گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
در چشم روز خسته خزيدست
رؤياي گنگ و تيرهء خوابي
اکنون دوباره بايد از اين راه
تنها به سوي خانه شتابي


تا سايه سياه تو ، اينسان
پيوسته در کنار تو باشد
هرگز گمان مبر که در آنجا
چشمي به انتظار تو باشد


بنشسته خانهء تو چو گوري
د ر ابري از غبار درختان
تاجي بسر نهاده چو ديروز
از تارهاي نقره باران


از گوشه هاي ساکت و تاريک
چون در گشوده گشت به رويت
صدها سلام خامش و مرموز
پر ميکشند خسته بسويت


گوئي که ميتپد دل ظلمت
در آن اطاق کوچک غمگين
شب ميخزد چو مار سياهي
بر پرده هاي نازک رنگين


ساعت به روي سينه ديوار
خالي ز ضربه اي ،ز نوائي
در جرمي از سکوت و خموشي
خود نيز تکه اي ز فضائي


در قابهاي کهنه ، تصاوير
اين چهره هاي مضحک فاني
بيرنگ از گذشت زمانها
شايد که بوده اند زماني


آئينه همچو چشم بزرگي
يکسو نشسته گرم تماشا
بر روي شيشه هاي نگاهش
بنشانده روح عاصي شب را


تو ، خسته چون پرندهء پيري
رو ميکني به گرمي بستر
با پلک هاي بسته لرزان
سر مينهي به سينهء دفتر


گريند در کنار تو گوئي
ارواح مردگان گذشته
آنها که خفته اند بر اين تخت
پيش از تو در زمان گذشته


ز آنها هزار جنبش خاموش
ز آنها هزار نالهء بيتاب
همچون حبابهاي گريزان
بر چهرهء فشردهء مرداب


لبريز گشته کاج کهنسال
از غار غار شوم کلاغان
رقصد به روي پنجره ها باز
ابريشم معطر باران


احساس ميکني که دريغ است
با درد خود اگر بستيزي
ميبوئي آن شکوفهء غم را
تا شعر تازه اي بنويسي
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خاله بازیو بیخال بشین میخوام یه چیزی بگم که همتون احساس ناراحتی کنین...
بگم یا خاله بازی دوس دارین؟؟؟
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديدگان تو در قاب اندوه
سرد و خاموش
خفته بودند
زودتر از تو ناگفته ها را
با زبان نگه گفته بودم

از من و هرچه در من نهان بود
ميرميدي
ميرهيدي
يادم آمد که روزي در اين راه
ناشکيبا مرا در پي خويش
ميکشيدي
ميکشيدي
آخرين بار
آخرين بار
آخرين لحظهء تلخ ديدار
سر به سر پوچ ديدم جهان را
باد ناليد و من گو کردم
خش خش برگهاي خزان را


باز خواندي
باز راندي
باز بر تخت عاجم نشاندي
باز در کام موجم کشاندي
گرچه در پرنيان غمي شوم


سالها در دلم زيستي تو
آه،هرگز ندانستم از عشق
چيستی تو
کيستي تو
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا که لطف می کنید!!!
دو اینکه: انجمن علمی دانشگاه ما خیلی داغونه به نظر شما چیکارش کنیم که رونق بگیره و از کجا شروع کنیم!!!!
خب...
بچه ها اگه سابقه ی عضو انجمن بودن رو دارید به دوستمون کمک کنید
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا که لطف می کنید!!!
دو اینکه: انجمن علمی دانشگاه ما خیلی داغونه به نظر شما چیکارش کنیم که رونق بگیره و از کجا شروع کنیم!!!!
مایه انجمن علمی داشتیم توپ
شما از معاونت دانشجویی کمک بگیر
اعلامیه بزن
کدوم دانشگاهین؟
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر بچه های بترکون مهندسی شیمی
دیر کردیم ولی رسیدیم
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ملینا_فلفلی-آلما_جواد_شهرام_و همه مریم های دیگه.....
آقایون و مریم های محترم بگم؟؟؟؟؟
برای بار سوم....
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب...
بچه ها اگه سابقه ی عضو انجمن بودن رو دارید به دوستمون کمک کنید
من سابقه انجمن علمی و جشنواره های مختلف و برنامه های فرهنگی زیاد داشتم.
واسه رونق کارتون مجله بزنین
البته بودجه ازدانشگاه بگیرین
 
بالا