دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

سوگلییی

عضو جدید
فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.
 

سوگلییی

عضو جدید
در حیرتم ز چرخ که آن مرد شیر گیر
با دست روبهان دغل شد چرا اسیر
آن شاهباز عزٌ و شرف از چه از سریر
با های و هوی لاشخوران آمدی به زیر
این آتشی که در دل این مُلک شعله زد
با نیروی جوان بُد و با فکر بکر پیر
با عزم همچو آهن آن مرد سال بود
با جوی های خون شهیدان سی تیر
با مشت رنجبر بُد و فریاد کارگر
با ناله های مردم زحمتکش و فقیر
با خشم ملتی که به چنگال دشمنان
بودند با زبونی یک قرن و نیم اسیر
با آن که خفته است به یک خانه از حلب
با آن که ساخته است یکی لانه از حصیر
با مردمی که آمده از زندگی به تنگ
با ملتی که گشته است از روزگار سیر
افسوس شیخ و نظامی و مست و دزد
چاقو کشان حرفه ای و مفتی اجیر ....

« دکتر علی شریعتی »

 

سوگلییی

عضو جدید
اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟

کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟

چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری...​

بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود !​

« دکتر علی شریعتی »​
 

ghazaliii

عضو جدید
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن.در بهشت تتنها بودن سخت تر از کویر است.<دکتر علی شریعتی>
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی نویسم , چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی!
حرف نمی زنم , چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی!
نگاهت نمی کنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی!
صدایت نمی زنم , زیرا اشک های من برای تو بی فایده است!
فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من
دیوانه ام...

 

sogand.sogand

عضو جدید
سلام
من چون اولين بار اينجا پست مي خوام بدم يه جمله انتخاب كردم كه از دكتر نيست



چه دعايي كنمت بهتر از اينكه خدا پنجره ي باز اتاقت باشد
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
من نظر شصیم رو میگم
این اقایشریعتی هیچ سوادی نداشته
یه بار قران رو تا ته نخونده
چون حرفایی داره کاملا بر عکس هم
 

sogand.sogand

عضو جدید
سلام
من نظر شصیم رو میگم
این اقایشریعتی هیچ سوادی نداشته
یه بار قران رو تا ته نخونده
چون حرفایی داره کاملا بر عکس هم



قرآن خوندن نشانه ي ايمان كامل نيست دوست عزيز
در ضمن هستن بي سوادهايي كه از من باسود بيشتر درك مي كنن و خدا رو مي شناسن
 

daneshjoo_1361

عضو جدید
الا دورت بگردم میتونی به وبلاگم سر بزنی البته چند وقتیه حوصله ندارم مطالب جدید بذارم ولی به همین زودی ردیف میکنم ادرسشم پیشه امظام هست
 

sogand.sogand

عضو جدید
الا دورت بگردم میتونی به وبلاگم سر بزنی البته چند وقتیه حوصله ندارم مطالب جدید بذارم ولی به همین زودی ردیف میکنم ادرسشم پیشه امظام هست



بابا وبلاگت و ديدم
شايد تو يادت نباشه اما قبلا خودت بهم گفتي برم نگاه كنم
در ضمن خدا نكنه
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرآن خوندن نشانه ي ايمان كامل نيست دوست عزيز
در ضمن هستن بي سوادهايي كه از من باسود بيشتر درك مي كنن و خدا رو مي شناسن
دوست عزیز
کسی که حرفاش درباره ی قران
یه دور باید خونده باشندش
 

sogand.sogand

عضو جدید
ok راست میگی راستی چند تا ایده توپ به ذهنم رسیده گذاشتم تو وبلاگ بهت میگم

حتمكا نگاه مي كنم نظرم و مي گم

امید.ارکم این طور بشه
ولی تعصب نداشته باشید :D



بحث تعصب نيست
ماها حق نداريم شخصيت كسي رو كه درست نمي شناسيمش و ببريم زير سوال
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
بحث تعصب نيست
ماها حق نداريم شخصيت كسي رو كه درست نمي شناسيمش و ببريم زير سوال
بحث زیر سوال بردن نی
ماها حق نداریم تا وقتی حرف کسی رو کامل نشنیدیم زیر سوال ببریمش

( این بحث سر طولانی دارد ، من که بی خیال )
 

سوگلییی

عضو جدید
هر کس مسیحی دارد، بودایی که باید از غیب برسد ، ظهور کند ، بر او ظاهر گردد و نیمه اش را در بر گیرد و تمام شود. زندگی جستجوی نیمه ها است در پی نیمه ها ، مگر نه وحدت غایت آفرینش است ؟ پروانه مسیح شمع است ، شمع تنها در جمع ، چشم انتظار او بود ، مگر نه هر کسی در انتظار است؟
 

سوگلییی

عضو جدید
چه قدر ایمان خوب است! چه بد می کنند که می کوشند تا انسان را از ایمان محروم کنند چه ستم کار مردمی هستند این به ظاهر دوستان بشر ! دروغ می گویند ، دروغ ، نمی فهمند و نمی خواهند ، نمی توانند بخواهند.
 

سوگلییی

عضو جدید
اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟
اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟
اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟
اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟
اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟
اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟ اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟
و من در شگفتم که آنها که می خواهند معبود را از هستی برگیرند چگونه از انسان انتظار دارند تا در خلأ دم زند؟
 

ghazaliii

عضو جدید
من هرگز نمی نالم-قرنها نالیدن بس است-من میخواهم فریاد بزنم-اگر نتوانستم سکوت میکنم-خاموش بودن بتر از نالیدن است-نالیدن فرزندان ماکیوالیسم را مغرور میکند<شریعتی>
 

سوگلییی

عضو جدید
آنان که « عشق » را در زندگی «خلق » جانشین « نان » می کنند، فریبکارانند، که نام فریبشان را « زهد» گذاشته اند.
 

Similar threads

بالا