بهارم دخترم !با قاصدك آمد خبر از گوشه ي باغ
درختي چادر گل كرده بر سر
كنار جويباري گوشه ي ديگر
نشسته يك گل زيبا
به دل گفتم خوشا بر باغ و بر ما اين جسارت
اگر هم در دل تاريك شب
سرما زند از كينه برگل
بگو فردا بيا باغم ببين پر شد ز سنبل
به ديوار حياط خانه مي بينم شبي را
كه ياس رازقي عطر گل خود مي فروشد
گل مينا بدستش ساغر مي
چه ارزان مي دهد جامي به بوسه
من بيدل خراب جام مينا
هزاران بوسه اش بر دست و بر پا
بيا دختر بيا دختر تماشا
نسيم خوش وزان از جانب كوه
به گوش آيد صداي نغمه ي ني
خدايا اين كه مي بينم همان خرم بهشت است
بهارم دخترم بشنو نسيم آمد
شمس الدين عراقي