خودتو با یه شعر وصف کن...!

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
قول داده ام...

گاهـــــــی

هر از گاهـــــی

فانـــــوس یادت را

میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم

خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛

هنوز هم در ین شبهای بی خواب و بی خاطـــــره

میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم

اما به هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهــــــم کرد
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

چرا آدمها در یاد من زندگی میکنند

و من...

در یاد هیچ کس نیستم؟!
 

kave8

عضو جدید
من بنده ان دمم که ساقی گوید***یک جام دگر بگیرو من نتوانم
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/ کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
ذهنم را زیر و رو می کنم
و باورهایم را خط خطی.
بعد...
دنبال تو می گردم.
باور کن بین آن همه خط
پیدای پیدایی!
اما...
یادت باشد..
در ذهن من.
 

mahdi26465

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش................تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشفتگی من از آن نیست

که تو به من دروغ گفته ای !

از این آشفته ام

که دیگر نمی توانم

تو را باور کنم ...!
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
آبي دريا غدغن
شوق تماشا غدغن
عشق دو ماهي غدغن
با هم و تنها غدغن
«براي عشق تازه
اجازه بي اجازه»
 

mahdi26465

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند...................وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قول داده ام...

گاهـــــــی

هر از گاهـــــی

فانـــــوس یادت را

میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم

خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛

هنوز هم در ین شبهای بی خواب و بی خاطـــــره

میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم

اما به هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهــــــم کرد

چقــدر باید بگذرد
تا مـن در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد میشوم،
تنـــم نلــرزد…
بغضــم نگیــرد…
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کـــوچه هـــای قـدیمی را بـــــاریـک می ساختند ...

تا آدم هــا به هم نـــزدیکتر شوند

حتی در یک گُــذر...

اکنون چقدر آواره ایـم در این همه اتــــوبــان
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سر ارادت ما و استان حضرت دوست.....
.
.
که هرچه بر سر می رود اراده ی اوست....
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیـــــــــگر

باشکر یا بدون شکر چه فرق میکند

از وقتی

فنجان بی وفایی های دنیا را سر کشیده ام

دهـــــــــــانم طعم تلخ روزمرگـــــــــی میدهد!

__________________
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکندد.........​

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرف که میزنی
من از هراس طوفان
زل میزنم به میز
به زیرسیگاری
به خودکار
تا باد مرا نبرد به آسمان.

لبخند که میزنی
من
ـ عین هالوها ـ
زل میزنم به دستهات
به ساعت مچی طلاییات
به آستین پیراهن ات
تا فرو نروم در زمین.

دیشب مادرم گفت تو از دیروز فرورفته ای
در کلمه ای انگار
در عین
در شین
درقاف
در نقطه ها.


__________________
 

901010

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟!
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من حال خوشی ندارم
ظاهرم خوب است
باطن خوبی ندارم
ميدانم حرفهايم را به تمسخر ميگيري
كاش كلمات جان داشتند
و ميتوانستند احساس مرا فرياد بزنند
تا حرفهای مرا باورم كني
تو خود هم سرگرداني نميداني چه ميخواهي
من از تو چه خواستم جز ذره اي مهر
آري خوب ميدانم كه ميخندي
حال من بدتر از همیشه است
با شماها هستم کسی صدای مرا میشنود
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد آر ...یار...یار
با دل شوخم چه کرده ای
وقتی میان کوچه و بازار دست تو
سرگرم شیطنتی بچه گانه بود
با او چه کرده ای
که پیر شد میان میکده یخ بست طرار
وز یاد این مبر
پای برهنه بر لبه تیغ
رقصانده اند, رقصانده اند
خسته ی من را
تا موسم سحر
با طیف بوی گل سرخ
افطار کرده ام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از تو دل نمي برم اگر چه از تو دلخورم
اگرچه گفته ای ترا به خاطرات بسپرم
هنوز هم خيال کن کنار تو نشسته ام
مني که در جوانی ام به خاطرت شکسته ام
تو در سراب آينه شبانه خنده مي کنی
من شکست داده راخودت برنده مي کنی
نيامدی و سالها نظر به جاده دوختم
بيا ببين که بی تو من چه عاشقانه سوختم
رفيق روزهای خوب رفيق خوب روزها
هميشه ماندگار من هميشه در هنوزها
صدا بزن مرا شبی به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را بدون من شناختی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهايي تمومه وجودمه منو تنها بزاريد
اين تمام بود و نبودمه منو تنها بزاريد
دارم مثل يه قصه ميشم غمگين ترينه قصه هاست دردام هميشه بيصداست
يه مرد بي ستاره كه دل خوشي نداره
راهيم راهيه جايي كه پر از زمزمه باشه
اونجا خوشبختي يه دنيا قدر سهم همه باشه
من اگر طلسم نبودم واسه تو يه اسم نبودم
تورو تنها نميذاشتم دل به پيغومت ميبستم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت : مي خوام یه يادگاري بنويسم تا هميشه برات بمونه ...
گفتم : كجا؟
گفت : رو قلبت ...
گفتم : مي توني؟
گفت : آره زياد سخت نيست ...
گفتم : بنويس تا براي هميشه بمونه ...
يه خنجر برداشت ...
گفتم : اين چيه؟
گفت : هيسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس .
ساكت شدم ...
گفتم:بنويس ديگه چرا معطلي ؟
خنجر رو برداشت و با قسوت تيز اون نوشت :
دوستت دارم ديوونه !!!
اون رفته خيلي وقته ... كجا ؟ نمي دونم .
اما هنوز زخم خنجرش يادگاري رو قلبم مونده ...
خدايا عشقم بر گرده .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر که دیده ست مرا گفته غمی با من هست
غمی آواره که در هر قدمی با من هست

 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت اوفتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی
 

901010

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=6]آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه ی غیبم دوا کنند

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدی ست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند

بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند

حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند!!

گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایت دل خوش ادا کنند

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
ترسم برادران غیورش قبا کنند

بگذر به کوی میکده تا زمره ی حضور
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند

پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
خیر نهان برای رضای خدا کنند

«حافظ» دوام وصل میسر نمی‌شود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند

[/h]
 

Similar threads

بالا