برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فقط عاشق اینم روزایی که با تو تنهام...........کار و بار زندگیمو بزارم برای فردام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در بهاري زيبا كه خداوند در احساس جهان جاري بود
و درختان پر از انگيزه براي بودن
من و تو مست بهار
روي آن نيمكت زير چنار
هر دو چشمانم خيس و دو چشمانت شاد
با صدايي آرام
توي گوشم گفتي دوستت خواهم داشت
من به تو خنديدم و تو سرمست تر از گنجشكان
باز در گوشم گفتي آرام
"فاش مي گويم و از گفته خود دلشادم ، بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم"

سيل شد اشكانم و فقط باريدم
تو ولي مي خنديدي به همه دلهره هاي من و چشمان پر از سيلابم
من برايت خواندم
دوستت خواهم داشت
بيشتر از همه آدم ها
بيشتر از دنيا
بيشتر از همه ثانيه ها

رعد و برقي زد و باران باريد
خيس باران بهار و دو چشمانم خيس
و تو آرام به من مي گفتي
دوستت خواهم داشت

من به تو خنديدم و تو فرياد زدي
دوستت خواهم داشت

لحظه ها بگذشتند
روزها از پس هم
و تو هر روز به من مي گفتي
دوستت خواهم داشت
و دل كوچكم آرام فقط مي باريد
و تو لبخند به چشمان سياهت و دلت قرص تر از ماه ، به من مي گفتي
مهربانم ، دوستت خواهم داشت

چند سالي بگذشت
همه گنجشكان مست
و دو چشمانم خيس
مي نشينم بي تو
روي آن نيمكت زير چنار

خبري از تو و چشمانت نيست
خبري از لب خندانت نيست

خسته از ثانيه ها
باز دنبال همان دوستت دارم ها

تو كجايي امروز كه بگويي دوستم خواهي داشت
راستي دوستم داري يا خواهي داشت؟

من ولي دوستت مي دارم
بيشتر از همه آدم ها
بيشتر از دنيا
بيشتر از همه ثانيه ها
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای دوست! من خزان را به خاطر رنگش
و بهار را به خاطر شکوفه هایش
و خدایی که دل را برای تپش
وتپش را در پاسخ
پاسخ را در چشمان قشنگ تو
برای عصیان زندگی آفرید ،
دوست دارم
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
كلمه ها بر احساسها و انديشه ها تاثير مي گذارند .
احساسها بر افكار وكلمه ها مؤثرند .
انديشه ها بر كلمه ها و احساسها تاثير مي گذارند .

بگوييم : از اينكه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد متشكرم .
نگوييم : ببخشيد كه مزاحمتان شدم .

بگوييم : در فرصت مناسب كنار شما خواهم بود .
نگوييم : گرفتارم .

بگوييم : راست مي گي؟ راستي؟
نگوييم : دروغ نگو .

بگوييم : خدا سلامتي بده .
نگوييم : خدا بد نده .

بگوييم : هديه براي شما .
نگوييم : قابل ندارد .

بگوييم : با تجربه شده .
نگوييم : شكست خورده .

بگوييم: قشنگ نيست .
نگوييم : زشت است .

بگوييم: خوب هستم .
نگوييم: بد نيست .

بگوييم : مناسب من نيست .
نگوييم : به درد من نمي خورد .

بگوييم : با اين كار چه لذتي مي بري؟
نگوييم : چرا اذيت مي كني؟

بگوييم : شاد و پر انرژي باشيد .
نگوييم : خسته نباشيد .

بگوييم: من .
نگوييم: اينجانب .

بگوييم: دوست ندارم .
نگوييم: متنفرم .

بگوييم: آسان نيست .
نگوييم: دشوار است .

بگوييم : بفرماييد .
نگوييم : در خدمت هستم .

بگوييم : خيلي راحت نبود .
نگوييم : جانم به لبم رسيد .

بگوييم : مسئله را خودم حل مي كنم .
نگوييم : مسئله ربطي به تو ندارد .
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو در پاسخ آبی ترین تمنای دلم گفتی

دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم!!!
 

banooyeariayi

عضو جدید
چـــقدر تلــــخ شده ای!
آنقــــــدر کــــه حتِــــــــی وقتــــــــی صدایتـــــــ را می شنوم
احســـاس می کنم دیــــگر دلـــم برایت نمی لــرزد...
 

banooyeariayi

عضو جدید
گفتی:
"دلهره هایت را به باد بده "

اینجا دلی هست که هر روز زمین می خورد و​
له می شود​
زیر طعنه های این و آن و دیگری...​

گفتی:
"دستانم برای آرامشت رو به آسمان است"

اینجا آرامش واژه ای گنگ است...​
نامفهوم...​
برایم حتی​
معناش نمی کند کسی ...

گفتی:
"هر دردی را درمانی ست بی شک"
بی شک​
بدان​
اینجا دلی درد دارد...​
درد...​
می دانی اما​
به کدامین دعا و طلسم آسمانی درمانش یابم؟​
بگو...​
می دانی؟​
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چنان یاد از تو دارم

که گویی در دنیایت رهایم


چگونه جان به اسم من تو دادی

که خود را جدا از تو نبینم

چگونه این عشق را پایداری ست

که من طاقت دوریت هیچ ندارم
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://s1.picofile.com/file/6318709254/آدم_برفی_های_کوچولو.jpg


امروز که یاد من نیستی
بگذار برایت ترانه ای بخوانم از آدمکی برفی
که در حسرتت آب شد
و تو چشمان خیسش را...
به آستین پیراهنت دوختی!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دو دلم اول خط نام خدا بنویسم
یا که رندی کنم و نام تو را بنویسم

همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود
با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم


ای که با حرف تو هر مسئله ای حل شدنیست
به خدا خود تو بگو نام که را بنویسم

صاحب قبله و قبله دو عزیزاند ولی
خوشتر آن است من از قبله نما بنویسم

آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد
باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم

تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین
قصه ی درد به امید دوا بنویسم

قلمم جوهرش از جوش و جراحت باقیست
پست باشم که پی نان و نوا بنویسم

بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس
پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم

بعد یک عمر ببین دست و دلم می‌لرزد
که من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم

من و تو چون تن و جانند مخواه و مگذار
این دو را باز همین طور جدا بنویسم

شعر من با تو پر از شادی و شیرین کامیست
باز حتی اگر از سوگ و عزا بنویسم

با تو از حرکت دستم برکت می‌بارد
فرق هم نیست چه نفرین چه دعا بنویسم

از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای
تا درآن منظره ی روح گشا بنویسم

عشق آن روز که این لوح وقلم دستم داد
گفت هر شب غزل چشم شما بنویسم
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
بانوي من امشب
ترانه سازي كن
با اين شبِ وحشي
دوباره بازي كن!

بانوي سرگردون
عاشقترين ميشم
دور حريمِ تو
ديواره چين ميشم!!!
 

faryad beseda

عضو جدید
كاروان رفته بود وديده من
همچنان خيره مانده بود به راه
رفته بودي ورفته بود از دست
عشق واميد زندگاني من
رفته بودي ومانده بود به جا
شمع افسرده جواني من!
 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر بدینسان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست
گر بدینسان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود،چون کوه
یادگاری جاودانه،بر طراز بی بقای خاک

« احمد شاملو »



 

طوفان 2013

اخراجی موقت
اِند کثافت
....والبته اقای شیطان سیاه!
ساعت دو نصفه شبه ، عقربه ها دقیقه
دستم و هف تیر میکنم درس تا جایی رو نبینه
یه خود کشی واقعی قاعده هاش همینه
خونم نباید بپاشه رو دیوار صابخونه
هیشکی نباید از این ماجرا چیزی بدونه
گرومب! بزن! درس وسط ، راهی دیگه نداری
دیگه نمی تونی سر خودت کلاه بزاری !
زندگی چیزی نیس به جز زخمای کاریی بد
به جز یه مشت کثافت،به جز اومد نیومد
یه گلوله باید برای خاطره هام حروم کنم
توزندگی یه بار باید یه کاری رو تموم کنم
فردا بازم روزنامه ها تیتر میزنن ، تیتر درشت:
<<خیلی باید جوون باشه دستی که اون جوونو کشت!>>
گرومب! بزن! درس وسط ، راهی دیگه نداری
دیگه نمی تونی سر خودت کلاه بزاری !
 

sayeh69

عضو جدید
کاربر ممتاز
چاپلین به دخترش نوشت :
تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدنت را عریان نکن
هرگز چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمیفهمد گریان مکن
قلبت را خالی نگاهدار و اگر روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن فقط يكنفر باشد
و به او بگو : تو را کمتر از خدا و بیشتر از خودم دوست دارم ، زیرا به خدا اعتقاد و به تو نیاز دارم...
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو نیستی که ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه‌ها جاری است

چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست

چگونه جای تو در جان زندگی سبز است

هنوز پنجره باز است...

تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است

طنین شعر و نگاه تو در ترانه‌ی من

تو نیستی که ببینی چگونه می‌گردد

نسیم روح تو در باغ بی‌جوانه‌ی من...

تو نیستی که ببینی دل رمیده‌ی من

به‌جز تو یاد همه چیز را رها کرده است...
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با من امشب چيزي از رفتن نگو

نه نگو

از اين سفر با من نگو

من به پايان ميرسم از کوچ تو

بامن از آغاز اين رفتن نگو

کاش ميشد لحظه ها را پس گرفت

کاش ميشداز تو بود و با تو بود

کاش ميشد در تو گم شد از همه

کاش ميشد تا هميشه با تو بود
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تورو دوستت دارم خیلی زیاد منو ببخش



اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش


اگه نگام گم میشه تو شهر چشات منو ببخش


منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو میشمرم


اگه همش پیش همه بهت میگم دوستت دارم


منو ببخش اگه فقط اسمتو تکرار میکنم


عشق تو رو بهانه ی گریه ی گیتار میکنم


منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم



منو ببخش اگه میخوام فقط بشی مال خودم


منو ببخش اگه شبا تورو به ماه نشون میدم


از روی قله ها اگه واسه تو دست تکون میدم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تورو دوستت دارم خیلی زیاد منو ببخش



اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش


اگه نگام گم میشه تو شهر چشات منو ببخش


منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو میشمرم


اگه همش پیش همه بهت میگم دوستت دارم


منو ببخش اگه فقط اسمتو تکرار میکنم


عشق تو رو بهانه ی گریه ی گیتار میکنم


منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم



منو ببخش اگه میخوام فقط بشی مال خودم


منو ببخش اگه شبا تورو به ماه نشون میدم


از روی قله ها اگه واسه تو دست تکون میدم


6 سال پیش اولین چیزی که واسه همسرم سابقم نوشتم این بود

ای داد مننننننننن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تورو دوستت دارم خیلی زیاد منو ببخش



اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش


اگه نگام گم میشه تو شهر چشات منو ببخش


منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو میشمرم


اگه همش پیش همه بهت میگم دوستت دارم


منو ببخش اگه فقط اسمتو تکرار میکنم


عشق تو رو بهانه ی گریه ی گیتار میکنم


منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم



منو ببخش اگه میخوام فقط بشی مال خودم


منو ببخش اگه شبا تورو به ماه نشون میدم


از روی قله ها اگه واسه تو دست تکون میدم

نگران نباش

چشم هایِ وحشیِ مرا

هیچ نگاه هرزه ای رام نخواهد کرد ...

تو فقط

از مرز چشم های ِ دلم ،

پا بیرون نگذار ...
 

banooyeariayi

عضو جدید






سهم من از تو

دلتنگیِ بی پایانیست

که روزها دیوانه ام می کند

شب ها شاعر !
 

طوفان 2013

اخراجی موقت
دارم دق میکنم تحمل ندارم دیگه خسته شدم دارم کم میارم
دلم تنگ شدهو دیگه نا ندارم همش فکر توم همش بی قرارم
دیگه اشکی برام نمونده که بخوام برات گریه کنم فدای تو چشام
دلم داره واسه تو پرپر میزنه تو رفتی یو هنوز خیالت با منه
بدون تو کجا برم کنار کی بشینم تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم
تو که نیستی بکی بگم چشاشو روم نبنده بکی بگم یکم نازم کنه که بهم نخنده
بدون تو باکی حرف بزنم دردت بجونم تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم
بجون چشمات از تموم این زندگی سیرم تو که نیستی همش ارزو میکنم بمیرم
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکوت عجیبی دارد اینجا

دیگر تنها من مانده ام و خیال بودنت،

خنده هایت و نوشته هایی که ...

با من چه می کنی !؟

دلم برایت تنگ می شود وقتی می خوانمت،

وقتی بلند بلند می خوانمت

تنهایی عجیبی است، دیوانه ام می کند گاهی

وقتی می دانم دیگر برق چشمانت را توان دیدن من نیست ...

کاش اینجا بودی، درست روبروی من!

سکوت می کردیم و در آن سکوت می خواندیم همدیگر را!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی که من عاشق شدم....
کدام فکر بیمار

تیشه و ریشه را

هم قافیه کرد؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اید کمی باران بریزم توی جیبم
تا روزهای تشنگی تنها نباشم
.....................
پ.ن:
نیستی تا که بخندی و غزل بنویسم
شعر ها نیمه تمام اند
و
دلم طوفانی است....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این حوالی

کسی هست که

بوی تازگی میدهد عطر تنش

دستانش گرم استــــــــــ

و نگاهـــــش کاش

تا همیشه برای من بمانـــد

آری

این حوالی هنوز هـــــم

فرصتِ عاشقی هستــــــــــــ . . . !
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا