مشکلات زندگی تون رو خیلی جدی نگیرید

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
مشکلات زندگی تون رو خیلی جدی نگیرید :


زوج خوشبخت طبقه 10 رو دیدم که باهم زد و خورد می کردن



"پیتر" محکم و قوی رو توی طبقه 9 دیدم که داره گریه می کنه



طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستش خوابیده



طبقه 7، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره



طبقه 6، "هنگ" بیکار هنوز هفت تا روزنامه در روز می خره تا یه کار پیدا کنه



آقای خیلی محترم "وانگ" در طبقه 5 سعی میکنه لباسای زیر خانومش رو بپوشه



طبقه 4 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه



طبقه 2، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه



قبل از اینکه از ساختمون بپرم فکر می کردم بدشانس ترین آدمم



الآن فهمیدم هرکسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره



آدمایی که دیدم الآن دارن به من نگاه می کنن



فکر کنم الآن که من رو می بینن، احساس می کنن وضعشون اونقدرا هم بد نیست.

 
آخرین ویرایش:

mclaren

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی، جالب بود، همیشه ما نیستیم که مشکل داریم همه افراد جامعه بطوری مشکلات زندگی خودشونو دارن
 

behnam.95

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی جالب بود...هیچ کسی تو زندگی بدون مشکل نیست..

همه یه مشکل بزرگ یا کوچیک دارن ....همیشه
 

kambadena

کاربر بیش فعال
من خیلی خنده رو هستم!زود خندم میگیره!!!! آره لبخند زدن برای جذب اتفاقات خوب موثره عزیز.

اثرو تاثیرو بیخیال
دنیا دوران دورانه الانم دست منه ممکنه فردا دستم نباشه!
پس الانو خوب میچسبم که فردا پشیمون نشم
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی فاطی جوون بسیار عالی بود
امیدوارم هیچ کس تو دنیا بی درد نباشه
چون بی دردی بد ترین درده:heart:
 

تک ستاره*

عضو جدید
کاربر ممتاز
من این مطالبو باز هم خونده بودم.
و احساس میکنم هر چند وقت یکبار لازمه که این مطالب باز هم تکرار بشه.
 

falipour2000

عضو جدید
ممنون عزيزم
كمي آروم شدم.
مشکلات زندگی تون رو خیلی جدی نگیرید :


زوج خوشبخت طبقه 10 رو دیدم که باهم زد و خورد می کردن



"پیتر" محکم و قوی رو توی طبقه 9 دیدم که داره گریه می کنه



طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستش خوابیده



طبقه 7، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره



طبقه 6، "هنگ" بیکار هنوز هفت تا روزنامه در روز می خره تا یه کار پیدا کنه



آقای خیلی محترم "وانگ" در طبقه 5 سعی میکنه لباسای زیر خانومش رو بپوشه



طبقه 4 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه



طبقه 2، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه



قبل از اینکه از ساختمون بپرم فکر می کردم بدشانس ترین آدمم



الآن فهمیدم هرکسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره



آدمایی که دیدم الآن دارن به من نگاه می کنن



فکر کنم الآن که من رو می بینن، احساس می کنن وضعشون اونقدرا هم بد نیست.

 

Similar threads

بالا