"روز سیاه" تهران ؛ چه مردمانی شده ایم ما؟!

Danial_Hiv

عضو جدید
عصرایران - پنجشنبه گذشته ، برای تهران یک روز سیاه بود و میدان کاج سعادت آباد هم مرکز این سیاهی؛ جایی که یک جوان چاقو خورده ، 45 دقیقه نقش بر زمین بود و از مردمی که اطرافش جمع شده بودند ، التماس می کرد که به دادش برسند اما "مردم فهیم و با فرهنگ" ما ، تنها تماشاچی مرگ یک همنوع خود بودند تا شعر "بنی آدم اعضای یکدیگرند" در میان وارثان سعدی ، عینیت یابد!

ماجرا از این قرار بوده که دو نفر در این میدان درگیر می شوند و یکی به ضرب چاقو ، دیگری را نقش بر زمین می کند و مانع آن می شود که دیگران به داد قربانی برسند.
فیلمی که از این حادثه خونبار در اینترنت منتشر شده ، نشان می دهد که افراد پرشماری پیرامون قاتل و مقتول گرد آمده و با خونسردی مشغول تماشای ماجرا و گوش دادن به سخنان قاتل بودند که در مذمت قربانی سخن می گفت و هر از گاهی نیز لگدی بر پیکر خونین و نیمه جان او می زد!

انبوده جمعیت نیز به جای آن که به کمک یکدیگر ، جوان قربانی را از مهلکه دور کنند و به آمبولانس اورژانس برسانند ، ترجیح می دادند با موبایل های خود از صحنه فیلمبرداری کنند ، با یکدیگر حرف بزنند و حتی بخندند و البته گاهی نیز از سر دلسوزی به جوان غرقه در خون بگویند: اصلاً تکان نخور ، برایت خوب نیست!

نامگذاری" پنجشنبه سیاه" برای تهران ، نه از بابت مرگ یک شهروند ، که به این دلیل است که رویداد روز پنجشنبه نشان داد که ما ، تا چه اندازه از عواطف و مسوولیت های انسانی دور شده ایم و چه سیاهی و نکبتی بالاتر از این که جامعه انسانی و فرهنگی ما به جایی برسد که در برابر قتل یک همنوع ، هیچ واکنشی جز تماشا از خود نشان ندهد.
واقعاً چگونه می شود این واقعیت را هضم کرد که دهها و صدها انسان ، در حالی که می توانستند به کمک همدیگر ، یک انسان را از خطر مرگ نجات دهند ، دست روی دست گذاشتند و "نچ نچ" کنان ، شاهد خونریزی تدریجی یک جوان و نهایتاً مرگ او شدند؟!

اگر مرگ آن جوان ، مصیبتی برای بازماندگانش هست - که قاعدتاً هست - رفتار شرم آور هموطنان ما که فقط تماشا کردند و هیچ نکردند ، مصیبتی برای همه ماست و هشداری است تا بلکه به خود آییم و از خود بپرسیم که واقعاً داریم به کدام سمت و سو می رویم؟

نکته قابل توجه اینجاست که به دلیل آن که این اتفاق در منظر عمومی رخ داده بود ، کمک کنندگان اساساً به دردسر متهم شدن دچار نمی شدند ولی افسوس که غیرت و انسان دوستی ، کمتر از آنی شده که تا قبل از این حادثه تصورش را می کردیم و چه جای ترسناکی شده است شهر برای زیستن!
اگر این اتفاق در یک کشور غربی رخ می داد ، همین صدا و سیمای ما ، بارها فیلم آن را پخش می کرد که ایها الناس ببینید که غرب ، چقدر از اساسات و عواطف انسانی خالی شده است ، اما اینجا ، جز سکوت و لاپوشانی ، کار دیگری نباید!

اما سیاهی روز پنجشنبه ، ابعاد دیگری هم دارد ؛ دقت کنید که قتل در شهر تهران و نه در بیابان های اطراف ، آن هم در بالای شهر رخ داده ؛ جایی که لابد پلیس باید حضور می داشت یا دستکم بلافاصله بعد از حادثه باید خود را بدانجا می رساند ، با این حال آن طور که روایت شده ، حضور دیرهنگام پلیس و بعد از حضور نیز عدم اقدام جدی برای دستگیری قاتل و نجات فرد قربانی ، از عوامل مرگ این جوان بوده است.

این سهل انگاری ، آنقدر آشکار و خجالت بار بوده که حتی فرمانده پلیس تهران بزرگ را نیز به سخن آورده و خبر از برخورد پلیس با دو مأموری داده که با بی کفایتی تمام ، نتوانسته اند از عهده یک نفر برآیند و اجازه داده اند جوان نیمه جان ، آنقدر بر آسفالت خیابان باقی بماند تا جان دهد.

واقعاً آیا مردم حق ندارند بپرسند حضور یا عدم حضور پلیس چه توفیری در این مواقع دارد؟ آیا مأموران پلیس این قدر آموزش ندیده اند که بدانند در این قبیل موارد ، می توانند غیر از تماشا کردن و منفعل بودن ، کاری هم کرد؟!
راستی ، رئیس پلیس منطقه ، بعد از این افتضاح ، چه می کند ؟ آیا استعفا خواهد کرد و از مردم عذر خواهد خواست یا آن که انگار نه انگار؟!

اورژانس نیز باید توضیح دهد که چه زمانی به صحنه رسید ؟ آیا همانگونه که پیشتر گفته اند زمان رسیدن اورژانس در تهران ، 15 دقیقه است ، در این صحنه نیز 15 دقیقه ای خود را به صحنه رسانده اند یا این 15 دقیقه ها شعارهایی بیش نیستند؟ و این پرسش وقتی دردناک تر می شود که بدانیم پزشکان بیمارستانی که سرانجام قربانی را بدان رسانده اند ، گفته اند که اگر حتی 10 دقیقه زودتر می رساندند ، قطعاً زنده می ماند.

پنج شنبه ای که گذشت را چرا نباید " پنج شنبه سیاه" بنامیم، وقتی ثابت شد عاطفه ها و مسوولیت های انسانی و نوع دوستی ها در جامعه ما ، بسیار پیشتر از آن جوان ، کشته شده اند و ماموران پلیس هم(نه همه شان) ، آن گونه که باید و شاید حافظ جان شهروندان نیستند که اگر بودند ، از عهده یک مجرم آماتور بر می آمدند و نمی گذاشتند جوان مردم در روز روشن در وسط شهر ، آن قدر بر روی زمین بماند و خونریزی کند که بمیرد و راهی گورستان شود.

ای کاش بتوانیم ، بار دیگر همان ایرانیانی باشیم که حتی رفتن خار بر پای دیگری را برنمی تابند چه رسد به آن که یک نفر در مقابل چشمانشان بمیرد و آنها فقط تماشاگر باشند.
به اصالت مان برگردیم!

***
بخشی از فیلم مربوط به حادثه
http://www.asriran.com/fa/news/143711

 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
ننگت باد ای ایرانی که به این روز سیاه افتادی
تو هیچ جای دنیا مثل خرابشده ما مردمش کثیف نیستند
من فیلمشو دیدم خدا شاهده من اگر اونجا بودم پاره اجرو برمیداشتم میزدم تون سر او یارو
بی شرف ها فقط نگاه کردند
حالم به هم میخوره از این ادم های بی شرف بی غیرتی که فقط نگاه کردند

کاش تک تک این ادم ها رو میگرفتند و ازشون میپرسیدند حالا که باعث مرگ یک نفر دیگه شدید چه احساسی دارید؟

مردم از ترسشون به اون جوانی که داشت التماس میکرد که به من کمک کنید حتی دست هم نزدند
یارو موتوری کنارش امد با ارامش موتورشو برداشت برد اما به اون بدبخت کمک نکرد

کجاییند ناسیونالیسم های ایرانی که همیشه دم از ایرانم ایرانم میزنید ؟

ایرانی که حتی به هموطن در حال مرگش هم رحم نمیکنه بیاد به من رحم کنه؟

حالم به هم خورد از این همه ترس از این همه خودخواهی از این همه تکبر
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
کار خوبی نبود اصلا.
ولی میدونی چیه.
تو ملکت ما قانون درست و حسابی که نیست. مخصوصا نیروی انتظامی.
چند روز جلو مغازه دوستم دعوا شد و یه سربازی چاقو خورد و طرف هم فرار کرد. حالا نه تنها دوستم رو زندان کردن بلکه چنتا از افرادی که اونجا بودن رو هم زندان کردن. انگار که اینا چاقو زدن. تازه در مغازه هم چند روز بسته بود.
آدم با این وضعیت میترسه کاری هم بکنه. میترسه یقه خودشم بگیرن.
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته باید قبول کرد که اگر این اتفاق تو یه شهرستان میفتاد مردم تو هوا میبردنش. ولی متاسفانه در تهران...

که البته این هم چیز جدیدی نیست.
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان فیلم کاملشو از اینترنت پیدا کنین و ببینین به خدا وقتی ادم میبینه خونش به جوش میاد

یعنی ادم ها میتونن اینقدر کثیف باشند؟
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفتاب: سردار حسین ساجدی نیا چهارشنبه شب در تشریح این حادثه گفت: درپی اختلاف مالی و ناموسی دو نفر در میدان كاج سعادت آباد تهران جنایتی شكل گرفت كه در پی آن یكی از این دو به دست دیگری به قتل رسید.

وی با اشاره به اینكه ماموران پلیس پس از اطلاع از حادثه در محل حاضر شدند، گفت: ماموران حاضر در صحنه اقدام به تیراندازی هوایی كردند؛ اما دستگیری قاتل حدود 20 دقیقه به طول انجامید و این درحالی بود كه مقتول نیز در صحنه حادثه حضور داشت و قاتل اجازه نزدیك شدن به مقتول را نمی‌داد.

وی با اشاره به اینكه ماموران حاضر در صحنه در دستگیری قاتل تعلل كرده‌اند، تصریح كرد: با هر دو مامور حاضر در صحنه برخورد انضباطی لازم صورت گرفت و هر دوی آنها به بازرسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ جهت سیر مراحل قانونی معرفی شدند.







فیلم اصلیش نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دیروز تو باشگاه یکی از دوستان تاپیک زده بود من از اونجا برداشتمش اما الان نه تاپیکش هست و نه تو اینترنت!!!!!!!!!

خوشبختانه تو کامپیوتر دفترمون هست فردا براتون میگذارمش

ای کثافت ها ببین چجوری با خون مردم بازی میکنن
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفتاب: سردار حسین ساجدی نیا چهارشنبه شب در تشریح این حادثه گفت: درپی اختلاف مالی و ناموسی دو نفر در میدان كاج سعادت آباد تهران جنایتی شكل گرفت كه در پی آن یكی از این دو به دست دیگری به قتل رسید.

وی با اشاره به اینكه ماموران پلیس پس از اطلاع از حادثه در محل حاضر شدند، گفت: ماموران حاضر در صحنه اقدام به تیراندازی هوایی كردند؛ اما دستگیری قاتل حدود 20 دقیقه به طول انجامید و این درحالی بود كه مقتول نیز در صحنه حادثه حضور داشت و قاتل اجازه نزدیك شدن به مقتول را نمی‌داد.

وی با اشاره به اینكه ماموران حاضر در صحنه در دستگیری قاتل تعلل كرده‌اند، تصریح كرد: با هر دو مامور حاضر در صحنه برخورد انضباطی لازم صورت گرفت و هر دوی آنها به بازرسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ جهت سیر مراحل قانونی معرفی شدند.







فیلم اصلیش نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دیروز تو باشگاه یکی از دوستان تاپیک زده بود من از اونجا برداشتمش اما الان نه تاپیکش هست و نه تو اینترنت!!!!!!!!!

خوشبختانه تو کامپیوتر دفترمون هست فردا براتون میگذارمش

ای کثافت ها ببین چجوری با خون مردم بازی میکنن


چه قدر مسئول
برخورد شما هم جوون مردمو زنده میکنه اخه
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال اینجاست که اون مامورایی که پارسال ملتو با قدرته هر چه تمومتر میزدنو هر صدایی رو در نطفه خفه کردن، اون روز کجا بودن؟ و چطور از پس یه نفر بر نیومدن؟


اخه شما متوجه نمیشی چرا
یعنی میفرمایی یه قاتل با یه معترض یکیه ؟ مشخص که تمام جان و مال و انرژی نیروی انتظامی باید صرف برخورد با اون خطرناکتره بشه
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من ندیدم اما وحشتناکه ..... خدایا به دادمون برس :cry:

نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن
 

Danial_Hiv

عضو جدید
خبرگزاري انتخاب: مهدی قاتل حادثه هولناک میدان کاج تهران جزئیاتی از آن حادثه را تشریح کرده است.
روز پنح شنبه ششم آبان فاجعه دلخراشی در میدان کاج تهران رخ می دهد که در اثر آن مهدی با ضربات چاقو فردی به نام محمدرضا را به قتل می رساند. مهدی بعد از واردن کردن ضرباتی به محدرضا چاقو را روی سینه خود می گیرد و دیگران را تهدید می کند که اگر کسی به آنها نزدیک شود خودش را می کشد.
در این حادثه ، نه مردم به کمک مصدوم می آیند و نه پلیس کاری می کند تا آن که کار از کار می گذرد و مصدوم ، مقتول می شود!


متن مصاحبه روزنامه ملت ما با قاتل را در ادامه بخوانید:


وقتی به یک زن علاقه‌مند شدی تصور داشتی چه عاقبتی خواهی داشت؟

اصلاً، الان که در تنهایی فکر می‌کنم می‌بینم از همان ابتدا بازی خوردم.

مگر بچه‌یی که بازی خورده باشی؟

وقتی دل به کسی می‌بندی انگار بچه‌ شده‌ای، این همه بلا آمد به سرم اما باز اصرار می‌کردم با کیمیا باشم.

نحوه آشنایی‌ات با کیمیا؟

کیمیا در حرفه مسکن بود. من نیز در خرید و فروش خانه، زمین و ملک فعالیت می‌کردم که با وی آشنا شدم.

از چند سال پیش؟

اون موقع 28 ساله بودم حدود 3 سال پیش بود که با کیمیا آشنا شدم و به هم ابراز علاقه کردیم.

تو ازدواج نکرده‌ بودی؟

هنوز ازدواج نکرده‌ام و مجرد هستم.

اما در محله‌تان می‌گویند تو زن و بچه داری؟

شایعه است!

کیمیا که شوهر و بچه داشت، اینکه دروغ نیست؟

طوری رفتار کرده بود که من نمی‌دانستم. یکسال طول کشید تا فهمیدم کیمیا شوهر و بچه دارد. همین موجب شد با وجود علاقه زیادی به وی تصمیم به ترکش بگیرم، اما کیمیا گفت در حال طلاق هستند و واقعاً هم اینطوری بود و از شوهرش طلاق گرفت.

خانواده‌ات چه نظری در این باره داشتند؟

کاملاً مخالف بودند. آن‌ها تا زمان حادثه هم اطلاع نداشتند کیمیا بچه هم دارد تنها می‌دانستند مطلقه است باز مخالفت می‌کردند و اگر می‌فهمیدند بچه دارد که دست از سرم برنمی‌داشتند الان نمی‌دانم در چه وضعی هستند.

می‌گویند تو بنگاه مسکن را 220 میلیون تومان خریدی و بعد کیمیا تو را به زندان انداخت؟

این هم دروغ است، در بازار مسکن فکر نمی‌کنم کسی این سرمایه را برای خرید بنگاه از بین ببرد، آنجا اجاره‌ای بود.


6 ماه زندانی بودن کافی نبود کیمیا را فراموش کنی؟
اصلاً نتوانستم، مقصر خودم بودم هر وقت من و کیمیا با هم دعوا می‌کردیم با پای خودم نزد پلیس می‌رفتم، آخرین بار هم این کار را کردم و رفتم آب خنک خوردم.

بعد از زندان چه شد؟

کیمیا می‌گفت هنوز من را دوست دارد اما سرو کله محمدرضا پیدا شده بود و چنین اتفاقی افتاد.

کیمیا چه مزیتی داشت که حاضر شدی به خاطر او قاتل شوی؟

هیچ چیز، شاید خیلی‌ها بگویند کیمیا ویژگی‌ای ندارد اما دیدید که علاقه ربطی به شکل و شخصیت ندارد. شاید کسی دلباخته یک زن پیر و عیب و ایراددار شود من هم این شرایط را داشتم.

مطمن بودی که محمدرضا سر راه تو و کیمیا قرار داد؟

بله، خودش در تماس تلفنی به من گفت.

حقش مرگ بود؟

اصلاً قرار نبود کسی کشته شود. روز حادثه کیمیا زنگ زد و گفت که محمدرضا خواسته من جلوی بنگاه او را ببینم و با هم حرف بزنیم، وقتی به آنجا رفتم و محمدرضا قسم خورد با کیمیا قصد ازدواج دارد جنون آنی به من دست داد و این کار را کردم.

مطمئنی که کیمیا هم می‌خواست با او ازدواج کند؟

صددرصد! خود محمدرضا قسم خورد و گفت!

جنون آنی هم شده بهانه دیگه؟

باور کنید جنون بود.

کیمیا هم در قرارتان حاضر بود؟

نه، من و محمدرضا تنها بودیم که زد به سرم.

معلومه روزنامه زیاد می‌خوانی؟

بله، من علاقه زیادی به مطالب روزنامه‌ها خصوصاً حوادث دارم.

فکر می‌کردی روزی خودت تیتر صفحه حوادث شوی؟

اصلاً، اتفاقاً به هم سلولی‌هایم می‌گفتم که چقدر راحت قاتل شدیم و فکرش را نیز نمی‌کردیم.

تلخ ترین حادثه‌ای که در روزنامه‌ها خواندی چه بود؟

الان حضور ذهن ندارم اما همه حادثه‌ها که کسی در آن کشته می‌شد مرا ناراحت می‌کرد.

اما خودت به چنین جنایتی دست زدی.

گفتم که جنون آنی بود.

جنون، چقدر 45 دقیقه. اجازه ندادی محمدرضا که هنوز زنده بود را به بیمارستان ببرند؟

من کاره‌ای نبودم، پلیس حاضر بود و خودشان محمدرضا را نبردند شاید زودتر می‌بردند زنده می‌ماند!

تو چاقو را روی سینه‌ات گذاشته و تهدید می‌کردی اگر کسی محمدرضا را به بیمارستان ببرد، خودت را خواهی کشت؟

من کاری با انتقال محمدرضا به بیمارستان نداشتم، پلیس آنجا بود و می‌توانست وی را ببرد اما هیچ اقدامی نکرد. من دیوانه شده بودم و خودم را تهدید به خودزنی می‌کردم همین.

محمدرضا به تو التماس می‌کرد اجازه بدهی او را ببرند و تو با لگد به صورتش زدی؟

من یادم می‌آید با لگد به سرش زدم اما نشنیدم چه چیزی از من می خواست هیچ چیز نمی‌شنیدم.

در فیلمی که در اختیار ما است زنی فریاد می‌زد اجازه بدهی محمدرضا را به بیمارستان ببرند و تو این کار را نمی‌کنی؟

من نشنیدم آن زن چه می‌گوید تصورم این بود می‌پرسد چرا این کار را کرده‌ام و من علتش را گفتم.

پس تو می‌گویی مخالف انتقال محمدرضا به بیمارستان نبودی؟

اصلاً این مورد به من ربطی نداشت حتی بازپرس شهریاری هم از عملکرد ماموران پلیس تعجب کرده بود.

چطور مگه؟

بازپرس با ناراحتی به مأموران گفت که چرا فقط تماشاچی بودند، چرا یک گلوله هوایی شلیک نکرده‌اند من بترسم و حرف‌های دیگر که به من ربطی ندارند.

اصلاً گلوله‌ای شلیک نشد؟

نه، منتظر بودند تا اینکه آمدند و محمدرضا را بردند.

خیلی طول کشید؟

نمی‌دانم چند دقیقه شد اما خودم هم تعجب کرده بودم چرا آن را نمی‌بردند. بپرسید اصلاً مخالفتی نکردم.

اما فیلم، سناریوی دیگری دارد.

نمی‌دانم، من در حال خودم نبودم اگر هم چیزی گفتم در همان حالت جنون بود.

اگر خودت این فیلم را ببینی چه تصوری از شخصیت خودت داری؟

بدون اینکه آن فیلم را ببینم، از خودم متنفر شده‌ام، از آن روز مرتب کابوس می‌بینم. کیمیا هر دوی ما را بازی داد.

پس چرا سعی نکردی فراموشش کنی؟

سعی کردم، حتی با دختری به نام «ندا» در کرج طرح دوستی ریختم اما نتوانستم کیمیا را فراموش کنم.

الان اگر اعدامت نکنند باز کیمیا را دوست داری؟

من در همان صحنه حادثه کیمیا را فراموش کردم. من باید اعدام شوم. مرگ را با آغوش باز می‌پذیرم. دروغ نمی‌گویم، تنها نگرانی‌ام خانواده‌ام هستند که بارها به من تذکر داده بودند و گوش به حرفشان نداده بودم.

حرف آخر؟

پشیمانم. مثل همه قاتل‌هایی که بارها ماجرایشان را در روزنامه‌ها خوانده‌ام و همیشه می‌گفتم پشیمانی دیگر سودی ندارد!

 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
البته باید قبول کرد که اگر این اتفاق تو یه شهرستان میفتاد مردم تو هوا میبردنش. ولی متاسفانه در تهران...

که البته این هم چیز جدیدی نیست.

مخالفم دوست من .تهران و شهرستان ندارد .در ضمن دو پلیس هم در صحنه بودند ولی کاری نکردند.
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تصاویری مشابه این زیاد دیدم که پلیش هم در صحنه بود و مداخله نکرد.ولی این یکی خیلی تاسف انگیزه
 

mehdix622

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال اینجاست که اون مامورایی که پارسال ملتو با قدرته هر چه تمومتر میزدنو هر صدایی رو در نطفه خفه کردن، اون روز کجا بودن؟ و چطور از پس یه نفر بر نیومدن؟
رفته بودند در پي خنثي سازي فتنه










خدايا مرديم از بس اينهمه اداي مسلمان بودن در اورديم
 

elahe.elahe

عضو جدید
یخ کردم
متاسفم واسه مملکتی که داریم توش زندگی میکنیم با کلی ادعا سرمونو بالا گرفتیم
چه طور پارسال تونستن بچه های مردم رو به قصد کشت بزنن اما امروز نتونستن از پس یه حیوون بربیان
فقط ادعا داریم و به گذشتمون مینازیم در حالی که خیلیامون داریم انسان بودنمون رو فراموش میکنیم
 

lars_manson2002

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفتاب: سردار حسین ساجدی نیا چهارشنبه شب در تشریح این حادثه گفت: درپی اختلاف مالی و ناموسی دو نفر در میدان كاج سعادت آباد تهران جنایتی شكل گرفت كه در پی آن یكی از این دو به دست دیگری به قتل رسید.

وی با اشاره به اینكه ماموران پلیس پس از اطلاع از حادثه در محل حاضر شدند، گفت: ماموران حاضر در صحنه اقدام به تیراندازی هوایی كردند؛ اما دستگیری قاتل حدود 20 دقیقه به طول انجامید و این درحالی بود كه مقتول نیز در صحنه حادثه حضور داشت و قاتل اجازه نزدیك شدن به مقتول را نمی‌داد.

وی با اشاره به اینكه ماموران حاضر در صحنه در دستگیری قاتل تعلل كرده‌اند، تصریح كرد: با هر دو مامور حاضر در صحنه برخورد انضباطی لازم صورت گرفت و هر دوی آنها به بازرسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ جهت سیر مراحل قانونی معرفی شدند.

باز هم دروغگویی از سوی پلیس دروغگو و مزدور, باید بگم هیچ تیر هوایی ای شلیک نشد.

منبع : http://www.asriran.com/fa/news/143862/%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B4%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF!
 

hacker boy

عضو جدید
[FONT=&quot]اگر این اتفاق در یک کشور غربی رخ می داد همین صدا و سیمای ما بارها فیلم آن را پخش می کرد که ایها الناس ببینید که غرب چقدر از اساسات و عواطف انسانی خالی شده است اما اینجا جز سکوت و لاپوشانی ، کار دیگری نداریم!.

تمام نیروهای امنیتی به درد کتک زدن تجاوز کردن کشتن مردم بیگناه میخوره!.

[/FONT]
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه میدونین چی شده؟

فیلم اصلیش از اینترنت حذف شد و تاپیک قبلی هم که شامل همون فیلم بود از باشگاه حذف شد!!!
 

rozan

عضو جدید
همین الان خبرشو تو 20:30 گفت برادران نیرو انتظامی چقدر قشنگ توجیه میکردن
حالا نیرو انتظامی هیچ مردم سنگ دل خودمونو بگو
 

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
به قول یکی از دوستان اگر این اتفاق در شهرستان و همین شهر ما میوفتاد.
اون طرف را تیکه پاره میکنند.
واقعا برایشون باید تاسف خورد
 

salimipour

عضو جدید
کاربر ممتاز
تهرانی ها که صبح تا شب دم از جوانمردی و لوتی گری میزنن باید جوابگو باشن / فقط بلدن خالی ببندند برای شهرستانی ها
حالا اگر بری از یه جوانی که اونجا بوده بهش بگی برات ماجرا تعریف کنه ، انوقت میبنی چه خالی ها که برات تعریف نمکنه از فردین بازی های خودش

توی شهر ما یه بنده خدایی توی خیابون سر ماجرای شخصی ، زن و مادر زنش کتک میزنه و فحاشی میکنه و هر کسی هم که قصد کمک و جدا کردن داشته بهش میگه به شما مربوط نمشه قضیه شخصی / یه جوان از راه میرسه و وارد ماجرا میشه ولی اون بنده خدا با تهدید و چاقو اجازه جلو آمدن به اون جوان نمیده / اون جوانم به جای نگاه کردن و عقب کشیدن ، گوشی بر میداره و به تمام دوستاش زنگ میزنه و ماجرا تعریف میکنه و میگه یه نفر باید حسابی حالش جا اورد و کتک زد خودتون سریع برسونید / ظرف یک دقیقه اون طرف از ترسش با ماشینش فرار میکنه و یه کتک هم در حین فرار میخوره
 
آخرین ویرایش:

"Amir masoud"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست منم چند روز پیش... تو آزادی ..تو روز روشن...بین اون همه جمعیت..چاقو گذاشتن زیر گلوش و جیبشو خالی کردن....واقعا کجاست امنیت.....
 
یک ملت بزدل
منم روش
یک ملت بادکرده از دروغ
منم روش
یک ملت که یاد گرفته "فقط هوای خودم رو داشته باشم، کلاه خودمو سفت بچسبم باد نبرتش"
منم روش
یک ملت
که بعید می دونم اسمش رو بشه گذاشت ملت
یه عمر تاریخ خوندم، بالیدم به وطن، بالیدم به ایرانی بودنم، از کورش خوندم و از ایران گفتم
یه عمر گفتیم ستارخان فلان بود، فلانی بهمان بود
یه عمر
یادم نمیره کوجیکتر که بودم از فرهنگ ایرانی چقدر دفاع ها می کردم
دیگه تموم شد
فکر کنم همین یک بار، برای همیشه، بالیدن به مفاخر واسه من یکی تموم شد

من نمی دونم
من نه انتقادی از ماموران جان بر کف نیروی انتظامی می کنم که اگر یدونه از اون باتومایی که به ما می زدن اونجا به کار می بردن ...
نه از حکومت
حکومتی که شما ازش انتقاد می کنید، فکر نمی کنم تو خواب هم انقدر خوشبخت باشه که بیاد و ببینه شما این رو هم بهانه ای کردین واسه کوبیدن همدیگه
واسه به رخ کشیدن بیشتر بی فرهنگی و بادکردگی و دروغگویی و بلوف هامون
اون میگه تهرانی ها بزدلن
اون یکی میگه من بودم ال می کردم، بل می کردم
اون یکی ته تهای دلش حال کرده که حالا می تونه "ایرانی" ها رو بکوبه و در لفافه خودش که از قومیت خاصیه رو ببره بالا
جمعش کنیم بابا
بریم خودمونو درست کنیم

شاید 45 دقیقه خون یک همخون
شاید
شاید
شاید
به خودمون بیارتمون
 
آخرین ویرایش:

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
کجاست این ملت ارزشی؟!! فرهنگ غنی ایرانی اسلامی فقط برای مصاحبه با تلوزیون به درد میخوره نه/؟
پلیس کثیف هم که فقط مخالف های آغا رو به گلوله میبنده اینجور مواقع تو هفتا سوراخ قایم میشن... ...
 

►♀☼♀◄

عضو جدید
این موارد که چیزی نیست که این طور به خشم می آیید..
در روزگاری هم یکی با ماشین روی یه نفر دو سه بار می رفت!
در روزگاری میدید که میریختن توی دانشگاه و نخبگان مملکت رو آش رو لاش میکردن!
در روزگاری افسر می اومد زن مردم رو با باتوم میزد و یکی دیگه فیلم میگرفت!
در دوران فتنه..
بابا کجای کارید..
اون موقع واسه این چیزا میگفتن این فیلما ساختگیه! امت هم باور میکرد..
الان بگم این چیزا ساختگی هست خون خودتون رو به جوش نیارید..
دونسته باشید حتما حتما
رستگار میشیم..
 

fifa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین فردا جور و پلاسمو جمع میکنم از این مملکت میرم.آخه اینم شد زندگی لااقل اگه تو مملکت غریب یه همچین اتفاقی واسه آدم بیفته میگه غریبه بودم ولی اینجا که مملکت خودیه.خاک تو سرمون با این مهر و عطوفتمون.
 

haleh_sharif

عضو جدید
متاسفم برای هممون
ما خودمونم از همون مردمیم نمی دونم چه شده که اینطور شده
اونوقت نشستیم و از این و اون گلگی می کنیم
به خودمون رحم نمی کنیم اونوقت انتظار داریم مملکتمون به ما رحم کنه
متاسفم
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا چقد آدما بی رحم شدن .........
دارم خفه می شم از غصه ی این جنایت...
 
بالا