مریم حیدر زاده

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خدا کند

دلی که نشسته کنار پنجره زار می زند
و خواب دیده ام شبی مرا کنار می زند

غروب ها که می شود خیال چشم های تو

تو را دوباره در دل شکسته جار می زند

یکی نگاه می کند یکی گناه می کند

یکی سکوت می کند یکی هوار می زند

و عشق درد مشترک میان ماست با همه

کسی که شعر گفته یا کسی که تار می زند

درست مثل بازی گذشته های شاعری

که جای سنگ و گل به دوستش انار می زند

خدا کند به وعده اش وفا کند که گفته بود

شبی مرا به جرم عشق خویش دار می زند
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
لحظه به تو رسیدن
‎ لحظه ی به تو رسیدن یه تولد دوبارس

شهر چشم تو رو داشتن یه غروب پر ستارس

خواستن دستای گرمت مث ماجرا می مونه

برق الماسای چشمت مث کیمیا می مونه

اگه تو قسمت من شی می زنم یه رنگ تازه

اسم من کنار اسمت

اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی میسازه

تو رو هر کی داشته میره تا قله خورشید

با تو میشه غصه ها رو به زلال چشمه بخشید

زیر چتر لمس دستات میشه تا خدا رها شد

‎میشه رفت تا آسمونا شاید اون بالا خدا شد

با تو غم رنگی نداره زندگی شهر فرنگه

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

سهم هرکسی که باشی خوش به حال روزگارش

پاییز و زمستوناشم میشه هم رنگ بهارش

شعله ی آتیش چشمات یه چراغونی زیباس

لحظه ی به تو رسیدن بهترین لحظه دنیاس

با یه لبخند طلاییت همه ی زمین می لرزه

آرزوی تو رو داشتن به هزار ونیا می ارزه

روی انگشتر شعرم قیمتی ترین نگینی

دوست دارم واسه همیشه روی چشم من بشینی

میشه تو هوای پاکت تا سحر نفس نفس زد

تا تو باشی میشه آسون چهره ی آفتابو پس زد
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سرنوشت من و چشم هایت

ای کاش در چشم هایت تردید را دیده بودم

یا از همان روز اول از عشق ترسیده بودم

ای کاش آن شب که رفتم از آسمان گل بچینم

جای گل رز برایت پروانه ای چیده بودم

گل را به دست تو دادم حتی نگاهم نکردی

آن شب نمیدانی اما تا صبح لرزیده بودم

آن شب تو با خود نگفتی که بر سر من چه آمد

با خود نگفتی ز دستت من باز رنجیده بودم

انگار پی برده بودی دیوانه ات گشته ام من

تو عاشق من نبودی و دیر فهمیده بودم

از آن شب سرد پاییز که چشم من به تو افتاد

گفتم ای کاش شب ها هرگز نخوابیده بودم

از کوچه که می گذشتیم حتی نگاهم نکردی

چشمت پی دیگری بود این را نفهمیده بودم

آن شب من و اشک و مهتاب با هم تا صبح نشستیم

ای کاش یک خواب بد بود چیزی من ندیده بودم

تو اهل آن دور دستی من یک اسیر زمینی

عشق زمین و افق را ای کاش سنجیده بودم

بی تو چه شب ها که تا صبح در حسرت با تو بودن

اندوه ویرانیت را تنها پرستیده بودم

وقتی صدا کردی از دور با عشوه ای نادرت را

آن لهجه ی نقره ای را ای کاش نشنیده بودم

انگار تقصیر من بود حق با تو و آسمان است

وقتی که تو میگذشتی از دور خندیده بودم

اما به پروانه سوگند تنها گناهم همین ست

جای تو بودم اگر من صدبار بخشیده بودم

باید برایت دعا کرد آباد باشی و سرسبز

ای کاش هرگز نبینی چیزی که من دیده بودم

اندوه بی اعتنایی چه یادگار عجیبی ست

اما چه شب ها که آن را از عشق بوسیده بودم

حالا بدان که تو رفتی در حسرت بازگشت

یک آسمان اشک آن شب در کوچه پاشیده بودم

هرگز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز

رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم

حالا تو را به شقایق دیگر بیا کوچ کافیست

جای تو بودم اگر من این بار بخشیده بودم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بازم نامه

بهونم ، چند تا سلام کنم جوابمو می دی ؟
ببینم یواشکی احوال ما رو پرسیدی ؟
نامه رو وقتی نوشتم خودمم می لرزیدم
فدای چشات ،‌ تو که از خط من نلرزیدی
بیقراری مث موهات تو دلم موج می زنه
می دونم تو اینو از لرزش حرفا فهمیدی
وسط نامه ببخش بد جوری بغضم ترکید
نازنینم تو که از صدای اون نترسیدی
من فدای رگه های ناز چشم روشنت
چیه باز به لحن این دیوونگی ها خندیدی
حق داری بخندی و راستی دستت درد نکنه
سر زدی به یه دیوونه ی غریب تبعیدی
راستی اون شب یادته کاشکه واست مرده بودم
من می خواستم بمیرم پیش چشات ،‌ خودت دیدی ؟
چیه باز که با غضب داری نگاهم می کنی
این دفه درباره ی من چه چیزایی شنیدی
جوابی که داده بودم ،‌ به خودم ، دیشب رسید
دوست ندارم بدونن جواب به نامه م نمی دی
تو رو جون آسمون به غیرتت بر نخوره
نکنه اینجا به بعد و نخونی ، چون رنجیدی
رنگ خونه چشام از بس که تو رو ندیدمت
مث تصویر غروب تو اوج برف و سفیدی
یه روزایی دیدنت چاره ای داشت ،‌ دعا می خواس
حالا نه دعا واسم فایده داره ، نه امیدی
خورشید اونجاها حتما دیگه روزم می خوابه
آخه تو به جای اون هم روز و هم شب تابیدی
ببینم تعارف و یه دیقه گذاریم کنار
اونجا چند تا دل بیچاره رو بردی ،‌ دزیدی ؟
آره بد سوالی بود تو اینو نشنیده بگیر
مث نمره ی تک کارنامه ی یه تجدیدی
تو که می دونی دلم گذشته کارش از اینا
حتی بشنو اگه تو به یکی شون رسیدی
می میره ،‌ اما واسه خوشیت دها ها می خونه
راس بگو این جور دیوونه ای تو عمرت تو دیدی ؟
بگذریم خلی نوشتم ،‌ زحمتت نبود بخون
معذرت می خوام که فرضا تو بهم جواب می دی
ماهی که با این که اسفنده ،‌ ولی دود نمی شه
همیشه معروفه به ماه عزیز خورشیدی
از خودت مواظبت کن هر جوری که دوس داری
مجنونت ، یا دوونت ، هر لقبی پسندیدی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با ترس
اين حرف را به جان تو با ترس مي زنم
با عبرت و گرفتن صد درس مي زنم
تو که عاشق کسي شدي و من بي اطلاع
از چشمهاي خسته ي تو حدس مي زنم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زيباتر
چشم تو از کهكشان راه شيري هم سرست
پيش چشمان تو ياس و ناز و مريم پر پر است
من نمي دانم چه رازي بين عشق و اسم توست
اسم تو از هر چه زيباتر ديده ام زيباتر است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منو ببخش


زیبا من چیا بگم عاشقی باورت می شه ؟
تو که خیلی بهتر از ما این چیزا سرت می شه
چشمای ناز تو که وا میشه ، آفتاب می زنه
تازه وقتی تو بگی صورتشو آب می زنه
من بگم دوست دارم با چه رقم یا عددی
تو که بینهایتو قشنگ تر از من بلدی
مژه هات شعر بلند ناتمومه به خدا
عاشق کسی شدن جز تو حرومه به خدا
با غمت هزار تا خنجر تو دلم فرو می ره
ماه اگه برق چشاتو ببینه از رو می ره
زیبا چشم تو اگه با رؤیاهام قهر کنه
آسمون دلش می خواد شهر و پر از ابر کنه
چه قدر اسمتو نوشتم روی هر صخره و سنگ
چه قدر کشته منو اون دو تا چشمای قشنگ
گفتی فاصلس میون من و رؤیاهام با تو
باشه اما نمی دم هرگز به هیچکسی جاتو
زیبا وقتی که خونت پیش مدیترانه بود
دل من واسه سفر منتظر بهانه بود
زیبا اسمت که میاد بدجوری دیوونه می شم
ولی گفتی قصه شو که نمیشه بیای پیشم
زیبا تو فرشته ای ، اهل یه جایی تو بهشت
نمی شه هم عاشق تو بود و هم واست نوشت
از حسودیم نمیشه بسپرمت دست خدا
جام چه قدر مشخصه ، تو نقشه ی دیوونه ها
زیبا آتیش می زنه دل منو اخمای تو
نکنه اضافه شن با عشق من زخمای تو
زیبا ناز کن که چشات ، ناز خریدنی داره
اون چشات گلی ستاره های چیدنی داره
مال هیچ کسی نشو چون اینجاها فرشته نیس
عشقا و عاشقیا تلخه مث گذشته نیس
گفتی فاصله س میون فکرمو ، حقیقت
کاشکه داشتم یه ذره فقط یه کم لیاقت
تشنه بودم واسه ی شنیدن یه دنیا حرف
تو یه کم گفتی و بعدش دوباره سکوت و برف
جای برفا روی کاغذ می شه نقطه چین گذاشت
حرف تو بشه باید این قلمو زمین گذاشت
عمریه موندم توی مصراع اول چشات
فقط این فعلو بلد شدم که می میرم برات
اگه بین همه تو دنیای ما جنگ بشه
عشق من محاله به چشم تو کمرنگ بشه
اگه باورت نشد بذار زمان نشون می ده
جواب سوالای سختو همیشه اون می ده
تو دوسم نداشته باش ، بازم قشنگه عالمت
کسی که می دونه اما می نویسه مریمت
زیبا کاری اگه کردم و تو رنجیدی ببخش
دنیا باید بدونن فرشته ای ، پس بدرخش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلخوشياي بي خودي

چند تا غروب دیگه میای طلوع کنیم با همدیگه ؟
یه فال حافظ بگیرم تا ببینم اون چی می گه ؟
باید یه جوری خودمو واسه تو آماده کنم
می خوام برم دو بسته شمع نذر امامزاده کنم
چی کار کنم می خوام برم نماز حاجت بخونم
یعنی تا اوضا جور بشه منتظر تو بمونم ؟
راستی یه ساله تو خونه زخم زبون زیاد شده
اسمنتو دیگه نمی گم واژه ی اون زیاد شده
همش می گن اون که می گفت دیوونته ، عاشقته
بمیری ام سراعتو نمی گیره بگه چته
تو می گی من چیکار کنم ، عجیب توی دوراهی ام
نه توی خشکی ام نه آب ، درست مث یه ماهی ام
یه ماهی خیلی کوچیک ، میون آزادی و تور
که دلخوشیش بیخودیه ، مث یه آرزوی دور
ببین روزا و لحظهها بدجوری اذیت می کنن
آدما درباره ی تو یه جوری صحبت می کنن
می گن که بعد این همه عاقل شم و رهات کنم
می گن تو قلبمی ولی ، باید یه جور جدات کنم
خب می دونی گوش نمی دم به پند و حرفای کسی
ولی تو چی باید تا کی به داد دردم نرسی ؟
تحملم حدی داره ، اونم دیگه تموم شده
عمرمو زندگیم چی حیفف ، چه قدر برات حروم شده
دیشب نشستم تا سحر ، دیدم اونا بد نمی گن
به جای صبر و طاقتم ، چه کار کردی واسه من ؟
نه رفتی و نه اومدی ، نه عشقی و نه دیدنی
نه حتی از جانب تو ، حرف به هم رسیدنی
اون دوره ها تموم شده ، دوره ی مثل گل یاس
خودت عجب قد کشیدی ، منو شکستی ناسپاس
چقدر بده اونکه اومد اول گل دادن من
می خواد با یه تبر بشه باعث افتادن من
تو همینو دلت می خواس ، حالا دیدی شکستنو ؟
چرا می خواستی بشکنی رؤیاهای ترد منو ؟
درسته دنیا بی وفاس ، اما بدون خدا داره
کلی مجازات واسه ی آدم بی وفا داره
اگر که راست گفته باشن آدمای دور و برم
دلم می خواد برم یه جا ، لحظه ی مرگو بخرم
شنیدن حرفای دیگه داره دیوونم می کنه
آدم آخه برای کی ؟ انقد دل بسوزونه
علتشو نفهمیدم می خواستی عاشقت بشم
بعدش که مطمئن شدی هرگز دیگه نیای پیشم
از همون اولم آره یه کم عجیب غریب بودی
تو ماجرای تلخ من یه وسوسه یه سیب بودی
تو اومدی دلم رو از راهی که داشت به در کنی
بعدش بذاری بری و بدون اون سفر کنی
من دیوونه رو بگو ، منتظر توأم هنوز
حقمه که بهم بگن بازم بشین بازم بسوز
رنگین کمون زیباس ولی تو حسرت یه رنگیه
دلت رو بسپر دس کوه ، چون جنس اونم سنگیه
من اینو اقرار می کنم تا خواستی آزارم دادی
اما اینم بهت می گم از چشای من افتادی
دیگه اگه خورجین تو پر از گل و نامه باشه
اگه تو فکرت واسه بعد ،‌ هزارتا برنامه باشه
اگه مث اون اولا خوب بشی و با حوصله
نمی شنوی که من دیگه به پرسشت بگم بله
تو این دو سال یا بد بودی یا خشن و مریض بودی
تو اوج اذیتم ولی ، باز برام عزیز بودی
اما حالا تصمیممو گرفتم و ، سخته برام
نوشتنش سخته ، ولی دیگه شما رو نمی خوام
خدا کمک می کنه که یه جور فراموشت کنم
من قطره قطره آب می شم تا تو رو خاموشت کنم
عکسا و یادگاریات نه اونا رو پس نمی دم
دیگه برام تجربه شد دلو به هیچ کس نمی دم
می شینم و با رؤیاهام یه وقتا خلوت می کنم
دلم گرفت به عروسک ، گاهی محبت می کنم
اون حرفامو گوش می کنه تو هر زمون و فرصتی
بدون هیچ توقعی ، بدون هیچ خیانتی
خب دیگه حرفی ندارم هیچی به جز خداحافظی
اونم بذار پای یه جور ، رسم قدیم کاغذی
کسی که تا قیامتم هرگز نمی بخشه تو رو
انقد نشستی تا خودش آخر بهت بگه بذو
بسیتم مرداد وسط تابستون یه سال گرم
هیچی تو قلبت نداری ، حتی یه کم حیا و شرم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه بودم

بچه بودم نه دیگه منتظر زنگ بودم

نه دیگه واسه تو و مثل تو دلتنگ بودم
بچه بودم تو نبودی شبا زود خوابم می برد
دل کوچیکم فقط غصه بازی رو می خورد
بچه بودم همه ام مثل خودم بچه بودن
بچه بودم همه چی درست می شد٬ سخت نبود
هیچکی اندازه من اونروزا خوشبخت نبود
بچه بودم قدرمو زمونه بیشتر می دونست
کوچمون حال منو از تو که بهتر می دونست
بچه بودم کسی مثل تو باهام بد نمی شد
بی توجه از کنار رویاهام رد نمی شد
بچه بودم عالمی بود آخه عاشق نبودم
از دس چشمای تو٬ تو حسرت دق نبودم
بچه بودم توی قایق بی تو خیلی خوش گذشت
دنیا رو کاش می دادم سالای رفته بر می گشت
بچه بودم خبر از خواهش و التماس نبود
لابه لای دفترام٬ جز دو تا برگ یاس نبود
بچه بودم دلم از هیچکسی ناراضی نبود
فکر و ذکرم پیش هیچ چیزی بجز بازی نبود
بچه بودم آسمون یه عالمه ستاره داشت
غصه مون هرچی که بود یه دنیا راه چاره داشت
بچه بودم قهر و آشتیم روی هم لحظه نبود
اخم و دردم واسه حرفی که نمی ارزه نبود
بچه بودم قلبای تو دفترم حقیقی بود
روی دفتر خاطراتم عکس جوجه تیغی بود
بچه بودم چقدر شعرای خوب بلد بودم
کندن اسمارو رو درخت و چوب بلد بودم
بچه بودم شادی پر بود تو دل بادکنکم
آخر اون روزا کسی بود که بیاد به کمکم
بچه بودم غروبا بوی غریبی نمی داد
کسی هدیه به کسی ساعت جیبی نمی داد
بچه بودم اگه مثل حالا مجنون می شدم
از بزرگ شدن واسه ابد ٬ پشیمون می شدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نرو زيبا

نرو زیبا رفتنت واسه دلم ضرر داره
اونورا آدم بد فراوونه ٬ خطر داره
سایه روشن چشات داد میزنه میخوای بری
شب ناز مژه هات علامت سفر داره
نرو زیبا همیشه وحشت من از این بوده
که یکی یه جایی به چشمای تو نظر داره
تو مراقب تمام لحظه هامی ٬ میدونی
نباشی هر کی تو دستاش ٬ دو سه تا تبر داره
منم این دیار و این آدما رو دوس ندارم
ولی هرچی که باشه ٬ دنا داره ٬ خزر داره
نرو زیبا ٬ لااقل به خاطر دخترکی
که یه دل از همه عاشقا دیوونه تر داره
تو بمون حتی اگه مال کس دیگه بشی
بودنت رو خط به خط زندگیم اثر داره
نرو زیبا بسمه هرچی که پیشم نبودی
به خدا این دخترک یه قلب در به در داره
میری اونجا چه کنی ٬ دل منو بسوزونی ؟
یکی مشکل توئه ٬ عاشقی دردسر داره
نرو زیبا به خدا از این دیوونه تر میشم
واسه اون چشمای تو تفاوتی اگر داره
تو فقط نمیدونی چقدر دوست دارم ٬ همین
خدا اما شاید از این عاشقی خبر داره
تو نباشی میمیرم ٬ اما چی گفتم مردنم
واسه ی تو و خیالات فرقی ام مگر داره ؟
زندگی سازیه که ما همه کوکش میکنیم
زیر داره ٬ بالا داره ٬ پایین داره ٬ زبر داره
گاهی تلخه ٬ مث جام شوکرانه رفتنت
گاهی ام مثل خیال موندنت شکر داره
بال پرواز ندارم اما بری باهات میام
دل واسه بودن با تو ٬ هزار تا بال و پر داره
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو يعني خود زيبا


وقتي که چشات ابره ، پلكات چه مهي داره

آفتاب به نگاه تو ، کلي بدهي داره
ماه روزا مياد مكتب ، پيش مژه ي نازت
بارون شده شاگرد ، شب تا سحر سازت
پروانه مياد دورت ، تنها واسه ي مردن
مردن پيش چشم تو ، يعني هميشه بردن
دريا شنيدم عصرا ، موتو مي زنه شونه
راستي ديگه فهميدم محض چي پريشونه
پيش يه نگاه تو ، کوها هميشه موم ن
بيچاره گلا پيشت يه عمره آه محكومن
کوها تو زمستونا از دوره که پر برفن
پيش تو ميان هيچن ، در حد دو تا حرفن
رنگين آمونم سادس ، پهلوي تو بي رنگه
چشماي تو آه باشه ، جاي آسمون تنگه
با اسم تو سيمرغا، پر مي آشن و مي رن
با برق نگاه تو مي سوزن و مي ميرن
دربون دو چشماته ، هر چي نور و سيارس
دفترچه ي ابرا از حرفاي مژت پاره اس
صحراها زير دستت گرما رو مي آموزن
زيبا آتيشا از رو چشماي تو مي سوزن
قطبا زير دست تو شيش ماه مي بينن دوره
تو قلب دائم شب ، دستات هميشه ظهره
جنگل با اون آوازش تو چشماي تو گم شد
شمشاد اومد و پيشت خم شد قد گندم شد
من هر چي بگم از تو ، با او جذبت دوره
راس گفتي چه کاري بود ، شاعر مگه مجبوره ؟
من متهمم باشه ، تو داوري و قاضي
هم مي توني شاکي شي ، هم مهربون و راضي
حرف حالا و فردا ، مثل هميشس زيبا
جز تو همه يعني هيچ ، تو يعني خود زيبا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوس ندارم

چی میشه مینویسم آدما رو دوس ندارم
خودمو ٬ اونا رو ٬ حتی شما رو دوس ندارم
دیگه از دلم گذشته عاشق کسی بشم
اون دوست دارمای بی هوا رو دوس ندارم
یادمه یه وقت جونم از سر عاشقی میرفت
دیگه حتی فکر اون لحظه ها رو دوس ندارم
سرنوشت و سفر و خیانت و پشیمونی
حق دارم بگم که هیچکدوما رو دوس ندارم
نه غریبه لطفی کرد ٬ نه آشنا خیری رسوند
هیچ کدوم ٬ غریبه و آشنا رو دوس ندارم
کفره اما مینویسم ٬ دعا فایده ای نداشت
من دعا نمیکنم ٬ نه ٬ دعا رو دوس ندارم
بچه بودیم چی میشد بچه میموندیم همیشه
گرچه من خیلی بدم بچه ها رو دوس ندارم
یه زمونی یه صدا وجودمو تکون میداد
باورش سخته ولی اون صدا رو دوس ندارم
التماس سرخ سیبا دیگه معنی نداره
سیبا مال عاشقاس ٬ من سیبا رو دوس ندارم
دیگه دستی نمیخوام که کنج دستام بشینه
همه چی سرده ٬ می لرزه ٬ گرما رو دوس ندارم
چرا من دلواپس شمعدونی باشم تو غروب ؟
دیگه نه گلا رو نه گلدونا رو دوس ندارم
وفا حرفه ٬ مهربونی قحطیه ٬ عشقم بلاس
دیگه بی وفام ٬ عجب نیس وفا رو دوس ندارم
صحبت چشمای روشنش یه عمری منو کشت
ولی نه هرگز دیگه اون چشا رو دوس ندارم
با خودم قرار گذاشتم سراغ دلم نرم
با دلت بری خطاست ٬ من خطا رو دوس ندارم
وقتی که عاشق بودم ٬ بلا چه طعم خوشی داشت
حالا که رها شدم پس بلا رو دوس ندارم
یعنی چی دوست دارم ٬ بی تو میمیرم ٬ عزیزم
نمیدونم چرا این جمله ها رو دوس ندارم
باید آدم بشینه راس راسی زندگی کنه
آدمای عاشق و مبتلا رو دوس ندارم
خدا هرچی سر رام بود طعم خوشبختی نداشت
نمیشه آخه بگم که خدا رو دوس ندارم
ولی بنده هات نساختن با دلم تک تکشون
اینکه جرمی نداره ٬ بنده ها رو دوس ندارم
خورشید و ستاره رو مهتاب و آسمونا رو
ساحل و موج بلند دریا رو دوس ندارم
همه عمرم توی سوختن واسه پروانه گذشت
ولی بی رحمم و حتی شعما رو دوس ندارم
می دوی میشکننت ٬ نمیخوانت ٬ نمیرسی
من به کی بگم که این قانونا رو دوس ندارم
زندگی رو شونه هام سنگینی میکنه عجیب
پس گناه من چیه که دنیا رو دوس ندارم
دو سه سالی بود به عشق رویاهام زنده بودم
دیگه حتی رسیدن تو رویا رو دوس ندارم

دلمو همه زدن یا بد میشن یا که بدن
خودمم بدم ولیکن بدا رو دوس ندارم
به جای این همه حرفا چون که باور بکنید
بذارید بگم که دیگه ٬ زیبا رو دوس ندارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ازم گرفت

سرنوشت بديه اول جاتو ازم گرفت
صبحفردا شد ديدم رد پاتو ازم گرفت
تا مي خواستم به چشماي روشنت نگا كنم
مالديگري شدي و چشاتو ازم گرفت
تو رو جادو كرد يكي با يه چيزي مثل طلسم
اثرشزياد بود و خنده هاتو ازم گرفت
تو با من حرف مي زدي نگات يه جاي ديگه بود
خدا لعنتش كنه ، اون ، نگاتو ازم گرفت
لحظه هات يه وقتايي مال دوتامون ميشدن
اون حسود ، اون دو سه تا لحظه ها تو ازم گرفت
خيلي وقته سختمه ديگهتنفس بكنم
يه جور عجيبي انگار هواتو ازم گرفت
خدا دوس نداشت بيام پيشت كنارتو باشم
باورت نمي شه حس دعاتو ازم گرفت
دست روزگار چه قدر با من و آرزومبده
لحن فيروزه اي مريماتو ازم گرفت
سلامت ، خداحافظيت عزيزماي نقره ايت
حرف آخر ، به امون خداتو ازم گرفت
تو حواس واسم نذاشتي چه كنم از دست تو
اشتباهم بهترين جمله هاتو ازم گرفت
نمي خواد بپرسي چي ، خودم دارم بهت ميگم
تو يه خط خوردگي دنيا ، صداتو ازم گرفت
يه كم از برگشتن قشنگتو وقتيگذشت
يكي اومد و يه ذره وفاتو ازم گرفت
هفتم اردي بهشت نزديكاي تولدت
جمعه كه قد تموم زندگيم دلم گرفت
 

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادته وقتی به من رسیدی پاییز بودی
مث شعرای خودم زردوغم انگیز بودی

چشای ناز تو زندونی صد درد بودن
شعراتم مث من و مث خودت زرد بودن

غصه داشتن چشات اما ساده وصاف بودن
حرفایی که میزدی روشن و شفاف بودن

رویاهای من و تو اون روزا صورتی بودن
خواهشامو رو چشات میذاشتی قیمتی بودن


قهرامون آب میشدن تندی مث برف بودن
حرفایی که تو بهم زدی فقط حرف بودن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]آدم برفی
[/h]
تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفی
تو اون شب اومدی دنیا ، آدم برفی
شبی که عمرش از هر شب دراز تر بود
به او شب ما می گیم ، یلدا ،
آدم برفی
یه جورایی من و تو عین هم هستیم
توام تنها ، منم تنها ، آدم برفی
من عاشق بودم و خواستم پناهم شی
توام عاشق بودی اما ، آدم برفی
همه انگار پی اونن که کم دارن
تو بودی عاشق گرما ، آدم برفی
منم از عشقم و اسمش واست گفتم
نوشتم با دسام زیبا ، آدم برفی
تو خندیدی و گفتی ، قلبت از یخ نیست
تو عاشق بودی عین ما ، آدم برفی
تو گفتی که براش می میری و مردی
آره مردی همون فردا ، آدم برفی
دیگه یخ سمبل قلبای سنگی نیست
سفیدی داشتی و سرما ، آدم برفی
تو آفتاب و می خواستی تا دراومد اون
واسش مردی ، چه قدر
زیبا ، آدم برفی
نمی ساختم تو رو ای کاش واسه بازی
تو یه پروانه ای حالا ، آدم برفی
چه آروم آب شدی ، بی سر و صدا رفتی
بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفی
کسی راز تو رو هرگز نمی فهمه
چه قدر عاشق ، چه قدر رسوا ، آدم برفی
من اما با اجازت می نویسم که
تو روحت رفته به
دریا ، آدم برفی
تو روحت هر سحر خورشید و می بینه
می بینیش از همون بالا ، آدم برفی
ببخشید که واسه بازی تو را ساختم
قرار ما شب یلدا ، آدم برفی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

[h=1]جز تو تموم دنیا پر
[/h]
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
شعرای عاشقانه پر
قصیده پر ، ترانه پر
اسم تو در میون باشه
معجزه و بهانه
پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
پروانه پر ، پرنده پر
بازنده پر ، برنده پر
چشمای خیس گریه پر
لبای غرق خنده پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
آفتاب داغ ظهرا پر
امضا و اسم و مهرا پر
کسایی که دیوونتن
اون عاشقای رسوا پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
مجنونای تو کوچه پر
یاسای توی باغچه پر
قابای غرق گرد و خاک
تو گیر و دار طاقچه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
دخترای دیوونه پر
لاله و یاس و پونه پر
هر کسی که عاشقته
تو کوچه و تو خونه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
هق هق و اشک و گریه پر
شکایت و گلایه پر
اسم تو رو صدا زدن
تو آفتابو تو سایه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
حادثه پر ، معجزه پر
اون شاه ماهی قرمزه ، پر
در
بزرگ آهنی
حصارای دروازه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
هر کسی که می بینی پر
دلای مثل چینی ، پر
هر کسی که فقط یه بار
کنار اون بشینی ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
رفتن تو خواب همه پر
زیر لبا
زمزمه ، پر
وارد جایی که بشی
شلوغی پر ، همهمه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
ددین تو ، تو رؤیا پر
دادن اسم و امضا پر
باید همه یاد بگیرن
ددین زیبا تنها پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
قصه ی کوه و تیشه پر
بازی سنگ
و شیشه پر
دل بردن از زیبای ما
از حالا تا همیشه پر
راه و فریب و نقشه پر
طرح گل بنفشه پر
خیال اینکه روزی اون
دل به کسی ببخشه ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
با عشق من زندگی پر
جنون و دیوونگی پر
بزرگه مثل آسمون
نادونی پر ، بچگی پر
جز تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
مسیر کهکشونا پر
فراز آسمونا پر
زیبا مث فرشته هاس
شیداها پر ، حیرونا پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
این عاشقای تازه پر
دوستای بی اجازه پر
هر کی که با
زیبای من
نمی تونه بسازه پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
جنگل و دشت و دریا پر
خواب و خیال و رؤیا ، پر
زیبا ، فقط من بمونم
بقیه ی آدما ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
چراغا پر ، فانوسا پر
دریا و اقیانوسا ، پر
حتی گلای خونگی
گلدونا پر ، کاکتوسا پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
کوزههای سفالی پر
جاهای تنگ و خالی پر
عطر خوش خاطره ها
تو بوته های شالی پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
زندگی وقتی خوابی ، پر
رنگ سیاه و آبی پر
هوا تنفس تو
آفتابی پر ، مهتابی پر
جز تو تموم دنیا پر
هرکسی غیر زیبا پر
رسیدن و پنجره پر
یاد و غم و خاطره ، پر
کنار تو نشستن و
تولد منظره پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
خیال داشتن تو ، پر
جنون
خواستن تو ، پر
فقط واسه خود خودم
تنها گذاشتن تو ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
هفته و روز و فردا ، پر
عید و بهار و یلدا ، پر
هر کی دلش تو رو بخواد
عاشق ، دیوونه ، شیدا ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
هوای دیدن تو ، پر
درد نچیدن تو پر
آرزوی دزدیدنت
فکر رسیدن تو پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
حرفی که رو دیواره ، پر
نامه ی اون آواره ، پر
هر کسی که از عشق تو
می خواد بشه بیچاره ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا ، پر
جاده ی
راه شیری ، پر
برای تو اسیری ، پر
اون کسی که خیال کنه
از پیش من تو می ری ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
حرفای کهنه و نو پر
هر عددی به جز دو ، پر
خلاصه که برای من
هر آدمی ، غیر تو ، پر
جز تو تموم دنیا پر
هر کسی غیر زیبا پر
همه باید پر بزنن
تا زیبا ، بال من بشه
جواب هر مسئله و
درد و سوال من بشه
من نمی خواستم همه رو
تو شعرا پر بردم ، ولی
اینکارو باید بکنم
تا زیبا مال من بشه
جز تو تموم دنیاپر
هر کسی غیر زیبا پر
خدا کنه زیبا نگه
خود توام با اونا پر

 

Similar threads

بالا