خلوتی با خدا

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

گاهي دلم مي خواهد وقتي بغض مي کنم

خدا از آسمان به زمين بياد

اشک هايم را پاک کند...

دستم را بگيرد و بگويد:

اينجا آدما اذيتت ميکنن...

بــيـــا بــــــريــــــــم

...

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دستم بگير كه جز تو دستآويزي ندارم.
ياريم كن كه جز تو ياوري ندارم.
شادم كن كه هيچ شادي ي بجز فكرت و الطافت ندارم.
حمايتم كن كه حامي بهتر از تو ندارم.
و در يك كلام
امروز خيلي محتاجت هستم!
دستم بگير...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا آنقدر خرابم که هیچ مرهمی آرامم نمی کند !
مرا در آغوش خود بگیر؛ دلم آرامشِ خدایی می خواهد ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدايا ؛

دستم به آسمانت نمي رسد


اما تو که دستت به زمين مي رسد


“بلنـــدم کن “



!


 
  • Like
واکنش ها: 7742

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خدایا...!
حواســـت هست...؟؟؟
صـــدای هق هق گریـــه هایم...از گلویـــی می آید که تو از رگـــش به مـــن نزدیکتـــری

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خداوندا؟

تو ميداني که من دلواپس فرداي خود هستم؟

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را؟

مبادا گم کنم اهداف زيبا را؟

مبادا جا بمانم از قصار محبت هايت؟

خداوندا؟

مرا مگذار تنها حتي لحظه اي

!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمــــام نشده

بــــه پایــــانت می رسانند

ورق نــــزده

می خوانند!

دل گیر مشو خدایــــا ....

بــــه زمین عــــادت می کنی !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا، حواست هست !
صدای هق هق گریه هایم ...
از گلویی می آید كه تو از رگش به من نزدیك تری ...

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا گلهای رز احساس و ایمانم را رو به اسمان می گیرم
کمی شبنم روی انها بپاش
من را درخاکستر سایه ها تنها مگذار
بگذار روز از جایی اغاز شود
که من ایستادم!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای خدای مهربون
یادم بده
یادم باشه
همیشه
یادت باشم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خطا ازمن است مي دانم. ازمن كه سالهاست گفته ام *اياك نعبد *اما به ديگران هم دل سپرده ام .
از من كه سالهاست گفته ام *اياك نستعين* اما به ديگران هم تكيه كرده ام .
اما رهايم نكن....بيش ازهميشه دلتنگتم.... به اندازه ي تمام روز هاي نبودنم.....
 
  • Like
واکنش ها: 7742

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا ! دیگر میترسم از آدم هایی که عاشق نمیشوند
ولی....
عاشق کردن را خوب بلدند
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا ! دیگر میترسم از آدم هایی که عاشق نمیشوند
ولی....
عاشق کردن را خوب بلدند

خدایا مگر نه اینکه عشق بهترین و بزرگترین موهبت الهی است
پس چرا امروز
عشق و هوس انچنان با هم امیخته شده اند که تشخیص یک عشق پاک از میان این همه هوس زودگذر ناممکن است

و بندگان خوب و با ایمانت از عاشق شدن واهمه دارند؟!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امـشـب خـسـتـه تـر از هـمیشه !م

كـاش مـیـشـد گـوشـه ای بـنـویـسـم :

خـدایا امـشـب خـیـلـی خـسـتـم ,

فـردا صـبـح بـیـدارم نـكـن..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا مگر نه اینکه عشق بهترین و بزرگترین موهبت الهی است
پس چرا امروز
عشق و هوس انچنان با هم امیخته شده اند که تشخیص یک عشق پاک از میان این همه هوس زودگذر ناممکن است

و بندگان خوب و با ایمانت از عاشق شدن واهمه دارند؟!
یکی نیست از خدا بپرسه

این ضــــربه هایی که از زندگی میخوریم...

چند امتیــازیـــه؟
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی نیست از خدا بپرسه

این ضــــربه هایی که از زندگی میخوریم...

چند امتیــازیـــه؟

به نظر من مشکلات نه امتیاز و نه امتحان !
عشق بازی است بین اهل زمین و اسمان
اخه ما اینجوری بیشتر توی اغوش خدا فرو میریم
 

saba jo00on

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]خدای من ......

همان خداییست که بدون هیچ انتظاری همه را دوست دارد ...

و وفادارترین معشوق هم اوست ....

که انسان را پس از هم خطاها و دل دادن به دنیا و اهل دنیا

درآغوش عشق میپذیرد.[/h]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدای عزیز کی نوبی من میشه بیام پیشت نه اینکه اعتراض کنم نه فقط میخوام کمی با هم دردودل کنیم نه نمیخوام از اونایی که دلم شکستن بگم یه وقت عذابشون ندی دلم میگیره همشون هیچ تقصیری نداند تقصیر از منه که اینقدر دل نازکم اینقدر زود محبت کردن جای دشمنی ترجیح میدم تو اذیتشون نکن بالاخره به کمک تو اونا هم با من دوست میشن و دوستم خواهند داشت من همشون میبخشم حتی فراموش میکنم تا بتونم کاری کنم که محبتی که بهشون میکنم بدون هیچ چشم داشتی باشه
ازت ممنونم که حرفامو میشنوی
 

elnz

عضو جدید
خدایا!!
برای همسایه ای که نان مرا ربود نان ، برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی ،
برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش و برای خویشتن خویشآگاهی و عشق
می طلبم .
 

elnz

عضو جدید
گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را
که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم
آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟
گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی
که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی،
من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی،
گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟
گفت:اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید

عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی
بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان
چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود...
 

elnz

عضو جدید
آنگاه که آرزوهایم را به روی دیوار نوشتم نمی دانستم چشم نامحرمی بدان نظارگر است.
آنگاه که مشق سکوتم را خواستم بر دیواره های تاریک شب بنویسم طوفانی آمد و آرامش مرا به یغما برد!!
و آنگاه که درد بی کسی هایم را به رودخانه زلال صاف سپردم او با بی اعتنایی از کنار من گذشت...
خدای من من تنهام!!
دستم را بگیر که احساس می کنم هر چه بیشتر برای رهایی از مرداب سختی ها و دلتنگی های این دنیا دست و پا می زنم بیشتر در آن غرق می شوم و در آن فرو می روم
یا پر پروازم ده یا...

 

Similar threads

بالا