دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوشنگ ابتهاج

هوشنگ ابتهاج

چه غریب ماندی ای دل! نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری، نه ز یار انتظاری،

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری

چه چراغ چشم دارد از شبان و روزان
که به هفت آسمانش نه ستاره ای ست باری

دل من! چه حیف بودی که چنین ز کار ماندی
چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری

نرسید آن ماهی که به تو پرتوی رساند
دل آبگینه بشکن که نماند جز غباری

همه عمر چشم بودم که مگر گلی بخندد
دگر ای امید خون شو که فرو خلید خاری

سحرم کشیده خنجر که ، چرا شبت نکشته ست
تو بکش که تا نیفتد دگرم به شب گذاری

به سرشک همچو باران ز برت چه برخورم من ؟
که چو سنگ تیره ماندی همه عمر بر مزاری

چو به زندگان نبخشی تو گناه زندگانی
بگذار تا بمیرد به بر تو زنده واری

نه چنان شکست پشتم که دوباره سر بر آرم
منم آن درخت پیری که نداشت برگ و باری

سر بی پناه پیری به کنار گیر و بگذر
که به غیر مرگ دیر نگشایدت کناری

به غروب این بیابان بنشین غریب و تنها
بنگر وفای یاران که رها کنند یاری
 

elina1362

عضو جدید
دلم از عشق و مستی بیقرار است
به دنبال تو هر دم رهسپار است
ولی هرگاه می گیرم سراغت
جوابم انتظار و انتظار است
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیاموز که رنجش خود را بی درنگ و در لحظه ای که شکل می گیرد ، ابراز کنی. هرگز اجازه نده رنجشت طولانی گردد زیرا این راهی است برای مُردن عشق!
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
همواره اینرا با خود بخوان :
رویاها تجدید نشدنی است ؛ مهم نیست سن و شرایط ما چیست ، مهم آنست که هنوز توانائی های دست نخورده ای در درون ما وجود دارند و زیبائی تازه ای در انتظار ظهور است!
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمال و کمال و مال و جلال دلایل موفقیت هستند و مردم را به سمت یکدیگر می کشانند، ولی جاذبه هیچ کدام به اندازه سادگی نیست
 

elina1362

عضو جدید
Bizimkisi bir aşk hikayesi
داستان ما یک حکایت عشق است
Siyah beyaz film gibi biraz
کمی مثل فیلم سیاه و سفید

Gözyaşı umut ve ihtiras
اشک چشم، امید و آرزو است
Bizimkisi alev gibi biraz
حکایت ما کمی مثل شعله آتش است
Bizimkisi bir aşk hikayesi
داستان ما یک حکایت عشق است
Siyah beyaz film gibi biraz
کمی مثل فیلم سیاه و سفید

Ateşle su dikenle gül gibi
مثل آتش و آب، مثل خار و گل
Bizimkisi roman gibi biraz
حکایت ما کمی مثل یک رمان

Bu güller senin için
این گل ها برای تو
bu gönul ikimizin
این دل واسه هر دومون

Hiç üzülme ağlama
اصلا ناراحت نشو و گریه مکن
Sen gülümse daima
تو همیشه لبخند بزن


Bu güller senin için
این گل ها برای تو
bu gönul ikimizin
این دل واسه هر دومون

Hiç üzülme ağlama
اصلا ناراحت نشو و گریه مکن
Sen gülümse daima
تو همیشه لبخند بزن
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی بافتن یک قالیست،نه همان نقش ونگاری که خودت میدانی،نقشه دردست خداست،توفقط میبافی،نقشه راخوب ببین،نکندآخرکار قالی زندگیت رانخرند
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود.

زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود.

زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود.

زیباترین انتظار زندگیم
حسرت دیدار تو بود.

زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود.

زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود.

زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود.

زیباترین اعترافم
عشق تو بود
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود.

زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود.

زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود.

زیباترین انتظار زندگیم
حسرت دیدار تو بود.

زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود.

زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود.

زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود.

زیباترین اعترافم
عشق تو بود
بود ولی خدا نذاشت
صلاحم بون تو بود من بهتر تو نمیخوام فقط تو رو میخوام
که از منم عاشق تری
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود.

زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود.

زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود.

زیباترین انتظار زندگیم
حسرت دیدار تو بود.

زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود.

زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود.

زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود.

زیباترین اعترافم
عشق تو بود
ادامه شعرت رو گفتم واسه خودم شعرت قشنگ بود
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]صندلی در جاده منتظر است ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]آفتاب می آید و می رود [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران می آید و می رود [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]برف می آید و می رود [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اما تو ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نه از جاده می آیی [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نه از قلب من بیرون می روی...[/FONT]​
 

bhakti_darshan

عضو جدید


سنگین ترین بالش خواب تقدیم تو باد
زیباترین ترانه لالایی همراهت

پرافتخار ترین رویاها ارمغانت
تصویر بودنت رنگین باد

زیباترین چنار ها تقدیم تو
آبادیت اباد

پر مهرترین نگاه ها نصیبت
سرزمین دلت ارام ترین

من که احساسم رو به پایان است
احساس عمیق ... ابدی

بخواب بخواب
عزیزم بخواب
 

سوگلییی

عضو جدید
ما که می ترسیم از هجرت دوست ، کاش می دانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد ،

کاش می دانستیم که سفر یعنی چه و چرا مرغ مهاجر وقت پرواز به خود می لرزد ...
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما که می ترسیم از هجرت دوست ، کاش می دانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد ،

کاش می دانستیم که سفر یعنی چه و چرا مرغ مهاجر وقت پرواز به خود می لرزد ...

اینو قبلا نوشتم اما قشنگه

اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی را ** به دل هرگز نمیدادم خیال آشنایی را
جدایی گر نیفتد دوست قدر دوست کی داند**شکسته استخوان داند بهای مومیایی را
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دلم مي خواهد
كه خدا با باران
دفتر انديشه ي تاريكم راسبز كند
گيج ..گيجم
همه جا باران است
پس چرا دفتر شعرم خاليست؟
باز حتما چتر خودخواهي ذهنم باز است......
 

سوگلییی

عضو جدید
اینو قبلا نوشتم اما قشنگه

اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی را ** به دل هرگز نمیدادم خیال آشنایی را
جدایی گر نیفتد دوست قدر دوست کی داند**شکسته استخوان داند بهای مومیایی را
از درس های خوب و بد روزگار خویش
جز عشق و رنج واژه ای از بر نداشتم
تا عمر خود به پای محبت نریختم
دست از سر زمین و زمان بر نداشتم
مجنون ربود گوی جنون را وگرنه من
چیزی در این مقایسه کمتر نداشتم
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه ام ابری است
خانه ام ابری است
یکسره روی زمین ابری است با آن
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد می پیچد.
یکسره دنیا خراب از اوت
و حواس من
آی نی زن ، که تو را آوای نی برده است دور از ره،کجایی؟
خانه ام ابری است اما
ابر بارانش گرفته است
در خیال روز های روشنم کز دست رفتندم
من به روی آفتاب
می برم در ساحت دریا نظاره.
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره ، نی زن که دایم می نوازد نی، در این دنیا ی ابر اندود
راه خود را دارد اندر پیش.
 

elina1362

عضو جدید
امشب که شعله می زندم ماجرای تو
بر این سرم که سر بگذارم به پای تو
بی تاب و بی قرارم و بی واهمه ولی
جز حرف عاشقانه ندارم برای تو
امشب هزار مرتبه بی تو دلم شکست
یعنی هزار مرتبه مردم برای تو
من راضی ام به این همه دوری ولی عزیز
راضی ترم به اینکه ببینم رضای تو
حالا درخت و جاده به راهت نشسته اند
حالا سکوت و سایه پر است از صدای تو
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا