان شاهوش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گهر یکدانه ی کیست ؟
دلم عجیب گرفته ببخشید ولی این شعر خیلی ارومم می کنه
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
ون در این راه دل خویش به دریا فکنم
 

hamid_61

عضو جدید
یارب ان شاهوش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گهر یکدانه ی کیست ؟
دلم عجیب گرفته ببخشید ولی این شعر خیلی ارومم می کنه
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
ون در این راه دل خویش به دریا فکنم


دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

واندرین کار دل خویش به دریا فکنم

از دل تنگ گنهکار برآرم آهی

آتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست

می کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم

بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه

تا چو زلفت سر سودا زده در پا فکنم

خوردهام تیر فلک باده بده تا سر مست

عقده در بند کمر ترکش جوزا فکنم

جرعه جام بر این تخت روان افشانم

غلغل چنگ درین گنبد مینا فکنم

این شعر حافظ با صدای استاد شجریان واقعاً شنیدنیه.
به دوستانی که این آهنگ رو نشنیدند پیشنهاد می کنم اگر که تونستند حتماً این کار رو گوش کنند.
 
آخرین ویرایش:
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا