سرگذشت عشق یک بچه (طنزي بااااااااااحال)!!!!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سرگذشت عشق یک بچه (عکس های طنز)
.​


من سرم توی کار خودم بود


بعد یه روز یه نفرو دیدم


اون این شکلی بود


ما اوقات خوبی با هم داشتیم


من یه کادو مثل این بهش دادم


وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم


ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم


وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن


و منم اینجوری بهشون جواب میدادم


اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه


و من اینجوری بودم


بعدش اینجوری شدم


احساس من اینجوری بود


بعد اینجوری شدم


بله….آخرش به این حال و روز افتادم


پدر عاشقی بسوزه
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سوووپر* این دییییییگه خیییییییییلی................................
 

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
اخه نازی تکراری بود ولی غصه نخوریا برای من تازه گی داشت:D
 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی
خیللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللی
باحال و بامزه بود مرسی
 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آخی دلم براش سوخت.....(بوش میاد؟):question:

مرررررررسی سوپر استار....:w27:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا