ایراد اینه که تو یه محیط بسته بزرگ شدیم...
از بچگی تو گوشمون خوندن که خانم و آقا همو ببینن گناه داره... با هم حرف بزنن گناه داره و...
اگه با هم دیدیدشون حتما قصد بدی دارن و هزار یک مورد داشتن! و هزار و یک ترس و توهم دیگه....
ذهنهای ما اینجوری با این باورهای بسته و خشک بار اومده...
این عادتس که باعث میشه همین الان چشممون به یه خانم بیوفته خودمون هم باورمون بشه گناه کردیم!!!!
و واقعا رومون تاثیر میذاره!!!
به خودمون شک داریم. ذهنمون رو بیمار رشد دادن...
یادمون رفته انسان ابعاد خیلی مهمتری از این یه مشت پوستو گوشت و استخون هم داره!
آخه چهار تا تار مو چیه که مثلا یه مرد گنده بخواد بخاطرش منحرف بشه یا نشه.
مگه جنس این موها با موهای آقایون فرق داره؟؟؟
بیایید این باورها و چهارچوبهای بسته و تاریک رو بشکنیم...
این محدودیت ها توهین به مقام و درجه انسانهاست...
ما داریم همه رو از روی باورهای سطح پایینی که یه عمر به خوردمون دادن محکوم میکنیم...
نمیگم بدی نیست... انحراف نیست!چرا هست.... اما اگه به قانون جذب معتقد باشیم باید این اصل رو یاد بگیریم که مخالفت همیشه باعث قوی تر شدن چیزی که نمیخوایم میشه! با ادامه روند زور و مخالفت روزی خواهد اومد به تدریج تیپ و قیافه های جوونای ایرانی از غربی ترین کشورها هم عجیب غریبتر میشه!
تو هر جامعه ای طبیعیه که با ارازل و اوباش برخورد بشه ولی نه بیشتر از این ...