مشاعرۀ سنّتی

t.askari

عضو جدید
ای که به هر تار زلفت اسیر تازه ای دارد
مبارک باشد اما دلبری اندازه ای دارد
 

t.askari

عضو جدید
در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غم است است سر می زند
ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی
هر شب به ما سر می زند
 

banoo12

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
 

نارون آبي

عضو جدید
تنها در بي چراغي شب ها مي رفتم.

دست هايم از ياد مشعل ها تهي شده بود.

همه ستاره هايم به تاريكي رفته بود.

مشت من ساقه خشك تپش ها را مي فشرد.

لحظه ام از طنين ريزش پيوندها پر بود.

تنها مي رفتم، ريزش پيوندها پر بود.

تنها مي رفتم، مي شنوي؟ تنها.

من از شادابي باغ زمرد كودكي براه افتاده بودم.

آيينه ها انتظار تصويرم را مي كشيدند،

درها عبور غمناك مرا مي جستند.

و من مي رفتم، مي رفتم تا در پايان خودم فرو افتم
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا دردی ست اندر دل اگر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
 

banoo12

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
 

banoo12

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا عهدیاست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را و جان خویش تن دانم
 

نارون آبي

عضو جدید
من از برگريز سرد ستاره ها گذشته ام

تا در خط هاي عصياني پيكرت شعله گمشده را بربايم.

دستم را به سراسر شب كشيدم،

زمزمه نيايش در بيداري انگشتانم تراويد.

خوشه فضا را فشردم،

قطره هاي ستاره در تاريكي درونم درخشيد.

و سرانجام

در آهنگ مه آلود نيايش ترا گم كردم
 

نارون آبي

عضو جدید
ميان ما سرگرداني بيابان هاست.

بي چراغي شبها، بستر خاكي غربت ها، فراموشي آتش هاست.
ميان ما« هزار و يك شب » جست و جوهاست
 

m@hn@z

عضو جدید
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
لحظه ديدار نزديك است .
باز من ديوانه ام، مستم .
باز مي لرزد، دلم، دستم .
باز گويي در جهان ديگري هستم .
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ !
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!
آبرويم را نريزي، دل !
- اي نخورده مست -
لحظه ديدار نزديك است .
 

رسول فهیم

عضو جدید
لب باز مگیر یک زمان از لب جام
تا بستانی کام جهان از لب جام
در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام
 

banoo12

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید ولی فکر کنم درستش اینه:
تورا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند بر شاخ تلاجن شاخه ها رنگ سیاهی ................
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا