چقدر احساس شاد بودن دارید

[anjam.vazife]

لطفا نظرتونو بگین و اگه لازم بود توضیح بدین ممنون

 

[leily...metalojy]

خیلی...چون فکر میکنم هیچی تو زندگیم کم ندارم لا اقل فعلا....فقط بعضی وقتا دلم واسه خونوادم تنگ میشه....

 

[alone.eng]

خیلی...چون فکر میکنم هیچی تو زندگیم کم ندارم لا اقل فعلا....فقط بعضی وقتا دلم واسه خونوادم تنگ میشه....

22222222222222222222222222

 

[saina110]

لطفا نظرتونو بگین و اگه لازم بود توضیح بدین ممنون

نمیدونم چرا تا میخوام یکم شادی رو احساس کنم خدا کاسه کوسه رو به هم میریزه !
واقعا دلیلشو نمیدونم

 

[leily...metalojy]

22222222222222222222222222

ببخشید ولی این یعنی چی؟؟؟؟

 

[masisabz]

من که دارم میمیرم از خوشی!!!

 

[safa13]

من این حرفها رو توی یه تاپیک دیگه زدم....میخوام بگم چرا احساس شادی نمیکنم
چون هیچ وقت احساس نکردم از استعدادها و پتانسیلی که دارم تونستم استفاده بکنم.. یعنی در واقع انگار احتیاجی به من و انژی جوونیم نبود....همیشه خواستن عمرمون رو بابت چیزهایی مثه درس....حفظ فرمول....استرس کنکور تلف کنیم...چه تو مدرسه....چه تو دانشگاه...
همیشه سعی کردم با تلاش و پشتکاری که دارم...زندگی که توش احساس شادی میکنم...احساس میکنم مفیدم.... رو بسازم
حالا بعد سالها درس خوندن....بعد سالها تلاش......الان که وقت استفاده از چیزهایی هست که یه عمر حفظ کردیم و خوندیم....هیچ جایی واسه من و امثال من نیست
همه اینا رو گفتم فقط فشار بود
تفریحات صفر
شادی یعنی حس لذت از زنده بودن.... لذت از مفید بودن.....حس تفاوت بودن یا نبودنت تو جامعه و منی که هیچ امیدی به بهتر شدن ندارم منی که هیچ لذتی از بودن خودم نمی برم نمیتونم شاد باشم
گفتم ناشکر نیستم. بخاطر چیزایی که دارم خدا رو شکر میکنم بخاطر چیزایی مثل خونواده.....مثل سلامتی...ولی شاد نیستم...نمیتونم خودمو گول بزنم.....
نگید من افسرده م.....چشمتونو باز کنین
و ببینین روزانه چند نفر با نا امیدی از ایران میرن....از جوونای هم سن خودم...تا مهندسین و کارشناسای هم سن پدرم.....به این امید میرن که اونجا برای تلاش...پشتکار...علم .....استعداد و وجودشون ارزش قائل باشن...

 

[زيگفريد]

احساس شادی ؟؟!!!!!!!!!!!!!

وای که تو این مملکت مردیم از بس که خوشیم و خندونیم !!

 

[Ros3]

دوست عزیز بهتر بود قبل از زدن این تاپیک یه تعریف دقیق از شاد بودن میگفتی. شادی معنایی فراتر از اون چیزی داره که خیلی ها امروز درک کردن، شادی این نیست که بری فلان پارتی ، فردا با دوستت بری سوپر استار ، یه هفته بزن به کوب راه بندازی، نمیخوام بگم اینا لازم نیست، ولی در خیلی موارد با اینکه اینا رو تو زندگی داریم ولی اصلا آدم شادی نیستیم،
من خودم جدیدا مطالعاتی در این زمینه داشتم ولی اطلاعاتم در حدی نیست که به خودم اجازه بدم تعریف دقیقی از شادی رو اینجا بگم، اگه در این زمینه شناخت راه های شاد زیستن اطلاعات دقیقی دارید، در اختیار بقیه هم بذارید.
شاد و موفق باشید.

 

[تک ستاره*]

تو این تا پیک هر کس داره احساسشو میگه.
احساسی که اغلب مواقع داره.پس فکر نمیکنم نیازی به تو ضیح داشته باشه.
من خودم خیلی کم پیش میاد شاد باشم برخلاف نظر همه که فکر میکنن من دختر خیلی شادی هستم.

 

[sami1984]

تو این تا پیک هر کس داره احساسشو میگه.
احساسی که اغلب مواقع داره.پس فکر نمیکنم نیازی به تو ضیح داشته باشه.
من خودم خیلی کم پیش میاد شاد باشم برخلاف نظر همه که فکر میکنن من دختر خیلی شادی هستم.

اه.....................
من همیشه فکر می کردم خیلی دختر شاد و سرزنده ای هستی...........
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[behzadk2019]

اسحاس شادی تو این ممکات معنی نمیده...
میشه بگی به چی خوش باشیم..
به چاقو کشا؟؟؟؟؟
به دادا گاهی که با دزداس؟؟؟؟
با کلانتری که بهشون میگه فرار کنید از در پشتی؟؟؟؟؟




تو این مملکت شاد هیچکس نیست......

 

[takta_77]

من این حرفها رو توی یه تاپیک دیگه زدم....میخوام بگم چرا احساس شادی نمیکنم
چون هیچ وقت احساس نکردم از استعدادها و پتانسیلی که دارم تونستم استفاده بکنم.. یعنی در واقع انگار احتیاجی به من و انژی جوونیم نبود....همیشه خواستن عمرمون رو بابت چیزهایی مثه درس....حفظ فرمول....استرس کنکور تلف کنیم...چه تو مدرسه....چه تو دانشگاه...
همیشه سعی کردم با تلاش و پشتکاری که دارم...زندگی که توش احساس شادی میکنم...احساس میکنم مفیدم.... رو بسازم
حالا بعد سالها درس خوندن....بعد سالها تلاش......الان که وقت استفاده از چیزهایی هست که یه عمر حفظ کردیم و خوندیم....هیچ جایی واسه من و امثال من نیست
همه اینا رو گفتم فقط فشار بود
تفریحات صفر
شادی یعنی حس لذت از زنده بودن.... لذت از مفید بودن.....حس تفاوت بودن یا نبودنت تو جامعه و منی که هیچ امیدی به بهتر شدن ندارم منی که هیچ لذتی از بودن خودم نمی برم نمیتونم شاد باشم
گفتم ناشکر نیستم. بخاطر چیزایی که دارم خدا رو شکر میکنم بخاطر چیزایی مثل خونواده.....مثل سلامتی...ولی شاد نیستم...نمیتونم خودمو گول بزنم.....
نگید من افسرده م.....چشمتونو باز کنین
و ببینین روزانه چند نفر با نا امیدی از ایران میرن....از جوونای هم سن خودم...تا مهندسین و کارشناسای هم سن پدرم.....به این امید میرن که اونجا برای تلاش...پشتکار...علم .....استعداد و وجودشون ارزش قائل باشن...

صفا تو بهترینی...

 

[takta_77]

شادی؟!!!
بعضی وقتا این کلمه بدجور واسم غریب میشه!!!!
به نظرم یه آدم وقتی میتونه بگه شادم که به دنبالش به آرامش رسیده باشه
که وقتی برا چند لحظه تنها میشه و با خودش فک میکنه دوباره ذهنش درگیر این همه غصه نشه!!!
یه آدم وقتی شاده که حتی تو تنهاییم احساس رضایت داشته باشه
با این اوصاف من آدم شادی نیستم
فقط سرخوشم و الکی خوش!!!
و اگه ینام نباشه دیگه زندگی کردن معنایی نداره...

 

[محممد آقا]

من نمیتونم دروغ بگم که همیشه انسان شادی هستم

خوبه ما ببینیم شادی رو چی تعریف میکنیم

اگر انسان مثلا بخواد تو مراسم عزا شاد باشه .........اصلا میشه
یا فلان مصیبتی برای اقوامش افتاده باشه .......مثلا فلانی سرطان گرفته باشه ........ میشه جلوی او شاد بود

گفتم تا تعریف شادی در این تاپیک چی باشه

 

[محممد آقا]

دوست عزیز بهتر بود قبل از زدن این تاپیک یه تعریف دقیق از شاد بودن میگفتی. شادی معنایی فراتر از اون چیزی داره که خیلی ها امروز درک کردن، شادی این نیست که بری فلان پارتی ، فردا با دوستت بری سوپر استار ، یه هفته بزن به کوب راه بندازی، نمیخوام بگم اینا لازم نیست، ولی در خیلی موارد با اینکه اینا رو تو زندگی داریم ولی اصلا آدم شادی نیستیم،
من خودم جدیدا مطالعاتی در این زمینه داشتم ولی اطلاعاتم در حدی نیست که به خودم اجازه بدم تعریف دقیقی از شادی رو اینجا بگم، اگه در این زمینه شناخت راه های شاد زیستن اطلاعات دقیقی دارید، در اختیار بقیه هم بذارید.
شاد و موفق باشید.

احسنت مهندس جان
حرف دل منو گفتی

 

[safa13]

گاهی اوقات میتونم شاد باشم
این جمله به این معنیه که قسمت اعظم عمرم شاد نیستم
من خودم این گزینه رو انتخاب کردم
چون نعمتی مثل سلامتی......خونواده....و چیزای دیگه ای دارم که متاسفانه خیلی ها ندارن
ولی.....شاد نیستم

 

[محممد آقا]

اتفاق بنده گزینه دوم رو زدم
به این معنی که شادی رو موقع خودش میدونم ......... غمگینی رو موقع خودش
فکر کنم با کمال احترام به استارتر نظرسنجی باطل شد ........... چون در مورد گزینه ها توضیح درخوری داده نشده بود
در ضمن به نظر من اصلا نمیشه برای این مسئله گزینه تعریف کرد
چون شادیهای افراد با هم متفاوته

 

[سیّد]

من 3 ماه بهار شادمممممممممممممممممممممم

 

[anjam.vazife]

من نمیتونم دروغ بگم که همیشه انسان شادی هستم

خوبه ما ببینیم شادی رو چی تعریف میکنیم

اگر انسان مثلا بخواد تو مراسم عزا شاد باشه .........اصلا میشه
یا فلان مصیبتی برای اقوامش افتاده باشه .......مثلا فلانی سرطان گرفته باشه ........ میشه جلوی او شاد بود

گفتم تا تعریف شادی در این تاپیک چی باشه

عزیز دل جان برادر : شما اون 30 یا چهل روز عزاداری رو با اون 30 40 روز عزاداری برا فوت نزدیکانو که میشه حد اکثر 60 روز رو از 360 روز سال کم کنید میمونه 300 روز شما اوضاعتون تو این 300 روز چطوره

اتفاق بنده گزینه دوم رو زدم
به این معنی که شادی رو موقع خودش میدونم ......... غمگینی رو موقع خودش
فکر کنم با کمال احترام به استارتر نظرسنجی باطل شد ........... چون در مورد گزینه ها توضیح درخوری داده نشده بود
در ضمن به نظر من اصلا نمیشه برای این مسئله گزینه تعریف کرد
چون شادیهای افراد با هم متفاوته

قرار نیست کسی تو زمان مرگ عزیزش شاد باشه قرارن نیست تمام سالو و حتی سالیان و حتی قرن ها بعد اونو عزادار باشه براش اینها جزو اثتثناها هستش که اصلا جزو امار نمیشن
گزینه سوم معنیش این نیست که وقتی منی که مادرم فوت کردن سر جسدش شاد و خندون باشم بخندم اینجوری هه هه هه هه

 

[محممد آقا]

عزیز دل جان برادر : شما اون 30 یا چهل روز عزاداری رو با اون 30 40 روز عزاداری برا فوت نزدیکانو که میشه حد اکثر 60 روز رو از 360 روز سال کم کنید میمونه 300 روز شما اوضاعتون تو این 300 روز چطوره

قرار نیست کسی تو زمان مرگ عزیزش شاد باشه قرارن نیست تمام سالو و حتی سالیان و حتی قرن ها بعد اونو عزادار باشه براش اینها جزو اثتثناها هستش که اصلا جزو امار نمیشن
گزینه سوم معنیش این نیست که وقتی منی که مادرم فوت کردن سر جسدش شاد و خندون باشم بخندم اینجوری هه هه هه هه

عزیزی
تو اون سیصد روز تنها خدا میدونه چه اتفاقاتی قراره بیفته ....... ولی من سعی میکنم همیشه مثبت ببینم و مثبت بیندیشم

گزینه سوم شما قشنگ یعنی شادی همه جوره ........افرادی هم که زدن دقت نکردن
انتقاد کنم ازتون . دی
خوب بود همون اول تعریف شادی رو در پست اول تاپیک از دیدگاهتون میزدین
و گزینه ها رو واکاوی میکردین
الآن متاسفانه حرفها زمانی داره زده میشه که صفحه دوم تاپیکه و با تجربه ای که من تو این چند سال بدس اوردم اکثر افراد فقط پست اول رو میخونن
خواستین لینک اون تاپیک رو خصوصی در اختیارتون قرار میدم تا متوجه این قضیه بشین

 

[ayja]

عزیزی
تو اون سیصد روز تنها خدا میدونه چه اتفاقاتی قراره بیفته ....... ولی من سعی میکنم همیشه مثبت ببینم و مثبت بیندیشم

گزینه سوم شما قشنگ یعنی شادی همه جوره ........افرادی هم که زدن دقت نکردن
انتقاد کنم ازتون . دی
خوب بود همون اول تعریف شادی رو در پست اول تاپیک از دیدگاهتون میزدین
و گزینه ها رو واکاوی میکردین
الآن متاسفانه حرفها زمانی داره زده میشه که صفحه دوم تاپیکه و با تجربه ای که من تو این چند سال بدس اوردم اکثر افراد فقط پست اول رو میخونن
خواستین لینک اون تاپیک رو خصوصی در اختیارتون قرار میدم تا متوجه این قضیه بشین

مثبت بودن و مثبت دیدن با تحریف واقعیت ها فرق داره. شما در اکثر بحث هاتون نشون دادین که نه تنها مثبت نمیبینید بلکه سیاه را سفید و برف را قهوه ای هم میبینید و خیال میکنید که خیلی مثبت میبینید. مثبت دیدن با دید بزرگوارانه یا دید از روی عفو و اغماض فرق داره. دید مثبت مثه نگاه قاضی میمونه که طوری میبینه که عین واقعیته . شما مواردی را که با منافع شما سازگاری دارند ولی اشتباه یا غلط هستند با اغماض میبینید و خیال میکنید که مثبت اندیش و مثبت بین هستید. در عوض اون مواردی را که با نقطه نظر های شما تناسبی ندارد بسیار نکوهیده و مذموم میبینید. اینا رو نمیشه مثبت بینی نامید.

 

[Ros3]

ظاهرا کسی این جا تعریفی از شاد بودن نداره و اون 11:54 درصدی که به " من آدم شادی هستم " رای دادن فقط از سر بر ملا شدن حقایق بوده!
من یه تعریف از شادی میارم ببینم کی میتونه کامل کنه!
شادی یعنی در لحظه زندگی کردن.
کی میتونه اینو نقد کنه؟!

 

[زيگفريد]

برای منهم جالبه که تا الان از 26 نفری که در نظرسنجی شرکت کردند فقط 3 نفر به گزینه ( من ادم شادی هستم )رای دادند !!

عجب ملت شادی هستیم ما !!

 

[anjam.vazife]

ظاهرا کسی این جا تعریفی از شاد بودن نداره و اون 11:54 درصدی که به " من آدم شادی هستم " رای دادن فقط از سر بر ملا شدن حقایق بوده!
من یه تعریف از شادی میارم ببینم کی میتونه کامل کنه!
شادی یعنی در لحظه زندگی کردن.
کی میتونه اینو نقد کنه؟!

حالا شما اون لحظه تو زندون یا پاس کرن چک برگشتی یا پرداخت قسط باشین در حالی که خودتون و خانوادتون شام چیزی نداشته باشن بخورین باز شادین من خودم تمام لحظه هام همینه یک میلیون و اندی شهریه همیشه تو فکر پرداختشم با شکم گرسنه چقدر میتونی شاد باشی یک هفته بعد اون حال راه رفتنو نداری چه برسه بختدی لبخند بزنی و .... میدونی خط فقر یعنی چی یعنی همون خطی که کنار خط شادی قرار داره

 

[foodtechnology]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]بشکفد بار دگر لاله‌ی رنگین مراد
غنچه‌ی سرخ فرو بسته‌ی دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روز گاری که به سر آمده آغاز شود [/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]روزگار دگری هست و بهاران دگر
کاشکی آینه‌ای بود درون بین که در او
خویش را می‌دیدم
آنچه پنهان بود از آینه‌ها می‌دیدم[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]می‌شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]شاد بودن هنر است
شاد کردن، هنری والاتر[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی‌جان شب و روز
بی‌خبر از همه خندان باشیم
بی‌غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد [/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]شاد بودن هنر است
گر به شادی تو دل‌های دگر باشد شاد[/FONT]​

 

[Ros3]

برای منهم جالبه که تا الان از 26 نفری که در نظرسنجی شرکت کردند فقط 3 نفر به گزینه ( من ادم شادی هستم )رای دادند !!

عجب ملت شادی هستیم ما !!

باعث و بانی همه این ها خودمونیم قبل از اینکه بخوایم این مملکت رو مقصر بدونیم... درسته مملکت دست ما رو از خیلی چیزا کوتاه کرده ولی ربط مستقیم به شادی و شاد زیستن نداره...
حالا هی شما بیا بگو مملکته داریم... همینم تاثیر میذاره رو ضمیر ناخوداگات و باعث میشه احساس شاد بودن نداشته باشی.

حالا شما اون لحظه تو زندون یا پاس کرن چک برگشتی یا پرداخت قسط باشین در حالی که خودتون و خانوادتون شام چیزی نداشته باشن بخورین باز شادین من خودم تمام لحظه هام همینه یک میلیون و اندی شهریه همیشه تو فکر پرداختشم با شکم گرسنه چقدر میتونی شاد باشی یک هفته بعد اون حال راه رفتنو نداری چه برسه بختدی لبخند بزنی و .... میدونی خط فقر یعنی چی یعنی همون خطی که کنار خط شادی قرار داره

خوب اگه شما فکر میکنی وقتی تو زندونی باید مدام حرص بخوری و خودتو داغون کنی بور خودتو داغون کن ، ولی من میگم کسی که تو زندانه میتونه شاد زندگی کنه.
نمونه و مصداقش چندین بار تو فیلما و داستان های واقعی دیدیم.
کسانی بودن که تحت فشار زیاد زندگی کردن با مدیریت بر اون لحظه و شادی به واسطه این که میدونستن روز خوبی در پیش دارند و میلیونر شدن و به موفقیتای زیادی رسیدن.

 

[foodtechnology]

باعث و بانی همه این ها خودمونیم قبل از اینکه بخوایم این مملکت رو مقصر بدونیم... درسته مملکت دست ما رو از خیلی چیزا کوتاه کرده ولی ربط مستقیم به شادی و شاد زیستن نداره...
حالا هی شما بیا بگو مملکته داریم... همینم تاثیر میذاره رو ضمیر ناخوداگات و باعث میشه احساس شاد بودن نداشته باشی.


خوب اگه شما فکر میکنی وقتی تو زندونی باید مدام حرص بخوری و خودتو داغون کنی بور خودتو داغون کن ، ولی من میگم کسی که تو زندانه میتونه شاد زندگی کنه میتونه نمونه و مصداقش چندین بار تو فیلما و داستان های واقعی دیدیم کسایی که تحت فشار زیاد زندگی کردن با مدیریت بر اون لحظه و شادی به واسطه این که میدونستن روز خوبی در پیش دارند و میلیونر شدن و به موفقیتای زیادی رسیدن.

مگه میشه روح ، فکر و احساس نداشته باشی... یعنی میگین شادی فقط یه حس درونیه، بدون هیچ عاملی در بیرون...!!

 

[Ros3]

مگه میشه روح ، فکر و احساس نداشته باشی... یعنی میگین شادی فقط یه حس درونیه، بدون هیچ عاملی در بیرون...!!

من گفتم که شادی یعنی در لحظه زیستن شما همون مثال شخصی که کلی بدهکاری بالا آورده یا چکش برگشت خورده رو در نظر بگیر ، اگه خودشو داغون کنه به جایی میرسه؟ میتونه قرضاشو صاف کنه؟ جز اینکه داره زندگی شاد رو از خودش سلب میکنه.
خوب چکش برگشت خورده قرض بالا آورده زندگی که به آخر نرسیده،
من میگم اگه اون شخص به زندگیش امیدوار باشه و برای زندگی آیندش تصویر روشنی ببینه 100 درصد خدا این موقعیت رو براش جور میکنه.
البته من این حرفا رو از خودم نمیگم اینا رو از درسایی که از استاد بزرگم گرفتم دارم میگم.

 

[anjam.vazife]

خوب اگه شما فکر میکنی وقتی تو زندونی باید مدام حرص بخوری و خودتو داغون کنی بور خودتو داغون کن ، ولی من میگم کسی که تو زندانه میتونه شاد زندگی کنه.
نمونه و مصداقش چندین بار تو فیلما و داستان های واقعی دیدیم.
کسانی بودن که تحت فشار زیاد زندگی کردن با مدیریت بر اون لحظه و شادی به واسطه این که میدونستن روز خوبی در پیش دارند و میلیونر شدن و به موفقیتای زیادی رسیدن.

عجب حالا طرف حبس عبد خورده باشه یا حکم اعدام !!!عزیزم تو لحضله زندگی کردن اسمش روشه یعنی فقط اون لحظه شاد بودن لحظه بعد که طلبکار یقتو گرفت هر هر میزنی زیر خنده حالا فک کن مدام از اون مشکلات داشته باشی من خودم شخصا حاضرم فقط تو زندون زندگی کنم و هیچ مشکل دیگه تو زندگیم نداشته باشم اون موقع تا دلت بخواد میزنم و میرقصم ولی اگه اونجا باشی و فکر زنت باشی که چطور میخواد نون شبشو در بیاره چی؟؟؟
من خودم تو شیراز یکی از پارکاش با خونواده بودم که دیدم یه دختر بچه با چند بسته آدامس اومد التماسمو میکرد آدامسامو بخر خداییش اشکو تو چشمش میدیدی! مدام میگفت پدرم منو کتک میزنه اگه نتونم بفروشم اینارو - پدرش هم تو پارک پرسه میزد یه معتاده بنگی وقتی آدامسارو ازش خریدم پولشو همونجا برد داد به اون معتاده - چند ده تا از این مورد ها پیش اومده اینا چطور میخوان شبو راحت بخوابن چه برسه بشینن تو خونوادشون دو کلوم بگن بخندن . قرار نیست همه مردم ایران مثل تو فیلما از زیر خط فقر یهو برن میلیونر شن الان شما خودتون یاوضعتون خیلی خوبه یا اینکه داری تلقین میکنی کسی هم نمیخواد همش تو غم غصه باشه نصف زندگی نا خواسته تو اندوه نصفش وفات و عزاداری بقیه استرس درس و کنکور یخورده هم قسطو و ایجور چیزا اون چنذ لحضه هم که میمونه میره پارتی میگیرنش میندازن زندون شما چقدر میتونید تو حال زندگی کنید 1 روز 2 روز 3 روز بقیش یعنی حتی یه لحظه هم فک نمیکنی که شکم بچمو چطور پر کنم یا فلان قسطمو چطور بدم همین فکر کردن به اینا و به نتیجه نرسیدنشون آدم پیر میکنه ......