سربازی!!

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
من عاشق سربازیم اینقدر دوست داشتم دخترا هم میرفتم حیفففففففففففففف
 

just mechanic

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای.لعنت به تو سربازی که دوسال منو از ارزوهام دور میکنی.باز خوبه من فقط باید 3ماه برم.
سر دروازه که رسیدم --- صدای بلبل و شیپور شنیدم
به صف کردند تراشیدند سرم را---لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان --- که امشب کردی تو مرا نگهبان
سر پستم رسیدم خوابم آمد --- محبت های مادر یادم آمد
تفنگم را گذاشتم بر لب سنگ --- محبت های مادر یادم امد
غم مادر مرا دیوانه کرده --- کبوتر در عجبشیر لانه کرده
نوشتم نامه ای با برگ چایی --- کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامهای با برگ زیتون --- فراموشم نکن ای یار شیطون
نوشتم نامه ای با برگ انگور --- جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
از آن روزی که سربازی به پا شد---ستم بر ما نشد بر دختران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد---تمام دختران را چشم به راه کرد

یادش بخیر اینو یکی از بچه ها همیشه می خوندی
 

Similar threads

بالا