به راه ِ تو آمدن خطاست
دیگر حتی وسوسه ی دوست داشتنت نمیشوم
که عشقت نردبانی نبود به آسمان
چاهی بود به قعر تباهی ...هلاکت دل
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
ساز در دست تو سوز دل من می گوید
من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب