مشاعرۀ سنّتی

arta_616

عضو جدید
اینک من آن عمارت از ÷ای بست ویرانم.
آیا دوباره باز خواهی گشت؟ نمی دانم!
 

alijan

عضو جدید
با خودتون مشاعره نکنین:(
محترم دار دلم زین مگس قند پرست
تا هواخواه توشد فر همایی دارد
 

arta_616

عضو جدید
دلم از دوری چشمان تو هراسان است
وگرنه از تو بریدن برایم آسان است
---------------------
خدایی شعر و حال کن:redface:
 

alijan

عضو جدید
تنت بناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
(استعدادش رو کور نکن)
 

arta_616

عضو جدید
در امتداد سکوت ÷شت خواهش ات بغض کردهام
از چه رو مرا حوا می خوانی؟؟؟؟
-----------------------
اینم مال خودم بود! بابا ما خودمون یه ÷ا شاعریم
 

Matrix

عضو جدید
دیدمت ، وای چه دیداری ، وای
این چه دیدار دل آزاری بود
بی گمان برده ای از یاد آن عهد
که مرا با تو سر و کاری بود
 

alijan

عضو جدید
در میان ماه رویان ماه روی من توئی
گر نترسم از خدا کویم خدای من توئی
(ماتریکس تو مشاعره دقت کن
آرتا قشنگ بود یه + حال کن)
 

arta_616

عضو جدید
یک کلمه بود آنچه آغاز نمی شد
و من همه اعتبارم را فروختم به لحظه ای که نیامده رفت!
----------------------------------
اینم مال خودمه:d + بعدی و بده
 

tarane

عضو جدید
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه
 

ATAL

عضو جدید
دل زود باورم را به كرشمه اي ربودي
چو نياز ما فزون شد تو به ناز خود فزودي
به هم الفتي گرفتيم ولي رميدي از ما
من و دل همان كه بوديم و تو ان نه اي كه بودي
من از ان كشم ندامت كه تو را نيازمودم
تو چرا ز من گريزي كه وفايم ازمودي؟
 

alijan

عضو جدید
یا وفا یا خبر وصلتو یا مرگ رفیق
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند
 

alijan

عضو جدید
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او
زانکه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
 

arta_616

عضو جدید
دلم می خواست دنیا یکرنگ بود
خدا با بنده هایش مهربانتر بود
 

alijan

عضو جدید
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
 

ATAL

عضو جدید
در قدح عكس تو يا گل در گلاب افتاده است؟
مهر در ايينه يا اتش در اب افتاده است؟
باده روشن دمي از دست ساقي دور نيست
ماه امشب همنشين با اب افتاده است
 

arta_616

عضو جدید
دور از خس و خاکم کن موجی زن و ÷اکم کن
وین قصه مگو با کس کی بود و کجا دریا!
 

alijan

عضو جدید
یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود
گر معتبر شود زخدا بیخبر شود
 

ATAL

عضو جدید
دگر ز جان من اي سيمبر چه مي خواهي؟
ربودهاي دل زارم دگر چه مي خواهي؟
 

alijan

عضو جدید
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی درافتی به پایش چو مور
 

ATAL

عضو جدید
رفتند اهل صحبت و ياري پديد نيست
وز كاروان رفته غباري پديد نيست
 

arta_616

عضو جدید
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
 

tarane

عضو جدید
نمیدونم دلم دیوانه ی کیست
کجا میگردد و در خانه ی کیست
 

arta_616

عضو جدید
تو به من سنگ زدی
من نرمیدم
نگسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم!!!
 

arta_616

عضو جدید
من همین یک نفس از جرعهجانم باقی ست!
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا