دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضــی ها کـــه میروند؛یـــادشان که

میماند هیـــچ...دمـــــار از روزگـــــار ِ آدم

هـــم درمی آورد ایـن

"یــــــــاد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند؟!
وصدای قلبت آبرویت را به تاراج می برد
مهم نیست که او مال تو باشد .....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام عــاشقانه ها را ؛

روي همين ديوار ِ مجـازي مي نويسـم !

از لـج ِ تـو !

از لـج ِ خـودم !

...

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی باید هزار بار برای دوستانم توضیح بدهم...
که در دنیای بیرون از شعرهایم...،
پای هیچ عشقی در میان نیست؛
باور که نمیکنند....
جان "تو" را قسم میخورم
!!!
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …
(دکتر علی شریعتی)
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …
(دکتر علی شریعتی)
گاهي شايد لازم باشد

از ياد ببريم

نگاه آنهايي را که با نبودنشان بودنمان را به بازي گرفتند ... !!!


براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 644x492 مي باشد
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دير گاهيست كه تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آيينه ز من بي خبر است كه اسير شب يلدا شده ام
من كه بي تاب شقايق بودم همدم سردي يخ ها شده
ام
كاش چشمان مرا خاك كنيد تا نبينم كه چه تنها شده ام....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در تک تک لحظات که به تو فکر میکنم تنها چیزی که ارام در خود حسش میکنم زندگیست نه مرگ من اگر بی تو باشم میمیرم و اگر با تو زیباترین لحظات زندگی را تجربه میکنم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گــ ــاه با یک گل
سرخ،


گـــ ــاه با یک
دل تنگـــ ـ..،


گــــــــ ــاه با
سوسوی امیدیـــ ــ کمرنگـــــ ــ...،


زندگـــــــ
ــــــی باید کـــــــــــ ـــرد...!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از من نپرسید برای چه غمگینم که این غم را تنها کسی میفهمد که عاشقی باشد بی نشان
از من نخواهید گریه نکنم اخر تنها همین اشکها مرا ارام میکند
از من نخواهید صبور باشم که دیگر توان صبر کردن را ندارم
تنها منتظرم منتظر
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
توکه غریبه نیستی..
دیگر نمیتوانم خودم را به
ان راهی بزنم که نمیدانم کجاست...!!
دلم همان راهی را میخواهد
که تو در امتدادش ایستاده باشی...
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران را در آغوش می گیرم

و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم

تو با آغوشی باز...

با آغوشی پر از نفس های پاییزی

به استقبالم می آیی...

و مرا تنگ در آغوشت می گیری

و یک نفس عمیق تو کافیست

برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی كه می رفتی

بهار بود

تابستان كه نیامدی

پاییز شد

پاییز كه برنگشتی

پاییز ماند

زمستان كه نیایی

پاییز می ماند

تو را به دل پاییزی ات

فصلها را

به هم نریز
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدانــی ؟!

بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی ... خسته نمیشوی !

بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی ... عادت نمیشوند !

بعضـی ها هرچه تکرار شوند ... باز بکر اند و دست نـخورده !

دیده ای ؟!

شنیده ای ؟!

بعضـــی ها بی نهایت اند !
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم...
حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...!
برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش...
خنده هایی که دارم فراموششان می کنم...
...
و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام !!!
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم...
حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...!
برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش...
خنده هایی که دارم فراموششان می کنم...
...
و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام !!!

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ارام و سنگین قدم برمیدارم تا کسی متوجه این نشود که دارم میافتم و کمرم کمی خم شده
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نامید نشو چرا که آرام جان دیگری در راه است
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرصی خیلی قشنگ بود. یه لحظه احساس کردم عکس خودمه

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

سهراب
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
" هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم *
نبود بر سر اتش میسرم که نجوشم *
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر انم *
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم *
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
"در نگاهت همه ی مهربانی هاست قاصدی که زندگی را خبر میدهد و در سکوتت همه ی صداها فریادی که بودن را تجربه میکند. \"احمد شاملو\" "
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
" گوشه تا گوشه صحرا بخواب و نهراس. گرگ ها خاطرشان هست كه آهوي مني
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
"در آغــــوش خـدا گــریــستم.... تـا نـوازشــم کـــند... پرســــید: فـرزنـدم پـــس آدمـت کـــــــــو؟؟؟! اشـکهایـــم را پـــــاک کـــــردم و گــفــتـم: در آغـــوش حـــوای دیـــگریــســـت............. "
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
مردی و نامردی ، جنسیت سرش نمی شود !
معرفت که نداشته باشی ، نامردی . . .
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر دری میان ما بود
می‌کوفتم
درهم می‌کوفتم
اگر میان ما دیواری بود
بالا می‌رفتم پایین می‌آمدم
فرو می‌ریختم
اگر کوه بود دریا بود
پا می‌گذاشتم
بر نقشه‌ی جهان و
نقشه‌ای دیگر می‌کشیدم
اما میان ما هیچ نیست
هیچ
و تنها با هیچ
هیچ کاری نمی‌شود کرد
از : شهاب مقربین
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
..........

..........

میدانی بزرگترین جرم عاشقیست و مجازاتش از اعدام هم سخت تر هست اخر ذره ذره تو را میکشد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا