»«»« زنـــدگـی یعنــــی .. »«»«

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی به من آموخت... که چگونه گریه کنم...
و گریه به من آموخت...
که چگونه زندگی کنم...
تو به من آموختی که چگونه دوستت بدارم...
ولی ایکاش...
به من می آموختی...
که چگونه فراموشت کنم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تابپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جارست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را ، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است ، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی ، و نه در فردایی
ظرف امروز ، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با ، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک ،
به جا می ماند
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود
زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر
زندگی ، باور دریاست در اندیشه ماهی ، در تنگ
زندگی ، ترجمه روشن خاک است ، در آیینه عشق
زندگی ، فهم نفهمیدن هاست
زندگی ، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست
آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندی ست
زندگی ، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
زندگی یعنی
در لابه لای ترنم بهاری
عادت کردن به همیشه بودنش
و
بلند صدا زدنِ
یه حس قشنــــــــگ



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هم اینک ، همینجا زندگی کن! زندگی
کردن در امید،
زندگی کردن در آینده است، واین خود
به تعویق
انداختن زندگی به معنای واقعی است.
هم اینک هم
اینجا زندگی کن. زندگی به طرز فوق
العاده ای
لذتبخش است. همینجا دارد می بارد و
تو جای
دیگری را می نگری
در این دنیا، همینجا و هم اینک بمان و به
راهت ادامه بده و با قهقهه ای برخاسته
از عمق وجودت ادامه بده. راهت را به
سوی خدا برقص! راهت را به سوی خدا بخند!
راهت را به سوی خدا آواز بخوان
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی یعنی هدف یعنی دیدن جهان از ورای مادیات
یعنی کار، تلاش، یعنی جنگیدن برای امروز و ساختن فردا.
یعنی عشق، تفاهم، با هم بودن.
یعنی لذت بردن... یعنی بی خیال زندگی بودن.
زندگی یعنی دیدن ،شنیدن، یعنی نفس کشیدن.
یعنی فکر کردن، محاسبه ی امروز دیروز فردا.
یعنی پول، ثروت،خوشبختی!؟
یعنی زیبایی، شهرت، مقام.
زندگی یعنی مهر، گذشت و فداکاری.
یعنی دوست داشتن ،دوست داشته شدن یعنی کمک.
یعنی نظریه‌ی نسبیت ...
زندگی یعنی چیدن یک میز شام ...
زندگی شستن یک بشقاب است
زندگی یعنی کنکور،مدرک تحصیلی.
یعنی ماشین،خانه مستقل،...مایکروویو... .
یعنی....

زندگی ضرب زمان در ضربان دل ما.
زندگی، چیزی که هر روز بیشتر و بیشتر معنای واقعیش را از دست می دهد و ما نظاره گریم.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی همهمه مبهمی از رد شدن خاطره هاست،
هر کجا خندیدیم زندگانی آنجاست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی را در دره ای گذراندیم که سایه های اندوه از دل آن می گذرد./ و نومیدی را چون فوجی از لاشخوران و جغدان بر فراز آن یافتیم./ از آب برکه اش بیماری نوشیدیم و از تاکستان هاش شرنگ.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی دفتر سپیدی است که نیاز به شعری دارد که همچو رود در ان جاری شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگي كتابيست پرماجراهيچگاه انرا به خاطر يك ورقه اش دورنينداز.
 

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز

زندگی يعنی دو رکعت عشق ناب
زندگی یعنی نگاه آفتاب
زندگی خورشيد پر خون است و بس
سايه لک بيد مجنون است و بس
زندگی فریاد سرخ بادهاست
انعکاس تیشه فرهادهاست


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق
زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
رفتن و اخر رسیدن بر در ابادی عشق
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی چیست؟
زندگی یک گُل سرخ
که من از بوته ی احساس خودم می چینم
لب یک پنجره ی آبی چوبی
به تماشای جریان سرخی اش می شینم
لب این پنجره تا این گُل هست
می توان تا قله های اوج رفت
می شود پرنده بود
از درٌه های غم گذشت
زندگی دیگر چیست؟
زندگی راز شکیبایی توست
وقت آزادی پروانه ی عشق
که تو از عمق وجود
در پیله ی دل پروردی
از برای آزادی اش
مهرش از دل افکندی
از عشق خود دل کندی
وباز زندگی
رودی خروشان
می رود از کنار تو
پا در این رود گذاری
تا همیشه در جریانی
ور نه از دور ببینی
از قافله جا می مانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی رسم خوشایندی نیست ؛
زندگی تکرار است ؛ مثل تکرار فصول ؛مثل تکرار جنون
زندگی افسون است ؛ مثل خواب؛ مثل خیال
گاه پر از عشق و نیاز ؛ گاه پر از نفرت و کین
زندگی تدبیر است؛ نههه زندگی تحقیر است
زندگی کوتاه است؛ نه برای منِ دلخسته از این شهر و دیار
زندگی دریا نیست ؛ رود که نه شاید چشمه ای گندیده
حکم تقدیر ؛ حکم اجبار ؛ هر چه هست باید زیست
حاصل عمر چه شد ؛ کس ندادم پاسخ
پیر اگر گفت تو را پیر شوی نفرین کرد
زندگی نفرین است ؛ ارثی از شیطان است
کاش؛ ای کاش زندگی؛ یافتن رابطه ها بود؛ میان من و تو
زندگی باور زیبایی گل ؛ زندگی عشق؛ زندگی یک پل بود
کاش ای کاش ؛ مشق اول سال اول دل بود
تا زمانی که پر از کینه نبود؛سنگ نبود ؛ سینه پرازدرد نبود
زندگی مثل سرابی مبهم؛ در نهایت پوچ است
مثل یک بازی ؛بازی گل یا پوچ ؛ اول آخرپوچ است
گل کجا بود در این شهر غریب؛همه گل ها خشکید
غنچه ها پر پر شد ؛کس نپرسید چرا گل پژمرد
در نهایت می توان این را خواند
زندگی کردن ما مردن تدریجی ماست
ولی ای کاش؛ای کاش؛ برسد روزی که...
لذت رویش سبز؛ بوی نان؛ بوی بهار
لطف گل ؛ بوی چمن ؛ یک طلوع تازه
همه ارزانی آن طفل فردا باشد.
تا از آن پس بنویسد با عشق ؛ زندگی یعنی این
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از آن چه که رنج می بریم ... زندگی نیست

زندگان اند

بر پیشانی خود می نویسیم :

" هرکس دروغ نمی داند ، به انتظار ورود نماند ... "
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگي دفتري از خاطرهاست
يك نفر در دل شب
يك نفر در دل خاك
يك نفر همدم خوشبختي هاست
يك نفر همسفر سختي هاست
چشم تا باز كنيم عمرمان مي گذرد
ما همه همسفريم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی ، باور تبدیل زمان است در اندیشه عمر
زندگی ، جمع طپش های دل است
زندگی ، وزن نگاهی ست که در خاطره ها می ماند
زندگی ، بازی نافرجامی است
که تو انبوه کنی ، آنچه نمی باید برد
و فراموش شود ، آنچه که ره توشه ماست
شاید این حسرت بیهوده که در دل داری ،
شعله ی گرمی امید تو را خواهد کشت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی واژه ی ناگفته ی دوستت دارم است !!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی شاید آن لبخندی‌ست، كه دریغش كردیم

زندگی، زمزمه‌ی پاك حیات است، میان دو سكوت

زندگی، خاطره‌ی آمدن و رفتن ماست

لحظه‌ی آمدن و رفتن ما، تنهایی‌ست...

من دلم می‌خواهد...

قدر این خاطره را دریابیم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهترین راه انتقام گرفتن از زندگی لبخند زدن به روی ان هست پس سعی کن همیشه تو به زندگی بخندی نه زندگی به تو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



زندگي را مي توان درغنچه ها تفسير کرد

با نگاه سبز باران عشق را تعبير کرد

زندگي را پُر زاحساس کبو ترها نمود
کينه را با نگاه ساده اي زنجير کرد

همچو شبنم چشم را درچشم شقايها گشود
طرح يک لبخند را بر برگ گل تصوير کرد

زندگي را مي توان در خلوت هر صبحدم
با وضوئي با دعايي با خدا تقدير کرد

کاش ميشد لحظه ها را قاب کرد
روزهاي تيره را خواب کرد ...


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی یعنی یک سار پرید
از چه دلتنگ شدی

دلخوشی ها کم نیست

مثلا این خورشید

کودک پس فردا

کفتر آن هفته

یک نفر دیشب مرد

و هنوز نان گندم خوب است

و هنوز آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند...




سهراب سپهری
 

pary311

عضو جدید
زندگی سوختن و ساختن است زندگی تجربه آموختن است زندگی قمار است قمار
این چه قماریست که همش باختن و باختن است
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی قصه مرد یخ فروشی است که از او پرسیدند فروختی گفت نخریدند تمام شد
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
انچه کرم ابریشم پایان زندگی می پندارد
برای پروانه اغاز زندگیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی،

قصیده بلند ،

آرزوهایی است،

به رنگ آسمان.

زندگی،

تر جیع بند باران است،

در لهجه ترانه های ،

زیتون.

زندگی،

تصویر نیلوفرهای،

عاشق است،

در قاب چشمان،

مسافران عاشق،

که از دیدن باران،

جغرافیای خوشبختی را،

در شبنم دستهایشان ،

جستجو میکنند.

زندگی،

ردّ پای،

خورشید است،

که از میان ،

پاییز زخمی،

پدیدار می شود.

زندگی،

طعم چند،

شاخه نبات،

و بوی شکوفه های،

نارنج است.

زندگی ،

رقص محبوب،

شقایق هاست.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
حال دنیا را بپرسیدم ز یک فرزانه ای
گفت یا باد است یا خاکست یا افسانه ای
حال عمر خود بپرسیدم که حال عمر چیست
گفت یا برقست یا شمعست یا پروانه ای
گفتمش چونند آنانکه بدان دل بسته اند

گفت یا مستند یا خوابند یا دیوانه ای
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگي چيست؟

شكفتن گل سرخي است به نام تولد

دفتر سبزي است به نام خاطرات

آيينه شكستي است به نام دل

مرواريد قلتاني است به نام اشك

رودخانه ي پر پيچ و خمي است به نام سرنوشت

آتش سوزاني است به نام عشق

گل زردي است به نام غم

فرياد دلسوزي است به نام آه

لحظات بيقراري است به نام انتظار

نگاه عميقي است به نام حسرت

و عاقبت كارمان محبتي است به نام مرگ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه شبی بود و چه فرخنده شبی.

آن شب دور كه چون خواب خوش از ديده پريد .

كودك قلب من اين قصه شاد ،

از لبان تو شنيد:

(( زندگی رويا نيست.

(( زندگی زيبايی ست .

(( می توان ،

(( بر درختی تهی از بار ، زدن پيوندی .

(( می توان در دل مزرعهء خشك و تهی بذری ريخت .

(( می توان ،

(( از ميان فاصله ها را برداشت .

(( دل من با دل تو ،

(( هر دو بيزار از اين فاصله هاست .

قصه شيرينی ست .

كودك چشم من از قصه تو می خوابد .
 
بالا