پاتق دوست داران حضرت زهرا(س)

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
مأنوس نمودن فرزندان به مسجد و دقت در گفتار پيامبر


روزى حضرت زهرا عليهاالسلام به فرزندش حسن كه هفت ساله بود مى‏فرمود:
«به مسجد برو، آنچه را از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيدى فراگير و نزد من بيا و براى من بازگو كن».
حسن همين كار را كرد و بعد به خانه بازگشت و با سخنرانى شيرين خود بيانات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم را براى حضرت زهرا عليهاالسلام بيان نمود.
هر وقت على عليه‏السلام وارد خانه مى‏شد. حضرت زهرا عليهاالسلام را حافظ آياتى از قرآن كه تازه نازل شده بود. مى‏يافت، مى‏پرسيد: اين آيات و علوم تازه را از كجا دريافت كردى؟ مى‏گفت: «از پسرت حسن».
روزى على عليه‏السلام در خانه مخفى شد، حسن وارد گرديد و آنچه را از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم در مسجد شنيده بود در ضمن سخنرانى براى مادر تعريف كرد ولى اين بار در سخنرانى خود گير مى‏كرد، فاطمه عليهاالسلام تعجب كرد، حسن گفت: «مادرم، شخص بزرگى سخن مرا مى‏شنود، و همين موجب كندى زبان من شده است»، در همين هنگام على عليه‏السلام از مخفيگاه بيرون آمد و پسرش را بوسيد. (1)



1ـ بحار/ 43/ 238.
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوشبخت واقعى

فاطمه (س) از پیامبراكرم(ص) نقل كرده كه فرمود: این جبرئیل (ع) است كه مرا خبر مى دهد: همانا خـوشبخت واقعى كسـى است كه على را، در زندگى ام و پس ازمرگم دوست داشته باشد. بهجه، ج 1،ص 271
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
«اعلان حقانیت امیر المومنین و بطلان سقیفه»

«اعلان حقانیت امیر المومنین و بطلان سقیفه»

احیای ایام فاطمیّه، احیای غضب حضرت زهرا علیها السلام و

غضب الهی است

بر غاصبان خلافت چرا که:
((ان الله لیغضب لغضب فاطمه))
خداوند به خاطر غضب فاطمه علیها السلام غضب می کند
برپایی خیمه های عزای فاطمی , کشیدن خط بطلان است بر خلافت سردمداران سقیفه.

« بزرگداشت این ایام, تداوم نهضت فاطمی است در اعلان حقانیت امیر مومنان»

آری فاطمیه فریاد مظلومیت مولا حضرت امام علی علیها السلام است از حنجر تشیع در گوش عالمیان.

فاطمیه زمزمه بغض آلود محب علی علیها السلام است در ترویج ولایت و اصلاح عقائد و اخلاق امت پیامبر(صلی ا... علیه و آله)


پس از آنکه برای ابوبکر بیعت گرفتند و مردم سکوت و انزوا را برگزیدند,

حضرت زهرا علیها السلام فرمود:

(( من هرگز روزی را مانند امروز ندیدم که امت اسلامی زشت ترین صحنه ها را پدید آوردند, جنازه مبارک رسول خدا(صلی ا... علیه و آله) را در برابر ما وا گذاشتند و خود سرانه و ظالمانه دیگران را به جای ما نشاندند.))


مولا علی علیه السلام به سلمان فرمود:

«سلمان , فاطمه را دریاب, گویی دو طرف مدینه را می نگرم که به لرزه در آمد, سوگند به خدا !!!!!! اگر فاطمه موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و در کنار قبر پیامبر نفرین و ناله سر دهد, دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی ماند و زمین همه آنها را در کام مرگ بار خود فرو می برد.»
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم محتاج عطا وکرم فاطمه ایم
یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است دل سوخته عمر فاطمه ایم
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
تعليم فرزندان به نوع‏دوستى و رعايت حقوق همسايگان


از جمله روشهاى تربيتى حضرت فاطمه عليهاالسلام نوع‏دوستى او بوده است، كه در برابر چشمان تيزبين فرزندانش، به مردم كمك مى‏كرد و خود گرسنه مى‏ماند، ولى ديگران را سير مى‏نمود. (1)
فاطمه عليهاالسلام گرنبندش را به فقرا ايثار كرد و آنان را مورد نوازش قرار داد و از پول آن پارچه‏ها خريدارى شد و براى بى‏لباسها، لباس مناسب تهيه گرديد...(2) و پرده‏هاى خانه‏اش در اختيار پيامبر خدا قرار گرفت و از آن عريانها پوشانده شد و حديث «فاطمه بضعه منى» در حق آن حضرت صادر گشت.(3)
آن حضرت نه تنها در مسائل اقتصادى و رفع مشكلات روزمره‏ى مردم پيشگام بود، حتى از نظر اخلاقى و عواطف انسانى و ارشاد و هدايت مردم نيز به كمك آنان مى‏شتافت و مصالح مردم را پى‏گيرى مى‏كرد و در حقشان دعا مى‏فرمود و از اين طريق فرزندان خويش را به چنين عواطف اسلامى و انسان‏ساز پرورش مى‏داد.
حضرت امام حسن عليه‏السلام مى‏فرمايند: شبى مادرم را ديدم كه تا صبح به عبادت پرداخت و مرتب مؤمنين و ديگران را دعا مى‏كرد، ولى در حق خود ساكت بود. از علت آن پرسيدم، فرمود: اول همسايه و ديگران، سپس خودمان. (4)
شبيه اين حديث از امام موسى بن جعفر عليه‏السلام صادر گرديده(5) و نشان مى‏دهد كه آن حضرت تا چه حدى سوز اجتماعى و نوع‏دوستى داشته است و ديگران را بر خود و خوديها مقدّم مى‏داشت.
و در يك قضيه تاريخى ديگر آمده است، كه فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام همچون اميرالمؤمنين على عليه‏السلام براى بهبودى حسن و حسين عليهم‏السلام از مريضى، سه روز روزه نذر كرده بود و هنگام انجام دادن آن، مجبور شد براى يك نفر يهودى بنام «شمعون» در خانه خودش كار استيجارى نموده و از اجرت آن نان جو تهيه نمايد....
چنانچه در تفسير سوره‏ى هل اتى (دهر) آمده است فاطمه و على و ديگر خانواده‏ى او سه روز روزه گرفتند و هر شب موقع افطار غذاى خويش را به ترتيب به: مسكين، يتيم، كافر و اسير دادند و همين سوره در مناقب آن حضرت و ساير اهل‏بيت نازل گشت....(6) اگر امام حسين عليه‏السلام سه بار اموالش را با فقرا تقسيم نموده و دوبار خلع يد كرده است. در دامان پر مهر و انسان‏ساز فاطمه عليهاالسلام پرورش يافته... (خرج من ماله مرتين و قاسم الله ثلاث مرّات ماله) و همچنين فرزندان ديگرش كه جاى بحث آن نيست. (7)



1ـ بحار، ج 41، ص 34، ح 6.
2ـ در بحث «ايثار فاطمه» در فصل 14 ملاحظه فرماييد.
3ـ در بحث «ايثار فاطمه» در فصل 14 ملاحظه فرماييد.
4ـ رايت امى فاطه قامت فى محرابها... و سمعتها تدعو للمؤمنين والمؤمنات و تسميهم و تكثر الدعإ؛ّّ لهم و لاتدعو لنفسها بشى فقلت لها: يا اماه! لم لاتدعين لنفسك كما تدعين لغيرك؟ فقالت: يا بنى الجار ثم الدار. (وسائل، ج 4، ص 1150، ح 7-محجة البيضاء، ج 4، ص 208 و بحار ج 43، ص 81 و...).
5ـ وسائل‏الشيعه، ج 4، ص 1151، ح 8- بحارالانوار، ج 43، ص 82، ح 4. 6ـ فرائد السّمطين، ج 2، ص 54، ش 383- بحارالانوار، ج 35، ص 237- تفاسير مختلف ذيل آيات مربوطه...
7ـ شرح ابن ابى‏الحديد، ج 16، ص 10، فرائد، ج 2، ص 123، ش 423.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
توجه به سلامتى فرزندان


يكى از عوامل مؤثر در سلامت و نشاط روحى و جسمى كودك، تغذيه سالم، حلال و دوست‏داشتنى براى او يعنى شير مادر است. كه البته اين امر تأثيرگذار در شخصيت انسانهاى بزرگ مى‏باشد. با دقت در سيره فاطمه زهرا عليهاالسلام درمى‏يابيم كه امر تغذيه كودكان دقيقاً مورد علاقه ايشان بوده است. علاوه بر اين نبايد از تأثيرگذارى متقابل روح و جسم غافل بود بى‏شك يك جسم بيمار روح را پژمرده و بى‏نشاط مى‏سازد همانگونه كه روح افسرده موجب اخلال در فعاليتهاى بدن مى‏گردد. بارها در تاريخ خوانده‏ايم كه گاه فاطمه زهرا عليهاالسلام شكم فرزندان را به قيمت گرسنگى خود سير مى‏كرد. زمانى كه مسلمانان به علت كمبود آب سخت در مضيقه بودند فاطمه عليهاالسلام حسن و حسين عليهاالسلام را نزد پيامبر برد و عرض كرد اى رسول خدا فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگى در توان آنها نيست پيامبر كه نگرانى دخترش را در اين رابطه بجا و بموقع ديد زبان مباركش را در دهان حسن و حسين عليهاالسلام قرار داد و با تر كردن دهان آنها حضرت زهرا عليهاالسلام را از نگرانى درآورد و آن دو طفل كوچك را نيز از تشنگى مفرط نجات داد. يكى از وظايف والدين به ويژه مادر مراقبت از سلامتى جسمى فرزندان است. حضرت زهرا عليهاالسلام به عنوان مادرى نمونه در اين مورد نيز حساسيت خاص داشتند كه نمونه‏اى از آن در قصه سوره هل اتى و مريضى حسنين و نذر سه روز فاطمه عليهاالسلام براى بازگشت سلامتى و صحت به فرزندان خود مى‏باشد
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسهايى از برنامه‏هاى تربيتى حضرت زهرا ‏عليه نسبت به فرزندان


1- مادر بايد با كودك خود مأنوس باشد و با آنان بازى كند. 2- در حين بازى يكى از بهترين شرائط براى يادگيرى كودك است. 3- مادر بايد در هنگام بازى با كودك به او مطالب اخلاقى را تعليم دهد. 4- يكى از بهترين راهها براى آموزش كودكان استفاده از شعر است. 5- استفاده از شعر براى كودكان جالب و براى فهم و درك مطالب او مفيدتر است. 6- مربيان و مادران بايد به محتواى اشعار كودكان توجه جدى داشته باشند. 7- در اشعار و ادبيات كودكان، بايد آنان را دعوت به نيكيهاى اخلاقى و پيامهاى عالى اخلاقى كنيم. 8- در شعر كودكان بايد به او الگو معرفى شود (اِشْبَهْ اَباكَ) 9- در تعليمات كودكان بايد آنان را با دستورات اخلاقى آشنا نمود. (حضرت زهرا عليهاالسلام سه دستور اخلاقى داشتند) 10- در ضمن سفارشات اخلاقى مثبت بايد كودك را از همنشينى‏هاى سوء نيز پرهيز داد. چون حضرت زهرا عليهاالسلام يك پرهيز اخلاقى هم در شعرها داشتند. 11- ما نبايستى كودكان را كم‏ظرفيت و غير مستعد براى تعليم مطالب جدى و اساسى بدانيم همچنانكه ديديم حضرت زهرا عليهاالسلام مطالبى اساسى را به فرزندان خود تعليم مى‏دهد. 12- مادران بايد از همان كودكى به تلقينات مثبت اخلاقى به كودك و آموزش آنها توجه كنند همچنانكه فاطمه زهرا عليهاالسلام از همان كودكى حق‏طلبى، عبادت و... را به كودكان خود آموزش مى‏دادند. 13- براى تربيت كودكان بايد از سبكهاى هنرى و ذوقى استفاده كرد. همچنانكه حضرت زهرا عليهاالسلام از شعر براى بازى با فرزند خود بهره‏گيرى مى‏نمايد. 14- در مقايسه دو شعرى كه حضرت زهرا عليهاالسلام براى امام حسن عليه‏السلام و امام حسين عليه‏السلام مى‏خوانند فهميده مى‏شود اين دو كودك داراى روحيات متفاوت از همديگر بودند و حضرت زهرا عليهاالسلام به عنوان بهترين مادر، تشخيص اين تنوع و تفاوت در روحيات و شخصيت كودكان خود را داده بود و در تربيت آنان اين تفاوت را ملاحظه مى‏نموده است شعر حضرت زهرا براى امام حسين عليه‏السلام اين است: شعر اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبى -لَسْتَ شَبيهاً بَعَلىٍّ (حسين جانم تو، به پدرم رسول‏اللَّه شباهت دارى نه به پدرت على.)
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياد فرزندان در بستر شهادت


حضرت فاطمه عليهاالسلام آن چنان به بچه‏هايش علاقه‏مند بود، كه حتى نسبت به ايام بعد از خود نيز حساس بود و به اميرالمؤمنين على عليه‏السلام كه شوهر معصوم آن حضرت و پدر معصوم فرزندان او مى‏باشد، سفارش بچه‏هايش را مى‏كرد.
فاطمه عليهاالسلام در بستر بيمارى كه سرانجام به شهادت و ارتحال آن حضرت انجاميد، در مورد بچه‏هايش دو نوع وصيت كرد: نخست در مورد انتخاب همسر، كه به بچه‏هاى فاطمه عليهاالسلام مهربان باشد. دوم برخورد محبت‏آميز اميرالمؤمنين با آنان و اينكه على عليه‏السلام از هر دو شب يك شب را در كنار بچه‏هاى داغ ديده فاطمه عليهاالسلام بخوابد. اينك به متن هر دو وصيت مى‏پردازيم:
قالت فاطمه: اوصيك اولا ان تتزوج بعدى ابنه اختى امامه فانها تكون لولدى مثلى.... (1)
فاطمه‏ى زهرا به على عليه‏السلام وصيت كرد، كه بعد از من با دختر خواهرم امامه ازدواج كن، زيرا او به فرزندانم مثل من مهربان است...
و در مورد فراز دوم آمده است كه چون على عليه‏السلام به بالين فاطمه عليهاالسلام آمد، او را در حالت احتضار ديد، و لذا خطاب به فاطمه عليهاالسلام گفت: اى فاطمه! با من (پسرعمويت على بن ابيطالب) حرف بزن. در اين حال آن حضرت چشمانش را باز كرد و به سوى اميرالمؤمنين نگاه كرد و گريه نمود و على عليه‏السلام نيز شروع به گريه كرد. فاطمه عليهاالسلام گفت: يا على! من در آستانه‏ى مرگ قرار گرفته‏ام و چاره‏اى از آن نيست و اينكه مى‏دانم بعد از من بايد ازدواج كنى.
فان تزوجت امرأة اجعل لها يوما، و اجعل لاولادى يوماً و ليلة، يا ابالحسن! و لاتصح فى وجوههما فيصبحان يتيمين غريبين منكسرين فانهما بالامس فقدا جدهما واليوم يفقدان امهما.... (2)
چنانچه ازدواج كردى، اگر شبى با همسرت بودى، شب ديگرى را با يتيمان زهرا باش. يا ابالحسن هرگز به بچه‏هايم داد مزن، زيرا آنان بعد از من يتيم و غريب و دلشكسته مى‏گردند و برايشان بسيار دشوار است كه ديروز جدشان پيامبر را از دست دادند و امروز مادرشان را.... شكى نيست كه اميرالمؤمنين على عليه‏السلام معصوم بوده و هرگز برخلاف صواب گام برنمى‏دارد و به بچه‏هايش با تمام توان محبت و نوازش مى‏كند، ولى وصيت اينگونه‏ى فاطمه عليهاالسلام، حكايت از سوز شفقت آن مادر عزيز مى‏نمايد كه حتى سرنوشت بچه‏هايش را در ايام بعد از خود ناديده نمى‏گيرد....



1ـ عوالم، ج 11، ص 503- جلاءالعيون، ج 1، ص 218.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 178.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطمه زهرا در صحنه‏ آموزش


دختر گرامى رسول خدا در مسائل علمى نيز مانند ساير ويژگيهاى اخلاقى و انسانى، از امتيازات بسيار بالايى برخوردار بود، زيرا آن حضرت ارتباط قوى به عالم غيب داشت و مستقيماً با جبرئيل امين و ساير ملائك به گفتگو مى‏پرداخت و اخبار گذشته و آينده جهان را از آنان دريافت مى‏داشت.
فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام در ميان امت اسلامى تنها زنى است كه داراى مقام ارجدار عصمت مى‏باشد و بدين وسيله علوم و آگاهيش به عالم غيب، كه از علوم الهى سرچشمه مى‏گيرد، بستگى دارد و پايان و حدودى بر آن متصور نيست و تمام مسائل جهان را در كليه‏ى دورانها مى‏دانست و آنها را مو به مو خبر مى‏داد.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
توانايى علمى فاطمه زهرا


قال رسول‏اللَّه (ص): ان اللَّه جعل علياً و زوجته و ابناءه حجج على خلقه و هم ابواب العلم فى امتى من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقيم. (1)
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند متعال على و همسر و فرزندانش را حجت مردم قرار داده و آنان درهاى علم و آگاهى در ميان امت من هستند، هركس به آنان تمسك نمايد، به راه راست هدايت يافته است.
در اين حديث فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام مانند اميرالمؤمنين عليه‏السلام و ساير حضرات معصومين دروازه‏ى علم و عامل هدايت مردم شناخته شده‏اند. بنابراين آن حضرت علاوه بر اينكه حجت خدا در ميان امت اسلامى بوده، نقش آموزشى و پرورشيش نيز از اين حديث استفاده مى‏گردد. (من اهتدى بهم).
قال النبى لها: اى شى‏ءٍ خير للمرأة؟ قالت: ان لاترى رجلاً و لايراها رجلٌ، فضمها اليه و قال: ذرية بعضها من بعضٍ. (2)
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام گفتند: براى زن چه چيز خوب است؟ آن حضرت فرمودند: زن مردى را نبيند و مرد نيز زن را نبيند، رسول گرامى اسلام چون اين جواب صحيح را شنيد، دخترش را در آغوش گرفته و فرمود: ذريه‏اى است كه بعضى از بعض ديگر بهتر.
اين حديث نيز علم و آگاهى فاطمه عليهاالسلام را در بر دارد، كه باعث تعجب و تحسين رسول خدا قرار گرفته است.
عن ابى‏عبداللَّه عليه‏السلام: ان فاطمة عليهاالسلام مكثت بعد رسول‏اللَّه (ص) خمسة و سبعين يوماً، و كان دخلها حزن شديد على ابيها، و كان يأتيها جبرئيل فيحسن عزاها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه، و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها و كان علىٌّ يكتب ذلك. (3)
حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايند: مادرم فاطمه عليهاالسلام پس از رحلت پدرش هفتاد و پنج روز زندگى كردند، ولى در اين ايام بسيار محزون بود و در فراق پدر مى‏سوخت. در طول اين مدت جبرئيل به حضور زهرا مى‏رسيد، و او را در عزاى پدر تسليت مى‏گفت، و دلش را از غصه‏ها آرام مى‏ساخت و از جايگاه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اخبار او آگاهش مى‏كرد، حتى اخبار آينده را در مورد فرزندانش به اطلاع او مى‏رسانيد و اميرالمؤمنين على عليه‏السلام نيز آنها را مى‏نوشت.



1ـ عوامل، ج 11، ص 78.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 84.
3ـ اصول كافى، ج 1، ص 458، ح 1.
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
القاب حضرت زهرا سلام الله علیها
القاب آنحضرت بنابر آنچه در لسان روایات و ادعیه و زیارات و از زبان علماء نقل شده اینچنین است ،هر چند منحصر در این موارد نیست: انسيه،بتول،تقيه،حانیه، حبيبه،حرة، حصان، حوراء، حوريه، راکعه، رشيده، راضيه ريحانه، زکية ،زهره،زهراء،ساجده،سعيده،س يده، شهيدة،صابره، صادقه،صدوقه،صفیه، طاهرة، طيبه، عارفه، عالمه، عاليه، عديله، عذراء، عزيزه، عليمه، فاضله، فريده، کريمه،کوثر،کوکب، مبارکة، مبشره، محترمه، محدثة، محموده، مرضية ، مريم‏الکبري، مطهره، معصومه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، مهديه، مؤمنه، ناعمه، نقيه، والهه، وحيده، رضيعة دَرِّ الکرم ، صفوة الشرف و الجود، ، الزهرة الزهراء، و الغرة الغراء، العالية المحل، المنيرة الضياء، قرة عين أبيها ، أمة اللَّه و سيدة النساء، قرينة سيد الاوصياء، ثمرة النبوّة، الغراء المحتشمة ،شقیقة مریم

 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند روزی تا میلاد دختر حضرت رسول ، خانوم فاطمه زهرا س بیشتر نموده ... این روز رو به شما عاشقان حضرت تبریک می گم :gol:


 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخن آن حضرت در آنچه محبوب آن حضرت است

از دنياى شما سه چيز محبوب من است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره پيامبر، انفاق در راه خدا.
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخن آن حضرت در تعيين ساعت اجابت دعا
آن حضرت در روز جمعه به غلام خود مى‏فرمود: بر بلندى قرار گير، آنگاه كه ديدى قرص خورشيد در حال غروب است مرا آگاه كن، تا دعا نمايم.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
برترى علم فاطمه زهرا بر تمام اصحاب پيامبر


عن علىٍّ عليه‏السلام قال: كنا عند رسول‏اللَّه (ص) فقال: اخبرونى اى شى‏ءٍ خير للنساء؟ فعيينا بذلك كلنا حتى تفرقنا، فرجعت الى فاطمة عليهاالسلام فاخبرتها بالذى قال لنا رسول‏اللَّه (ص) و ليس احدٌ منا علمه و لاعرفه. فقالت: ولكنى اعرفه: خير للنساء ان لايرين الرجال و لا يراهن الرجال، فرجعت الى رسول‏اللَّه (ص) فقلت: يا رسول‏اللَّه (ص) سألتنا: اى شى‏ءٍ خيرٌ للنساء؟ خير لهن ان لايرين الرجال و لا يراهن الرجال، فقال (ص): من اخبرك فلم تعلمه و انت عندى؟! فقلت: فاطمة، فاعجب ذلك رسول‏اللَّه (ص) و قال: ان فاطمة بضعة منّى.(1)
على عليه‏السلام مى‏فرمايند: ما در حضور پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم، حضرت سؤالى را مطرح كردند ولى كسى جواب آن را نداشت و آن اين بود كه: «چه چيزى براى زنان خوب است؟»
چون من به خانه مراجعت نمودم، قضيه را به اطلاع فاطمه عليهاالسلام رساندم، آن بانوى عزيز فرمودند: من جوابش را مى‏دانم و آن اينكه: «زنان مردان را نبينند و مردها زنان را» على عليه‏السلام مى‏فرمايند چون من اين جواب را از فاطمه عليهاالسلام شنيدم، به حضور پيامبر رسيده و عرض كردم: يا رسول‏اللَّه شما سؤالى فرموديد كه: «چه چيز براى زنان خوب است؟» اينك من جواب آن را مى‏گويم و آن اينكه: «زنان مردان را نبينند و مردها زنان را».
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: يا على! تو هنگامى كه در نزد من بودى جواب اين سؤال را ندانستى. على عليه‏السلام مى‏گويد؛ جواب دادم: «من از فاطمه عليهاالسلام ياد گرفتم.» رسول خدا با تعجب فراوان از آگاهى فاطمه عليهاالسلام فرمودند: فاطمه عليهاالسلام پاره‏ى تن من است.
اين حديث به صراحت اعلان مى‏دارد كه علم و آگاهى فاطمه عليهاالسلام از تمام اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بيشتر بود، حتى اميرالمؤمنين على عليه‏السلام نيز با آن همه توانايى علمى هرچند در مسأله بالخصوص، در برابر علم فاطمه عليهاالسلام زانو زده و از او جواب اين پرسش را آموخته است، تا جايى كه اين مهم، باعث تعجب پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نيز گرديده است.
اگر چه ما معتقديم كه اميرالمؤمنين در تمام زمينه‏ها بر تمام انسانها، جز پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، برترى دارند. (در اين مورد به كتاب آفتاب ولايت به قلم نگارنده مراجعه فرماييد).
شبيه اين موضوع حديث ديگرى است از اميرالمؤمنين كه مى‏فرمايند:
رسول خدا از اصحابش سؤال كردند: «زن چيست؟» گفتند: «عورت است،» سؤال دوم را مطرح كردند كه: «زن چه زمانى به خدا نزديكتر مى‏گردد؟» كسى جواب آن را نداشت. اما چون فاطمه عليهاالسلام اين سؤال را شنيد، بى‏درنگ فرمود: «آن هنگامى است كه زن در داخل خانه‏اش بنشيند.» پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله چون اين جواب را شنيدند فرمودند: «فاطمه پاره‏ى تن من است.(2)



1ـ وسائل‏الشيعه، ج 14، ص 43، ح 7، عوالم، ج 11، ص 179، بحار، ج 43، ص 54.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 92: «سأل رسول‏اللَّه اصحابه عن المرأة ماهى؟ قالوا عورة، قال فمتى تكون ادنى من ربّها؟ فلم يدروا فلمّا سمعت فاطمة ذلك قالت: ادنى ماتكون من ربّها ان تلزم قعر بيتها، فقال رسول‏اللَّه: انّ فاطمة بضعة منّى. »
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطمه زهرا در ميدان تعليم


زنى به خدمت فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام شرفياب گشت و سؤالى را مطرح ساخت و جواب آن را از حضرت شنيد، سپس اجازه خواست و پرسش دوم را سؤال كرد، حضرت جواب آن را نيز داد، به همين صورت ده مسأله از بانوى عزيز اسلام آموخت ولى ديگر احساس شرمندگى كرد و بيش از آن نخواست حضرت فاطمه عليهاالسلام را مزاحمت نمايد، از اين جهت اجازه خواست رفع زحمت نموده و خانه فاطمه عليهاالسلام را ترك گويد.
حضرت احساس كرد؛ او از كثرت پرسشهاى خويش شرمگين گرديده و به اين جهت مى‏خواهد خانه و حضور آن حضرت را ترك كند، لذا فرمودند: شما خجالت نكشيد، من در برابر هر مسأله‏اى كه به تو آموزش مى‏دهم پاداش دارم، پاداشى خيلى مهم و آن اينكه: «تعليم دادن يك مسأله ارزش و ثوابش بيش از آن است. كه مابين زمين تا عرش خدا را از جواهرات ارزشمند پر نمايند.»
اى زن! اگر كسى به كارگرى مشغول گردد و بار سنگينى را به دوش گرفته و به پشت بام حمل كند و در برابر آن صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، آيا در اين فرض، كارگر احساس خستگى مى‏نمايد؟! زن جواب داد: نه. فاطمه عليهاالسلام فرمودند: من نيز در برابر آموزشهايى كه انجام مى‏دهم چنين احساسى دارم، زيرا پاداش من به مراتب بيشتر است. (1)
اين حديث كه از تفسير امام حسن عسكرى عليه‏السلام نقل شده، مى‏رساند كه زنان امت اسلامى مشكلات و سؤالات خويش را به حضرت فاطمه عليهاالسلام مراجعه مى‏كرده و پاسخ لازم را مى‏گرفتند.
حتى احاديث زيادى داريم كه علاوه بر زنان، مردها نيز به طور مستقيم و يا از طريق همسرانشان از آن حضرت سؤالاتى نموده و احكام الهى را ياد مى‏گرفتند.



1ـ رياحين‏الشريعه، ج 2، ص 131- منيةالمريد، ص 20.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا زهرا آيا من از شيعيان شما هستم!؟


يا زهرا آيا من از شيعيان شما هستم!؟ مردى زنش را به خدمت حضرت فاطمه عليهاالسلام فرستاده و اين پرسش را سؤال نمود: «آيا من از شيعيان شما هستم يا نه؟»
حضرت جواب داد: «اگر تو به دستورات و گفته‏هاى ما عمل مى‏كنى و از آنچه تو را ممنوع كرده‏ايم ترك مى‏نمايى، شيعه ما هستى وگرنه، نه.(1)
زن چون اين پيام را به شوهرش رسانيد، او شروع به گريه و ناله كرد و گفت: چه كسى از اين همه گناهان دورى مى‏كند؟ من كه چنين نيستم. بنابراين هميشه در آتش جهنم خواهم بود زيرا كسى كه شيعه اهل‏بيت نباشد طعمه ابدى آتش قهر خدا خواهد بود. (2)
زن، چون مرد خود را بسيار پريشان ديد، دوباره به خدمت فاطمه عليهاالسلام برگشته و واكنش شوهرش را در برابر جواب آن حضرت، به اطلاع بى‏بى رسانيد. فاطمه عليهاالسلام دوباره پيغام داد: به او بگو چنين فكر نكن، شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشت خواهند بود و دوستان ما نيز كه به مقام شيعه بودن نمى‏رسند، هميشه در آتش دوزخ نخواهند بود. گناهان آنان در اثر گرفتارى به بلاها و بيماريها در دنيا محو مى‏شود. بقاياى گناهانشان نيز در عرصه‏ى محشر- در اثر ترس و وحشت از آن صحنه- كم مى‏گردد و سپس در طبقات بالاى آتش جهنم نيز با عذاب محدود الهى پاك مى‏شوند، آنگاه با محبت و شفاعت ما نجات پيدا مى‏كنند. (3)
قابل توجه است كه فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام پناه و مرجع فكرى و مذهبى مسلمانان بود، حتى مسلمانان مرد نيز، كه نسبت به اهل‏بيت نزديك بودند، همچون زنان مسلمان به محضر فاطمه عليهاالسلام شتافته و از حوزه‏ى علمى آن يادگار رسول خدا كسب فيض مى‏كردند و از اين طريق احاديث و رواياتى را از آن بزرگوار به ديگران انتقال مى‏دادند، كه سلمان، ابوذر، مقداد و... از اين گروه بودند، و ما برخى سخنان سلمان را، در بحثهاى گذشته، از آن حضرت نقل نموديم. علاوه بر اينها، سخنان دُرربار آن حضرت در جمع مهاجرين و انصار در مسجد رسول خدا و خطابه‏هاى آتشين وى در كنار زنان مدينه كه به عيادتش شتافته بودند و همچنين احتياجات ارزشمند و دشمن‏شكن آن شفيعه‏ى روز جزا، همه و همه، نشان آموزش و پرورش آن حضرت به حساب مى‏آيد، كه باعث بيدارى و هدايت مؤمنين و خوار و زبونى منافقين و غاصبين خلافت مى‏گرديد.



1ـ ان كنت تعمل بما امرناك و تنهى عمّا زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا. »
2ـ يا ويلى و من ينفك من الذنوب والخطايا، فانا اذا خالد فى النار، فانّ من ليس من شيعتهم فهو مخلد فى النّار.
3ـ بحارالانوار، ج 68، ص 155.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
علم و آگاهى فضه خادمه به واسطه تربيت‏ها و آموزشهاى حضرت زهرا


توجه خوانندگان عزيز را به خادم اهل‏بيت، حضرت فضه كه سالها از محضر فاطمه‏ى عليهاالسلام كسب فيض كرد جلب مى‏كنم:
فضه زنى بود فقيه و دانا، كه عمر بن خطاب در حق او گفت: شَعْرَةٌ مِنْ آلِ اَبى‏طالِبٍ اَفْقَهُ مِنْ عَدِىٍّ.(1)
يك رشته موى آل ابى‏طالب فقيه‏تر و داناتر از تمام قبيله عدى است.
لازم به توضيح است كه خليفه در مقام قضاوت بين فضّه و شوهر او (سليك غطفان) اين جمله را گفت كه شوهر، از عدم موافقت فضّه در زوجيّت و مباشرت، شكوه داشت، در حالى كه فضّه در مقام استبراء و كشف حال دوران عادت ماهانه بود....(2)
مرحوم علامه مجلسى- رضوان‏اللَّه‏عليه- در مورد فضّه داستانى را نقل كرده، كه علم و آگاهيش را- كه قطره‏اى از علوم فاطمه‏ى زهرا مى‏باشد- ترسيم مى‏نمايد:
روزى يكى از زائران بيت خدا از قافله عقب ماند و در اين گيرودار متوجه زنى شد كه او نيز راه گم كرده و نمى‏دانست كجا رود. مرد پرسيد: «تو كيستى؟» (من انت؟)
زن با خواندن آيه‏ى هشتاد و نه سوره‏ى زخرف به او تفهيم كرد كه چرا سلام نكردى؟ (3)
مرد: سلام عليك
زن: و عليك‏السّلام
مرد: در اين صحرا چه مى‏كنى؟ «ما تصنعين ههنا؟»
زن: خدا هركسى را هدايت كند گمراه نمى‏شود. «و من يهدالله فماله من مضل». (4)
(او با خواندن اين آيه مرد را متوجه كرد كه گم شده است.)
مرد: تو از جن هستى يا از جنس بشر؟
زن: اى بنى‏آدم! خود را مزين سازيد. «يا بنى‏آدم خذوا زينتكم (5) يعنى من از جنس بشر هستم.»
مرد: از كجا مى‏آيى؟
زن: از راه دور «ينادون من مكان بعيد؛(6) يعنى از مدينه مى‏آيم.»
مرد: كجا مى‏روى؟
زن: براى افراد واجد شرائط واجب است به حج روند. «ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا.(7) (كنايه از اينكه عازم حج هستم.)
مرد: كى از خانه خارج شده‏اى.
زن: ما زمين و آسمان را در شش روز آفريده‏ايم. «و لقد خلقنا السموات والارض و ما بينهما فى ستة ايّام (8) يعنى شش روز است كه از مدينه خارج گشته‏ام.»
مرد: آيا ميل طعام داريد؟
زن: ما آنان را جسد و بى‏روح خلق نكرده‏ايم كه نيازى به خوردن نداشته باشند. «و ما جعلناهم جسدا لايأكلون الطعام (9) با اين تعبير و خواندن آيه مى‏رساند كه نياز به غذا و خوردن دارد.» مرد به او غذا داد و سپس گفت: كمى با شتاب حركت كن.
زن: خداوند هركسى را به اندازه قدرتش مكلف ساخته. «لايكلف اللَّه نفساً إلا وسعها (10) يعنى بيش از اين توانايى ندارم.»
مرد: پس بيا تو را نيز به مركب خود سوار كنم.
زن: اگر در عالم دو خلق وجود داشت باعث فساد مى‏شد. «لو كان فيهما آلهة الا اللَّه لفسدتا (11) آرى سوار شدن زن و مرد به يك مركب خطرناك است.»
مرد از مركب خود پايين آمده و زن را بر آن سوار كرد. در اين هنگام زن اين آيه را خواند: «سبحان الذى سخّر لنا هذا (12) منزه است آن خدايى كه اين را براى ما مسخر كرد...» مرد مى‏گويد: بدين طريق خود را به قافله رسانديم، من از زن پرسيدم: آيا در ميان كاروان كسى را دارى؟
او با خواندن آيه‏ى 26 سوره‏ى ص، 144 آل‏عمران، 12 مريم و 11 طه، كه به ترتيب، نامهاى مبارك حضرت داوود، حضرت محمد صلى اللَّه عليه و آله، حضرت يحيى و حضرت موسى عليهم‏السلام است مرا متوجه چهار پسر خود كرد كه اين نامها را داشتند.
من با صداى بلند كاروان را مخاطب قرار داده و نام اين افراد را خواندم، ناگاه ديدم چهار نفر جوان به نزد من آمدند، از زن پرسيدم آنان كيستند؟ او با خواندن آيه‏ى 46 سوره‏ى كهف به من فهماند كه آنان پسرانم هستند.
آن جوانان به خدمت آن زن رسيدند. جوانان فوق‏العاده محبت مى‏كردند، زن از آنان با خواندن آيه‏ى بيست و شش سوره‏ى قصص خواست كه به من نيكى كنند. جوانان نيز هدايا و اشيايى به عنوان تشكّر به من دادند...
من از آنان پرسيدم: اين زن كيست؟
آنان گفتند: اين مادر ما (فضّه)- خادمه‏ى فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام- است، كه بيست سال تمام سخنان خويش را با خواندن قرآن مى‏رساند.
حالا شما خوانندگان عزيز توجه فرماييد كه اگر فضه- خادمه زهرا- چنين باشد، معلم و مربى او كه تمام فضائل اخلاقى و كمالات انسانى و علوم سرشار خويش را از منبع فيض بى‏منتهاى الهى كسب كرده و در دامن پر مهر نبوت و رسالت تربيت شده و شايستگى همسرى ولايت و مادرى امامت گرديده است چگونه بوده است؟!



1ـ رياحين‏الشريعة، ج 2، ص 317 نقل از: خصايص فاطميّه.
2ـ «قبيله عدى» فاميل و قبيله‏ى خود خليفه بوده است.
3ـ و قل سلام فسوف يعلمون.
4ـ زمر/ 37.
5ـ اعراف/ 31.
6ـ فصلت/ 44.
7ـ آل‏عمران/ 97.
8ـ ق/ 38.
9ـ انبياء/ 8.
10ـ بقره/ 286.
11ـ انبياء/ 22.
12ـ زخرف/
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
ايثار و بخشش در شب عروسى


اميرالمؤمنين على عليه‏السلام زره خود را فروخت و پول آن را از بابت مهريه زهرا عليهم‏السلام به خدمت رسول خدا تقديم داشت و پيامبر بزرگوار اسلام نيز پولها را در اختيار چند نفر از اصحاب خود قرار داده و سفارش فرمودند: «براى فاطمه جهيزيه فراهم كنند...»
از جمله خريدها بدين منظور، پيراهن عروسى بود كه به هفت درهم خريدارى شده بود و زهرا آن را در شب عروسى به تن كرده و در حال رفتن به خانه شوهر بود....
در حالى كه سلمان افسار مركب فاطمه عليهاالسلام را در دست داشت و آرام آرام رو به سوى خانه استيجارى كه در كنار مدينه قرار گرفته بود مى‏رفتند، ناگهان كنيزى به دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سلام كرد و از مشكلات خود سخن گفت و براى رفع نيازش از آن بانوى گرامى اسلام درخواست كمك نمود...
فاطمه عليهاالسلام به زنانى كه دور او را گرفته بودند فرمودند: كمى آرام باشيد و اطراف مرا مراقبت كنيد و خود از مركب پايين آمد و در ميان كاروان زنان كه مانند نگين او را محاصره كرده بودند، پيرهن تازه را از تنش درآورد و آن را به كنيز سائل بخشيد و خود لباس كهنه پوشيد و حركت به سوى خانه بخت را از سرگرفت...
شب زفاف به پايان رسيد. رسول خدا همراه با كاسه‏اى شير به ديدار دختر و داماد شتافت، در حالى كه صبحانه ميل مى‏كردند، رسول خدا فاطمه عليهاالسلام را تماشا مى‏كرد، در اين حال پيامبر صلى اللَّه عليه و آله متوجه شد كه دخترش زهرا لباس كهنه بر تن دارد، با تعجب پرسيد: دخترم! چرا لباس نو نپوشيده‏اى؟
فاطمه: پدر جان! ديشب آن را به كنيزى بخشيدم كه نيازمندش بود.
رسول خدا: عزيزم! مناسب بود براى مراعات حال داماد، لباس نو را براى خود نگه مى‏داشتى. فاطمه: پدرجان! اين درس را از قرآن آموخته‏ام كه مى‏فرمايد: «در احسان كردن پيوسته چيز مطلوب و مورد علاقه‏تان را احسان كنيد.(1)
علاوه بر اين، شما نيز هميشه چنين مى‏كرديد...
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ديگر سخنى نگفت، ولى گويا از درون خود به دخترش عشق مى‏ورزيد و از چنين ايمان و ايثارگرى او به خود مى‏باليد.(2)
شب عروسى براى هر عروس و دامادى خاطره‏آميز و بسيار حساس است. زيبايى و آراستگى عروس در چنين شبى در افكار و عشق و علاقه‏ى آتى داماد مؤثر مى‏باشد و به عنوان پايه و اساس زندگى مشتركشان به حساب مى‏آيد، ولى فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام با در نظر گرفتن همه‏ى اين مسائل، تنها پيرهن تازه‏اش را به سائل مى‏بخشد و خود پيرهن كهنه مى‏پوشد.



1ـ آل‏عمران/ 92: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون.
2ـ عوالم، ج 11، ص 210.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
گردنبند با بركت حضرت زهرا


حضرت امام صادق عليه‏السلام از طريق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى‏كند كه بعد از خواندن نماز عصر در كنار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم ناگه پيرمردى وارد شد و عرض كرد: يا رسول‏اللَّه! گرسنه‏ام سيرم كن، عريانم بپوشان، فقيرم كمكم كن.
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: برادر عرب! من چيزى در اختيار ندارم كه تو را كمك كنم، ولى تو را به سراغ كسى مى‏فرستم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نيز او را دوست دارند، او كسى است كه با مال و جان ايثار مى‏كند.(1)
هم‏اكنون برو به سراغ خانه‏ى فاطمه... عرب به همراه بلال به منزل فاطمه عليهاالسلام رفت، (در اين تاريخ منزل او در كنار خانه‏ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل‏بيت وضع خود و ديدار با پيامبر را به اطلاع آن بانو رسانيد. (در اين حديث آمده است كه فاطمه و على عليهم‏السلام مانند خود پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سه روز بود كه گرسنه بودند و چيزى در اختيار نداشتند، و پيامبر الهى آگاهانه از اين وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه عليهاالسلام فرستاد) حضرت زهرا عليهاالسلام نخست پوستى كه بر روى آن مى‏خوابيدند به عرب داد و گفت جز اين در خانه چيزى نداريم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد. سپس فاطمه عليهاالسلام دست به گردنبند برد كه يادگار و هديه دختر حمزه سيدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگير، آن را بفروش مشكل خود را برطرف كن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه اميدش را ترك گفت و به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و پس از سخنانى سرانجام عمار ياسر آن را خريد و در عوض بيست دينار و دويست درهم، يك دست لباس و يك رأس مركب داد و اعرابى فقير را خوشحال نمود... عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد يمانى گذاشت و تحويل غلامش داد و فرمود: «غلام! اين گردنبند را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تحويل ده، تو را نيز به آن حضرت بخشيدم.»
غلام به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و جريان را به عرض آن بزرگوار رسانيد، رسول خدا نيز فرمود: همين گردنبند را به فاطمه عليهاالسلام برسان و تو را به فاطمه بخشيدم. غلام به در خانه فاطمه عليهاالسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پيامبر اين گردنبند را پدرت مرحمت كرد و مرا به تو بخشيد.
فاطمه عليهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد كرد. در اين هنگام غلام خنديد و گفت: چه گردنبند بابركتى؟! گرسنه را سير كرد، عريان را پوشاند، فقيرى را غنى ساخت، برده‏اى را آزاد كرد و خود به صاحب اصليش برگشت. (2)



1ـ يؤثر اللَّه على نفسه.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 56، ح 50- جلاءالعيون شبر، ج 1، ص 144- عوالم، ج 11، ص 184.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
ايثار در پذيرايى از مهمان عرب


مهمان‏نوازى شوهر بستگى به ايثار و پذيرايى همسر او مى‏باشد، اگر اميرالمؤمنين على عليه‏السلام مهمان‏نواز بود و از نيامدن و نرسيدن مهمان محزون مى‏گشت، يكى از عواملش اطمينان خاطر از آمادگى و پذيرايى فاطمه عليهاالسلام بوده است.(1)
روزى عربى مستمند كه از گرسنگى در رنج بود به خدمت پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله رسيده، از درد گرسنگى به آن سرور شكوه كرد، حضرت نيز پيكى را به سراغ زنان خويش فرستاده، از آنان درخواست طعام كرد، ولى همگى گفتند: ما جز آب چيزى براى خوردن نداريم. رسول خدا طبق معمول از ديگر مسلمانان كمك خواست، كه آن مرد گرسنه را مهمان خود كنند، باز طبق معمول على عليه‏السلام اظهار آمادگى كرد و عرب را به خانه آورد و از فاطمه عليهاالسلام در اين باره كمك خواست. زهرا گفت: ما طعامى- جز به اندازه‏ى خوراك يك بچه- نداريم، ولى آن را به مهمان خود مى‏دهيم و خود در گرسنگى بسر مى‏بريم. (2)
فاطمه عليهاالسلام با توافق اميرالمؤمنين، بچه‏ها را بدون طعام- به هر طريقى بود- خوابانيد و خود نيز گرسنه ماند و على عليه‏السلام چراغ را- به بهانه معيوب بودن- روشن نكرد و در تاريكى شب از مهمان پذيرايى نمود و او را سير كرد و به مهمان چنين وانمود كرد كه او نيز طعام مى‏خورد، تا مهمان متأثر نگردد.
شب به پايان رسيد و صبح در مسجد حاضر شدند و با پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ديدار نمودند. رسول خدا از ديدن على عليه‏السلام گريه كرد و گفت: ديشب ملائكه خدا از مهمان‏نوازى شما تعجب كردند و آيه نهم سوره‏ى حشر: «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة» را در حق شما نازل كردند.(3)
همين قضايا نشان مى‏دهد كه فاطمه عليهاالسلام تا چه مقدار ايثارگر بوده و چگونه فداكارى مى‏كرده است.



1ـ رئى اميرالمؤمنين عليه‏السلام حزينا فقيل له: مم حزنك؟ قال: لسبع اتت لم يضف الينا ضيف. (بحارالانوار ج 41، ص 28).
2ـ ما عندنا الا قوت الصبيله نؤثر ضيفنا.
3ـ بحارالانوار، ج 41، ص 28 و ص 34، و ج 36، ص 59.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
موقوفات و صدقات حضرت زهرا


كلينى از ابوبصير از حضرت امام محمدباقر عليه‏السلام روايت مى‏كند كه آن حضرت برخاست و سبدى آورد و در آن بسته‏اى بود آن بسته را گشود نوشته‏اى در آن بود فرمود: اين وصيت جده‏ام حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام است كه صدقات و موقوفات خود را معين و توليت آن را به عهده اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين عليه‏السلام و اولاد ارشد آنها قرار داده است. موقوفات آن بانو هفت قطعه زمين محصور و محدود بود و در آن قيد شده بود كه اين اراضى كه در تصرف فاطمه است توليت آن را به على بن ابيطالب واگذار مى‏كند و چون على از جهان رفت توليت آن با امام حسن مجتبى و پس از او با امام حسين است و بعد از امام حسين توليت اين اراضى با بزرگترين اولاد ذكور او است از ذريه من و خدا را شاهد مى‏گيرم و مقداد بن اسود و زبير بن عوام را نيز شاهد اين صدقات قرار مى‏دهم كه من (فاطمه دختر رسول خدا) گفتم و على بن ابيطالب به خط خود نگاشت. حضرت زهرا عليهاالسلام قيد كرد كه توليت اين موقوفات و صدقات با اولاد ارشد او و فرزندان ارشد على مرتضى عليه‏السلام باشد يعنى مخصوص نسل سادات است.(1)


1ـ فاطمه الزهراء سيدة نساءالعالمين/ 448.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
نيايش‏هاى فاطمه زهرا


فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام در كنار نماز و ركوع و سجود طولانيش، به دعا و نيايش مى‏پرداخت و در اين ميدان عارفانه، به قدرى پيش مى‏رفت، كه گويا همه‏ى چيزها و نهانها براى او پيدا بود، وى مى‏توانست با مأمورين آسمانى كه از ديد ديگران نامريى و ناپيدا بودند، مذاكره و گفتگو كند و ناديده‏ها را ببيند، و به جايى رسد كه بين خالق و مخلوق پرده‏ها و حاجبها بى‏معنى باشد.
او از طريق دعا و نيايش، با نگرشى به درون خود توانست تمام اميال و شهوات مادى را كنار زند و با تجلى روح ملكوتى به قله‏ى كمال، پرواز كند و با رسيدن به كمال مطلق، عالم خلقت را با «آيت بِاِذنى» به تسخير خود درآورد و آنگاه همه چيز و همه جا به تصرف فاطمه عليهاالسلام درآيد.
اگر فاطمه عليهاالسلام توانست ملائكه و مأمورين آسمانى را به خدمت استخدام كند و خازن بهشتى و جبرئيل و ميكائيل را به مأموريتها وادارد، و تصرفات و تحولات محيرالعقول در جهان پديدار سازد و از طريق چادر پاره‏پاره‏ى پرفروغش خانه‏هاى يهود را منور ساخته و دهها پيروان مذاهب ديگر را به صراط مستقيم اسلام هدايت نمايد و... همگى از همين مقوله سرچشمه مى‏گيرد. (1)
ابن‏عباس مى‏گويد: فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام، دو ركعت نماز خواند و با خداى خود به راز و نياز پرداخت، سپس دستهايش را به سوى آسمان بلند كرده و چنين معروض داشت: اى خدا و مولايم! تو را به حق محمد و على و حسن و حسينم، همچنانچه براى بنى‏اسرائيل مائده نازل فرمودى. براى ما نيز مائده بفرست.
ابن‏عباس مى‏گويد: هنوز دعاى فاطمه عليهاالسلام به پايان نرسيده بود كه طبقى پر از طعام بهشتى نازل شد...(2)
دعاى نور
حضرت فاطمه عليهاالسلام دعاهاى زيادى مى‏خواند و به اصحاب و ياران مخصوص پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله برخى از آنها را تعليم فرمود، كه در كتابهاى ادعيه آمده است، ولى در ميان آنها دعايى بسيار با بركت و آثار خير، كه آن را به حضرت سلمان سفارش فرمودند و افزودند كه آن را بيشتر بخواند و فرمودند از جمله آثار آن اين است كه: تو را تب نمى‏گيرد و سعى كن بر خواندن آن مداومت نمايى...
حضرت سلمان مى‏گويد: سوگند به خدا كه آن را به بيش از هزار نفر آموختم كه در تب و بيمارى مى‏سوختند و به بركت دعاى آن حضرت همگى شفا يافتند. اينك متن آن دعا را براى خوانندگان عزيز ترسيم مى‏نماييم:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم، بسم اللَّه النور، بسم اللَّه نور النور، بسم اللَّه نور على نور، بسم اللَّه الذى هو مدبر الامور، بسم اللَّه الذى خلق النور من النور، الحمدللَّه الذى خلق النور من النور، و انزل النور على الطور، فى كتاب مسطور، فى رق منشور، بقدر مقدور، على نبى محبور، الحمدللَّه الذى هو بالعز مذكور، و بالفخر مشهور، و على السراء و الضراء مشكور، و صلى اللَّه على سيدنا محمد و آله الطاهرين.(3)
و بالاخره حضرت فاطمه عليهاالسلام آن قدر دعا كرد و در برابرش از منافقين و مهاجمين به دودمانش مصيبت ديد كه دعاى نهايى عَجِّلْ وَفاتى سر داد و شيفتگانش را به عزاى خود مبتلا ساخت.



1ـ در اين زمينه به كتاب تجليات ولايت به قلم نگارنده كه در ولايت تكوينى چهارده معصوم نگارش يافته مراجعه فرماييد.
2ـ عوالم، ج 11، ص 235: صلت ركعتين ثم رفعت باطن كفيها الى السماء و قالت: الهى و سيدى! هذا محمد نبيك و هذا على ابن عم نبيك و هذان الحسن والحسين سبطا نبيك، الهى انزل علينا مائدة من السّماء كما انزلتها على بنى‏اسرائيل، اكلوا منها و كفروا بها، اللهم انزله علينا فانّا به مؤمنون: قال ابن‏عبّاس: واللَّه ما استتمت الدعوة فاذا بصحفه من ورائها.
3ـ منتهى‏الامال، ص 134- بحارالانوار، ج 43، ص 67.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
مباهات خدا بر عبادت فاطمه زهرا


ابن‏عباس نقل مى‏كند: روزى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بود، كه به ترتيب امام حسن، امام حسين، حضرت فاطمه و حضرت على عليهم‏السلام به حضورش رسيده و در كنار او آرميدند... رسول خدا از ديدن آنان شروع به گريه كرد و مصائب آتى و ستمهاى وارده را بعد از رحلت خويش متذكر شد... آنگاه در مورد فاطمه چنين فرمود:
و اما ابنتى فاطمة فانها سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين و هى بضعة منى و هى نور عينى و هى ثمرة فؤادى و هى روحى التى بين جنبى و هى الحوراء الانسية متى قامت فى محرابها بين يدى ريها جل جلاله زهر نورها لملائكة السما كما يزهر نور الكواكب لاهل الارض و يقول اللَّه عز و جل لملائكته: يا ملائكتى! انظروا الى امتى فاطمة سيدة امائى قائمة بين يدى ترعد فرائصها من خيفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى اشهدكم انى قد امنت شيعتها من النار...(1)
و اما دخترم فاطمه سرور زنان عالميان، از اولين و آخرين است. او پاره‏ى تن من و نور چشمم و ميوه‏ى دلم و روح و روان من مى‏باشد. فاطمه حورى است به صورت بشر، هرگاه او در محراب عبادت ظاهر شود و در پيشگاه خدا قرار گيرد، نورش بر ملائكه‏ى آسمانها مى‏تابد، همان طورى كه نور ستارگان بر اهل زمين مى‏درخشد، در آن حال خداوند به ملائكه‏اش مى‏فرمايد: اى ملائكه من! بنگريد به فاطمه عليهاالسلام سرور زنان و كنيزانم كه چگونه در برابر من به عبادت ايستاده؟ و چه‏سان از ترس و خشيت من مى‏لرزد؟ و با چه روح معنوى و حضور قلب مرا پرستش مى‏كند؟ من شما ملائكه‏ام را گواه مى‏گيرم كه پيروان واقعى او را در آتش نمى‏سوزانم.
اين حديث شريف آنهم از منابع معتبر اهل سنت مى‏رساند كه فاطمه عليهاالسلام در پيشگاه الهى چقدر ارزش دارد و چگونه پروردگار عالم به عبادت و نيايش او بر ملائكه مقربانش مباهات مى‏كند و با چه تعبيرهاى پرارزش از فاطمه عليهاالسلام تعريف مى‏كند و به روح عبادت و خضوع و خشوع وى و حضور قلبش تصريح مى‏نمايد؟!



1ـ فرائد السمطين، ج 2، ص 34، ش 371- جلاءالعيون، ج 1، ص 186- 187.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمونه‏اى از پارسائى پيامبر و حضرت زهرا


رسول خدا (ص) هرگاه مسافرت مى‏كرد، آخرين نفرى كه با او خداحافظى مى‏نمود، فاطمه (س) بود، هرگاه از مسافرت بازمى‏گشت نخستين نفرى كه با او ديدار مى‏كرد فاطمه (س) بود، در يكى از سفرهاى جنگى، رسول خدا (ص) به مدينه بازگشت، و به سوى خانه‏ى فاطمه (س) رهسپار شد، وقتى كه به در خانه رسيد، ناگهان پرده‏ى مخصوصى را ديد كه آويزان است، و حسن و حسين (ع) را ديد كه در دستشان دستبند نقره‏اى مى‏باشد.
پيامبر (ص) از همانجا بازگشت و وارد خانه‏ى فاطمه (س) نشد، فاطمه (س) از جريان آگاه شد، گمان برد كه علت بازگشت پيامبر (ص) بخاطر آن پرده و آن دستبندها بوده است.
بى‏درنگ پرده را گرفت، و آن دستبندها را از دست حسن و حسين (ع) بيرون آورد فاطمه (س) دستبندها را بين حسن و حسين تقسيم نمود، آنها با چشمى گريان به حضور رسول خدا (ص) آمدند.
رسول خدا (ص) آن دستبندها را از آنها گرفت و به ثوبان (يكى از غلامان) فرمود: اينها را به فلان جا ببر، و با اينها براى فاطمه (س) يك گردنبند از چوب عصب، و دو دستبند از چوب عاج خريدارى كن.
فان هؤلاء اهلبيتى و لا احب ان يأكلوا طيباتهم فى حياتهم الدنيا.
زيرا، اينها اهل خانه‏ى من هستند و من دوست ندارم كه آنها زيبائيها و لذائذ را در اين دنيا مصرف كنند و براى آخرت باقى نگذارند».(1)



1ـ مسند احمد و كشف‏الغمّه- در قرآن در آيه 20 سوره‏ى احقاف مى‏خوانيم: در روز قيامت كافران را بر آتش عرضه مى‏كنند، به آنها گفته مى‏شود: اذهبتم طيباتكم فى حياتكم الدنيا: «شما از طيبات و لذائذ در زندگى دنيا استفاده كرديد»- مترجم.
 
بالا